نقد برنامه «کارناوال»؛ این چه آش شلم‌شوربایی است آقای جوان؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۲ دقیقه
برنامه کارناوال

دیگر وقتش رسیده بود که رامبد جوان هم با یک برنامه جدید به شبکه نمایش خانگی بیاید. او البته پیش از این همزمان با سال آخر تولید برنامه «خندوانه» برای شبکه نسیم، سریال «مردم معمولی» را تهیه و کارگردانی کرد که سال 1400 از فیلیمو پخش شد. اما این سریال با وجود بازیگران توانایی همچون آتیلا پسیانی فقید، لیلی رشیدی و شبنم مقدمی نتوانست رضایت مخاطبان خود را جلب کند؛ حتی حضور خود جوان به عنوان یکی از بازیگران این سریال هم باعث جذب مخاطبان نشد. بنابراین، جوان تصمیم گرفت مدتی از تولید برنامه و کارگردانی فاصله بگیرد و سه سال بعد از ساخت «خندوانه» که از سال 1398 تا 1401 از شبکه نسیم پخش شد، با یک رئالیتی شوی ترکیبی به نام «کارناوال» به شبکه نمایش خانگی، این بار به فیلم‌نت بیاید. نقد برنامه «کارناوال» را در این مطلب بخوانید.

سازندگان برنامه «کارناوال» محتوای این برنامه را این چنین شرح داده‌اند؛ یک رئالیتی شوی با محوریت استندآپ کمدی و فرم‌های نمایشی ترکیبی که خود شامل اجرای موسیقی، پرفورمانس یا تئاتر و استندآپ می‌شود. رامبد جوان هم به سیاق «خندوانه» میزبان و مجری برنامه است. روند برنامه به این شکل است که دوازده شرکت‌کننده، غالباً چهره‌های شناخته‌شده در عرصه‌های مختلف را، از بازیگری و موسیقی تا متخصص دابسمش در فضای مجازی، در چهار گروه سه‌نفره با هم رقابت می‌کنند. البته از هر گروه دو نفر با هم رقابت کرده‌اند و معلوم نیست نفر سوم قرار است چه نقشی را ایفا کنند. نکته عجیب دیگر این رقابت این است که لزوماً این شرکت‌کنندگان، خود در برنامه‌های تدارک‌دیده‌شان، اجراگر نیستند. تا اینجا که برنامه‌های دو گروه برای رقابت پخش شده، به جز روزبه حصاری، هیچ‌یک از شرکت‌کنندگان در اجراهای خود حضور نداشتند.

از گروه اول، امیرمهدی ژوله، یک اجرای ترکیبی نمایشیِ مثلاً موزیکال (با حضور خودش در نقش راوی یا توضیح‌صحنه‌خوان) و علی اوجی یک اجرای موسیقی فیلم را تدارک دیدند. از گروه دوم، روزبه حصاری و امیرحسین رستمی هر دو یک اجرای ترکیبی نمایشی باز هم مثلاً موزیکال را ترتیب دادند که اولی با حضور خود حصاری و چند اجراگر دیگر انجام شد و دومی عروسکی بود و بدون حضور یا حتی صدای رستمی به نمایش درآمد. روشن است که این قالب ترکیبی مخاطبان برنامه را گیج می‌کند. مخصوصاً که به گفته سازندگان، این رقابت با آراء حضار در این برنامه برگزار می‌شود. پرسشی که مطرح می‌شود، این است: مخاطبان حاضر در سالن دقیقاً به چه چیز و چه کسی رأی می‌دهند؟ وقتی در یک گروه یک رقیب در اجرای خودش حضور دارد و دیگری ندارد، یا وقتی اجرای یکی صرفاً موسیقایی است و دیگری ترکیبی از نمایش و موسیقی است، آیا اصلاً در کفه یک ترازو می‌توانند با هم قرار بگیرند که بخواهند سنجیده شوند؟

آیا «جوکر زنان» ارزش این همه هیاهو را داشت؟

نقد برنامه «کارناوال»؛ کارناوال یا آش شلم‌شوربا؟

رامبد جوان

ایده‌پردازان این برنامه با انتخاب عنوان «کارناوال» این آزادی را به خودشان داده‌اند که گونه‌های مختلف نمایشی را در بخش رقابتی یک‌جا در برابر هم قرار دهند. مشخصاً الگوهایشان برنامه‌های استعدادیابی بین‌المللی است که لزوماً بر یک قالب نمایشی تمرکز ندارند و مخاطبان حاضر و غیرحاضر برنامه هم با یک گروه داوری به آن‌ها رأی می‌دهند. اما در آن برنامه‌ها، شرکت‌کنندگان به صورت انفرادی با هم رقابت می‌کنند؛ هر شرکت‌کننده چه فرد باشد چه گروه، در قیاس با کل شرکت‌کنندگان قضاوت و انتخاب می‌شود. نه به این شکلی که در برنامه «کارناوال» ایده‌پردازی شده است. اینجا قیاس مع الفارق می‌شود. البته شاید ایده‌پردازان بر این باور باشند که دست به نوآوری زده‌اند. یک بخش گفت‌وگو و مناظره میان حضار و رقابت‌کنندگان هم به برنامه اضافه کرده‌اند که فرهنگ تفکر نقادانه و ظرفیت نقد را جا بیندازند. این را می‌توان به فال نیک گرفت؛ مخصوصاً در فرهنگی که نه داشتن تفکر نقادانه در آن رایج است و نه ظرفیت نقد شنیدن بالاست.

اما از آنجا که برنامه نویسنده دارد، معلوم نیست که اولاً برنامه‌های تدارک‌دیده شرکت‌کنندگان تماماً متعلق به خودشان است، دوماً حضار تماشاچی برنامه بر چه اساس انتخاب شده‌اند. برنامه پشت صحنه «کارناوال‌تر» هم پاسخی به این پرسش‌ها نمی‌دهد. بنابراین، ضمن تشویق ایده‌پردازان و سازندگان برنامه برای این نوآوری‌ها، کل برنامه، به‌خصوص بخش آموزشی هدفمند آن که قاعدتاً باید جنبه نمایشی نداشته باشد و چاشنی واقع‌نمایی اثر باشد، غیرواقعی و نمایشی جلوه می‌کند و برقراری ارتباط را سخت. با اینکه بعضی نقطه‌نظرات حضار قابل تأمل و تحسین است، حتی اگر از پیش نوشته شده باشد. بماند که مخاطب در خانه در درک محتوای برنامه به سرگیجه مبتلا می‌شود. چون این تمام ماجرا هم نیست؛ آیتم‌های نمایشی بی‌شمار تبلیغاتی که به واسطه اسپانسرهای بی‌شمار برنامه به آن اضافه شده، اجرای موسیقی، شعبده‌بازی، بازی‌های رقابتی، گفت‌وگوهای پشت صحنه با عوامل و شرکت‌کنندگان، بدلکاری و یک آیتم عروسکی الحاق‌شده با عروسکی را که تنها با رامبد جوان در ارتباط است و قرار است جای جناب خان «خندوانه» را بگیرد، به همه این‌ها اضافه کنید. پرسش؛ این دیگر چه آش شلم‌شوربایی است که ساخته‌اید آقای جوان؟

اندروید باکس نت باکس مدل موبو ادیشن به همراه ۳ ماه اشتراک رایگان فیلیمو
16 %
7,085,000
5,951,400 تومان
badge-icon
200+ فروش در هفته گذشته
badge-icon
در سبد خرید 300+ نفر

بله؛ قصدتان این بوده است که تمام آنچه را در «خندوانه» ارائه کردید، اینجا در بستر مثلاً بازتر و آزادتر پلتفرم‌های یک‌جا کنار هم قرار دهید؛ اما نتیجه بر خلاف برنامه «خندوانه» که با تمام انتقادات و حواشی‌اش به و برای شخص رامبد جوان، در ترکیب آیتم‌های متنوعش انسجام لازم را داشت، «کارناوال» دچار پراکنده‌گویی شده و آن جذابیت «خندوانه» را هم ندارد. اینکه عنوان برنامه را «کارناوال» بگذارید، این آش شلم شوربا را توجیه نمی‌کند. کمااینکه کارناوال مال خیابان است و تماشاچیانش انتخابی نیستند و شرکت‌کنندگانش هم تا این اندازه گزینشی. به جز چند نفر، باقی شرکت‌کنندگان همان‌هایی هستند که چند سالی است به دنبال رونق شبکه نمایش خانگی و ظهور فله‌ای پلتفرم‌ها اتوبوسی از این برنامه به آن برنامه می‌روند.

شاید دلیل این عنصر تکراری این باشد که دیگر تعداد کسانی که حاضر شوند در چنین برنامه‌هایی شرکت کنند، کم شده است یا شما ترجیح داده‌اید با همان گزینه‌های امن همیشگی برنامه پرزرق و برق‌تان را بسازید که با وجود بودجه‌ای هنگفت، ذره‌ای از جذابیت «خندوانه» را در خود ندارد. چه بسا تکرار و بازسازی اجزای موفق آن برنامه بعدها نامحبوب در اینجا شکست کامل خورده است. از آیتم عروسکی بگیر که به گرد پای جناب خان نمی‌رسد تا آیتم‌های نمایشی که با نیما شعبان‌نژاد و استندآپ‌ها و بازی‌ها و حتی گفت‌وگوها به‌مراتب بهتر و تماشایی‌تر از «کارناوال» بودند. تنها نقطه اشتراک این دو برنامه، اجرای شلوغ رامبد جوان است که البته اینجا سعی کرده کنترل‌شده‌تر رفتار کند اما هیجان‌ها و خوشحالی‌هایش در قسمت صفر افتتاحیه شاید حتی بیشتر از قبل آزاردهنده جلوه کرد.

دقیقاً در چه موفق شدید آقای جوان؟

نقد برنامه کارناوال

چرا که دقیقاً در چه چیز موفق شدید آقای جوان؟ چه چیز را «توانستید» به حقیقت تبدیل کنید؟ جز اینکه از فضای کمی بازتر شبکه نمایش خانگی و حامیان مالی فراوان‌تان بهره می‌برید اما برنامه‌تان تماشایی نیست؟ از دوازده شرکت‌کننده تنها یک نفر، خانم است، آیا اجازه دعوت از خانم‌ها را در بخش رقابت نداشتید یا خودتان نخواستید یا خانمی حاضر به همکاری با شما نشد؟ در قسمت افتتاحیه، از موزیسینی بین‌المللی دعوت کردید که با یک موزیسین ایرانی اجرای مشترک داشته باشد. دست شما درد نکند؛ اما آیا جز محسن شریفیان که از دسته همان هنرمندان اتوبوسی است، این کشور هیچ هنرمند دیگری ندارد؟ چرا به سراغ هنرمندان بومی قومیت‌های دیگر نرفتید؟ چون موسیقی جنوبی روی بورس است؟ چرا با وجود دعوت از موزیسین‌ها برای اجرا (از جمله اجرای رپ انتقادی! انتقاد به چه؟) در بخش‌های مختلف برنامه همچنان در دروازه به روی خانم‌های موزیسین بسته است؟

این موفقیتی که در قسمت صفر پیروزمندانه با مشتی گره‌کرده برای مردمانی در مواجهه با فقر، بیکاری و جنگ فریاد زدید، دقیقاً در چیست؟ (آن چند دقیقه سکوت شما با چهره به ظاهر غمگین برای همدردی با مردمی که عزیزان‌شان را از دست داده‌اند و غمی به غم‌های بی‌شمارشان اضافه شده است، با شعار «زندگی همچنان ادامه دارد پس خنده را نباید فراموش کرد»، دردی از کسی دوا نمی‌کند؛ همین‌طور، استفاده از مخاطبان پرسشگر در مقام منتقد. برنامه‌تان بیشتر شبیه دهن‌کجی است تا ابراز همدردی یا تلاش برای آوردن لبخند بر لبان سال‌ها بیگانه با خنده و شاد کردن دل‌های در تکاپو برای زنده نگه داشتن کورسوی امید) جز این است که یک بار دیگر توانستید مجری و میزبان یک پروژه پرهزینه شوید و قهقه‌های پیروزی سر دهید؟

جز این است که یک برنامه مثلاً واقع‌نمایی ترکیبی در ظاهر نوآورانه ساخته‌اید و آیتم‌ها و بازی‌ها و تمام اجزای برنامه‌تان چیزی بیشتر از محتواهای طنز و غیرطنز شبکه نمایش خانگی و کمدی‌های بندتنبانی برای ارائه ندارد؟ تا کی می‌خواهید در غیاب هنرمندان کوچ‎کرده از وطن در حالی که اجازه بازگشت به خانه را ندارند، از کارهایشان، از صدایشان، از موسیقی‌شان برای تحریک حس نوستالژی و رقیق کردن عواطف مردم آن هم به بدترین شکل ممکن سوء استفاده کنید؟ بس نیست این همه تقلید صدا و بازخوانی بی‌کیفیت که در شبکه‌های اجتماعی و سینمای ناسینمای این روزها می‌بینیم؟ دست‌کم خواننده‌ای بهتر را به برنامه‌تان دعوت می‌کردید. یا برای گنجاندن ترانه‌های محبوب و خاطره‌انگیزشان در آیتم‌های نمایشی کمی خلاقیت به خرج می‌دادید. لزوماً چسباندن ترانه به آیتم نمایشی که کلامش با محتوای قطعه نمایشی (اگر بتوان اسمش را نمایش گذاشت) یک نمایش موزیکال نمی‌سازد. به‌اش می‌گویند «وصله‌پینه».

اندروید باکس فیلیمو مدل FB-102 به همراه 3 ماه اشتراک رایگان فیلیمو

مگر برنامه‌های معروف بین‌المللی الگوی شما نیستند؟ چرا حتی در تقلید هم تا این اندازه ضعیف عمل می‌کنید؟ چرا همواره هدف‌تان و ابزارتان برای جذب مخاطب تحریک احساسات‌شان است؟ این تحریک احساسات با چند دیالوگ سانتی‌مانتال مثلاً انتقادی اگر در یک قالب نمایشی به درستی قرار نگیرد، بهترین اسمی که می‌توان برایش گذاشت شامورتی‌بازی است. چه برسد به اینکه بخواهد در مقام نقد قرار بگیرد و از سوی مخاطبان گزینشی شما قضاوت شود؛ مخاطبانی که البته به نکات خوبی در انتقادهایشان اشاره کردند. مثل اینکه کاش در برنامه باکیفیت علی اوجی به جای اجرای قطعات موسیقی فیلم‌های شاخص بین‌المللی به سراغ سینمای ایران می‌رفتید. مگر سینمای ایران موسیقی متن فاخر که به گوش مخاطب ایرانی آشنا باشد، کم دارد؟ چند درصد از مخاطبان در سالن و در خانه برنامه شما اصلاً این فیلم‌ها را دیده‌اند که بخواهند با موسیقی متن‌شان ارتباط برقرار کنند؟ اگر هدف‌تان ارتقاء سلیقه موسیقایی و پرورش گوش و ذائقه موسیقایی مخاطبان برنامه است، چرا از موسیقی متن فیلم‌های ایرانی برای این کار استفاده نمی‌کنید؟ این چه تفکر بیگانه‌پرستی است که در پی رواج آن هستید؟

تا کی می‌خواهید قانون کپی رایت را دور بزنید؟

نقد برنامه کارناوال

مگر شعار وطن‌دوستی سر نمی‌دهید یا حاضر نیستید از بودجه هنگفت برنامه برای خرید حق پخش و اجرای قطعات موسیقی هنرمندان ایرانی مایه بگذارید؟ یعنی هزینه‌اش بیشتر از دکور و ساخت آن لوکیشن عظیم بیرون تهران می‌شود که حقیقتاً بی‌مورد است و چیزی هم به جذابیت و سرگرم‌کنندگی برنامه‌تان اضافه نمی‌کند؟ چرا همین بودجه را صرف خرید حق پخش ترانه‌های ارزشمند ایرانی که کلامش فارسی است، برای موسیقی متن برنامه‌تان نمی‌کنید؟ چرا کمی سر کیسه را شل نمی‌کنید؟ چرا ترانه‌های انتخابی موسیقی متن و آیتم‌های رقابتی شما باید به زبان انگلیسی و متعلق به هنرمندان غیر ایرانی و در بهترین حالت هنرمندان ایرانی آن سوی آبی باشد که مخاطب برنامه‌تان به راحتی آن‌ها را «خارجی» خطاب می‌کنند؟

تا کی می‌خواهید قانون کپی رایت که به دلیل ایزوله بودن در سطح جهانی  در کشور ما معنا و اعتباری ندارد، سوء استفاده کنید؟ مگر نمی‌گویید برای مخاطبان‌تان و سلیقه‌شان احترام قائلید؟ پس کی می‌خواهید برای این شعار هزینه کنید؟ این چه تناقضی است که در سیستم و فرهنگی که بیگانه‌پرستی را مذموم و حتی گناه می‌پندارد و مردم را به همین خاطر به «غرب‌زدگی» متهم می‌کند، شما روی ترانه‌ای معروف از مایکل جکسون کلام فارسی می‌گذارید، آن هم با آن کیفیت و اجرای بد؟ اینکه خود ضد فرهنگ است؟ چرا یک گروه موسیقی زنده را به برنامه دعوت نکردید تا به جای آن بکینگ ترک‌های بی‌روح، مخاطبان را با اجرای زنده به وجد بیاورد؟ پس این احترام به ذائقه و سلیقه مخاطب‌تان کجای برنامه‌تان است؟

دیگر وقتش رسیده است که به جای تکرار ایده‌های نخ‌نما و حتی توهین‌آمیز دم‌دستی که حتی نسخه‌های بهترش را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی به‌کرات یافت، اگر داعیه متفاوت بودن و حرف تازه برای گفتن دارید، دست به نوآوری واقعی بزنید. تقلید صدا و بازخوانی آهنگ‌های هنرمندان ایرانی دور از وطن را کنار بگذارید. برای حضور خانم‌ها در برنامه‌تان به‌خصوص در حوزه موسیقی تلاش کنید. به همین آدم‎ها را به اسم کوچک صدا کردن و صمیمیت‌های پشت صحنه و استفاده از واژه‌های سخیف نزدیک به ناسزا قانع نشوید (حتی در برنامه‌های خارجی که الگوی برنامه‌سازی‌تان هستند روی این کلمات، صدای بوق می‌گذارند. اسم این ادبیات محاوره‌ای شما صمیمت و نزدیک شدن به زبان مردم کوچه و بازار نیست؛ ضد فرهنگ است.) مطمئن باشید سلیقه و ذائقه مخاطب در خانه شما از شما جلوتر است. به سادگی با محتوای شما، اگر اصلاً تماشایش کند، ارتباط برقرار نمی‌کند و راضی نمی‌شود. خیلی راحت تماشایتان نمی‌کند.

این درباره آن بخشی از جامعه صدق می‌کند که خوراک روزانه قوی‌ترین و باکیفیت‌ترین محتوای موسیقایی و نمایشی بین‌المللی است. آن بخشی هم که مخاطب محتوای داخلی است، سر از برنامه شما درنمی‌آورد. مخاطب هدف‌تان را درست انتخاب کنید. هوشمندانه‌تر رفتار کنید. اگر قرار است کودک بامزه‌ای را به برنامه‌تان بیاورید یا بزرگسالی با چندین توانایی، اطمینان حاصل کنید که هر دو یا واقعاً نابغه باشند یا دست‌کم در استعدادهایشان حقیقتاً توانمند. آیتم‌های نمایشی‌تان قصه ندارد و موسیقی‌های آشنا هم کمکی به‌شان نمی‌کند. دکور سنگین ساختن و خراب کردن، کار شاقی نیست که انتظار هورا کشیدن برایش داشته باشید. «کارناوال» شما با این کیفیت نه تنها احترام به مخاطب نیست، توهین مستقیم به مخاطب و سوء استفاده از بسته و ایزوله بودن جایی است که در آن زندگی می‌کند.

باشد که در فصل‌های بعدی که با توجه به بودجه و حمایت‌های مالی هنگفت و لابی‌های قدرتمندتان حتماً ادامه خواهد یافت، با رویکرد دیگر و نوآورانه‌تری رفتار کنید. در عین حال، برای افزایش این بودجه آب به برنامه‌تان نبندید. اجرای دو آیتم رقابتی در یک قسمت و اختصاص دادن یک قسمت دیگر به گفت‌وگو و مناظره، برنامه‌تان را کسالت‌بار می‌کند. باعث می‌شود مخاطبان‌ برنامه‌تان را روی دور تند ببینند. به‌سادگی می‌توانید از بخش‌های اضافی برنامه مثل بخش عروسکی، بدلکاری و … بکاهید و تمرکزتان را روی بخش مسابقه هرچند شلم شوربایتان بگذارید. یا اقلاً تمهیدی بیندیشید که همه این اجزا در کنار هم انسجام و جذابیت پیدا کنند. شاید هنوز اول راه هستید و همچون شعار برنامه‌تان پذیرای نقد خواهید بود و در ادامه مسیر، کیفیت برنامه‌تان را ارتقاء خواهید داد.

شناسنامه برنامه «کارناوال»

پخش: 1404، فیلم‌نت
کارگردان: رامبد جوان
سرپرست نویسندگان: مهراب قاسم‌خانی
شرکت‌کنندگان فصل اول: علی اوجی، امیرمهدی ژوله، رؤیا میرعلمی، امیرحسین رستمی، روزبه حصاری، وحید آقاپور، محسن شریفیان، سامان احتشامی، سهیل مستجابیان، بامداد افشار، دانیال کاظمی، سینا ساعی
خلاصه داستان: «کارناوال» یک رئالیتی شو یا برنامه واقع‌نما با محوریت استندآپ کمدی و نمایش فرم‌های ترکیبی از جمله استندآپ، اجرای موسیقی و پرفورمانس است.

نقد برنامه «کارناوال» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.

منبع: دیجی‌کالا مگ

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۱۵ دیدگاه
  1. یاسین

    یک برنامه خیلی خفن. هم درهای جدید به سمت هنر باز میشه. هم میشه ماهایی که تو شهر های کوچیک تئاتر ندیدیم ببینیم. هم دیدگاه های مردم شنیده میشه و باعث میشه مردم حرفه ای تر فکر کنن و آگاهی شون بیشتر بشه. خیلی از حصار ها شکسته میشه. هنرمندان با مردم ارتباط روبرو برقرار میکنند ، چیزی که قبلا وجود نداشت. رامبد جوان یک اسطوره هست که برای هنر این کشور خیلی خیلی تلاش کرده و خیلی کارهای عظیم و خفن کرده. به نظرم برای رامبد جوان باید یک مجسمه بسازند و توی یکی از میدون های تهران بزارن. رامبد جوان یک قهرمان هنری هست.

  2. سعید

    یه برنامه کپی ضعیف و بدرد نخور شلم شوربا که فقط یه سری چرت و پرت سر هم کردن یه چیزی درست کنن و یه درآمد خوبی به جیب بزنن بره… حیف وقت مردم که برای خزعبلات هدر بره

    1. یاسین

      اینکه درکی از هنر نداری رو میتونم درک کنم، چون حاکمیت به هنر ارزش قائل نشده و این دید به مردم هم انتقال نشده. در مورد کپی که میفرمایی. همه برنامه های تلویزیونی کپی میشن تو دنیا. مثلا فوتبال یا برنامه های ورزشی کپی نشده؟ یا مثلا اخبار ۲۰:۳۰ کپی نشده؟ کدوم یک از برنامه های صدا و سیما کپی نشده؟ اصلا ساختن فیلم با دوربین کپی نشده؟ مثلا تو ایران بیان یه دستگاهی بسازن بجای دوربین عمل کنه که یه وقت کپی نشه؟ یا اصلا تو ایران فیلم ساخته نشه که یه وقت شما بگید فیلم ساختن کپی کردن هست. فوتبال بازی کردن کپی هست. یا مثلا سر کوچه یه ساندویچی هست ، شهر های دیگه نباید ساندویچی داشته باشن، چون کپی هست؟ یا مگه قوانین رانندگی مثل چراغ قرمز کپی نشده؟ ای بابا زندگی مون که کلا کپی شد. اصلا چرا هممون صبح بیدار میشیم میریم سر کار یا مدرسه؟

  3. مصطفی

    ندانسته از چه موجودی دفاع میکنیم؟ مردمی هستیم که انگار خیلی زود فراموش میکنیم این اقا زن حاملش رو ورداشت برد بلاد کفر که بچهش اونجا بدنیا بیاد و شناسنامه خارجی بگیره. من و شما و این کشور و مردمش هیچ اهمیتی برای رامبد نداره و همه ما رو به شکل پول میبینه
    رامبد هیچ وقت تا حالا به مردم فکر نکرده
    هیچ برنامه رامبد تا حالا قابل دیدن نبوده و نخواهد بود
    نه رامبد و نه برنامش و نه آدمهای توش ارزشی بیشتر از دلقک دربار ندارن
    و همه هم میدونیم اون دربار کجاست

    1. یاسین

      شما خودت چرا از ینترنت بلاد کفر استفاده میکنی؟ و سایت و وبی که بلاد کفر ساخته میای نظر میدی؟ اصلا فیلم و دوربین و … همه محصول بلاد کفر هست. شما عرزشی ها هم ارزشی توی کشور برای مردم ندارید.

  4. شهرام

    برنامه خیلی ضعیفی هست نه مسابقه است نه شو تلویزیونی و نه سرگرم کننده … رامبد جوان خیلی افت کرده

  5. محمد

    من این برنامه رو اصلا ندیدم ولی نقدت خیلی آبدوغ خیاری بود.داداش اگه باهاش کبنه شخصی داری باهم خصوصی صحبت کنین حل بشه.چیزی که فهمیدم خیلی دوست داری یک آهنگساز زن میاورد که نیاورده

  6. بیتا

    ممنون از نقد عالی نویسنده. باید اضافه کنم بعد از دیدن اجرای محسن شریفیان باسواد، با دانش، پژوهشگر و هنرمند، واقعا از این اینکه با کسانی دیگری که رای برنده را به آقاپور داردند و شاید مثل من ایرانی هستم تاسف خوردم، مگر می شود آنهمه زیبایی در کلام، تصویر، زحمت و هنر در موسیقی را دید و بعد بازنده محسن شریفیان شود، وقتی گوش ما به موسیقی های افتضاح عادت کرده است این می شود که در رقابت بسیار بسیار زیبا محسن شریفیان و رقابت کاملا دم دستی وحید آقاپور، چون سلیقه مردم به شدت افتضاح و آشغال پسند شده، برنده می شود آقا پور

  7. شهاب

    یه جوری نوشته انگار دارم کیهان می خونم و شریعتمداری نوشته. تند نرو…. همین که یه فکر جدید گذاشته و بجای ساختن مزخرفاتی مثل مافیا رفته سراغ این کار عالیه. حالم از مافیا بهم میخوره. حالا یکی زدخ تو کار جدید میخوای بزنیش؟

  8. کیوان

    چقدر غر زدید. نمایش خانگی که دیگه تلویزیون ملی نیست که دنبال احقاق حقتون باشید. برنامه اسپانسر و تهیه کننده داره، اگر خوب نباشه ضرر می کنه و جمع می کنه

  9. حسین

    به طور کلی باید بدونیم که کسی که نقد کننده هست باید یک سابقه‌ای از خودش هم به ما بده چرا که بعید می‌دونم شمایی که در مقام نقد آمدید آن هم نه یک نقد کوتاه و شخصی بلکه نقدی بلند بالا و کاملاً ستیزه جویانه، رزومه و توانمندی‌هایی در حد و اندازه‌های رامبد جوان در مقام بازیگر کارگردان تهیه کننده و مجری داشته باشید.

    از آنجایی که خودم حداقل یک بار در مقام مهمان در این برنامه شرکت کرده‌ام و در جمع تماشاچیان در هنگام نقد حضور داشته‌ام باید بگویم که برعکس تصور شما از اینکه تماشاچی نمی‌داند دقیقاً باید چه چیز را نقد کند یا به آن رای بدهد؛ کاملا به ماجرا واقف است و در حد خودش اجراها را قیاس می‌کند.
    باید بدانیم که برای هنرمند و برنامه‌ساز قانونی وجود ندارد که برنامه خود را مطابق میل ما بسازد. با برنامه‌اش را می‌سازد ما اگر دوست نداریم می‌توانیم نگاه نکنیم نه کسی ما را مجبور کرده نه کسی حق ما را خورده است.
    برنامه با پول اسپانسر ساخته شده است بنابراین کاملاً طبیعی است که تبلیغ‌های زیادی هم در آن دیده بشود. اینجا نمایش خانگیست اگر با تبلیغ‌ها مشکلی دارید به راحتی می‌توانید چند ثانیه‌ای جلو بزنید تا به محتوای مسابقات برسید.
    در ضمن بنده هم مثل شما معتقد هستم هنرمندی که خودش بخشی از اجرا نیست نباید رای بگیرد. اما همین. او در مسابقه ریسک کرده و تصمیم گرفته کس دیگری به جایش کار را انجام بدهد خب مخاطب هم اکثراً به این موضوع واقف هست و به او رای نمی‌دهد مگر اینکه واقعاً اجرای کار درست و دقیقی باشد.

    من که لطفاً زمانی که نقد می‌کنید ه این توجه کنید که اگر خود شما در این مقام قرار گرفته بودید چه کار می‌کردید؟
    چرا خودتان را نماینده مردم می‌دانید؟ چه کسی گفته استفاده از موزیک‌های ایرانی قرار است بهتر از موزیک‌های خارجی باشد؟ خود من به شخصه ز موزیک‌های خارجی که در متن برنامه استفاده می‌شود لذت می‌برم. و آنها را به اکثر موسیقی‌های داخلی ترجیح می‌دهم.
    چه کسی گفته دکوری که به گفته شما خارج از تهران است و حتی تحقیق نکرده‌اید که بدونید داخل پارک ارم است. کاربردی ندارد و در خدمت برنامه نیست؟
    اصلا یکی از جذابیت‌هایی که مردمی که به عنوان تماشاچی آمده بودند از آن صحبت می‌کردند، دکور و محوطه زیبای این برنامه است.

    1. یاسین

      آفرین از این دیدگاه روشن

  10. رحیمی

    دقیقا نقد درست و بجایی بود ، سه قسمت ابتدایی رو با تمام بیمزگی هاش دیدم به امید اینکه شاید به مرور بهتر بشه که نشد . واقعا این همه هزینه و شلوغ کاری برای این نمایش بی محتوا عجیبه ، هرچند از این عملکردها زیاد میبینیم .

  11. Elreza7p

    نقد رسما نظر کودکانه یک جوان یا یک بزرگسال دارای گلویی پر از بغض از وضعیت شخصی خودش هست…
    سریال مردم معمولی ک برای نسیم بود چون در نمایش خانگی رفت بد و مخاطبم نداشت
    خندوانه با انسجام و خوب کارناوال با اجرای موزیک سینا ساعی و اجرای انواع فرم های هنری ب علاوه دادن فرصت ب دیگران برای اجرا بجز هنرمندان مطرح بد.
    هنوز ب قسمت های میانی نرسیده خانم منتقد ب عدم حضور بانوان رسیده…
    برنامه تماشاچی ب صورت مدام با ادمهای جدیدی داره ک قرار نیست از حضور در برنامه سودی ببرن بانوی منتقد دنبال معیار انتخاب تماشاچیه !
    شما برو فکر کن معیار نقد خودت چی بوده ک این دفتر چهل تیکه رو سرهم کردی خانم حق نشناس

  12. ایمان چراغی

    موفق باشی رامبد جوان

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X