دغدغه‌ات را کجای دل‌ام بگذارم؟

۲۳ مرداد ۱۳۹۵ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه

می‌دانید فلسفه‌ی یادداشت و مقاله‌نویسی ما چگونه است؟ سردبیر ما بالای سرمان می‌ایستد و تا می‌تواند با این رویکرد که مشغول حال دادن به ماست، با ما صحبت می‌کند؛ می‌گوید که شما این فرصت را دارید تا از دغدغه‌ی خودتان در حوزه‌ی تکنولوژی صحبت کنید؛ آن وقت با وجود این فرصت طلایی، مطلب تحویل من نمی‌دهید؟!

راست‌اش را بخواهید بیشتر اوقات با دوستان می‌نشینیم و دنبال دغدغه‌ی ذهنی خودمان در دنیای تکنولوژی می‌گردیم. برای مثال من امروز نشستم و ساعتی درباره‌ی درگیری‌های ذهنی‌ام در حوزه‌ی تکنولوژی فکر کردم. برای مثال در ابتدا تصمیم گرفتم برای‌تان از اینکه چقدر قابلیت Stories اینستاگرام باحال است و چرا من را جذب خودش کرده بگویم؛ اما دیدم باحال بودن که نمی‌شود دغدغه‌ی ذهنی.

حوزه‌ی تکنولوژی کند حرکت می‌کند. البته آن را با سرعت پیشرفت‌اش در یکی دو دهه‌ی اخیر مقایسه می‌کنم. منظورم وقتی است که از نینتندو و سگا، به پلی‌استیشن کوچ کردیم و فک‌مان به زمین خورد؛ منظورم زمانی است که برای اولین بار یک گوشی HTC ویندوزی یا آیفون را به دست گرفتیم.

نظر من را درباره‌ی پیشرفت‌های تکنولوژی می‌خواهید؟ رنگ آبی گلکسی نوت ۷ خوشگل است؛ همین! سامسونگ عزیز، خب تمام سخت‌افزار این گوشی که همان گلکسی S7 است! خب چه می‌شد همین نوت را هم کنار گلکسی S7 معرفی می‌کردی تا ما شش ماه خودمان را با شایعات اندازه رم گوشی و این خزعبلات سرگرم نکنیم!

Galaxy-Note-7-Coral-Blue---2

دغدغه‌ی ذهنی من را می‌خواهید؟ بازی‌های تابستانی Overwatch تا دو هفته‌ی دیگر تمام می‌شود و من فقط یک اسکین گرفته‌ام! دغدغه‌ی ذهنی من را می‌خواهید؟ کدهای بازی‌های آمریکایی‌‌ام به اکانت بریتانیایی من نمی‌خورد. پلی‌استیشن ۵۰۰ گیگابایتی جواب بازی‌های ۵۰ تا ۶۰ گیگابایتی را نمی‌دهد. اینترنت زپرتی ما به درد دانلود بازی‌های چند ده گیگابایتی و آپدیت‌های‌شان نمی‌خورد؛ برای همین منتظر می‌نشینم تا بازی‌ها نسخه‌ی کامل‌شان بیاید و مجبور نباشم پشت سر هم آپدیت و محتوای دانلودی، دانلود کنم.

دغدغه‌ی ذهنی من این است که می‌خواهم یک لپ‌تاپ بازی بخرم، اما انویدیا پدرمان را در آورده است. آقای انویدیا، بیا و این کارت‌های گرافیک جدید لپ‌تاپ را معرفی کن! آن قدر صبر کردیم که لپ‌تاپ مدل بلیزارد هم تمام شد!

دغدغه‌ی ذهنی من این است که ملت فقط جوکر را با فیلم‌های نولان می‌شناسند و اصولا به غیر از فیلم‌های نولان (که البته فراموش نکنیم خفن‌ترین کارگردان تاریخ است!)، جوکر را هیچ جای دیگر ندیده‌اند. هر قدر هم من بیایم و فرهنگ‌سازی کنم که دوستان، «کوین کانروی» و «مارک همیل» نه صدها، بلکه هزاران برابر از «کریستین بیل» و «هیث لجر» بهتر هستند، به کت کسی نمی‌رود. باز هم دوستی می‌آید و می‌گوید که “هیث لجر آن‌قدر غرق نقش جوکر شد که رفت خودکشی کرد!”

نگذارید وارد لایه‌های عمیق‌تر دغدغه‌های‌ام شوم که احتمالا به سرنوشت همان لجر (که البته باید بگویم که خودکشی نبود!)، دچار می‌شوم. لایه‌های عمیق‌تری از دغدغه‌ها، آن‌هایی هستند که پشت ترافیک (که خودش هم دغدغه‌ی کمی نیست)، سراغ من می‌آیند؛ دغدغه‌هایی که کلا وجودم را زیر سوال می‌برند و کاری می‌کنند از اینکه در دهه‌ی سوم زندگی‌ام به دنبال پیدا کردن پوکمون بودم، احساس مزخرفی کنم.

امروز صبح جمله‌ای در کتابی خواندم که می‌گفت انسان اصولا “نیازی تسکین‌ناپذیر به ستایش و چاپلوسی” دارد؛ طوری که برای اینکه دیگران را به تحسین از خودمان برانگیزیم، آن‌ها را با رگه‌هایی از مازوخیستی به انتقاد از خودمان دعوت می‌کنیم. می‌خواهم به این موضوع برسم: من نه از تکنولوژی انتقادی دارم (هم ایکس‌باکس را دوست دارم و هم پلی‌استیشن را)، و نه می‌خواهم از دغدغه‌های پوچ‌ خودم بگویم، تا شما هم مهر تاییدی به آن‌ها بزنید و از من یا نظرم به به و چه چه کنید.

ادامه نمی‌دهم: من دغدغه‌ای ندارم و می‌خواهم بروم و Overwatch بازی کنم؛ ولی از حق نگذریم، مدل آبی گلکسی نوت ۷ خیلی خوشگل است!

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

مسابقۀ حرفه‌ای ربات‌های پرندۀ حمل کالا

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۳۹ دیدگاه
  1. برنا

    امیرجون خلاصه بخوام بگم، کمن آدمایی که با لینچ و بونوئل حال میکنن..میدونم طبع ادبی ات قویه ولی به نظر من وقتی تو یه رسانه مثل دیجیکالا مگ داری مینویسی..نباید بیای انقد کنایی صحبت کنی..البته درصد کنایی بودن نوشته ات خیلی هم بالا نبود و منظورت مشخص بود ولی از نظر ها میتونی فیدبک مردم و سطح دریافتیشون از مطلبت رو ببینی..فرهنگ سازی کار بسیار زیباییه..ولی به نظرم باید به زبون اکثر مخاطبانت صحبت کنی..بعضیا عقیده دارن حتی اگه یک درصد مخاطبانشون هم حرفشون رو بفهمن براشون کافیه..ولی مشکل اینجاس که اون یه درصد خاص حتی اگه این نویسنده یا خواننده نبودن هم بازم خاص بودن..مشکل اون ۹۹ درصد دیگس..فرهنگ سازی برای اون ۹۹ درصد باید انجام بشه وگرنه اون ۱ درصد خودشون عامل فرهنگسازین..در کل به نظرم باید روش های فرهنگسازی رو بهینه سازی کرد

  2. میلاد

    با حرفهایی که زدی موافقم…اما راست میگی چقدر ازت انتقاد شد…!!!
    اما میدونی دغدغه من چیه؟ اینکه چرا کم هستند کسایی که از کارشون راضین!!
    من هر روز میام سر کار و مقاله های دیجی مگ رو میخونم و با خودم میگم چه کار باحالی…. تمام چیزایی که من عاشقشونم مثل بازی و تکنولوژی و فیلم و خودرو و… رو آدم بره سراغش بعد یه مقاله اینجا بنویسه اون پایین هم عکسش رو زده باشه همه بدونن این نوشته کار توهه اونوقت تو هم از کارت راضی نیستی!!!

  3. سعید

    واقعا موندم چرا دوستان خواننده از کل مقاله شما فقط گیر دادند به اون جمله که از پیشرفت کم و فقط اضافه شدن رنگ آبی سامسونگ انتقاد شده؟ آقا منظور نویسنده چیزی فراتر از این حرف‌هاست. حالا سامسونگ یا اپل یا بقیه برندها خلاصه همشون در سال های اخیر پیشرفت قبلو نداشتند و همه به این مسئله اعتقاد داریم ولی صنعت گیم واقعاً پیشرفتش نفس‌گیر بوده. به نظر من منظور نویسنده حتی از مقایسه گیم با مبایل هم منظوری بزرگتر داشتند و به نوعی دغدغه های نسلی رو بیان می‌کنند که از بازی کردن برای پوشاندن غم های مشترکشون استفاده می‌کنند.

  4. Kaveh

    من با دیدگاه شما هم خیلی موافقم
    شما هم کارت خیلی درسته آ ، ولی نمی تونم بگم کوین کانروی از کریستین بیل بهتره ، قیافشو دوست ندارم آخه :))
    مرسی

  5. صادق

    چقدر تو خوبی
    چ خبر????
    خیلی خوب بود????

  6. asra

    سلام دیجی کالای عزیز، سلام اقای میرزایی
    مطلبتون قشنگ بود ولی نوشتنتون قشنگتر بود، من با دنیای دیجیتال و دغدغه های تکنولوژی کاری ندارم ،ولی خداییش خوب نوشتین. آقا دمتون گرم

  7. Ali S

    یکی دغدغش بیکاری تو ایرانه
    یکی بچه های کار
    یکی کنکور
    یکی تولید ملی
    یکی فرار مغز ها
    امیرحسین میرزایی هم کمبود ایتم اوور واچ
    یعنی میخوام بدونم فرهنگ یه مملکت ۵۰۰۰ ساله ، انقدر ضعیفه که یا دونستن نقش های مختلف جوکر غنی میشه؟ فرهنگ سازی داریم تا فرهنگ سازی. فرهنگ سازی یعنی مثلا کاری کنی مردم به جای وقتی که گذاشتم نکن تایمی که گذاشتم! نه این که ما بازیگرای جوکر که سالی یه بار به زور تو تلوزیون میبینیم رو بشناسیم

    1. محمد

      فرهنگ ۵۰۰۰ سال پیش مال اون زمان بود و اینکه بازی گرای جوکر رو بشناسی چیزی از فرهنگت کم نمیکنه در ضمن کسانی هم که اونو دوست دارم فرهنگو دوست دارن کسانی که همش دم از ۵۰۰۰سال میزنن ایا همون های نیستند که با همه چیز مخالفن همونایی که از علم و مدرسه متنفرن؟ همونایی که روی اثار باستانی جوک مینویسنن البته منظورم شما نبودید منظورم جوکرهای بود که جوک فرهنگی میگن
      دورود بر جوکر
      دورود بر گیم
      دورود بر دنیای بدون الایش مجازی
      دورود بر اینترنت من

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه