نقد فیلم خروج؛ من عصبانی نیستم
در نقد فیلم خروج خطر اسپویل وجود دارد.
فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیا یک شروع خوب دارد و یک سکانس پایانی نسبتا قابل قبول و هر آن چه بین این شروع و این پایان داریم یک کارگردان معترض است که ما نمیدانیم چرا خودش و کاراکترهایش تا این اندازه ناراحت و پریشان هستند. کاراکترهایی که معلوم نیست اعتراضشان به چیست. البته زمینشان را آب شور و اشتباه مهندس از بین برده اما ماجرای فرار پسرانشان جای توجیه ندارد. قتل غیرعمدی رخ داده و قاتل و بقیه کسانی که با قول ریشسفید روستا بیرون آمده بودند فرار کردهاند. کاراکترهای اصلی تصمیم میگیرند با تراکتورهایشان به صورت نمادین از روستایشان به تهران و خیابان پاستور پیش رئیسجمهور بروند.
چند دقیقهای اول فیلم با نماهای هلی شات از مزارع پنبه و صدای هلیکوپتری که خانهی فقیرانهی رحمت را به لرزه درمیآورد عالی است. مقامات دولتی که حضورشان به جای این که برای رحمت اطمینان خاطر به همراه بیاورد باعث زحمت میشود. از همین سکانس ابتدایی معلوم است که حاتمیکیا شمشیرش را برای بروکراسی حکومتی از رو بسته است. البته در همان سکانس تاکید زیاد روی رئیسجمهور بودن کاراکتر دولتی و البته شیوهی لباس پوشیدن و حرکت کردنش که به وضوح شبیه آقای روحانی است باعث میشود اعتراض مستقیم فیلم به دولت فعلی کمی توی ذوق بزند.
فرامرز قریبیان شروع خیلی خوبی دارد. نگاه خسته و دنیا دیدهاش انگار حاج کاظم «آژانس شیشهای» است که حالا پا به سن گذاشته و شر و شورش تمام شده و میخواهد زندگیاش را بکند. برگشته سر مزرعهاش با یک تراکتور اما باز هم نمیگذارند. دوباره مجبورش میکنند عصیان کند اما شیوهی عصیانش این بار اسلحه برداشتن نیست. آرامتر است. یک سکانس تاثیرگذار دارد که داخل قبر پسرش میرود. آن یک ربع اول به اضافهی این سکانس بهترین بازیهای قریبیان هستند. کار از جایی خراب میشود که کاراکترهای فرعی وارد قصه میشوند. حاتمیکیا برعکس «آژانس شیشهای» یا حتی از بین این فیلمهای آخرش «چ» هیچ اهمیتی به کاراکترهای فرعی نمیدهد.
بازیگران کاراکترهای فرعی در حد سریالهای آبکی تلویزیون ظاهر میشوند و از آنجایی که حاتمیکیا خودش آدم شوخطبعی نیست شوخیهایشان لوس و بیمزه از کار درمیآید در حدی که برخی از سکانسهای فیلم مثل تکچرخ زدن تراکتور وسط چنین فیلم تلخ جدی خندهی تماشاگر را درمیآورد.
پانتهآ پناهیها در نقش زن بلاکشی که این مردها را در طول سفر تر و خشک میکند در کنار قریبیان بهترین بازی را دارد اما کاراکترش از یک شیرزن که دست به سفری متهورانه میزند و بین او و رحمت رابطهای عجیب برقرار است به شخصیتی که فقط چایی و قرص دست مردان میدهد نزول پیدا میکند.
همهی اینها به کنار مشکل اصل طرح قصه است. ایدهای که حاتمیکیا از آن وام گرفته در حد یک خبر یا یک مقاله دراماتیک است اما برای به تصویر کشیده شدن مصالح چندانی ندارد. خود تصویر پیرمردان پشت تراکتورها در جاده و بعد در خیابان پاستور تهران تصویر جذابی است. شبیه تصویری که مثلا فرامرز قریبیان با اسب در «رد پای گرگ» داشت اما برای دو ساعت فیلم داستانی تولید نمیکند. بین شروع خوب فیلم و تصویر پایانی یک ساعت و خردهای عملا هیچ چیزی وجود ندارد جز بازیهای بد. پلانهایی که در حد فیلم تلویزیونی هستند و از حاتمیکیا که استاد گرفتن سکانسهای تاثیربرانگیز است واقعا بعید بود.
بدترین قسمت فیلم سکانس ورود محمدرضا شریفینیا با موبایلهای روشن همراهانش به عنوان معاون رئیسجمهور است که سکانس کلیدی و نمادین ریاکاری و فریب دادن مردم سادهدل محسوب میشود. شریفینیا انگار از دل همان تیپهای همیشگیاش در فیلمهای نازل در نقش آدم ظاهرالصلاح اما ریاکار آمده است و کلیت سکانس به یک مضحکه شبیه شده.
این یکی از شدیداللحنترین فیلمهای حاتمیکیا کنار «آژانس شیشهای» و «موج مرده» است. یکی از عصبانیترین و انتقادیترین فیلمهایش به وضعیت موجود اما به دلیل پلات کممایه، بازیهای بد بازیگران فرعی، نداشتن پیرنگهای درست و حسابی و کارگردانی سردستی میانهی فیلم نه تنها تاثیرگذار نیست که در بسیاری از سکانسها خستهکننده و گاهی حتی خندهدار میشود.
ارزشگذاری فیلم از چهار ستاره: یک ستاره
بیشتر بخوانید:
در روزهای جشنوارهی فیلم فجر 98 نویسندهی دیجی کالا مگ بشوید
اگه به خاطر بازی قریبیان نبود همون ده دقیقه که از فیلم گذشته بود.فیلم را نمیدیدم/
این داستان به سد گتوند که منجر به از بین رفتن اراضی کشاورزی دارد اشاره میکند. جالب اینجاست که این سد در زمان ۸ سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و علی رغم مخالفت سازمان محیط زیست وقت ساخته و بهره برداری شد. و حالا یکهو آقای حاتمی کیا یادش افتاد از روحانی بابت این اتفاق انتقام بگیرد!!! البته جای تعجب نیست چون خفقان موجود در آن سالها هرگز اجازه ساخت چنین اثری را نمیداد.
به معنی واقعی کلمه بدترین فیلمی بود که تو عمرم دیدم ، سال هاست ابراهیم حاتمی کیا روح سینمایی خودش رو به منفعت ارباباش فروخته و صرفا فیلم های بدون محتوا برای تبلیغات اصول گراها می سازه و به تتمه اندک اعتباری که سال ها پیش به دست آورده بود با این فیلم چوب حراج زد و عملا به پیکر نیمه جان سینمای حاتمی کیا تیر خلاص زد ، فیلمی که به جز بازی خوب فرامرز قریبیان و جلوه های خوب صوتی و بصری هیچ حرفی برای گفتن نداشت ، کلیشه ای که در فیلم های اخیر حاتمی کیا مثل به وقت شام دوباره تکرار میشه ، کلیشه ای که از در قهرمان سازی برای هم راستا شدن با درد مردم ساخته میشه و سپس ازین اعتماد برای انتقال طرز فکر ارباب های حاتمی کیا استفاده میشه ، به وضوح میشه گفت حاتمی کیا با تمام تلاش داره در جهت عکس برای تغییر افکار مخاطب بر اساس سلیقه ارابابانش عمل می کنه و با هر قدم به جای به جلو رفتن ده ها قدم به عقب بر می گرده و هربار مخاطب از نیت این سبک فیلم ها بیشتر با خبر میشه . جان کلام … این فیلم ها افسوس برای مردمی است که کور سوی امیدشون سال هاست در گرو دروغ گویی امثال حاتمی کیا از بین رفت … ;
نقد خوبی نیست نویسنده نامرده از خودشونه….
اتفاقا فیلم بسیار خوبی بود واقعی بود و انتقادات به بی تفاوتی مسئولین نسبت به مردم کاملا درسته
با این ایده تون که شروع و پایان فیلم خیلی خوب بود موافقم …ولی فیلم اولا از رو یه داستان واقعی که در پایان فیلم گفته شد ساخته شده بود … شخصیت اصلی آقای قریبیان کاملا درام داشت بقیه شخصیتا به اندازه نقششون تو فیلم خوب بودن جهانگیر الماسی بد بود؟ … خانم قاسمی که نقش خواهر قریبیان بود بد بود؟ محمد فیلی بنظرم خوب بود …نماد آدمای مختلف تو هر جامعه ای بودن …ولی بهرحال نقطه ضعفی داشت فیلم … بنظرم اعتراض حاتمی کیا اینبار شکل خیلی نجیبانه ای بود و خوب نقطه ای رو نشونه رفته
سلام این فیلم به نظر من عالیه شاید شما دوست داشته باشید داخلش یه عالمه صحنه های جذاب و … داشته باشه ولی واقعا چند نفرتون از این قزییه خبر داشتین اینکه یه کشاورز اینکارارو کرده باشه حاتمی کیا خواست به خیلیا نشون بده همین خداوکیلی دوست داشتین توش صحنه های خنده دار باشه یا مثلا چی
…. اگه یسری ها فیلم رو نفهمیدن برن دوباره نگاه کنن شاید شاید متوجه بشن
عزیز مشکل اینجاست که حاتمی کیا نمیخواست این موضوع رو نشون بده و بیشتر قصدش عوام فریبی و شعار زدگی بوده و تا جایی که خودش میگه من فیلم ساز نظام هستم اما فقط سوار بر دموقراضی که دیگه چرخهاش مثل تراکتورای فیلمش یا ترکیده هستن از از وسط نصف شدن
نقد فیلم توسط خانم نصرالهی خوب و منطقی بود ولی از اون جالبتر کامنتهایی هست که در زیر این نقد نوشته شده است
واقعاً حیف این زمانی که برای دیدن این فیلم گذاشتم، حاتمی کیا باید بعد ساخت آژانس شیشه ای تو اوج خدافظی میکرد از سینما
یه فیلم تماماً آبکی…
یه سری شخصیت اضافه ریختن تو داستان، که نبودشون هم تاثیری رو ادامه داستان نداره، چه بسا اگه نبودن از آبکی بودن فیلم کمتر میشد
کارگردان یه سری جاها خواسته به عوام فریب بودن و ریاکاری رییس جمهور اشاره کنه که متاسفانه مستقیم اینو کوبونده تو صورت مخاطب، یعنی راه بهتری جز فیلمبرداری توسط گوشیهای خدم و حشم رییس جمهور نبود؟
نمیشد غیر مستقیم اشاره کرد!؟
فی تهلم خروج اثر جدید ابراهیم حاتمی کیا چند روزی است که در وبسایت فیلیمو اکران شده است .
این فیلم اشاره دارد به شوری آب سد گتوند و مشکلاتی که برای تمامی کشاورزان آن منطقه بوجود آمده است.
در اینجا سعی دارم به اختصار بعضی از مشکلاتی که برای مردم مظلوم آن منطقه با ایجاد آن سد بوجود آمده را بیان کنم .
سد گتوند، لکه سیاه بر پیشانی محیط زیست ایران است. سدی که هم اکنون نیز سازندگانش آن را نعمتی برای جلگه خوزستان میدانند. تنها دستاورد این سد برای خوزستان، از بین رفتن زمینهای کشاورزی منطقه و افزایش ۲۵ درصدی شورآب کارون است. نزدیک به دو سال از اعلام نظر تیم تحقیقاتی دانشگاه تهران درخصوص طرحهای علاجبخشی سد گتوند میگذرد اما خبری از علاجبخشی موزه عبرت محیط زیست ایران نیست و سد گتوند هر روز قربانی بیشتری از محیطزیست ایران میگیرد. براساس شواهد خسارات کشاورزی ناشی از شوری رودخانه کارون، سالیانه ۶۰میلیارد تومان برآورد میشود.
مطالعات علاج بخشی سد گتوند در سال ۹۴ به موسسه آب دانشگاه تهران واگذار شده و این موسسه گزارش خود را به سازمان مدیریت و برنامه ریزی (کارفرمای مطالعات) ارائه داده در این مطالعات سد گتوند به عنوان یک خطای ملی معرفی شده است.
گتوند، گرانترین و بلندترین سد خاورمیانه
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، ساخت گرانترین و بلندترین سد خاکی ایران از همان ابتدا با اعتراضهای فراوان فعالان و کارشناسان محیطزیست ایران همراه بود. سدی که با اعتباری درحدود هفت هزار میلیارد تومان ساخته شد تا عنوان بزرگترین فاجعه زیست محیطی ایران را از آن خود کند.
مهمترین دلیل مخالفان ساخت این سد، وجود تپه نمکی به نام گچساران بود که در امتداد مخزن این سد وجود داشت؛ دلیلی که سازندگان سد، منکر آن شدند اما تنها پس از گذشت چند روز از آبگیری سد، تپه نمکی آب شده و وارد دریاچه سد گتوند شد تا بهعنوان بزرگترین موزه عبرت محیط زیست ایران همیشه از آن یاد کنند.
۳۷۰ هزار هکتار زمین کشاورزی با ۸۵ هزار بهره بردار کشاورزی در پایین دست سد گتوند قرار دارد که تحت تاثیر کیفیت آب این سد هستند.
برخوردهای خشن با بومیان گتوند برای تخلیه
بربر با اشاره به زندگی سخت بومیان گتوند گفت:«افرادی که اراضی آنها در این پروژه قرار گرفته بود، رقم بسیار پایینی برای تملک اراضی آنها پیشنهاد شد به همین دلیل آنها حاضر نبودند که خانههای خود را ترک کنند. بنابراین آب و برق آن روستا ها را قطع کرده تا روستاییان مجبور به تخلیه خانههای خود شوند».
موضع گیری در نظرات دوستان نسبت به منتقد بیشتر از این که به واقعیت فیلم نزدیک باشه نشان دهنده واکنش احساسی به شرایط اقتصادی جامعه و دلایلش است و با دیدن این فیلم شاید فکر میکنن حرف دلشون زده شده این مسئله بدترین فیلم حاتمی کیا را قابل دفاع نمیکنه.
اسم حاتمی کیا را از کارگردان بردارید
بزارید اصغر فرهادی
از چهار ستاره هشت ستاره میگیره !
موافقم از جایی که سفر رو شروع میکنن تا زمانی که ماموران مخفی میان براشون به معنای واقعی فیلم هیچی نداره ، هیچ یه داستانک فرعی هم نداشت ، فقط فیلم رو با تصویر تراکتور ها و موسیقی جلو برد ، پایان فیلم اگر زمانی که قریبیان در خواست سیگار کرد تمام میشد عالی بود ، اما چندتا تصویر از اتفاقات واقعی دیدیم و در اخر تصویری که لوگوی ایرنا به راحتی قابل دیدنه ، انگار داریم فیلم تولید شده به دست چندتا بچه مسجدی رو میبینم ????
نقد کاملا درستی بود و واقعا فیلم ضعیفی ساخته شده. دقیقا بعد از چند دقیقه اول فیلم بقیه اش چیزی برای گفتن نداشت. فیلم داستانی نداره…
“اعتراض مستقیم فیلم به دولت فعلی کمی توی ذوق بزند”!!!وات!!چرا باید انتقاد از دولت فعلی تو ذوق بزنه؟حاتمی کیا هم باید مثل بقیه سلیبریتی ها فقط ادای با مردم بودن رو دربیاره تا مورد قبول شما واقعه بشه؟؟؟اگه اعتراضشو نشون بده توی ذوقتون میخوره؟؟؟!!!!فازتون چیه واقعا
دقیقن همینا میخواستم بگم
درود به شرفت
در دو سال اخیر که مردم گرفتار مسائل اقتصادی هستند و نیاز دارند کمی دیده شوند، فقط یه مرد برای این نیاز مردم فیلم ساخت نه روشنفکران مدعی.
دیجی مگ ناراحت است و صرفا این ناراحتی رو ابراز میکنه نه نقد بیطرفانه!
عزیزم بیشتر رییس جمهورهای تاریخ ما لباس اقای روحانی را تن میکرده اند معیاری که برا ربط دادن این فیلم به دولت فعلی در نقدتان استفاده کرده اید خیلی نا مربوطه
منم فیلم رو دیدم به نظرم از همه نظر فیلم خوبی بود و به نظرم منتقدی که این نقد رو نوشته احتمالا فیلم رو ندیده یا اصلا سواد سینمایی نداشته یا فقط میخواسته نقد منفی بنویسه
من این فیلم رو دیدم بسیار بهتر از اون چیزیه که شما نقدش کردید، بازى بازیگران فرعى بد بود ؟؟؟ اتفاقا از نقاط قوت این فیلم بازى عالیه بازیگران فرعى در کنار درخشش فرامرز قریبیان عزیز بود
خروج فیلم خیلى خوبیه و اینو میشه از استقبال مردم و سانس هاى فوق العاده اى که گذاشتن متوجه شد
خیلى غیرمنصفانه یا شاید بشه گفت مغرضانه نقد کردید
پس بیخود نبود آقای آشنابیچاره ناراحت شد
بازهم دولت فخیمه ایشان را به نقد کشیدند
متاسفم برای دیجیکالا مگ برای انتشار این مطلب و این نقد ،ارزشگذاری این نقد از فیلم از چهار ستاره: یک ستاره هم کمتر هست ، نگارنده این نقد کافی است به جای فحاشی به عوامل فیلم کمی دانش سینمایی و کمی اخلاق حرفه ای خودشون بالا تر ببرن و کمی به ارزش اعتبار رسانه منتشر کننده هم بی اندیشن