بهترین سریال‌های معمایی ۲۰۲۵؛ از «دپارتمان کیو» تا «خرگوش سیاه»

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۶ دقیقه
بهترین سریال‌های معمایی 2025

سریال‌های معمایی همواره پرطرفدار بوده‌اند، نه فقط به خاطر تعلیق و هیجان، بیشتر به این دلیل که ما را به دل تاریک‌ترین لایه‌های روان انسان می‌برند و پیچیده‌ترین پرسش‌های اخلاقی را مطرح می‌کنند. این آثار اغلب با یک جنایت یا رخداد تکان‌دهنده آغاز می‌شوند، اما خیلی زود روشن می‌شود که مسئله فقط پیدا کردن مجرم نیست. اما بهترین سریال‌های جنایی و معمایی 2025 کدامند؟

جذابیت این سریال‌ها تنها به بازی‌ موش و گربه -بین دو شخصیت- یا پیچش‌های ناگهانی خلاصه نمی‌شود. این آثار، معما را بهانه‌ می‌کنند تا درباره‌ی جامعه، قدرت، فساد، طبقه، و دیگر مضامین پیچیده حرف بزنند. سال 2025 برای این ژانر به خوبی سپری شد و تعدادی از بهترین سریال‌های معمایی سال‌های اخیر را داشتیم، آثاری که احتمالا طرفداران را راضی می‌کنند.

بهترین سریال‌های معمایی 2025 که باید ببینید

10- نه جسد در سردخانه مکزیکی (Nine Bodies in a Mexican Morgue)

بهترین سریال‌های معمایی 2025؛ نه جسد در سردخانه مکزیکی (Nine Bodies in a Mexican Morgue)

  • توسعه‌دهنده: آنتونی هوروویتس
  • تعداد اپیزودها: 6
  • بازیگران: اریک مک‌کورمک، دیوید آیالا، لیدیا ویلسن، آدام لانگ، پیتر گادیوت، اولاویر داری اولافسون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.3 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 88 از 100

«نه جسد در سردخانه مکزیکی» ابتدا قرار بود در قالب اپیزودهای 5 الی 10 دقیقه‌ای از سرویس کوییبی منتشر شود اما در نهایت به یک مینی سریال 6 قسمتی تبدیل شد. قصه درباره 10 غریبه‌ است که هواپیمایشان در شمال مکزیک سقوط می‌کند. در حالی که بازماندگان برای بقاء تلاش می‌کنند، با یک بحران ترسناک‌تر روبه‌رو می‌شوند؛ یک قاتل زنجیره‌ای میان آن‌هاست. ما از همان ابتدا که اجساد به سردخانه منتقل می‌شوند، می‌دانیم که 9 نفر کشته شده‌اند اما چرا و چگونه؟

این سریال آنتونی هوروویتس در حقیقت یک اسلشر درجه‌دو با ظاهری شسته‌رفته است. سازندگان تلاش کرده‌اند تا حس و حال اسرارآمیز «لاست» را زنده کنند و با اینکه در این زمینه موفق نمی‌شوند اما سریال به شدت اعتیادآور و سرگرم‌کننده از آب درآمده. ساختار روایی هوشمندانه‌ سریال را هم نباید نادیده گرفت، ما ابتدا پایان را می‌بینیم و سپس همه‌چیز عقب می‌رود تا حس کنجکاوی ما را افزایش دهد. بنابراین ما دیگر فقط به دنبال این نیستیم که «چه کسی زنده می‌ماند؟»؛ می‌خواهیم چگونگی و چرایی این رویدادها را کشف کنیم.

در دورانی که درام‌های تلویزیونی بیش از حد خودشان را جدی می‌گیرند، «نه جسد در سردخانه مکزیکی» سعی می‌کند ایده‌های متفاوتی را امتحان کند؛ همه این ایده‌ها جواب نداده‌اند اما تلاش سازندگان را باید تحسین کرد. علی‌رغم ضعف‌های مشخص، «نه جسد در سردخانه مکزیکی» همچنان یکی از بهترین سریال‌های معمایی 2025 است؛ جذاب آغاز می‌شود و شوکه‌کننده به پایان می‌رسد.

بهترین مینی سریال‌های 2025؛ از «تسک» تا «مرگ بر اثر صاعقه»

9- من، جک رایت (I, Jack Wright)

من، جک رایت (I, Jack Wright)

  • توسعه‌دهنده: کریس لنگ
  • تعداد اپیزودها: 6
  • بازیگران: نیکی آموکا-برد، جما جونز، زوئی تپر، روبی اشبرن سرکیس، هری لوید، لیز کینگزمن، راخی تاکرار
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.1 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از 100

«من، جک رایت» در واقع نسخه‌ی جنایی-معمایی «وراثت» (Succession) است. همه‌چیز با خودکشی شوکه‌کننده‌ی جک رایت (ترور ایو)، تاجر ‌ثروتمند آغاز می‌شود. سوگواری خانواده اما سریعا جای خود را به خشم می‌دهد، چون در جلسه‌ی قرائت وصیت‌نامه فاش می‌شود که جک همسر سومش، سالی (نیکی آموکا-برد) و دو پسرش، گری و جان را به کلی از ارث محروم کرده است. در حالی که سالی در حال به چالش کشیدن قانونی وصیت‌نامه است، یک کشف تکان‌دهنده توسط بازرس مورگان (هری لوید) وضعیت را زیر و رو می‌کند: جک رایت خودکشی نکرده، او به قتل رسیده است.

کریس لنگ اینجا بار دیگر توانایی‌اش در خلق آثار معمایی را به رخ می‌کشد. «من، جک رایت» درامی هیجان‌انگیز و تاثیرگذار است و تا انتها ما را به خود می‌کشاند تا از رازهای خانواده رایت مطلع شویم. برگ برنده سریال، تیم بازیگری است؛ به ویژه نیکی آموکا-برد در نقش سالی رایت، زنی که از نظر عاطفی آسیب‌پذیر است اما هیچکس نمی‌تواند قدم‌های بعدی‌اش را پیش‌بینی کند.

«من، جک رایت» از تکنیک «مصاحبه» هم استفاده می‌کند؛ در واقع ما شاهد گفتگوهایی با شخصیت‌ها هستیم و آن‌ها جزئیات تازه‌ای به قصه اضافه می‌کنند و به ما سرنخ می‌دهند. «من، جک رایت» اما یک سریال معمای قتل ساده نیست، سعی می‌کند عمیق‌تر باشد و مطالعه‌ای است بر اینکه انسان‌ها برای محافظت از رازهایشان تا کجا پیش می‌روند. ما آثار معمایی متعددی پیرامون خانواده‌های آَشفته‌ی ثروتمند داشته‌ایم، خوشبختانه ساخته‌ی کریس لنگ در میان آن‌ها ناپدید نمی‌شود و حرف‌هایی برای گفتن دارد.

8- همه‌چیز تقصیر اوست (All Her Fault)

بهترین سریال‌های معمایی 2025, همه‌چیز تقصیر اوست (All Her Fault)

  • توسعه‌دهنده: مگان گالاگر
  • تعداد اپیزودها: 8
  • بازیگران: سارا اسنوک، جیک لیسی، داکوتا فانینگ، جی الیس، ابی الیوت، دوک مک‌کلود، سوفیا لیلیس، مایکل پنیا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.6 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 78 از 100

«همه‌چیز تقصیر اوست» از آن مینی‌ سریال‌هایی است که وزن دراماتیکش، بیش از هر چیز، روی شانه‌های بازیگر اصلی‌اش قرار دارد، و سارا اسنوک از پس این چالش به شکلی خیره‌کننده برآمده است. سریال بیشتر از آنکه به دیالوگ‌ها یا پیچش‌های روایی متکی باشد، به ظرایف بازی او اعتماد می‌کند: تغییرات بسیار جزئی در نگاه، لرزش صدا، مکث‌های حساب‌شده و میمیک‌هایی که در مرز فروپاشی کنترل‌شده حرکت می‌کنند. در بسیاری از لحظات، این صورت اسنوک است که داستان را جلو می‌برد، نه فیلمنامه.

داستان ساده آغاز می‌شود اما خیلی زود به ورطه‌ی اضطراب و بی‌اعتمادی سقوط می‌کند. مریسا (سارا اسنوک)، زنی مرفه و به‌ظاهر مسلط بر زندگی‌اش، برای برداشتن پسرش مایلو به آدرسی می‌رود که جنی (داکوتا فانینگ) در اختیارش گذاشته؛ آدرسی که قرار است خانه‌ی یکی از دوستان پسرش باشد. اما این نقطه‌ی شروع کابوس است: هیچ خانواده‌ای با آن نام در آن خانه زندگی نمی‌کند. گم‌شدن مایلو فقط یک بحران شخصی نیست؛ به‌تدریج مثل یک ترک عمیق، لایه‌های مختلف زندگی مریسا را می‌شکافد؛ از روابط خانوادگی و جایگاه اجتماعی‌اش تا تصویری که خودش از کنترل و امنیت داشته است.

«همه‌چیز تقصیر اوست» ریتم مناسبی هم دارد و در اغلب قسمت‌ها موفق می‌شود تعلیق را حفظ کند. مخاطب مدام در وضعیتی از تردید نگه داشته می‌شود: چه کسی راست می‌گوید؟ چه چیزی پنهان شده؟ و آیا اصلا حقیقتی واحد وجود دارد یا نه. با این حال، نمی‌توان انکار کرد که سریال در بخش‌هایی دچار تکرار احساسی می‌شود؛ برخی موقعیت‌های ملتهب با تغییرات اندک دوباره عرضه می‌شوند و همین موضوع، گاهی از ضربه‌ی عاطفی آن‌ها می‌کاهد. اما این ضعف نسبی، در برابر قدرت کلی اثر و بازی اسنوک، چندان تعیین‌کننده نیست.

7- مرداف: مرگی در خانواده (Murdaugh: Death in the Family)

مرداف: مرگی در خانواده (Murdaugh: Death in the Family)

  • توسعه‌دهنده: مایکل دی فولر
  • تعداد اپیزودها: 8
  • بازیگران: جیسون کلارک، پاتریشا آرکت، جانی برشتولد، ویل هریسون، جرالد مک‌رینی، بریتنی اسنو، جین اسمیت-کمرون
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.2 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 69 از 100

این سریال که چندان هم دیده نشد، روند چندساله‌ی فروپاشی خاندان مورداف را دنبال می‌کند؛ مسیری که با تصادف مرگبار قایق در سال 2019 به رانندگی پسر خانواده، پال مورداف (جانی برشتولد) آغاز شد. پدر، الکس مورداف (جیسون کلارک)، از نفوذ بی‌حدوحصر قانونی‌اش برای محافظت از پسرش استفاده می‌کند تا اینکه یک فاجعه بزرگتر از راه می‌رسد.

این سریال که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده، از بازی خیره‌کننده‌ی جیسون کلارک بهره می‌برد. کلارک با گریم متفاوت، به خوبی دوگانگی شخصیت الکس مورداف را به نمایش گذاشته؛ مردی که یک لحظه در دادگاه با کلامش جادو می‌کند و لحظه‌ی بعد در ورطه‌ی اعتیاد و خماری دست‌وپامی‌زند. در مقابل او، پاتریشیا آرکت در نقش همسرش مگی، به‌طرز غریبی تاثیرگذار است. آرکت با بازی در نقش زنی که «شرطی شده تا یک مرد خودشیفته‌ی جامعه‌ستیز را بپذیرد»، بُعدی انسانی و تراژیک به قصه اضافه می‌کند.

«مرداف: مرگی در خانواده» بی‌تردید یکی از بهترین سریال‌های 2025 است؛ پرتره‌ای از حرص، بی‌رحمی و فساد؛ اتفاقاتی که اعضای خانواده مورداف رقم زدند، باورکردنی نیست اما واقعا رخ داده است و احتمالا پس از تماشای سریال، به این مسئله فکر خواهید کرد که انسان‌ها تا کجا حاضرند در سیاهی فرو بروند.

6- خرگوش سیاه (Black Rabbit)

بهترین سریال‌های معمایی 2025؛ خرگوش سیاه (Black Rabbit)

  • توسعه‌دهنده: زک بیلین
  • تعداد اپیزودها: 8
  • بازیگران: جود لا، جیسون بیتمن، کلوپاترا کولمن، تروی کاتسر، کریس کوی، داگمارا دومینچیک، ابی لی کرشا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.3 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 67 از 100

«خرگوش سیاه» که از بازی خوب جود لا و جیسون بیتمن بهره می‌برد، به وضوح با الهام از تریلرهای نیویورکی دهه 70 میلادی مانند «ارتباط فرانسوی» ساخته شده است. داستان درباره جیک (جود لا)، مالک موفق رستوران و کلاب خرگوش سیاه است. جیک که روزهای خوبی را سپری می‌کند، آرامشش با بازگشت ناگهانی برادر دردسرسازش، وینس (جیسون بیتمن)، به هم می‌ریزد. وینس یک قمارباز است که پس از یک سرقت نافرجام فرار کرده و حالا به یک آدم خطرناک، 140 هزار دلار بدهکار است.

«خرگوش سیاه» هیجان‌انگیز جلو می‌رود اما در عین حال به شخصیت‌هایش اهمیت ویژه‌ای می‌دهد و بی‌وقفه در تلاش است تا آن‌ها را کالبدشکافی کند. راز موفقیت سریال را باید شیمی بین جود لا و جیسون بیتمن بدانیم. جود لا مثل همیشه با کاریزمایش، ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و جیسون بیتمن هم که بیشتر با نقش‌های کمدی‌اش معروف است، اینجا بازی تکان‌دهنده و کاملا متفاوتی دارد.

اگر به آثار نئو-نوآر علاقه دارید، «خرگوش سیاه» یکی از بهترین گزینه‌ها در میان سریال‌های 2025 است؛ اثری که مدام ما را در اضطراب نگه می‌دارد و به مضامینی همچون خودویرانگری و سقوط اخلاقی می‌پردازد. «خرگوش سیاه» خوش‌ساخت است و پایان‌بندی قابل قبولی هم دارد.

بهترین مینی سریال‌های جنایی معمایی که باید ببینید

5- کارگروه (Task)

کارگروه (Task)

  • توسعه‌دهنده: برد اینگلسبی
  • تعداد اپیزودها: 7
  • بازیگران: مارک رافلو، تام پلفری، امیلیا جونز، فابین فرانکل، توسو امبدو، رائول کاستیلو، اوون تیگ، مارتا پلیمپتن
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 96 از 100

برد اینگلسبی، که با «میر اهل ایست‌تاون» توانایی‌اش در روایت داستان‌های خاکستری و شخصیت‌محور را ثابت کرده بود، در «کارگروه» هم رویکرد رئالیستی مشابهی را به کار گرفته است. ماجراها با تام برندیس (مارک رافلو) آغاز می‌شود، یک مامور اف‌بی‌آی  که گذشته‌اش به‌اندازه‌ی پرونده‌هایش سنگین است. برندیس، مردی است که هم در زندگی شخصی شکست خورده و هم در تلاش برای حفظ نظم در جهانی بی‌رحم. قتل همسرش به دست پسر ناتنی‌اش، زخمی است که نه‌تنها التیام نیافته، بلکه هر تصمیم و واکنش او را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. اینکه تام پیش‌تر کشیش بوده، جزئیات مهمی است که سریال هوشمندانه از آن استفاده می‌کند: مردی که زمانی با ایمان و اخلاق سروکار داشته، حالا در موقعیتی قرار گرفته که هر روز باید با خشونت، دروغ و مصالحه‌های اخلاقی کنار بیاید.

ماموریتی که برندیس و تیم کوچک‌اش بر عهده دارند، در ظاهر ساده به نظر می‌رسد: متوقف کردن گروهی از سارقان مسلح که با ماسک به خانه‌های موادفروشان حمله می‌کنند. اما سریال خیلی زود نشان می‌دهد که این پرونده، فقط یک تعقیب‌وگریز پلیسی نیست. «کارگروه» آگاهانه از اکشن‌های پرزرق‌وبرق فاصله می‌گیرد و تمرکز اصلی‌اش را روی درام و شخصیت‌ها می‌گذارد. خشونت در این سریال، سریع و شوک‌آور نیست؛ اغلب کند، خسته‌کننده و فرسایشی است. همین رویکرد باعث می‌شود حس خفگی به‌تدریج شکل بگیرد؛ سریال به شما اجازه نمی‌دهد نفس راحتی بکشید.

«کارگروه» حرف‌های مشخصی درباره‌ی خشونت ساختاری، شکست نهادهای حمایتی و هزینه‌ی روانی اجرای قانون دارد، اما امتیاز بزرگش این است که این پیام‌ها را به شکلی شعاری یا مستقیم تحمیل نمی‌کند. سریال ترجیح می‌دهد موقعیت‌ها را بسازد و اجازه دهد مخاطب، خودش به نتیجه برسد. قضاوت اخلاقی، نه از زبان دیالوگ‌ها، بلکه از دل انتخاب‌ها و پیامدهایشان بیرون می‌آید.

«کارگروه» مینی سریالی تلخ، شخصیت‌محور و انسانی است. اگر به درام‌هایی علاقه دارید که در کنار سرگرم کردن، شما را درگیر خود می‌کنند، «کارگروه» یکی از بهترین سریال‌های معمایی 2025 است. و اگر هنوز «میر اهل ایست‌تاون» را ندیده‌اید، تماشای آن می‌تواند مکمل خوبی برای درک بهتر مسیر فکری و جهان‌بینی برد اینگلسبی باشد.

4- خواهر بهتر (The Better Sister)

بهترین سریال‌های معمایی 2025؛ خواهر بهتر (The Better Sister)

  • توسعه‌دهنده: اولیویا میلچ
  • تعداد اپیزودها: 8
  • بازیگران: جسیکا بیل، الیزابت بنکس، کوری استول، کیم دیکنز، متیو موداین، لورین توسان
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 71 از 100

این سریال که بر اساس رمان پرفروشی به همین نام نوشته آلافیر برک توسعه یافته، در حقیقت محصول همکاری دو بازیگر سرشناس، جسیکا بیل و الیزابت بنکس است که هر دو در قامت تهیه‌کننده‌ی اجرایی پشت پروژه ایستاده‌اند. قصه درباره کلوئی (جسیکا بیل) است، سردبیر موفق یک مجله در منهتن که ظاهرا همه‌چیز دارد: شغلی موفق، زندگی لوکس و همسری وفادار. این ویترین بی‌نقص زمانی متلاشی می‌شود که همسرش به‌طرز وحشیانه‌ای به قتل می‌رسد.

«خواهر بهتر» که شاید شما را به یاد آثاری همچون «دروغ‌های کوچک بزرگ» بیندازد، درامی پرکشش است که می‌خواهد به واسطه یک معمای پیچیده، در مفاهیمی همچون خواهر بودن -و روابط پرنوسان خانوادگی- کاوش کند. مطابق انتظار، سریال بر بازی هماهنگ جسیکا بیل و الیزابت بنکس استوار است؛ اگر دوستی و دشمنی زیرپوستی و شیمی میان این دو نبود، تقریبا بخش زیادی از جذابیت سریال از دست می‌رفت.

«خواهر بهتر» همه انتظارات ما از یک سریال تریلر خانوادگی را برآورده می‌کند و تا حد زیادی اجازه نمی‌دهد که حدس بزنید در ادامه چه اتفاقی رخ خواهد. به سریال انتقاداتی هم وارد است، در آن اندکی کلیشه به چشم می‌خورد اما عناصر سرگرم‌کننده‌اش اجازه نمی‌دهند که ضعف‌ها به چشم بیایند.

3- هیولای درون من (The Beast in Me)

هیولای درون من (The Beast in Me)

  • توسعه‌دهنده: گیب راتر
  • تعداد اپیزودها: 8
  • بازیگران: کلر دینز، متیو رایس، بریتنی اسنو، ناتالی مورالس، جاناتان بنکس، دیوید لیونز، تیم گونی، دیردری اوکانل
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100

مینی‌ سریال «هیولای درون من» پس از انتشار، سریعا یکی از بهترین سریال‌های معمایی 2025 لقب گرفت؛ این بازخوردهای مثبت بیشتر از آنکه حاصل تبلیغات یا شلوغ‌کاری‌های مرسوم پلتفرم باشد، ریشه در طراحی هوشمندانه‌ی درام و اتکای جدی‌ سریال به بازیگری دارد. «هیولای درون من» از همان ابتدا روی یک بازی موش و گربه‌ی کلاسیک سرمایه‌گذاری می‌کند و حضور کلر دینز و متیو رایس در مرکز این کشمکش، برگ برنده‌ اصلی سریال است.

داستان پیرامون اگی (کلر دینز) اتفاق می‌افتد؛ نویسنده‌ای که پس از مرگ تلخ و ناگهانی پسرش، در انزوایی خودخواسته فرو رفته است. سوگ برای او فقط یک زخم عاطفی نیست، بلکه نیرویی فلج‌کننده است که توان نوشتن را از او گرفته. اگی بیشتر وقتش را در خانه می‌گذراند، در فضایی بسته که هم پناهگاه اوست و هم زندانی که اجازه نمی‌دهد از گذشته فاصله بگیرد. ورود همسایه‌های جدید، نایل (متیو رایس) و همسرش نینا (بریتنی اسنو)، این سکون بیمارگونه را بر هم می‌زند؛ تغییری که در ابتدا بی‌اهمیت به نظر می‌رسد، اما خیلی زود به نقطه‌ی عطف داستان تبدیل می‌شود.

نایل گذشته‌ای مبهم دارد: او مظنون اصلی پرونده‌ی مرگ همسر اولش بوده و همین یک نکته کافی است تا ذهن وسواسی اگی فعال شود. برای زنی که هم در سوگ فرزندش مانده و هم به دنبال جرقه‌ای برای بازگشت به نوشتن است، این معما حکم وسوسه‌ای خطرناک را دارد. آنچه در ابتدا شبیه یک تحقیق ساده برای الهام گرفتن از یک داستان تازه به نظر می‌رسد، به‌تدریج به یک وسواس تمام‌عیار بدل می‌شود. اگی دیگر صرفا به دنبال حقیقت نیست؛ او به شکلی ناخودآگاه، زندگی و روان خودش را به این پرونده گره می‌زند و مرز میان کنجکاوی حرفه‌ای و دخالت بیمارگونه به‌سرعت از بین می‌رود.

«هیولای درون من» بیشتر از آنکه یک معمای جنایی باشد، یک درام روان‌شناختی دقیق و جمع‌وجور است؛ سریالی که به جای تکیه بر افشاگری‌های شوکه‌کننده، روی بازی‌های روانی شخصیت‌ها تمرکز می‌کند. روایت ریتم آرامی دارد و اغلب ترجیح می‌دهد آهسته پیش برود، شخصیت‌ها را زیر ذره‌بین بگذارد و اجازه دهد تنش‌ها به‌تدریج شکل بگیرند. در عین حال، سریال به‌خوبی می‌داند که نباید مخاطب را بیش از حد در این حالت نگه دارد. بنابراین پیچش‌های داستانی به‌موقع وارد می‌شوند و هر بار، برداشت قبلی ما از شخصیت‌ها را کمی مخدوش می‌کنند. هیچ‌کس کاملا بی‌گناه یا کاملا گناهکار نیست و همین ابهام اخلاقی، «هیولای درون من» را از آثار مشابه متمایز می‌کند.

2- اقامتگاه (The Residence)

بهترین سریال‌های معمایی 2025؛ اقامتگاه (The Residence)

  • توسعه‌دهنده: پائل ویلیام دیویس
  • تعداد اپیزودها: 8
  • بازیگران: اوزو ادوبا، کن مارینو، رندل پارک، سوزان کلچی واتسون، ایسایا ویتلک جونیور، جیسون لی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.7 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 84 از 100

«اقامتگاه» با واکنش‌های مثبتی روبه‌رو شد اما به دلیل هزینه‌های بالای ساخت، برای فصل دوم تمدید نشد تا آن را به چشم یک مینی سریال ببینیم. این سریال ایده اولیه به شدت جذابی دارد: در جریان یک مهمانی رسمی در کاخ سفید، یک جسد پیدا می‌شود و همین اتفاق کافی است تا پای کوردلیا کاپ (اوزو ادوبا)، کارآگاهی غیرمتعارف اما باهوش، به ماجرا باز شود. او باید در فضایی که سیاست، قدرت، تشریفات و دروغ در هم تنیده شده‌اند، از میان خدمه، سیاستمداران رده‌بالا و حتی اعضای خانواده‌ی رئیس‌جمهور، قاتل را شناسایی کند؛ جمعی که تقریبا همه‌شان انگیزه‌ای برای پنهان‌کاری دارند.

«اقامتگاه» به‌وضوح از سنت معمای قتل‌های کلاسیک الهام می‌گیرد؛ چیزی میان آثار آگاتا کریستی و روایت‌های مدرن‌تر سیاسی، اما نکته‌ی مهم این است که سریال از همان ابتدا تصمیم می‌گیرد خودش را بیش از حد جدی نگیرد. اینجا با اثری طرف نیستیم که بخواهد جهان‌بینی پیچیده‌ای ارائه دهد یا نقدی تند و تیز به ساختار قدرت بزند؛ هدف اصلی، سرگرمی است و سریال هم این نیت را پنهان نمی‌کند. لحن شوخ‌طبعانه «اقامتگاه» باعث می‌شود فضای سنگین کاخ سفید به بستری برای موقعیت‌های کمیک و دیالوگ‌های سرخوشانه تبدیل شود، بدون آنکه کاملا از چارچوب یک داستان جنایی خارج شود.

بزرگترین نقطه‌ی قوت سریال، بازی اوزو ادوبا است. کوردلیا کاپ از آن دست کارآگاه‌هایی نیست که با کلیشه‌های آشنا تعریف شوند؛ نه نابغه‌ای عبوس و منزوی است و نه کارآگاهی سرد و بی‌احساس. ادوبا شخصیتی خلق می‌کند که عجیب‌وغریب است، اما این عجیب بودن هرگز به اغراق یا ادا و اطوار نمایشی نمی‌رسد. او با تکیه بر جزئیات رفتاری، لحن خاص گفتار و نوع مواجهه‌اش با مظنونان، کاراکتری می‌سازد که به آسانی از یاد نمی‌رود. در واقع، حتی زمانی که معما کشش کافی ندارد یا شوخی‌ها آن‌طور که باید جواب نمی‌دهند، حضور او باعث می‌شود همچنان مشتاق ادامه دادن باشید.

«اقامتگاه» معمایش را هم پیچیده نمی‌کند. سریال از شلوغ‌کاری‌های روایی و چندلایه کردن افراطی داستان پرهیز می‌کند تا مخاطب درگیر حدس و گمان‌های بی‌پایان نشود و تمرکزش را از دست ندهد. روایت خطی و نسبتا سرراست است و بیشتر انرژی‌اش را صرف تعامل شخصیت‌ها و فضای کلی می‌کند. البته این رویکرد، هزینه‌هایی هم دارد؛ معمای اصلی می‌توانست عمق بیشتری داشته باشد و برخی شوخی‌ها یا موقعیت‌های کمیک، آن‌قدر که انتظار می‌رود، اثرگذار نیستند. این سریال اما به آنچه که می‌خواهد می‌رسد: یک تجربه سرگرم‌کننده. حتی لغو شدنش هم باعث نمی‌شود حس کنید با اثری ناتمام طرف هستید.

۱۹ سریال جنایی کوتاه که می‌توانید در یک روز تماشا کنید

1- دپارتمان کیو (Dept. Q)

دپارتمان کیو (Dept. Q)

  • توسعه‌دهنده: اسکات فرانک
  • تعداد اپیزودها: 9
  • بازیگران: متیو گود، کلی مکدونالد، کلوئی پیری، جیمی سیوس، شرلی هندرسون، کیت دیکی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.2 از 10
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 88 از 100

اسکات فرانک سریال تحسین‌شده «گامبی وزیر» را در کارنامه دارد اما «دپارتمان کیو» پدیده کاملا متفاوتی است؛ یکی از بهترین سریال‌های معمایی بریتانیایی 2025 -و سال‌های اخیر- که از همان دقایق ابتدایی شیفته‌اش می‌شوید و در پایان، لحظه‌شماری می‌کنید که فصل دومش هر چه سریع‌تر از راه برسد. ماجراها پیرامون کارل مورک (متیو گود) اتفاق می‌اتفد، کارآگاه مشهوری که پس از یک تیراندازی تراژیک که منجر به کشته شدن یکی از همکاران و فلج شدن دیگری شد، به حاشیه رانده شده است. اداره پلیس برای دور کردنش از صحنه، او را به دپارتمان کیو منتقل می‌کند؛ بخش جدید و کم‌بودجه‌ای در زیرزمین اداره که وظیفه‌اش بایگانی و دسته‌بندی پرونده‌های قدیمی و حل‌نشده است.

با اینکه به کارل دستور داده شده که پرونده‌ها را «بایگانی و فراموش» کند، اما کنجکاوی او با یک پرونده خاص تحریک می‌شود: ناپدید شدن مرموز یک سیاستمدار برجسته که یک دهه پیش، بدون هیچ ردی از یک کشتی مسافربری غیب شد. «دپارتمان کیو» فضاسازی کم‌نظیری دارد و کارگردانی اسکات فرانک به آن حس‌وحالی سینمایی بخشیده است.

اما دلیلی که سریال می‌درخشد، این است که از مضامین سیاه منبع اصلی فاصله نمی‌گیرد (آن‌ها را اسپویل نمی‌کنیم). با این حال، ممکن است بعضی‌ها ریتم قسمت‌های ابتدایی را کمی کند بدانند، زیرا سریال زمان زیادی صرف می‌کند تا شخصیت‌ها را شکل دهد و اتمسفر را بسازد. «دپارتمان کیو» تقریبا در همه زمینه‌ها بی‌نقص است؛ سریالی که به هوش مخاطب احترام می‌گذارد و موفق می‌شود همزمان آشنا و جدید به نظر برسد.

منبع: collider

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X