نقد فیلم «کریستی»؛ سیدنی سوئینی پرقدرت پا به رینگ می‌گذارد

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
نقد فیلم «کریستی»

سیدنی سوئنینی، ستاره‌ی بلوند جذابی که به‌خاطر جمهوری‌خواهی‌اش حتی دونالد ترامپ از او تعریف کرد، مدتی است به نماد تضاد فرهنگی/سیاسی در ایالات متحده تبدیل شده است. او که با سریال جوانانه و بی‌پروای «سرخوشی» (Euphoria) به شهرت رسید، چندوقتی است برای تثبیت خود به‌عنوان یک بازیگر درست و درمان، در نقش‌های متفاوتی ظاهر می‌شود؛ از فیلم جنایی «ریلیتی» (Reality) تا «بهشت» (Eden) و فیلم ترسناک «معصوم» (Immaculate) که در آن رستاخیز مسیح را سقط می‌کند، سوئینی دنبال نقش‌هایی است که او را فراتر از کَسیِ سریال «سرخوشی» به چالش بکشند و با اینکه او اجراهای معقولی هم در این نقش‌ها ارائه داده است، اما هالیوود لیبرال به او رحم نمی‌کند؛ حتی به فیلم زندگینامه‌ای جدید سوئینی درباره‌ی بوکسور امریکایی، کریستی مارتین، که همزمان با افتخارات و قهرمانی‌ها در زندگی ورزشی‌اش، در زندگی شخصی‌اش با چالش‌های فراوانی مواجه بوده است. در نقد فیلم «کریستی» بیشتر به داستان تکان‌دهنده‌ی این بوکسور و اجرای تأثیرگذار سوئینی در نقش او می‌پردازم.

هشدار! در نقد فیلم «کریستی» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

نقد فیلم «کریستی»؛ مبارزه در دو رینگ

نقد فیلم «کریستی»

مسیر حضور زنان در ورزش‌های رزمی هیچ‌وقت هموار نبوده. از میان تمام ورزش‌ها، بوکس یکی از آن‌هایی است که ورود زنان به آن دشواری‌های بیشتری به همراه داشته. اما هیچکدام از این دشواری‌ها مانع کریستی مارتین (سالترز) نشد که دهه‌ی نود پرقدرت پا به رینگ مبارزه گذاشت. کریستی یکی از پیشگامان حضور زنان در بوکس و یکی از اولین زنان ورزشکاری بود که توجه رسانه‌های بزرگ را به خود جلب کرد. او همچنین اولین زنی است که دان کینگ، پروموتر مشهور بوکس در ایالات متحده، با او قرارداد بست. رکورد ۴۹ برد از ۵۹ مسابقه‌ی او بی‌نظیر است و همه‌ی این‌ها برای ساخت یک فیلم هالیوودی خوب براساس زندگی‌اش کفایت می‌کند. اما چالش‌هایی که کریستی در زندگی شخصی خود با آن‌ها دست به گریبان بوده و سپس فائق آمدنش بر آن‌ها، از جریان پیروزی‌های پی‌درپی کریستی هم تأمل‌برانگیزتر است.

زندگی کریستی مارتین، که سال ۲۰۲۱ به منبع الهام مستند نتفلیکس، «ناگفته: معامله با شیطان» (Untold: Deal with the Devil)، تبدیل شد، حالا در فیلم ۲۰۲۵ با اجرای سیدنی سوئینی به پرده‌ی سینما آمده است. داستان فیلم از سال ۱۹۸۹ آغاز می‌شود؛ زمانی که کریستی سالترز (سیدنی سوئینی) هنوز در دبیرستان است، در تیم بسکتبال دختران بازی می‌کند و خانواده‌ی به‌شدت محافظه‌کارش، از جمله مادر همیشه ناراضی‌اش جویس (مریت ویور)، به او شک دارد که نکند از راه به در شود. با این حال، استعدادهای کریستی در رینگ بوکس، توجه مربی جیم مارتین (بن فاستر) را جلب می‌کند؛ مربی ۴۷ساله اول به‌سادگی دخترک را تمرین می‌دهد، بعد مدیر برنامه‌هایش می‌شود و آخرسر برای کنترل کریستی، خود را به‌عنوان معشوق و شوهر به دختر ۲۲ساله تحمیل می‌کند.

بن فاستر و سیدنی سوئینی

کریستی با استعداد خارق‌العاده‌اش در بوکس، همه‌ی رقیبان را کنار می‌زند و با دان کینگ (چاد ال. کولمن) قرارداد می‌بندد. با موفقیت روزافزون کریستی و افزایش درآمدش، جیم رفتار تهاجمی و کنترلگری از خود نشان می‌دهد، پول‌های دخترک را قایم می‌کند، به او کوکائین می‌دهد، مدام از او کار می‌کشد و هرجا که اقتدارش زیر سوال برود، خشونت به خرج می‌دهد.

همزمان که جیم تمام ابعاد زندگی کریستی را به دست می‌گیرد (حتی نمی‌گذارد کریستی موهایش را کوتاه کند، هرجا که می‌خواهد برود و با هرکس که می‌خواهد حرف بزند)، کریستی متوجه می‌شود که هیچ پشت و پناهی ندارد؛ حتی نمی‌تواند از دیوار سرد بی‌احساسی مادرش عبور کند که بیش از سلامت دخترش، به حرف مردم اهمیت می‌دهد و هرگونه عاملیت یا توانایی کریستی را برای خوشحالی از ثمرات کارش انکار می‌کند. کریستی دیگر خودش را نمی‌شناسد؛ چون هویتی که امروز دارد، عملاً ساخته و پرداخته‌ی جیم است.

نقد فیلم «آمریکانا»؛ سیدنی سوئینی در یک نئووسترن فراموش‌شدنی

سیدنی سوئینی بهترین اجرای حرفه‌ای خود را به نمایش می‌گذارد

نقد فیلم «کریستی»

سیدنی سوئینی هرچه توانسته برای «کریستی» مایه گذاشته است؛ او برای فیلم وزن اضافه کرده و باوجود پس‌زمینه‌اش در ورزش‌های رزمی، چندماهی را به تمرین بوکس گذرانده است. در صحنه‌های داخل رینگ، که تا جای ممکن واقعی فیلمبرداری شده‌اند، سوئینی خود دستکش به دست کرده و مشت می‌زند و مشت می‌خورد. او لباس‌های پرزرق و برق یا آرایش ویژه‌ای ندارد و با پیشرفت فیلم، سرووضع بدتری هم پیدا می‌کند. کریستیِ سوئینی از دختری که به‌خاطر اتاقک شخصی محقرش در پوست خود نمی‌گنجد، به همسری سرخورده و آسیب‌دیده تبدیل می‌شود که حتی ماشین لاکچری صورتی و پیروزی‌های در رینگ هم نمی‌توانند طعم تلخ زندگی با جیم مارتین را از یادش ببرند.

باید به اجرای فاستر هم اشاره کنم که به‌عنوان شخصیت شرور فیلم، خون را در رگ‌هایتان به جوش می‌آورد. فاستر با شکمی بزرگ و غبغی برآمده، بدون آنکه به وادی کاراکترهای کاریکاتورگونه تبدیل شود، یک هرزه، یک آدم مبتذل به تمام‌معنا را بازی می‌کند که به طرز وحشتناکی روان آدم را می‌آزارد. جیم مارتینِ فاستر مثل بختک روی زندگی کریستی می‌افتد، وجود منحوس خود را بر او تحمیل می‌کند و در صحنه‌ی آخر،‌ به طرز وحشتناکی او را به قتل می‌رساند؛ هرچند جیم نمی‌دانست کریستی به این راحتی‌ها تن به مرگ نمی‌دهد.

بن فاستر

سوئینی مشخصا می‌خواهد از شخصیت بازیگر بلوند و جذاب خود فاصله بگیرد و برای برجسته کردن جدیتش به عنوان یک بازیگر، زرق و برق‌های معمول را کنار گذاشته است؛ حرکتی که بی‌شباهت به شارلیز ترون در «هیولا» (Monster) یا مارگو رابی در «من، تونیا» (I, Tonya) نیست. این کار برای سوئینی جواب داده که خودش جنوبی است و می‌تواند نقش یک دختر رک‌گو و فروتن را با کمی جسارت و ساده دلی بازی کند؛ اما باوجود داستانی تکان‌دهنده در بطن زندگی کریستی مارتین، عدم نوآوری بصری یا روایی به متن و تصویری کلیشه‌ای و فراموش‌شدنی انجامیده که بستر کافی را برای دیده شدن درخشش سوئینی فراهم نمی‌کنند.

دیوید میشد، کارگردان فیلم، عملاً مسیر فیلم‌های زندگینامه‌ای قدیمی را طی و تمام کلیشه‌های دفتر فیلمسازی را در آن پیاده کرده است؛ پیشرفت کریستی در دنیای بوکس تا حد ممکن ساده‌سازی شده و از مونتاژهای اکشن گرفته تا سکانس‌های ممتد تمرین و هوراکشیدن‌های پی‌در‌پی در رینگ، این صحنه‌ها را بارها و بارها دیده‌ایم و این بار پویایی بصری هم وجود ندارد که آن‌ها را از دام تکرار نجات دهد. در کل، فیلم علاقه‌ی کمتری به دستاوردهای ورزشی کریستی دارد و حتی از کاراکترهای فرعی دیگر، به ویژه شخصیت کیتی اوبراین هم بهره‌ی کافی را نمی‌برد که در زندگی کریستی مارتینِ واقعی نقش پررنگی داشته‌اند.

3.5
از ۵
نکات مثبت
  • درخشش سیدنی سوئینی به ویژه در رینگ
  • اجرای بن فاستر در نقش کاراکتر نفرت‌انگیز جیم مارتین
  • پایان‌بندی تکان‌دهنده با تکیه بر کارگردانی بی‌زرق و برق
نکات منفی
  • تکیه بر کلیشه‌های فیلم‌های ورزشی
  • از دست رفتن انرژی روایت در یک‌سوم نهایی
  • فراموش شدن کاراکترهای فرعی جز جیم مارتین

«کریستی»، که سیدنی سوئینی علاوه بر بازیگری در آن از تهیه‌کنندگانش هم است، بدترین (یا بهترین) فیلم زندگینامه‌ای یا ورزشی دنیا نیست و با حال و روز سینمای امروز، جای تعجب ندارد که در گیشه موفقیت خیره‌کننده‌ای کسب نکند. اما منتقدین هالیوود و خبرگزاری‌ها به «کریستی» سوئینی بیشتر از حد معمول سخت گرفتند؛ حتی بیشتر از همتای آن، «ماشین کوبنده» (The Smashing Machine) که اوایل سال نام آن را در میان مدعیان اسکار می‌آوردند، اما با وجود اجرای بهتر دواین جانسن و کارگردانی بنی سفدی، نتوانست انتظارات را در گیشه برآورده کند.

سوئینی حالا در دو رینگ می‌جنگد: رینگ سینما و رینگ واقعیت و نظر می‌رسد تا وقتی که سوئینی در تبلیغات شلوار جین حاضر شود و حرف‌هایی بزند که به مذاق اهالی هالیوودی خوش نمی‌آید، منتقدان و مخاطبان به نادیده گرفتن توانایی‌های او ادامه خواهند داد.

شناسنامه فیلم «کریستی» (Christy)

کارگردان: دیوید میشد
نویسنده: میرا فولکس، دیوید میشد
بازیگران: سیدنی سوئینی، بن فاستر، مریت ویور، کیتی ام. اوبراین
محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز:  ۶۶٪
خلاصه داستان: سیدنی سوئینی در این فیلم زندگینامه‌ای ورزشی، نقش کریستی مارتین، بوکسور حرفه‌ای اهل وست‌ویرجینیای ایالات متحده را بازی می‌کند که در دهه‌ی نود و دوهزار میلادی با موفقیت‌های پی در پی، پیشگام حضور برجسته‌ی زنان در بوکس حرفه‌ای شد. همزمان با موفقیت‌های او در دنیای بوکس، کریستی در زندگی شخصی خود با خانواده و مادر به‌شدت محافظه‌کارش و مربی/همسر پرخاشگرش درگیر بود…

نقد فیلم «کریستی» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.

منبع: دیجی‌کالا مگ

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X