آیا مفهوم حریم خصوصی نیاز به باز تعریف دارد؟

۱۹ دی ۱۳۹۴ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه

«حریم خصوصی». تعریف حقوقی این عبارت ساده و سردستی است؛ «حریم شخصی» یا «حریم خصوصی» یعنی یک فرد یا گروه بتواند خود یا اطلاعات مربوط به خودش را مجزا کند و در نتیجه بتواند خود یا اطلاعات‌اش را با انتخاب خویش در برابر دیگران آشکار کند. تقریبا تا همین چند سال پیش که هنوز اینترنت پرسرعت و دستگاه‌های هوشمند به اندازه‌ی الان باب نشده بودند، همه‌ی ما معنی و مفهوم این عبارت و تعریف‌اش را می‌دانستیم. مهم‌تر از آن می‌توانستیم موارد نقض حریم خصوصی‌مان را تشخیص بدهیم و اگر نیاز بود در برابر شرایط مختلف از خودمان واکنش نشان بدهیم. اما حالا چند سالی می‌شود که همه چیز به‌جز آن تعریفی که در ابتدا طرح شد، تغییر کرده است.

اکثر ما هر روز از نیم دو جین اپلیکیشن و سرویس اینترنتی استفاده می‌کنیم که موقع ثبت‌نام انواع و اقسام تضمین‌ها را می‌دهند که اطلاعات‌مان به‌ هیچ‌کجا درز نمی‌کند و طراحان و سازنده‌های این ابزارها حفظ حریم خصوصی کاربران‌شان را مقدم بر هر سیاست دیگری می‌دانند. اما مدت‌هاست به این فکر می‌کنم که آیا این تضمین‌های خشک و خالی برای راحت شدن خیال کاربران کافی است و تا ابد هیچ‌ شخص یا سازمانی به این اطلاعات که مستقیما با حریم خصوصی در ارتباط هستند، دسترسی پیدا نمی‌کند؟

آیا این تضمین‌های خشک و خالی برای راحت شدن خیال کاربران کافی است و تا ابد هیچ‌ شخص یا سازمانی به این اطلاعات که مستقیما با حریم خصوصی در ارتباط هستند، دسترسی پیدا نمی‌کند؟

بگذارید چالش ذهنی‌ام را روشن‌تر بیان کنم. در سخن مختصری که با دوستان و همکاران‌ام در باب حفظ حریم خصوصی داشتم، تعریف این عبارت برای‌شان ثابت نبود و شامل تبصره‌ی جالبی می‌شد. عده‌ای بر این باور بودند که حریم خصوصی یعنی این‌که «اطلاعات شخصی من دست نااهلان و نامحرمان نیافتد» و اگر در این بین گروه، سازمان یا مرجع بالادستی آمد و دید مختصری به آن‌چه فقط به من مربوط می‌شود، زد، آن‌قدرها هم ایرادی ندارد. اما گروه دوم معتقد بودند رصد کردن اطلاعات، می‌خواهد کار هر نهاد یا سازمانی، چه داخلی و چه خارجی باشد، نفس مفهوم حریم خصوصی را زیر سوال می‌برد و به هیچ عنوان قابل قبول نیست.

تمام این‌ها زمانی به ذهن‌ام رسید که در ماجراهای حملات تروریستی پاریس، در یکی از خانه‌های سازمانی تروریست‌ها یک دستگاه پلی‌استیشن۴ پیدا شد. در آن زمان مسوولان ادعا کرده بودند تروریست‌ها از کنسول‌های‌شان برای برنامه‌ریزی و هماهنگی برای حمله‌ها استفاده کرده بودند. توجیه این ادعا هم ساده بود: «شبکه‌ی پلی‌استیشن که به واسطه‌ی آن بازی‌کننده‌ها می‌توانند با هم گپ و گفتگو کنند، از ابزار نظارتی حداقلی بهره‌مند است» و همین موضوع هم بهانه‌ای شد تا پلیس ادعا کند از پلی‌استیشن۴ زبان بسته در این حملات استفاده شده. بعد هم عده‌ای از مسوولان دولتی کشورهای اروپایی به سونی و بخش تفریحات و سرگرمی‌اش فشار آوردند که باید این امکان را به ما بدهی تا حسابی روی شبکه‌ی پلی‌استیشن نظارت داشته باشیم. این درخواست خیلی ترسناک به‌نظر می‌رسید! اول به این خاطر ‌که این درخواست عملا نشان می‌داد سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی روی اکثر قریب به اتفاق همان اپ‌هایی که به کاربران‌اش قول داده بودند، اطلاعات‌شان دست هیچ‌کس نمیافتد، نظارت مستقیم دارند و تنها پلی‌استیشن و شبکه‌اش از قلم افتاده که بدشان نمی‌آید آن را هم زیر نظر بگیرند. مورد بعدی هم این‌که جایی مثل شبکه‌ی پلی‌استیشن که صرفا مکانی برای سرگرمی و تفریح است، حال و هوایی امنیتی به خود می‌گرفت؛ موضوعی که ابدا باب میل بازی‌کننده‌هایی که ممکن است در جریان بازی هر سخنی را به‌زبان‌شان بیاورند، نیست.

گروه دوم معتقد بودند رصد کردن اطلاعات، می‌خواهد کار هر نهاد یا سازمانی، چه داخلی و چه خارجی باشد، نفس مفهوم حریم خصوصی را زیر سوال می‌برد و به هیچ عنوان قابل قبول نیست.

در اوایل دی ماه هم دولت چین تیر خلاص را زد. دولت این کشور قانون جدیدی وضع کرد که بر اساس آن تمامی شرکت‌های فعال در حوزه‌های تکنولوژیک موظف شده‌اند کلیدهای کدگذاری اطلاعات‌شان را در اختیار دولتی‌ها قرار بدهند. مفهوم این قانون جدید خیلی ساده است: «حریم خصوصی، بی حریم خصوصی.» شاید پیش خودتان بگویید این قوانین مربوط به کشور چین است و دخلی به سایر مناطق جهان ندارد. اما وقتی بدانید چین بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ و صادرکننده‌ی دستگاه‌ها و سیستم‌های مخابراتی در سطح جهان است، همه چیز سروشکل جدیدی به‌خودش می‌گیرد و مفهوم حریم خصوصی، به آن شکلی که قانون تعریف کرده، کم رنگ‌تر از هر زمان دیگری می‌شود.

حالا به‌نظر شما کدام تعریف از حریم خصوصی درست است و مورد قبول شماست؟ همان تعریف کلاسیکی که می‌گوید فقط کاربر است که تعیین می‌کند اطلاعات‌اش را چه کسی و تحت چه شرایطی ببیند؟ یا از نظر شما ایرادی ندارد مراجع ذیصلاح برای اقداماتی که مطمئنا بخش زیادی از آن‌ها مستقیما به حفظ امنیت و آرامش مربوط می‌شود، نگاهی هرچند جزیی به اطلاعات کاربران‌ بیاندازند؟ آیا زمان آن رسیده تا تعریف «حریم خصوصی» عوض بشود؟

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۲ دیدگاه
  1. محمدرضا

    تروریستهادر هرصورت کار خودشون رو میکردن
    انتقال اطلاعات که بدون استفاده از شبکه های اجتماعی غیرممکن نیست
    مگه اسنودن اینکارو نکرد که «تروریست» ها نتونن انجامش بدن
    اینهافقط بهانه های دم دستی فرادستانه برای این که به اطلاعت کاربران دسترسی پیدا کنن

  2. حسین

    این که نظر ما کاربران در مورد حریم خصوصی چیه اصلا اهمیتی نداره چون دولت ها و سازمان های امنیتی در هر صورت به اطلاعات مورد نظرشون دسترسی دارند و از دست من و شما هم کاری برنمیاد.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه