چرا نمیتوانیم سریعتر از نور حرکت کنیم؟
سپتامبر ۲۰۱۱ بود که با خبری تکان دهنده، ناگهان جهان در بهت و حیرت فرو رفت. فیزیکدانی به نام «آنتونیو اردیتاتو» خبری داد که در صورت تایید صحت، میتوانست دید ما را نسبت به جهان اطراف به کلی تغییر دهد. خبر این بود که در آزمایشهایی تحت نام «پروژهی اپرا» ذراتی زیر اتمی به نام «نوترینو» توانستهاند سریعتر از نور حرکت کنند. طبق نظریهی نسبیت خاص اینشتین، هیچ چیزی در جهان نمیتواند سریعتر از نور حرکت کند. اگر این خبر درست از آب در میآمد، نظریهی اینشتین باطل میشد. هرچند اردیتاتو و گروهش میگفتند اطمینان زیادی از صحت این آزمایش دارند، ولی هیچگاه به طور کامل اطمینان خود از این کشف را بیان نکردند. در حقیقت از دیگر دانشمندان خواستند که در آزمایش صحت دادهها به آنها کمک کنند. در نهایت مشخص شد که نتایج غلط بودهاند. مشکل در زمانسنجی دستگاههایی بوده که باید هماهنگ با سیگنالهای ماهوارههای GPS کار میکردند. در نتیجه این تصور بوجود آمد که نوترینوها مسیری مشخص را اندکی سریعتر از فوتونهای نوری پیمودهاند. ظاهرا همانطور که اینشتین میگفت، هیچ چیز نمیتواند از نور سبقت بگیرد. ولی دلیل اینشتین برای این ادعا چه بود؟
سرعت نور در خلاء ۲۹۹٫۷۹۲٫۴۵۸ متر بر ثانیه است. معمولا آن را گرد میکنیم و میگوییم ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه. هرچند که خیلی سریع به نظر میرسد، ولی ۸ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول میکشد که نور خورشید فاصلهی ۱۵۰ میلیون کیلومتری تا زمین را طی کند. ما هیچ وقت نتوانستهایم هواپیما، فضاپیما یا موشکی بسازیم که با سرعت نور رقابت کند. یکی از سریعترین چیزهایی که تا به حال ساختهایم، فضاپیمای «افقهای نو» است که پارسال از نزدیکی سیارهی کوتولهی پلوتو گذشت. سرعت این فضاپیما نسبت به زمین در بیشترین حالت به ۱۶ کیلومتر بر ثانیه رسید. این سرعت خیلی با ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه فاصله دارد.

سرعت فضاپیمای افقهای نو نسبت به زمین به ۱۶ کیلومتر بر ثانیه رسید که هرچند زیاد است ولی همچنان خیلی با سرعت نور فاصله دارد.
هرچند که فضاپیماهای ما نتوانستهاند خیلی سریع حرکت کنند، ولی توانستهایم کاری کنیم که ذرات زیر اتمی با سرعت نزدیک به نور جابجا شوند. از آنجا که الکترونها بار الکتریکی منفی دارند، به راحتی میتوان با اعمال میدان الکتریکی، به آنها شتاب داد. هرچه انرژی بیشتری اعمال شود، الکترونها شتاب بیشتری میگیرند. شاید فکر کنید برای اینکه بتوانیم سرعت الکترونها را به ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه برسانیم کافیست انرژی اعمال شده را بیشتر و بیشتر کنیم. ولی اکنون میدانیم که این کار کافی نیست. اعمال انرژی بیشتر لزوما به افزایش سرعت الکترونها ختم نمیشود و در نهایت کار به جایی میرسد که برای افزایش سرعت به میزان خیلی کم، نیاز به اعمال انرژی خیلی زیاد پیش میآید. سرعت الکترونها میتواند به سرعت نور نزدیک و نزدیکتر شود ولی هیچ وقت به آن نمیرسد. مثل این است که در چند قدمی یک پنجره باشید و برای رسیدن به آن، هر قدمی که برمیدارید نصف فاصلهی شما تا پنجره باشد. واقعیت این است که هیچ وقت به پنجره نمیرسید چرا که بعد از هر قدم همچنان مسافتی برای رسیدن تا پنجره دارید. این عین همان مشکلی است که برای الکترونها بوجود میآید.
نور از ذراتی به نام فوتون تشکیل شده است. فوتونها با همان سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند. چرا این ذرات میتوانند با سرعت نور حرکت کنند ولی الکترونها نمیتوانند؟ فیزیکدانی از دانشگاه ملبورن به نام «راجر رسول» میگوید: «هرچه اجرام سریع و سریعتر حرکت کنند، سنگین و سنگینتر میشوند. هرچه سنگینتر میشوند، شتاب گرفتن مشکلتر میشود. بنابراین هیچ وقت به سرعت نور نمیرسند.» او ادامه میدهد: «فوتونها فاقد جرم هستند. اگر جرم داشتند نمیتوانستند با سرعت نور حرکت کنند.» بنابراین الکترونها فقط بدین خاطر که جرم دارند نمیتوانند به سرعت نور برسند و این درحالیست که فوتونها چون جرم ندارند میتوانند با سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت کنند. در کل فوتونها ذرات خیلی عجیبی هستند. نه تنها جرم ندارند و در نتیجه میتوانند با سرعت نور حرکت کنند، بلکه شتاب هم نمیگیرند. آنها از زمانی که بوجود میآیند با بیشترین سرعت خود حرکت میکنند. مثلا در شرایط خلاء نمیتوانید فوتونی را پیدا کنید که با ۸۰ درصد سرعت نور حرکت کند. فوتون یا وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد در حال رفتن از سویی به سوی دیگر با سرعت نور است.

نور از ذراتی بیوزن به نام فوتون تشکیل شد. ذراتی که با سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند.
ولی گاهی اوقات نور خیلی کندتر از چیزی که انتظار داریم حرکت میکند. هرچند عموم تصور میکنند که ارتباطات از طریق فیبرهای نوری با سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه صورت میگیرد، ولی واقعیت این است که سرعت نور در فیبرهای نوری نسبت به خلاء ۴۰ درصد کمتر است. فوتونها همیشه با سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند ولی در واقعیت حرکت آنها با برخورد به فوتونهای دیگری که از از اتمهای شیشه ساطع شده است مختل و سرعت آنها کند میشود. اما به طور کلی منصفانه است که بگوییم نور با سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه حرکت میکند. ما تا به حال نتوانستهایم چیزی را ببینیم که از این سریعتر حرکت کند. بالاخره چرا سرعت نور سقف دارد؟ پاسخ آن به فیزیک و آلبرت اینشتین مربوط میشود. یکی از اجزاء مهم نظریهی نسبیت خاص او همین ایدهی ثابت بودن سرعت نور است. فرقی ندارد که کجا هستید و با چه سرعتی حرکت میکنید، نور همیشه با سرعتی ثابت حرکت میکند.
فرض کنید نور چراغ قوهای را به آینهای که به سقف یک فضاپیمای بیحرکت نصب شده میتابانید. نور بالا میرود، به آینه برخورد میکند و به کف فضاپیما بازتاب میشود. برای مثال مسافت طی شده ۱۰ متر است. حالا تصور کنید که فضاپیما با سرعت خیلی زیاد هزاران کیلومتر بر ثانیهای شروع به حرکت میکند. وقتی که نور چراغ قوه را به آینهی متصل به سقف میتابانید به نظر میرسد که نور همان رفتار قبلی را دارد. نور بالا میرود، به آینه برخورد میکند و به سوی کف بازتاب میشود. ولی برای این کار نور باید به صورت قطری و نه قائم حرکت کند. به هر صورت آینه همراه با فضاپیما خیلی سریع حرکت میکند. بدین ترتیب مسافتی که نور طی میکند افزایش مییابد. فرض کنید که فاصله ۵ متر بیشتر شده باشد. در نتیجه نور باید به جای ۱۰ متر، ۱۵ متر را بپیماید. بنابراین هرچند که مسافت بیشتر شده، نظریههای اینشتین میگویند که نور با همان سرعت قبلی حرکت کرده است. از آنجا که سرعت، همان مسافت طی شده تقسیم بر زمان است، برای اینکه سرعت ثابت باشد ولی مسافت افزایش یابد، زمان هم باید کش بیاید. بله زمان باید کش بیاید و این عجیب به نظر میرسد. به صورت تجربی هم این انبساط زمان ثابت شده است.

با نزدیک شدن سرعت حرکت شما به سرعت نور، زمان کندتر سپری میشود.
این پدیده را با نام «اتساع زمان» میشناسیم. اتساع زمان بدین معنیست که زمان برای کسانی که در وسیلهی نقلیهای پر سرعت حرکت میکنند نسبت به کسانی که ثابت هستند آهستهتر میگذرد. برای مثال، زمان برای فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی که با سرعت ۷٫۶۶ کیلومتر بر ثانیه نسبت به زمین گردش میکند در حدود ۰٫۰۰۷ ثانیه آهستهتر میگذرد. وضعیت برای ذرات زیراتمی مثل الکترونها که میتوانند نزدیک به سرعت نور حرکت کنند جالبتر است. برای این ذرات، میزان اتساع زمان خیلی زیاد است.
«استیون کولتهامر» یک فیزیکدان نظری از دانشگاه آکسفورد است و مثال ذراتی به نام میوئون را به میان میاورد. میوئونها خیلی ناپایدار هستند و سریعا به ذرات دیگر تجزیه میشوند. آنقدر سریع که در حقیقت بیشتر میوئونهایی که از خورشید ساطع میشوند باید تا زمان رسیدن به زمین از بین بروند. ولی همچنان میوئونهای خورشیدی زیادی به زمین میرسند. این پرسشی بسیار جالب را در ذهن دانشمندان ایجاد میکند.
کولتهامر میگوید: «پاسخ پرسش این است که میوئونها با چنان انرژی زیادی تولید میشوند که باعث میشود با سرعت نزدیک به نور حرکت کنند.» بدین ترتیب زمان برای خود آنها خیلی کند میگذرد. میوئونها به لطف اتساع زمان، زنده باقی میمانند. وقتی اجرام سریع حرکت میکنند زمان برایشان کند میگذرد و از نظر فیزیکی هم منقبض میشوند. این دو پدیده یعنی اتساع زمان و آب رفتن طول هر دو مثالهایی از چگونگی تغییر فضا-زمان بر اساس حرکت اجرام هستند. آنطور که اینشتین میگوید، اتساع زمان و انقباض فیزیکی برای فوتونهای نوری رخ نمیدهد چرا که فوتونها جرم ندارند.

پدیدهی اتساع زمان میتواند باعث جوان ماندن فضانوردانی شود که با فضاپیمای فرضی پر سرعت به سفر میروند.
هرچند که نمیتوانیم سریعتر از نور حرکت کنیم، ولی میتوانیم برای رسیدن سریع به مقصد، در فضا میانبر بزنیم. سفر از طریق چاکهایی در فضا-زمان که اجازه میدهند مسافتی مشخص را سریعتر از حرکت معمولی با سرعت نور طی کنید. «جرالد کلیور» از دانشگاه بیلر در تگزاس فرض میکند زمانی میتوانیم فضاپیمایی بسازیم که در عمل سریعتر از نور به مقصد میرسد. یکی از راهها این است که بتوانیم از طریق کرمچاله سفر کنیم. کرمچالهها پیچ خوردگیهایی در فضا-زمان هستند که کاملا با نظریههای اینشتین سازگارند. کرمچالهها به فضانوردان اجازه میدهند از طریق ناهنجاریهای موجود در فضا-زمان، از مکانی در عالم به مکان دیگر بروند. کرمچالهها در حقیقت میانبرهای فضایی هستند. اجرامی که از طریق کرمچالهها سفر میکنند سریعتر از نور حرکت نمیکنند ولی به دلیل میانبری که در فضا-زمان میزنند، خیلی سریعتر به مقصد میرسند.
بیشتر ما که این مقاله را میخوانیم ممکن است تصورمان از نور، نور مرئی باشد. ولی هرچیزی از امواج رادیویی گرفته تا مایکرویو، نور مرئی، تابش فرابنفش، پرتوی ایکس و پرتوهای گاما همه از یک جنس هستند. همهی آنها از فوتون تشکیل شدهاند. تفاوت آنها در انرژی و طول موج است. همهی آنها با هم طیف الکترومغناطیسی را میسازند. سرعت ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیهای نور باعث شده که ارتباطاتمان دست کم روی زمین خیلی سریع صورت بگیرد. وقتی الکترونها در یک دکل موبایل نوسان میکنند فوتونها ساطع میشوند باعث میشوند الکترونهای گوشی همراه شما هم نوسان کنند. در این هنگام ارتباط تلفنی برقرار میشود. تکان خوردن الکترونها در خورشید هم باعث ارسال فوتون میشود. فوتونهایی چنان زیاد و پرقدرت که باعث بوجود آمدن زندگی روی زمین شدهاند. نور ابزار ارتباطی عالم و با سرعت ۲۹۹٫۷۹۲٫۴۵۸ متر بر ثانیه به طرز قابل اعتمادی با ثبات است.
اتساع زمان برای بنده هم ثابت شده.دوتا ساعت مچی مثل هم دارم اما یکیش توی کمد تو خونست.من باهواپیما زیاد سفر میکنم و بعد از چند سفر هوایی ساعتی که روی دستم هست۵ الی ۱۰ثانیه عقب تر از اونیکی ساعتم هست.
دوست عزیز بخش قابل توجهی از این احتلاف زمان روی ساعت های شما به خاطر خطا در کارکرد ساعت های شماست. این به معنی نیست که شما با پرواز کردن دچار اتساع زمان نمیشید! بلکه مقدار این اتساع زمانی بسیار کمتر از اون چیزی هست که شما حتی قادر به اندازه گیری اون باشید.
من حساب کردم یعنی شما به مدت تقریبا ۲ سال و ۳ ماه و خورده ای در هواپیمایی با سرعت ۱۰۰۰ کیلومتر بر ساعت بوده اید؟!!! اگر باشید ساعت مچی در دست شما ۵ ثانیه عقب می افتد
😂
عالی بود …
خیلی عالی بود،ممنون…….
یه سوال، چه نیرویی وجود داره که باعث شده سرعت نور بیشتر از ۳۰۰ هزار نشه؟
نیرویی در کار نیست
سرعت نور یک ثابت هست مثل ثابت پلانک . مثال راحت تر اینکه انگار شما میپرسید چه چیزی اندازه ی واحد اینچ رو محدود کرده تا اندازه متر نباشه ؟
یکی از جنبههای جالب کرمچالهها، بهکاربردن آنها برای انجام سفر در فضازمان است. میدانیم که فاصله زمین تا نزدیکترین ستاره به جز خورشید، نزدیک به ۴٫۲۸ سال نوری میباشد. پس نور با سرعت تقریباً ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه بیش از ۴ سال طول میکشد تا به این ستاره برسد. اکنون ما با فناوری امروزه بیش از یک میلیون و سیصد هزار سال زمان نیاز داریم تا به این ستاره برویم که برای آدمی نشدنی است. اینگونه برمیآید که با انگارهٔ بودن کرمچاله، میتوان از یک سو به درون آن رفت و تقریباً بلافاصله پس از خروج از سوی دیگر، در جایی دوردست از جهان سر درآورد. در این چهارچوب میتوان از جهانی دیگر نیز سر درآورد.
پس این نادرست است که مردم سیاهچالهها را به عنوان ابزارهایی برای مسافرتهای فضایی میشناسند. اما باید بدانیم که سیاهچالهها دارای افق هستند و هنگامیکه چیزی، گرچه نور، وارد آنها شد، افزون بر نابودی، امکان خروج برایش وجود ندارد. البته باید بدانیم که کرمچالهها فقط مدلهایی ریاضی هستند و آشکارسازی و رصد آنها تاکنون بیسرانجام بودهاست. همچنین گذر از کرمچالهها برای سفر در زمان عملاً کاری نشدنی است زیرا با فروریزی شدیدی که آنها دارند هیج جاندار شناختهشدهای نمیتواند آن را تاب بیاورد و باید بدانیم که باز و بسته شدن آنها آن اندازه تند رخ میدهد که هر ماهیتی در هنگام گذر از آنها به دام خواهد افتاد. البته تا رسیدن به یک نگرهٔ درست از گرانش کوانتمی نمیتوان داوری همه سویهای انجام داد.[۴]
منبع ویکی
مفید و پربازده و در عین حال با زبانی ساده. ممنون دیجی جان!
جناب مومن زاده ؛ یعنی واقعا لذت بردم از خوندن این مقاله فوق العاده زیبا ، دقیق و قابل فهم برای همگی .
واقعا خسته نباشید هر چقدر از شما تشکر کنم کمه ، بی نظیر بود ، ممنونم . بی صبرانه منتظر مقالات زیبای بعدی شما در مورد فضا هستیم .
چجوریه که اتساع زمان برای فوتون اتفاق نمیفته چون جرم نداره ولی همون فوتون تحت تاثیر نیروی گرانشی شدید سیاهچاله به سمتش جذب میشه؟حتمن جرم داره دیگه که تحت تاثیر شتاب گرانشی قرار میگیره
گرانش چه ربطی به جرم داره؟؟
باسلام.من دیر این مقاله را مطالعه کردم ولی به نظرم یکی از بهترین هابود.دکتر علی نیری فیزیکدان گفتندجرم جسم در اثر بالا رفتن سرعت حتی نزدیک به سرعت نور افزایش پیدانمیکنه(برنامه رادیویی مهبانگ) و مثالش راافزایش سرعت پروتون بمیزان بیش از نود ونه درصد در شتاب دهنده های هادرونی عنوان کردندولی من در تاریخچه زمان هاوکینک و مقالات دیگر خوندم براساس نظریه نسبیت خاص باافزایش سرعت علاوه بر کوتاه شدن طول وکندشدن زمان،جرم نیز افزایش مییابد حتی در کتاب دکتر ویکتوری جدول تغییرات جرم با افزایش سرعت را مشاهده نمودم،چون دکتر نیری فیزیکدان هستند و من رشته تحصیلیم غیر مرتبط به فیزیک ولی علاقه مند، حتما برداشتم از صحبت های ایشان درست نبوده هرچند ایشان در پاسخ به سوالی کرارا به عدم افزایش جرم تاکید کردندلذا ازفضلا و دانشمندان که تخصص فیزیک دارند خواهش میکنم این مساله را برام طوری واضح توضیح دهند که ابهام زدایی گردم.باتشکر
ممنون بابت مطالبی که قرار میدید و ادم رو به فکر فرو میبره
غرق نشین
بسیار عالی
درود …. اول از دیجی مگ و دوست خوبمون آقا مهدی مومن زاده تشکر فراوان … نمیگم برای چی … هممون دیگه خوب میدونیم چرا …!!!
مقاله ای بسیار خوب و شفاف بود … خوندنش من رو دگیر سوال قدیمی ذهنم کرد …. اصلا خود زمان چیه !! ماهیتش دقبیقا چیه !! ساخته علم و ذهن بشر هست یا از اول همینطور بوده … البته این سوالها ربطی به این مقاله نداشتن اما گر آقای مومن زاده یا هریک از دوستان خوبمون در باین باره نظری یا اطلاعاتی داشته باشه ممنون میشم من رو هم راهنمایی کنن !!
باز هم تشکر فراوان از زحمتاته همگی (چه همکاران دیجی مگ و چه مخاطبان فعال و پایه !!)
سلام ، اون چیزی که میدونم می گم شاید غلط باشه
برخلاف تصور عموم جهان ما ۳ بعدی نیست ، بلکه ۴ بعدی هست ( شاید بیشتر از ۴ بعد اگر نظریاتی در مورد این که زمان مثل مکان خودش از چند بعد تشکیل شده درست باشه ) . بعد چهارم زمان نام داره که به قوانین فیزیکی دنیا معنا میده ( در کل به جهان و به زندگی ما معنا می ده ) .
درسته زمان هم مثل مکان یک بعده و در واقع فضا و زمان با یکدیگر پیوند خوردن و ثابت هستند و این ما هستیم که داریم روی فضا زمان حرکت می کنیم و با همین حرکت هست که با سرعتی که برای خودمون عادی هست میتوانیم زندگی کنیم ( حتی اگه شما خودتون هم ثابت باشید ، بازم کره ی زمین ، منظومه ی شمسی ، کهکشان راه شیری و … همه دارن حرکت می کنن و شما رو هم با خودتون می برن و از اونجایی که سرعت تقریبا ثابته ما هم با سرعت ثابتی روی فضا-زمان حرکت و در نتیجه زندگی می کنیم .)
سلام جالب بود،ممنون
در قسمتی از متن نوشته شده بود : فوتون ها فاقد جرم هستند. درصورتی که اگر ما فوتون ها را حامل انرژی بدانیم نمی توانیم از نبودن جرم سخن بگوییم بر اساس هم ارزی جرم و انرژی جرم نماینده انرژی است و در جایی تمرکز انرژی بیشتر باشد در آنجا یک ماده یا همان جرم ملموس تر داریم پس بهتر است بگوییم فوتون ها جرم خیلی کمتر از آنی که تصورش را بکنید دارند
منظور اینه که جرم سکون ندارند. یعنی وقتی متوقف شوند دیگری جرمی نخواهند داشت
اگر حتی جرم خیلی خیلی خیلی کمی داشته باشند بازم همون قضیه نرسیدن به پنجره پیش میاد. نمیتونم اون رو از نظر علمی توجیه کنم اما این مسئله که فاقد جرم هستند باید درست باشه.
همانطور که الکترون ها دو خاصیت حرکت موجی و ذره ای دارند اما فوتچن ها فقط حرکت موجی دارند یعنی جرمشون حرکت نمیکنه
بسیار جالب بود
اگر میشد با سرعت نور حرکت کرد هرگز پیر نمیشدیم
یعنی این زمان هست که ما رو پیر میکنه یعنی اگه هم سرعت زمان حرکت کنیم همه چیز در صفر مطلق باقی میمونه
خیلی جالبه
خیلی خوبه نظرات همه رو به یکسان تایید کنید این کار شما باعث شد دیگه هیچ نظری ندم در مورد مقاله های شما اقای مومن زاده
مقاله خیلی خوبی بود، اگه قسمت “نور چراغ قوهای را به آینهای که به سقف یک فضاپیمای…” با تصویر بود یکمی درکش راحتتر هم میشد
خیلی مطلب خوبی بود…
من دوتا چیز دیگه هم راجع به اجسامی که با سرعت نور حرکت می کنن خوندم:
۱. یکی اینکه چون هر چی سرعت بخواد بیشتر بشه، انرژی لازم هم بیشتر نی شه ، بنابراین اگه ذره ای به سرعت نور برسه در حقیقت متلاشی می شه و کاملا به انرژی تبدیل می شه
۲. دوم اینکه اگر ذره ای بتونه به سرعت نور برسه ، با توجه به انبساط زمان، وقتی به سرعت نور رسید زمان برای اون ذره صفر می شه و در ادامه اگه سرعت این ذره از نور بیشتر بشه در واقع ذره در زمان به عقب بر می گرده (یکی از جنبه های مهم فرضیه ی آنتونیو اوردیتاتو اگه درست از آب در میود فرضیه ش) که این اساس فرضیه های سفر در زمان هستش
اگه توضیحی راجع به این مطالب هم در مقاله تون اضافه می کردین خیلی خوب بود …
“هادی پلاس ” در بخشی از حرف هاتون گفتید که اگه ذره ای به سرعت نور برسه به زمان گذشته برمی گرده . فکر می کنم اشتباه متوجه شدید چون در اثر سریع شدن یک جسم برای خود جسم سریع تر ، زمان کند می شه یعنی اطراف آن زمان سریع تر می گذره در نتیجه برای مثال برای جسم سریع یک ساعت می گذره و برای اطرافش ۲۰ ساعت می گذره و یعنی زمان کمی براش گذشته ولی زمان زیادی رو طی کرده پس در نتیجه به آینده سفر می کنه نه گذشته .
اگه هم من اشتباه می گم عذر می خوام ، تصحیحش کنید .
ممنون از دیجی کالا ، لطفا درباره سفر در زمان مقاله های بیشتری بذارید
به نظر منم این حرف شما درسته چون طبق گفته هاوکینگ با افزایش سرعت رمان برای ما نسبت کسانی که سرعتمان از انا ها بیشتر است سریع تر میگذره پس می تونیم به اینده برویم البته این مپضوع بیشتر برای افزایش طول عمره یعنی ما میتونیم اینده بیشتری رو ببینیم تا به اینده بریم
دوست عزیز این نظریه شما اشتباه است و طبق گفته های پرفسور هاوکینگ در صورتیکه سرعت حرکت انسان بر فرض مثال از نور بالاتر بره زمان به عقب میره و اون فرد میتونه به گذشته سفر کنه. (سفر به آینده با این موضوع متفاوته. در واقع از آنجاییکه ما الان سرعتمون از سرعت نور کمتره پس هر لحظه داریم به آینده سفر میکنیم و دقیقا درسته ما هر ثانیه داریم به یک ثانیه اینده سفر میکنیم. ولی سفر به آینده های دور از طریق نظریه کرم چاله ها صورت میگیره و اگر قرار باشه سفر به اینده صورت بگیره از طریق کرم چاله ها اتفاق خواهد افتاد.)البته سوالات بسیار عجیبی بوجود میاد. مثلا اگر این اتفاق بیفته و انسان به گذشته سفر کنه و قبل از به دنیا اومدن خودش پدر و مادرش رو بکشه یعنی خودش هرگز به دنیا نخواهد آمد و در اینصورت آینده تغییر خواهد کرد. بنابراین با این شرایط ما میتوانیم آینده های متفاوت همزمانی داشته باشیم. و اینگونه سوالات عجیب در این حوزه بسیار زیاد است.
ممنون از مقاله خوب و مفیدتون حدود سال ۲۰۱۳ اینا بود که یک فیزیک دان نظری در آزمایشگاه تونست خود فوتون را با سرعتی بیشتر از سرعت نور جابجا کنه و باهاش اطلاعاتی رو در زمان سریعتر از سرعت نور انتقال داد.
و اینکه هزاران نظریه راجع به سرعت نور و … هست و یکی دیگش اینه ک سرعت نور بمرور زمان همینطور داره کمتر و کمتر میشه یعنی در آغاز پیدایش جهان سرعت نور خیلی بیشتر از این ۳۰۰ هزار کیلومتر بر ثانیه بوده است.
دوست عزیز بابت حرفاتون منبع دارین یا یه جا شنیدین فقط؟ سرعت نور همیشه همین بوده نه زیاد شده نه کم فقط در یه جاهایی یک مقدار بسیار بسیار ناچیز کمتر میشه (مثلا تو خلا بیشتره تا روی زمین
دانشمندان دیگه آزمایشات ایشون رو دوباره انجام دادند و این آزمایش رو رد کردند. در حقیقت ابزاری که ایشون سرعت نور رو با اون محاسبه کردند، دچار خطا بوده
فوق العاده بوووووووووووووووووووووووووووووووووووود
سپاسگذارم بابت این مطلب بسیار زیبا و روشن
یکی از بهترین مقاله هایی که در دیجی مگ خوندم . عالی بود
سپاس
با تشکر از مطلب بسیار خوبتان..!
مدت ها پیش در مقاله ایی خوانده بودم که طبق نظریه ایی عبور از کرم چاله ها که شکلی شبیه قیف دارند ( دقیقن به یاد ندارم اما بعنوان مثال اگر از دهانه ی تنگ تر وارد شوید و از دهانه ی گشاد تر خارج شوید به آینده می روید و بلعکس )، امکان سفر از زمانی به زمان دیگر را فراهم می کنند اما شما در این مقاله گفتید باعث می شود از مکانی به مکان دیگر بروند. در ست است که هر سفری شامل جابجایی در ابعاد مکان می شود, اما کرم چاله ها امکان استفاده از بعد زمان را فراهم می کنند و از این جهت مورد توجه هستند، اگر امکانش هست توضیح بیشری در این مورد ارائه بفرمایید.
موضوع دیگر اینکه تغییرات زمان هم مانند مکان “نسبی” است . در مثال فضاپیمایی که با سرعت بسیار زیاد و نزدیک به سرعت نور حرکت میکند، زمان برای سرنشین فضا پیما “نسبت” به ساکن روی زمین آهسته تر می گذرد، شاید نسب به ساکن سیاره ایی دیگر یا سرنشین فضاپیمای دیگر سریعتر هم بگذرد.
سوالی که برای من پیش آمده این است که مبدا زمان چیست ؟! زمان را نسبت به چه مبدایی باید سنجید ؟!
سلام دوست عزیز
من الان منبع دقیقی نمیتونم بهتون معرفی کنم، اما ارجاعتون میدم به نظریات پروفسور هاوکینگ که معتقده زمان مبدا نداره. زمان خودش مبدا هستش
یعنی هستی از جایی به وجود اومد که زمان شروع شد. برای توضیحات بیشتر مقالات و ویدئو های ایشون رو پیشنهاد میکنم
به نظر من به عنوان یک ادم بیسواد تنها چیزی که میشه همه چیزو نسبت به او سنجید بیگ بنگ باشه
البته که زمان دقیق خود بیگ بنگم هنوز معلوم نیست
البته منظورتون از مبدا فکر کنم مقیاس باشه، مقیاس همون ثانیه ساعت ثابت زمینی هست.
مثل همیشه عالی