نقد فیلم «زمان آرماگدون»؛ صدرنشین اولیهی جدول منتقدان (جشنواره کن ۲۰۲۲)
«زمان آرماگدون» یک درام تاریخی و داستان مرتبط با دوران بلوغ در منطقه کویینز شهر نیویورک طی دهه 1980 است. این اثر سینمایی هفته گذشته در هفتاد و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کن به نمایش درآمد.
جیمز گری تولید فیلم زمان آرماگدون را از اواسط سال 2019 آغاز کرد. اخباری پیرامون پیوستن ستارههایی چون رابرت دنیرو، اسکار آیزاک و کیت بلانشت به پروژه طی سال 2020 منتشر شد اما نهایتا فیلم با حضور ان هتوی، آنتونی هاپکینز و جرمی استرانگ جلوی دوربین رفت.
گری که تا امروز 8 فیلم سینمایی را جلوی دوربین برده چهاربار در بخش مسابقه جشنواره کن حضور یافته است. اولین فیلم این کارگردان «اودسا کوچک» (Little Odessa) که سال 1994 اکران شد برای او جایزه شیر نقرهای جشنواره بینالمللی ونیز را به همراه داشت. «مهاجر» (The Immigrant)، «شهر گمشده زی» (The Lost City of Z) و «بهسوی ستارگان» (Ad Astra) تعدادی از آثار متاخر این هنرمند را تشکیل میدهند.
فیلم «زمان آرماگدون» از جمله آثار تحسینشده جشنواره کن امسال بوده است. براساس آنچه در وبسایت راتن تومیتوز با گردآوری 31 نقد مشخص شده، 90 درصد منتقدان از این فیلم سینمایی ابراز رضایت کردهاند. مجموع 18 نقد جمعآوریشده در وبسایت متاکریتیک هم حاکی از 14 نقد مثبت و 4 نقد میانه است که نمره متای 73 از 100 را برای فیلم رقم زده است.

اما نگاهی به نظرات منتقدان مجله اسکرین نشان میدهد تا به اینجای کار فیلم جیمز گری در میان 10 اثر به نمایش درآمده در بخش مسابقه بهترین نمرات را از منتقدان دریافت کرده است. زمان آرماگدون با امتیاز 2.8 از 4 در حالی صدرنشین جدول مجله اسکرین شده که فیلم سینمایی EO ساخته یژی اسکولیموفسکی با امتیاز 2.7 از 4 با فاصله بسیار نزدیک در رتبه دوم قرار گرفته است.

نقدهای فیلم «زمان آرماگدون»
اسکریندیلی – تیم گریرسون
سینمای جیمز گری اغلب بر موضوعات مرتبط با خانواده و آمریکا متمرکز است اما آخرین اثر او به شکل ویژهای به این مساله علاقهمند است که چگونه امتیازات سفیدپوستان به هر دو موضوع مذکور شکل میدهد.
درام خودزندگینامهای «زمان آرماگدون» داستان پسر مشکلداری اهل کوئینز را روایت میکند که درک میکند اگرچه زندگیاش چندان آسان نیست اما در واقع از بسیاری دیگر خوششانستر است؛ از جمله نسبت به یک همکلاسی سیاهپوستش که به صمیمیترین دوست او هم تبدیل میشود.
این داستان روایتگر دوران بلوغ که با بازیهای خوب و پختهای هم همراه است به جای آنکه غرق در نوعی نوستالژی کاهلانه شود، به شدت متفکرانه و همراه با خودانتقادی است. گرچه بخشهایی از فیلم گاهی اوقات میتواند قابل پیشبینی و یا نسبتا درهمریخته باشد اما مملو است از اندوه فیلمساز؛ اندوهی به دلیل عدم شناخت روشهایی که او و کسانی که دوستشان داشته از طریقشان در ساختن جامعهای نابرابر نقش ایفا کردهاند؛ جامعهای که هیچ نشانهای از بهبود این ساختار طبقاتی هم نشان نمیدهد.
زمان آرماگدون اولین حضور گری در بخش مسابقه جشنواره کن پس از ساخت فیلم سینمایی «مهاجر» است که سال 2013 اکران شد و بازیگران برجستهای از جمله ان هتوی، آنتونی هاپکینز و جرمی استرانگ را به خدمت گرفته. موضوعات بهنگام و معاصر فیلم میتواند به شکوفاشدن پتانسیلهای تجاری این اثر هم یاری رساند اما «زمان آرماگدون» را باید یک فیلم هنری قدرتمند به حساب آورد که ممکن است برای موفقیت در میان آثار بدنه اصلی شرایط سختی را پیش رو داشته باشد.
هالیوود ریپورتر – دیوید رونی
جیمز گری در این فیلم سینمایی از ناحیه امنش در آثاری چون «شهر گمشده زی» و «بهسوی ستارگان» که شهرتش را مدیون آنها است بسیار فاصله گرفته و در واقع با شخصیترین فیلمش، «زمان آرماگدون» به محله کوئنیز نیویورک محلهای که در آن بزرگ شده، بازگشته است.
فیلم همچون یک عکسخانوادگی مات آن بذرهایی را دنبال میکند که خود هنرمند از آنها تکامل یافته؛ فیلم درسهایی سخت را در مورد بیعدالتی زندگی که شخصیت او را شکل داده به نمایش میگذارد. زمان آرماگدون یک درام باطراوت است که برای بیان خود از شیوههای بسیار ظریف بهره میبرد؛ شیوههایی که ملایمتشان باعث میشود فیلم از آنچه بوده هم تلخ و شیرینتر شود. همین نکته در مورد اجراهای بینظیر هتوی، استرانگ و هاپکینز به همراه دو جوان تازهکار حاضر در فیلم، صادق است.

تلگراف – تیم روبی
دو فیلم آخر جیمز گری به جنگلهای برزیل (در فیلم «شهر گمشده زی») و به دورترین نقاط منظومه شمسی (در فیلم «بهسوی ستارگان) میرفتند. این کاوشها همچون وظیفهای در نظر گرفته میشود که از پدران به پسران منتقل شده. «زمان آرماگدون»، این شرکتکننده دوستداشتنی جشنواره کن، قطعا نسبت به آثار قبلی مورداشاره کوچکتر است (بازگشتی به حومه کوئینز، جایی که کارگردان در آن بزرگ شده).
این فیلم بر اساس وقایع دوران کودکی گری با بازیگرانی ساخته شده که طی دهه 1980 نقش اعضای خانواده واقعی او را بازی میکنند. ان هتوی یک مادر خسته و آشفته است، جرمی استرانگ پدری بیثبات و آنتونی هاپکینز قدرتمند نقش پدربزرگ را برعهده دارد؛ نقش یک مهاجر خوشقلب یهودی که مادرش در سالهای آغازین قرن بیستم از اوکراین فرار کرده و او را پیش از رفتن به آمریکا با خود به بریتانیا آورده است.
شخصیت اصلی فیلم نسخه 11 ساله خود گری است که در فیلمنامه گری با نام پاول گراف شناخته میشود. بازیگر جوانی که نقش کودکیهای شخصیت اصلی را بازی میکند، بنکس رپتا، صدایی زیبا و دوست داشتنی دارد و موهای دخترانهای به رنگ قهوهای. بازی بینهایت صادقانهای که گری از رپتا گرفته، شاهکار است.
گاردین – پیتر بردشاو
جیمز گری پس از ماجراجویی فضایی درخشان خود در فیلم «بهسوی ستارگان» که سال 2019 اکران شد حالا کاملا به زمین بازگشته است. این اثر خانوادگی نسبتا پرزحمت که با بازیهای به شدت خودآگاهانه و گلدرشتی همراه است دارای برخی تصمیمات همراه با بیمبالاتی در طرح داستانی است.
داستان فیلم در محله کوئینز شهر نیویورک طی دهه 1980 میگذرد. زمانی که رونالد ریگان نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا به طور رسمی اعلام کرد که ایالات متحده با یک «آرماگدون» اخلاقی روبرو است.
اما نکته مهمتر این که کوئینز طی دهه 1980 مرکز خانواده ترامپ بوده که به طور فزایندهای هر روز ثروتمندتر و قدرتمندتر میشدند؛ در فیلم اشارات غیرمستقیمی هم به آنها میشود. فرد ترامپ (پدر دونالد با بازی جان دیهل) در کنار قاضی آمریکایی مریان ترامپ (خواهر دونالد با حضور کوتاه جسیکا چستین) در فیلم حضور دارند اما خبری از خود دونالد نیست.