استرینگکست: قرمز؛ داستان سلولهای ازخودگذشتهی بدن
در سال ۱۶۵۸، یک طبیعت شناس هلندی به نام جَن سوآمردَم دست خود را برید.
او به دستش نگاه کرد و دید که مایعی قرمز از آن بیرون آمده است و بسیار تعجب کرد.
مایعی که از دست آقای سوآمردَم بیرون آمده بود در بدن همه ما وجود دارد و اسم آن خون است !
مایعی که ۷٪ وزن برن را تشکیل داده و در یک آدم بزرگسال حجمی نزدیک به ۴.۷ تا ۵.۵ لیتر دارد و در ۱۶۰ هزار کیلومتر از رگ های بدن پخش شده است. مسافتی برابر با مسافت رفت و برگشت از تهران به قطب شمال به تعداد ۱۳ مرتبه!
خون بهجز مغز، تنها بخش از بدن انسان است که به شکل مصنوعی قابل ساخته شدن و شبیه سازی نیست پخش کردن هورمونهای مختلف در بدن تا تنظیم دما، تنظیم ph و حتی حفاظت دربرابر حملههای داخلی و خارجی، همه از وظایف خون هستند اما اصلیترین کار خون، زنده نگهداشتن شما است! چگونه؟ با انتقال مواد غذایی و اکسیژن به مغز و دیگر بخشهای بدن و دریافت زباله از آن بخشها و بازیافت و دور ریختن آنها.
اما این کار مهم و تاثیرگذار چگونه در خون انجام میپذیرد؟ خب، این موضوعی بود که آن طبیعتشناس هلندی با گذاشتن یک قطره از خون در زیر میکروسکوپ به آن پی برد.