نشانههای حیات در مریخ چگونه کشف شد؟
در حالی که جستوجوی علائم حیات فرازمینی، به ویژه در مریخ همیشه یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه بشر بوده است، در سالهای اخیر این موضوع به یکی از کانونهای علوم سیارهای تبدیل شده و حالا مأموریت مریخنورد استقامت (پشتکار) نقشی کلیدی در این زمینه ایفا میکند.
مریخنورد پرتلاش و جوان ناسا در حالی که در فاز تمدید شدهی مأموریت خود قرار دارد، در «دهانهی جزرو» (Jezero Crater) نشانههایی یافته است که ممکن است بازماندههای حیات باستانی در سنگهای سیارهی سرخ باشند اما این نشانهها دقیقا چه هستند و چقدر وجود حیات در مریخ را تأیید میکنند؟
کشف ارزشمند مریخنورد استقامت
ابزارهای علمی و اندازهگیریهای مرتبط
شواهد شیمیایی و معدنی
اهمیت یافتهها
محدودیتها و احتیاط علمی
گام بعدی: بازگشت نمونه و تأیید در زمین
پیامدهای علمی و فلسفی
سخن پایانی
کشف ارزشمند مریخنورد استقامت
سال گذشته «مریخنورد استقامت» (Perseverance Rover) به سنگی برخورد که تیم علمی آن را «آبشار چیاوا» (Cheyava Falls) نامگذاری کرد. صخرهای دارای لکههای کوچک روشن که حاشیههای تیرهای پیرامون خود دارند و به عنوان «لکههای پلنگی» (Leopard Spots) توصیف شدهاند. پژوهشگران با بررسی جزئیات این سنگ دریافتند که از نوع «گِلسنگی» (Mudstone) یا نوعی سنگ رسوبی دانهریز است که کربن آلی در خود دارد و گرهها و بخشهای واکنشی میلیمتری آن با مواد معدنی مانند آهن فسفات و آهن سولفید غنی شدهاند.
این الگوها نشان میدهند که پس از رسوب مواد در سنگ، ممکن است فرآیندهای اکسید-کاهش فعال بوده باشند. چنین ساختارهای میکرومتری و ترکیبهای معدنی همراه با آنها، دقیقا همان چیزی است که از نظر زمینشناسان و زیستشناسان فضایی بسیار جالب توجه بودند. چون روی زمین این الگوها گاهی با فعالیتهای میکروبی یا فرآیندهای شیمیایی مرتبط با زیستشناسی همراه هستند.
این کشف در 10 سپتامبر 2025 (19 شهریور 1404) هنگامی به طور عمومی اعلام شد که ناسا در یک کنفرانس خبری، همزمان با انتشار مقالهای در نشریهی «نیچر» (Nature) رسما به کشف «نشانههای زیستی احتمالی» (Potential Biosignature) توسط مریخنورد استقامت اشاره کرد.
ابزارهای علمی و اندازهگیریهای مرتبط
مریخنورد پشتکار مجهز به مجموعهای از ابزارهای پیشرفتهی علمی برای شناسایی و تحلیل مریخشناسی است که از جملهی آنها میتوان به ابزار «شرلوک» (SHERLOC) برای شناسایی مواد آلی و مطالعهی بافت صخرهای، «پیکسل» (PIXL) برای تعیین ترکیب شیمیایی موارد با وضوح بالا و «مستکم-زد» (Mastcam-Z) برای تصویربرداری چندطیفی و نگاشت ساختارهای شیمیایی اشاره کرد. این ابزارها امکان تشخیص ترکیبهای آلی، فازهای معدنی و بافتهای خرد را فراهم میکنند.
به ویژه در نمونهی چیاوا فالز دو ابزار شرلوک و پیکسل نقش پررنگی داشتند. در ابتدا این مستکم-زد بود که لکههای روشن و تیرهی سنگ را با جزئیات ثبت کرد تا امکان انتخاب دقیق نقاط مورد مطالعه برای ابزارهای دیگر باشد. در ادامه شرلوک وجود فسفاتها، کربناتها و نشانههایی از «مولکولهای آلی» (Organic Molecules) را آشکار کرد که روی زمین اغلب در محیطهای زیستپذیر یافت میشوند. پیکسل هم توزیع دقیق عناصری مانند آهن، فسفر و سیلیکاتها را نشان داد. حضور چنین عناصری در کنار بافتهای میکروسکوپی، احتمال نقش آب و فرآیندهای زیستی را تقویت کرد.
شواهد شیمیایی و معدنی
بر اساس گزارش تیم پژوهشی، حضور مواد معدنی و ترکیباتی مانند انواع فسفاتها و مواد آلی که روی زمین گاهی در کنار فعالیتهای میکروبی یافت میشوند و همچنین بافتهایی که حاکی از برهمکنش با آب در گذشته هستند، تأیید شده است. برخی گزارشها همچنین به حضور ترکیباتی اشاره دارند که در زمین گاهی همراه با فعالیتهای میکروبی شکل میگیرند.
با این وجود هم خبرنگاران علمی و هم پژوهشگران تأکید کردهاند که همین ترکیبات میتوانند از راههای غیرزیستی هم شکل بگیرند و بنابراین شواهد فعلی هرچند «احتمالِ» وجود حیات باستانی را تقویت میکند، اما اثبات قطعی آن نیست.
اهمیت یافتهها
با وجود آنکه شواهد کنونی، صددرصد برای وجود حیات قطعی نیستند اما کشف چنین ترکیبها و بافتهایی در بستری مانند دهانهی جزرو که میلیاردها سال پیش در آن آبِ پایدار وجود داشته است، اهمیت زیادی دارد.
حضور آب مایع به مدت کافی و همچنین منابع انرژی شیمیایی، دو پیششرط مهم برای پیدایش زیست میکروبی هستند؛ بنابراین یافتن سنگهایی که هر دو شرط را تأمین میکنند، نقطهی اتکای پژوهشگران برای طرح فرضیهی «مریخ سکونتپذیر در گذشته» است. همچنین کشفیاتی از این نوع، نشان میدهد که برنامهی «بازگردانی نمونه از مریخ» (Mars Sample Return) چقدر ضروری است. چون بسیاری از آزمایشهای کلیدی برای تعیین وجودِ واقعیِ شاخصهای زیستی تنها در آزمایشگاههای روی زمین امکان انجام آنها هست.
محدودیتها و احتیاط علمی
همانطور که اشاره شد، گفتههای تیمهای علمی و گزارشهای معتبر با صراحت تأکید میکنند که چندین توضیح غیرزیستی هم برای مشاهدات انجام شده توسط مریخنورد استقامت وجود دارد. از جملهی این توضیحات غیرزیستی میتوان به واکنشهای شیمیایی مستقل از حیات، تغییرات حرارتی یا فرایندهای دیرینهی تبلور مواد معدنی اشاره کرد که میتوانند الگوهای مشابهی تولید کنند.
افزون بر این، تحلیلهای انجامشده توسط ابزارهای علمی روی مریخنورد، با وجود آنکه بسیار قدرتمند هستند اما همچنان در مقایسه با روشهای آزمایشگاهی روی زمین محدودیتهایی دارند. به ویژه اینکه اندازهگیریها اغلب بر پایهی طیفسنجیهای سطحی و تصاویر میکروسکوپی هستند و نمیتوانند به آسانی، جایگزین آزمایشهای شیمی-آلی جامع در شرایط کنترلشدهی آزمایشگاهی شوند. بنابراین علم امروز توصیه میکند که پیش از اعلام کشف نهایی، نمونهها به زمین بازگردانده و سپس با تکنیکهای دقیقتری بررسی شوند.
گام بعدی: بازگشت نمونه و تأیید در زمین
میتوان گفت که پیشنیاز تبدیل «مدرک احتمالی» کشف حیات باستانی در مریخ به «اثبات قطعی» آن، بازگرداندن نمونهها به زمین است. طرح بازگردانی نمونه از مریخ، که با همکاری «ناسا» (NASA) و «آژانس فضایی اروپا» (ESA) در فاز برنامهریزی است، نمونههای جمعآوری شده توسط استقامت را به زمین خواهد آورد تا با فناوریهای پیشرفتهتر در آزمایشگاههای تخصصی تحت آزمایشهای مولکولی و میکروسکوپی دقیق قرار بگیرند.
این فرآیند میتواند شواهد آلی پیچیدهتر، توالیهای مولکولی یا نشانههایی که به طور واضح زیستی باشند را آشکار کند یا از در سوی مقابل، نشان دهد که همهی نشانههای کنونی به صورت غیرزیستی هم قابل توضیح هستند. اهمیت این گام، علاوه بر دیدگاه علمی، از جنبهی اخلاقی هم بالاست، چون نتایج چنین آزمایشهایی پیامدهای گستردهای برای درک منشأ حیات در کیهان خواهد داشت.
پیامدهای علمی و فلسفی
حتی اگر در نهایت شواهد به سمت وجود حیات باستانی در سیارهی سرخ نرود، یافتن محیطها و موادی که میتوانستند از شرایط حیات پشتیبانی کنند، دانش ما را دربارهی تاریخچهی سیارات سنگی عمق میبخشد. اما اگر در نهایت شواهد قوی زیستی تأیید شوند، این نه تنها یک کشف علمی بزرگ خواهد بود، بلکه بنیاد بسیاری از پرسشهای فلسفی و عملی را دربارهی محلیت زندگی در کیهان و آیندهی اکتشافات فضایی دگرگون خواهد کرد.
سخن پایانی
در نهایت باید گفت که گزارشهای اخیر از کاوشهای سطحنورد استقامت در دهانهی جزرو و شناسایی چیاوا فالز با نشانههای حیات، نقطه عطفی در جستوجوی حیات در مریخ به شمار میرود. شواهدی که احتمالِ زیستپذیریِ در گذشتهی مریخ را تقویت میکنند، اما هنوز به مرحلهی اثبات قطعی نرسیدهاند.
این نشانهها بسیار هیجانانگیز هستند اما هنوز باید با صبوری علمی و روشهای دقیقتر به آنها نگریست و به دنبال تأیید آنها بود. پژواک این کشفِ احتمالی در سالهای آینده، هم در مأموریتهای نمونهبرداری و هم در برنامهریزیهای بلندمدتِ کاوشهای سرنشیندار بشر به اعماق فضا، بسیار قابل تأمل خواهد بود.
منابع: NASA Science, Space, Planetary Society, Reuters





