بهترین بازیگران ژاپنی تاریخ؛ از کن واتانابه تا توشیرو میفونه
ژاپن تاریخچهی پرافتخاری در جهان سینما دارد و تعدادی از ماندگارترین و اثرگذارترین فیلمهای تاریخ از دل این سرزمین برخاستهاند. در این میان، نام آکیرا کوروساوا همچون قلهای دستنیافتنی میدرخشد. او نهتنها یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینماست، بلکه بهواسطهی نبوغ روایی و بصری خود توانست مرزهای فرهنگی را پشت سر بگذارد و سینمای ژاپن را در مقیاس جهانی مطرح کند. با این حال، تاریخ سینمای ژاپن محدود به کوروساوا و حماسههای سامورایی او نمیشود. در کنار کارگردانان افسانهای، نباید نقش بازیگران ژاپنی را نادیده گرفت. آنها ستونهای انسانی این سینما هستند و بسیاری از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ را رقم زدهاند.
از توشیرو میفونه که بسیاری او را یکی از بهترین بازیگران تاریخ میدانند تا ستسوکو هارا که با بازیهای ظریف و احساسیاش در فیلمهای اوزو، به نماد زنانگی و وقار در سینمای ژاپن تبدل شد؛ این بازیگران میراثی ماندگار ساختهاند که نسلهای آیندهی هم برای اینکه به موفقیتی برسند، باید به آنها تکیه کنند.
بهترین بازیگران ژاپنی تاریخ را بشناسید
10- کن واتانابه

- آثار معروف: «آخرین سامورایی»، «نامههایی از ایووجیما»، «تلقین»، «گودزیلا»
بازیگران ژاپنی زیادی را پیدا نمیکنید که توانسته باشند به اندازهی کن واتانابه در هالیوود موفقیت کسب کنند. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان در سال 1978، واتانابه تصمیم گرفت رویای بازیگری را جدی دنبال کند. او به توکیو رفت و در مدرسهی تئاتر ثبتنام کرد. طولی نکشید که توانست نقش اصلی یک تئاتر مهم را بر عهده بگیرد، و اجرای او آنقدر اثرگذار بود که هم تماشاگران و هم منتقدان را غافلگیر قرار داد. این نقطه عطف، دروازهای شد برای ورود او به آثار بزرگتر. در دههی 80 میلادی، واتانابه به سرعت در فیلمها و سریالهای ژاپنی درجهیک ظاهر شد و در کانون توجه قرار گرفت. با این حال، مسیر او بدون چالش نبود؛ ابتلا به بیماری جدی باعث شد که در اوج فعالیتش، مدتی از بازیگری فاصله بگیرد و در دههی 90 میلادی چند سالی از صحنه دور باشد.
ورود واتانابه به هالیوود در سال 2003 رقم خورد، زمانی که در فیلم حماسی «آخرین سامورایی» در کنار تام کروز نقشآفرینی کرد. بازی درخشانش در این فیلم او را نامزد جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد کرد؛ افتخاری بزرگ برای یک بازیگر آسیایی در هالیوود که نشاندهندهی شکستن موانع فرهنگی و نژادی بود. او در سالهای اخیر، در فیلمهای بزرگی حضور داشته است، از «شانگهای» و «گودزیلا» تا«تلقین» و «کارآگاه پیکاچو» انتخابهای متنوع او نشان میدهد که نهتنها به نقشهای کلیشهای آسیایی قانع نبوده، بلکه همیشه به دنبال ایفای شخصیتهایی چندبعدی و ماندگار بوده است.
9- تاکشی کیتانو

- آثار معروف: «کریسمس مبارک، آقای لارنس»، «نبرد سلطنتی»، «زاتوئیچی»، «آتشبازی»
تاکشی کیتانو شخصیتی یگانه در تاریخ سینمای ژاپن است؛ هنرمندی که مرز میان بازیگری، کارگردانی و حتی کمدی را درنوردیده و به یکی از نمادهای فرهنگی معاصر تبدیل شده است. او پیش از ورود جدی به عرصهی سینما، در دههی 70 میلادی به عنوان عضو یک گروه طنز دونفره (Two Beat) به شهرت رسید و سالها با حضورهای پراکنده در تلویزیون و سینما شناخته میشد. اوج موفقیت او اما سال 1989 با کارگردانی و ایفای نقش اصلی فیلم «پلیس خشن» (Violent Cop) رقم خورد و آغازگر مسیری شد که بعدها او را به یکی از معتبرترین نامهای سینمای ژاپن تبدیل کرد.
دههی 90 میلادی دوران طلایی کیتانو بود؛ دورانی که او نه تنها در قامت یک بازیگر، بلکه در مقام کارگردانی صاحب سبک در مرکز توجه قرار گرفت. آثار شاخص او مانند «آتشبازی»، «کیکوجیرو»، «نبرد سلطنتی» و «زاتوئیچی» جایگاهش را تثبیت کردند. دریافت شیر طلایی جشنواره ونیز برای «آتشبازی» در سال 1997، تاییدی جهانی بر تواناییهایش در حوزه کارگردانی و بازیگری بود. کیتانو با ترکیب نگاه شاعرانه و خشونت خام، زبانی منحصربهفرد در سینمای ژاپن ساخت که هنوز هم تاثیرش در آثار نسل جدید فیلمسازان به چشم میخورد.
8- کوجی یاکوشو

- آثار معروف: «روزهای عالی»، «بابل»، «خاطرات یک گیشا»، «تامپوپو»
کوجی یاکوشو از دههی 70 میلادی تا امروز یکی از پرکارترین و در عین حال انعطافپذیرترین بازیگران سینمای ژاپن بوده است. او نخستینبار با بازی در سریال تلویزیونی «توکوگاوا ایهیاسو» در سال 1983 به شهرت رسید و به سرعت توانست به نام شناختهشده در میان مخاطبان تبدیل شود. موفقیت او در دنیای سینما با فیلم «تامپوپو» (1986) آغاز شد.
شهرت بینالمللی یاکوشو تا حد زیادی مرهون همکاریهای مکررش با کیوشی کوروساوا، استاد ژاپنی ژانر وحشت و تریلر روانشناختی است. بازی در فیلم «درمان» (1997)، جایی که در نقش کارآگاهی درگیر یک سری قتلهای مرموز ظاهر شد، نقطهی اوج کارنامهاش به شمار میآید؛ فیلمی که همچنان یکی از بهترین آثار ترسناک تاریخ ژاپن شناخته میشود. آنچه یاکوشو را متمایز میکند، تواناییاش در انتقال درونیترین تردیدها و اضطرابهای انسانی است، بیآنکه به اغراق بیفتد. حتی امروز، پس از چهار دهه فعالیت، او همچنان حضوری پررنگ دارد؛ نمونهی بارزش دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن 2023 برای فیلم «روزهای عالی»، است که ثابت کرد او تمامشدنی نیست.
7- آیاکو واکائو

- آثار معروف: «علفهای شناور»، «خیابان شرم»، «شاهدختی از ماه»
آیاکو واکائو ستاره زن بیهمتای سینمای ژاپن در دههی 50 و 60 میلادی است؛ همچنین یکی از محبوبترین و پرکارترین بازیگران زن دوران خود. وجه تمایز او، همکاری نزدیک و طولانیمدت با یاسوزو ماسومورا، کارگردان افسانهای، بود. این همکاری در بیش از 20 فیلم ادامه یافت و نتیجهاش تعدادی از نقشهای بهیادماندنی او مانند «دختر آسمان آبی»، «ایرزومی» و «فرشته سرخ» بود.
او علاوه بر ماسومورا، مورد توجه کارگردانان بزرگی چون کن ایچیکاوا نیز قرار گرفت و در هفت فیلم او بازی کرد. واکائو توانایی ویژهای در خلق زنان پیچیده داشت؛ شخصیتهایی که نه صرفا تیپهای کلیشهای، بلکه انسانهایی عمیق و چندلایه بودند. شاخصترین نقش او شاید یاسومی در فیلم «خیابان شرم» باشد اما معروفترین اثرش، «علفهای شناور» است، فیلمی که نام او را در تاریخ سینمای ژاپن جاودانه کرد.
6- تاکاشی شیمورا

- آثار معروف: «یوجیمبو»، «کوایدان»، «راشومون»، «هفت سامورایی»، «سریر خون»، «گودزیلا»
سینمای ژاپن بدون حضور تاکاشی شیمورا میتوانست بسیار متفاوت باشد؛ کسی که سال 1934 با فیلم صامت «خیابان عشق» پا به سینما گذاشت و تا اوایل دههی 80 میلادی در بیش از 200 فیلم ظاهر شد؛ آماری خیرهکننده که نشان از محبوبیت بالا و مهارتهای بازیگری او دارد.
شیمورا با کارگردانان بزرگی کار کرد و در تعدادی از فیلمهای بزرگ تاریخ سینما حضور داشته است؛ از «هفت سامورایی» و «راشومون» تا «فرشته مست» و حتی اولین قسمت «گودزیلا». با این حال، شاهکار او بیشک بازی در فیلم «زیستن» (1952) اثر آکیرا کوروساوا است. اقتباسی آزاد از رمان «ایوان ایلیچ» نوشته لئو تولستوی، شیمورا در این فیلم او نقش کارمندی را بازی میکند که با بیماری لاعلاج خود مواجه میشود و حالا در جستجوی معنایی برای زندگی است. نقشآفرینی او در «زیستن» به راستی شگفتانگیز است؛ شیمورا با ظرافتی مثالزدنی رنج، امید و کرامت انسانی را به تصویر میکشد.
5- چیشو ریو

- آثار معروف: «مسافرخانهای در توکیو»، «داستان توکیو»، «اواخر بهار»، «علفهای شناور»
مانند تاکاشی شیمورا، چیشو ریو هم نقش مهمی در شکل دادن صنعت فیلم ژاپن داشته و در طول 65 سال فعالیت هنری خود، بیش از 230 نقش ایفا کرد. شروع کارش به سال 1928 و همکاری با یاسوجیرو اوزو در فیلم «رویاهای جوانی» بازمیگردد، اما نخستین موفقیت جدی او در فیلم «تکپسر» (1936) به دست آمد.
همکاری او با اوزو بیسابقه بود: ریو در 52 فیلم از مجموع 54 فیلم اوزو ظاهر شد و چهرهی دائمی جهان سینمایی او بود. آثار بزرگی مانند «اواخر بهار»، «داستان توکیو»، «اواخر پاییز» و «گرگومیش توکیو» تنها بخشی از میراث مشترک این دو هنرمند هستند؛ فیلمهایی که بدون ریو، شاید به کلی به دست فراموشی سپرده میشودند.
4- هیرویوکی سانادا

- آثار معروف: «آخرین سامورایی»، «شوگون»، «مورتال کمبت»، «حلقه»
هیرویوکی سانادا شاید برجستهترین بازیگر ژاپنی در دوران معاصر باشد؛ هنرمندی که توانسته مرزهای ملی را بشکند و هم در سینمای ژاپن و هم در هالیوود بدرخشد. او نخستینبار در کودکی و در دههی 60 میلادی وارد عرصهی بازیگری شد اما در دههی 80 میلادی بود که با فیلمهای اکشن به شهرت رسید. بازی او در فیلم «کایتو روبی» (1988) وجه تازهای از تواناییهایش را به نمایش گذاشت، اما نقطهی عطف بینالمللی او حضور در فیلم ترسناک «حلقه» (1998) بود؛ فیلمی که ژانر ترسناک ژاپنی را به جهان معرفی کرد.
سانادا در سالهای اخیر در آثار هالیوودی مطرحی مانند «ساعت شلوغی 3»، «ولورین»، «جان ویک: بخش 4»، «مورتال کمبت» و «قطار سریعالسیر» به ایفای نقش پرداخته است، با این حال نقطهی اوج کارنامهی هنری او را باید سریال «شوگون» بدانیم؛ بازی وی جایزهی امی بهترین بازیگر مرد را برایش ارمغان آورد و بار دیگر نشان داد که چرا محبوبیت بالایی دارد.
3- تاتسویا ناکادای

- آثار معروف: «هاراکیری»، «کوایدان»، «هفت سامورایی»، «آشوب»، «یوجیمبو»، «سانجورو»
تاتسویا ناکادای کار خود را اوایل دههی 50 میلادی با نقشهای کوتاه آغاز کرد (حتی در نقش سیاهی لشکر در فیلم «هفت سامورایی») اما خیلی زود مسیرش به سوی شهرت باز شد. نخستین نقش جدی او در «رودخانه سیاه» (1957) بود و پس از آن همکاریاش با ماساکی کوبایاشی او را به بازیگری مهم تبدیل کرد. ناکادای در فیلمهای بزرگی چون سهگانه «وضع بشر»، «کوایدان»، و همکاریهای بهیادماندنی با آکیرا کوروساوا در شاهکارهایی چون «آشوب» و «کاگهموشا» درخشید.
با این حال، نقشآفرینیاش در « هاراکیری» (1962) همچنان نقطهی اوج کارنامهاش محسوب میشود؛ فیلمی که نهتنها یکی از بزرگترین آثار تاریخ سینمای ژاپن، بلکه یکی از بهترین فیلمهای جهان به شمار میرود. ناکادای در این فیلم با ترکیب قدرت و شکنندگی، تصویری فراموشنشدنی از شخصیت انسانی در برابر ساختارهای بیرحم اجتماعی ارائه میدهد.
2- ستسوکو هارا

- آثار معروف: «اواخر بهار»، «اوایل تابستان»، «ابله»، «داستان توکیو»
ستسوکو هارا شاید مرموزترین ستارهی تاریخ سینمای ژاپن باشد. او در نوجوانی با فیلم «تردید نکنید جوانان!» (1935) به سینما قدم گذشت و بهسرعت به ستارهای محبوب تبدیل شد. همکاریهای متعددش با یاسوجیرو اوزو در فیلمهایی مثل «اواخر بهار»، «اوایل تابستان» و «داستان توکیو»، شخصیت «زن ایدهآل» سینمای اوزو را شکل داد.
هارا اما زندگی هنری کوتاهمدتی داشت؛ پس از مرگ اوزو در 1963، ناگهان از بازیگری کنارهگیری کرد و تا پایان عمر در انزوای کامل در کاماکورا زیست. او خود گفته بود که هرگز از بازیگری لذت نمیبرده و تنها برای تأمین معاش خانوادهاش این مسیر را ادامه داده است. رازآلودگی زندگی او الهامبخش آثار هنری متعددی شد؛ از جمله انیمهی تحسینشدهی «بازیگر هزاره» (2001) که تا حدی بر اساس سرگذشت او ساخته شد.
1- توشیرو میفونه

- آثار معروف: «راشومون»، «هفت سامورایی»، «دژ پنهان»، «سریر خون»، «یوجیمبو»
اگر بخواهیم تنها یک چهره را نماد جهانی سینمای ژاپن معرفی کنیم، بیتردید توشیرو میفونه است. او از سال 1947 وارد سینما شد و در طول چهار دههی فعالیت، بیش از 180 نقش ایفا کرد. همکاری او با آکیرا کوروساوا، افسانهای است و درخشان: 16 فیلم مشترک، از جمله «راشومون»، «هفت سامورایی»، «دژ پنهان»، «یوجیمبو» و «بهشت و دوزخ» که بسیاری از آنها نهتنها شاهکارهای ژاپن بلکه از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینما هستند.
قدرت میفونه در حضور کاریزماتیکش بود؛ او میتوانست هم خشونت ساموراییها و هم ضعفهای انسانیشان را در یک نگاه جمع کند. تاثیر میفونه چنان عظیم بوده و هست که منتقدان او را «بزرگترین بازیگر تاریخ ژاپن» لقب دادهاند. دریافت جوایز معتبر بینالمللی، از جمله چندین جایزه بهترین بازیگر در جشنواره ونیز، تنها بخش کوچکی از میراث عظیم اوست.
منبع: screenrant


