معرفی کتاب «نیلوفر و مرداب»؛ هنر در آغوش کشیدن رنجها
رنج بخش جداییناپذیر زندگی انسان است. هیچکس نمیتواند ادعا کند رنج نکشیده. قولی مشهور وجود دارد که انسان با درد و رنج به دنیا میآید. کسی که رنج و درد نکشیده باشد زندگی نکرده است. اما گرفتار نشدن در آن، دست و پا نزدن و غرق نشدن در مرداباش مهارتی است که باید آموخت. باید مهارت تسکین دادن رنج و درد را یاد گرفت تا ذهن و افکارمان شفاف شوند و جلا یابند. کتاب «نیلوفر و مرداب» به مخاطب میآموزد چگونه بر رنح و درد مسلط شود و شاد و امیدوار به پیش برود. آگاه باشد روشنایی همیشه در کنار سیاهی و ظلمت برجسته و ارزشمند میشود.
تیچ ناتهان راهب بودایی، نویسنده و فعال صلح اهل ویتنام بنیانگذار سنت دهکدهی آلو بود. او در نهضت صلح فعال بود و روشهای صلحآمیز و غیر خشونتآمیز را رواج میداد. ناتهان در دههی 60 میلادی بعد از مخالفت کردن با ادامهی جنگ ویتنام از کشورش اخراج شد. در فرانسه زندگی کرد و چندین صومعه در گشوه و کنار جهان بنیان گذاشت.
راهب بودایی در کتاب «نیلوفر و مرداب» به مخاطب میگوید چگونه میتواند با استفاده از لطافت و انعطافپذیری با رنجها و دردهایش روبرو شود. نویسنده که میداند همه در آرزوی شادی هستند و برای به دست آوردناش هر کاری میکنند اما باز هم درد و رنج همنشینشان است در اثر شش فصلیاش یادآور میشود که در آغوش کرفتن شادی به منزلهی رنج نکشیدن و از بین رفتن ان نیست. او باور دارد شاد بودن به معنای آموختن مهارت درست رنج کشیدن است. وقتی یاد بگیریم چطور دردها و رنجهایمان را قبول کنیم کمتر درد خواهیم کشید، قویتر پیش خواهیم رفت و آن را به لذت، مهربانی و درک تبدیل خواهیم کرد.
تیچ ناتهان باور دارد گلی که پژمرده میشود و از بین میرود کود میشود و به رشد گلی دیگر کمک خواهد کرد. شادی، خوشی و سرزندگی هم طبیعتی ناپایدار و لغزنده دارد.
معرفی کتاب «نیلوفر و مرداب»؛ چرا باید آن را بخوانید؟
کتاب «نیلوفر و مرداب» از شش فصل تشکیل شده که عبارتند از:
- فصل اول: هنر دگرگون کردن رنجها
- فصل دوم: سلام کردن به رنجها
- فصل سوم: عمیق نگریستن به رنجها
- فصل چهارم: آسودگی
- فصل پنجم: پنج شیوه برای آبیاری بذر شادی
- فصل ششم: شادی مسئلهای شخصی نیست
در فصل اول نویسنده بر خلاف دیگران که همه را به شاد بودن تشویق میکنند فکر میکند اگر همیشه در تمنای شادی باشیم و انرژیمان را برای جستوجویش صرف کنیم رنج و درد را کوچک و ناچیز قلمداد خواهیم کرد. غاف از اینکه شادی و خوشحالی از طریق درست رنج کشیدن طاهر میشوند. اگر بتوان از رنجها به خوبی استفاده کرد، به راحتی میتوان کمتر رنج کشید و اذیت شد. بهترین راه آگاهی است. خودآگاهی نیرویی است که به کمک آن میتوان فهمید در حال حاضر چه میگذرد.
در فصل دوم خوانندهی کتاب خبردار میشود که باید با درد و رنج چشم در جشم شود. مشغول کردن خود با گپ زدن، میهمانی رفتن، معاشرت کردن و… چارهی کار نیست و اوضاع بدتر از قبل میشود. غم، رنج، درد و اندوه با فیلم دیدن، غذا خوردن، مخدر مصرف کردن و الکل نوشیدن به لایههای زیرین ذهن میروند، روزی دوباره ظاهر میشوند و فرد را غافلگیر میکنند. بهترین کار این است که با آنها از سر لطف، مهربانی، رحم و شفقت رفتار کرد. باید قبول کنیم غمگین هستیم، غرق در اندوه و دردیم تا شرایط عوض شود.
در فصل سوم دوباره یادآوری میشود که افراد بیآنکه بخواهند درد و رنج خانواده را به نسلهای بعد منتقل میکنند. اعضای خانواده در کودکی بدون آنکه بتوانند از خودشان حفاظت کنند آسیب میبینند. اگر جلوی آسیبها نیایستیم و آنها را کنترل نکنیم دیگران هم آزار میبینند. پس باید رنج و درد دیگران را به رسمیت شناخت، با محبت و همراهی با آسیبدیدهها رفتار کرد تا کمتر اذیت شوند. این کار درمانی شگفتانگیز و اکسیری شفا دهنده است.
در فصل چهارم آشکار میشود مسائل و اتفاقاتی غمگین کننده و دردناک میشوند که اهمیت زیادی ندارند و موثر نیستند. افراد از به پایان رسیدن رفاقتی قدیمی، تحقیر شدن، بیاعتنایی، دوست نداشته شدن، تبعیض و… رنج میبرند ولی با مرور مگرر سرزنش کردن و سرکوفت زدن به خود درد را بیشتر میکنند. پس باید وجود درد و رنج را قبول کرد و به پیش رفت.
در فصل پنجم یاد داده میشود که بعد از قبول کردن رنجها و دردها باید روشهای مناسبی برای رشد و نمو دانههای شادی و خوشحالی پیدا کرد. نویسنده میگوید یکی از بهترین روشها برای شکوفا کردن بذر شادی رها کردن، ذهنآگاهی، تمرکز کردن و بصیرت یافتن است.
در فصل انتهایی کتاب، تیچ ناتهان اعلام میکند همهی آدمها از جنبهی هیجانی به هم مرتبط هستند. کسانی که درمان و آرام میشوند، دیگران و بهخصوص اطرافیانشان را تحت تاثیر قرار میدهند. پس مخاطب باید تمرینهای خودآگاهی که در این فصل ارائه شده را نه تنها برای خود بلکه با هدف متاثر کردن دیگران انجام دهد. شانزده تمرین تنفس که از کتاب آناپاناستی سوترا با هدف ظاهر شدن شادی در دسترس قرار گرفته است.
در بخشی از کتاب انگیزشی «نیلوفر و مرداب» که با ترجمهی علی امیرآبادی توسط نشر بیدگل منتشر شده، میخوانیم:
«شادبودن همین الان، همین امروز، هم ممکن است اما شادی نمیتواند بدون رنج باشد. برخی افراد فکر میکنند که برای شادبودن باید از تمام رنجها دوری کنند و به همین دلیل دائماً هوشیار و نگرانند که مبادا با رنجی مواجه شوند. آنها با این نگرانی، آزادی و خودانگیختگی و لذتشان را از بین میبرند. این شیوهٔ درستی نیست.»
منبع: دیجیکالا مگ



