نقد فیلم «پیر پسر»؛ داستان جدال با شر (جشنواره فیلم فجر)
روزگار دوزخی یک خانوادهی باستانی درستترین تیتری بود که میشد برای فیلم «پیر پسر» ساختهی اکتای براهنی زد. عبارتی که ارجاعات متنی و فرامتنی به قصهی فیلم دارد. دومین فیلم اکتای براهنی در یک کلام شوکهکننده بود. فیلمی پنجستاره در سینمای ایران که به لحاظ کارگردانی و پرورش درام، دستاورد محسوب میشود. فیلمی که مطالبه برای اکران عمومی آن چیزی در حد رفع فیلترینگ است برای نجات سینمای ایران که سالهاست فیلمهای اکران آن نه در جشنوارههای معتبر دیگر میدرخشد و نه حتی نظر طبقهی متوسط را جلب میکند. سینمایی که کمدیهای مبتذل نابودش کردهاند. داستان فیلم تلفیقی از شاهنامه و «برادران کارامازوف» است اما بیشتر از داستان «پیر پسر» شیوهی دراماتیزه کردن آن اهمیت دارد.
هشدار: در نقد فیلم «پیر پسر» خطر لو رفتن داستان وجود دارد.
نقد فیلم «پیر پسر» اکتای براهنی
اول از همه باید بگویم که دلیل ندادن پروانه نمایش به فیلم «پیر پسر» و در حقیقت توقیف آن کاملا سلیقهای است و به برداشتهایی برمیگردد که محافظهکارانی که در حوزهی فرهنگ کار میکنند، از فیلمها دارند. اتفاقی که برای «سنتوری» مهرجویی هم افتاد و نکتههای غیرسینمایی به کاراکتر اصلی نسبت دادند و فیلم را توقیف کردند. «سنتوری» در نهایت قاچاق شد و هر خانهای نه یک نسخه که چند نسخه از آن را داشت و فیلم را دیدند. اما فیلم از نمایش روی پردهی بزرگ محروم شد. تهیهکننده دق کرد و مرد و کارگردان تا زمان به قتل رسیدن و مرگش دیگر فیلم خوب نساخت. اتفاقی که امیدوارم برای «پیرپسر»، اکتای براهنی و تهیهکنندهاش نیفتد. مسالهی اصلی برای توقیف فیلم قطعا مشکلات شرعی و عرفی نیست. تصادفی به یکی از این کمدیهای روی پرده یا به نمایش درآمده در همین جشنواره سر بزنید، از شوخیهای جنسی و مدل حرف زدن کاراکترها با هم رویتان نمیشود پرده را نگاه کنید. اصلیترین ماجرا گمانم آن چیزی است که «برادران لیلا» هم بخاطرش توقیف شد. خدشهدار شدن مقام پدر.
برای توقیف یک فیلم دلیل بیمعنایی است. اگر فیلمی ساخته شود که پدری در آن پلید است، معنایش پلید بودن همهی پدران نیست. و اگر فیلمی ساخته شود که پدری در آن مهربان است، صفحهی حوادث روزنامه را باز کنی ممکن است به پدر بابک خرمدین یا پدرهای دیگری برخورد کنی که فرزندانشان را مثله کردهاند! ضمن اینکه ما در ادبیات کلاسیک خودمان رودررویی پدر و پسر زیاد داریم و در ادبیات و اسطورهی غرب هم که مشخصترینشان «اودیپ» سوفوکل است که اصلا عقدهی پدر در روانشناسی از آن نشات میگیرد و در تیتراژ فیلم هم به همهی منابعی که برای نوشتن فیلمنامه مورداستفادهی اکتای براهنی قرار گرفته بود اشاره شد از «رستم و سهراب» شاهنامه که در فیلم هم ارجاع به تابلوی آن مشخص است تا همین «اودیپ» و «برادران کارامازوف» داستایوسکی.
اصل ماجرای «پیرپسر» همین تقابل قدیمی است. غلام باستانی، پدر خانواده، شر مطلق است. مردی که هیچ بویی از نیکی در رفتار و گفتار و کردار نبرده. حسن پورشیرازی در به تصویر کشیدن این شر مطلق غوغا کرده است. بازیاش نه در حد سیمرغ بلورین، که در حد و اندازههای اسکار است. جوری در نقش فرو رفته که از آل پاچینو و بهترین بازیگران متد اکتینگ دیدهایم. حرکاتش حتی جایی که دیالوگ ندارد، جزییات صورت و بخصوص چشمهایش حیرتانگیز است. انگار که شیطان را زنده کرده باشد. نماد پلیدی مطلق که حضورش برای همه مایهی شر است.
از آن طرف دو پسر مجرد خانه مانده دارد، یکی علی که پسر بزرگتر است و نماد خیر و نیکی. معتقد است که باید خشمش را کنترل کند. کتابخوان و روشن که یکی از بهترین بازیهای حامد بهداد است که با همیشهاش فرق دارد. کنترلشده و آرام. پسر کوچکتر رضا با بازی محمد ولیزادگان که پیش از این نمیشناختمش و چقدر عالی است، میان این دو است. میخواهد با شر بجنگد اما دستتنها نمیتواند. تا اینکه با آمدن زنی به خانهشان بالاخره مجبور میشوند رودرروی هم قرار بگیرند. یکی از بهترین حضورهای اخیر لیلا حاتمی در سینما در نقش زنی که زیباست و میداند که زیباست و دوست دارد که این را بشنود.
«پیرپسر» تریلر روانشناختی هیجانانگیز درجه یکی است. ژانری که در سینمای ایران کمتر سراغش رفتهاند و آنهایی هم که رفتهاند چندان موفق از کار درنیامده. انفعال این پسرها، واکنششان نسبت به زنها، رابطه با پدر همه از مباحث پیچیدهی روان است که چقدر خوب دراماتیک شده.
هر جمله و دیالوگ و موقعیت و شخصیتپردازی کاملا فکر شده است. همچنان که پلان به پلان فیلم هم برنامه و هدف دارد. بعد میرسیم به کارگردانی اکتای براهنی که غافلگیرتان میکند. نه فقط در آن پایان نفسگیر خشن که خشونت را به شکلی عریان و صریح تصویر میکند و نه فقط در تصویر درست از پلیدی کامل که حتی در پدید آوردن جو و اتمسفر عاشقانه. آن سکانس بینظیر دستها اگر توجه را جلب میکند چون خیلی درست اجرا شده. پردهدرانه نیست. شبیه سکانسهایی که در بعضی فیلمهای مبتذل اکران میبینیم وقاحت ندارد. اما خیلی گرم است و مخاطب کاملا سنگینی آن لحظه را حس میکند.
چند میزانسن به یادماندنی در فیلم وجود دارد. یکی وقتی سه مرد پشت سه شیشه ایستادهاند و ورود زن به خانه را میبینند. خیلی سینماست. نمونهاش در کل تاریخ سینمای ایران کم است. یا کل تنش زیر پوست فیلم در سکانس شام در خانهی رعنا، که چقدر تمیز حرارت بحث بالا میرود و بخشی از واقعیت آشکار میشود.
همین که در سینمای ایران فیلمی ساخته شده که سه ساعت و ده دقیقه مدت زمانش است اما در لوکیشنهای محدود جوری دکوپاژ شده که تو لحظهای حس نمیکنی چرا این سکانس کشدار است یا اصلا وجودش بیدلیل است و تمام مدت روی صندلی سینما زل زدهای به پرده و تازه هرچقدر به آخر فیلم نزدیکتر میشود آدرنالین خون تماشاگر بالا میرود، یک اتفاق است. فیلم که تمام میشود و در تیتراژ دوربین در آن ویرانکده میگردد و موسیقی آداجیوی ساموئل باربر پخش میشود، تماشاگر با تمام وجود سینما را تجربه کرده. سینما همانطور که ما شناختیم. قصهگو، برانگیزاننده، مبهوتکننده. هر بار تماشای یک فیلم واقعا سینمایی شبیه همان حس ورود قطار به ایستگاه است و ما همان مخاطبان برادران لومیر.
- کارگردانی خیرهکنندهی اکتای براهنی
- بازی فوقالعادهی حسن پورشیرازی، حامد بهداد، لیلا حاتمی و محمد ولیزادگان
- درام جذاب و روایت درست
- تدوین و موسیقی و فیلمبرداری عالی
- ندارد
در سینمای ایران که فقط اواخر دههی ۷۰ و اوایل دههی ۸۰ و قبل از انقلاب چند سال در دههی ۴۰ شاهد جسارتهایی در فرم و محتوا هستیم و بخصوص در سالهای اخیر همهی فیلمها شبیه یکدیگر شدهاند و همهی فیلمسازان هم شبیه جهان مدرن و معاصر امروز از نمایش خیر و شر مطلق پرهیز میکنند و مدتهاست فیلمی ندیدهایم که خون و روح داشته باشد، سرزندگی و خشونت و جسارت فیلم «پیرپسر» میتواند سینما را دوباره زنده کند. اگر محافظهکاری مانع نمایش آن نشود.
| اسامی فیلمها | امتیاز از ۵ |
| صیاد | صفر |
| بازی خونی | صفر |
| سونسوز | 3 |
| داد | 1 |
| رگهای آبی | صفر |
| ترک عمیق | 2 |
| افسانه سپهر | 1 |
| صنم | – |
| آنتیک | صفر |
| رها | 2.5 |
| بچهی مردم | 2 |
| اسفند | 1 |
| آبستن | – |
| لولی | – |
| ژولیت و شاه | 1 |
| شمال از جنوب غربی | 1.5 |
| چشم بادومی | صفر |
| لاکپشت | صفر |
| اشک هور | – |
| دست تنها | – |
| خاتی | 1 |
| زیبا صدایم کن | 3.5 |
| کفایت مذاکرات | 0 |
| پسر دلفینی ۲ | 0 |
| ناتور دشت | 3.5 |
| رکسانا | 1 |
| مرد آرام | 0 |
| موسی کلیمالله | 0.5 |
| بازی را بکش | 1 |
| صددام | 0 |
| تاکسیدرمی | 0 |
| غریزه | 2.5 |
| شوهر ستاره | – |
| زال و رودابه | – |
| پیشمرگ | 0 |
| ماریا | 0.5 |
| پیر پسر | 5 |
| 1968 | 0 |
| فریاد | 0.5 |
| خدای جنگ | – |
| گوزنهای اتوبان | – |
منبع: دیجیکالا مگ

مردم ایران این فیلمها رو دوست ندارن، اما چرا؟ من با هر سکانس یاد تجربههای زیسته خودم میوفتادم. این فیلم برای من فقط یه فیلم نبود بلکه هر صحنه منو پرتاب میکرد به گذشته خودم از زندگی. برای همین دیدنش سخت بود.
یکی گفته بود این فیلما واقعیت کثیف اطراف شماست،اگه خوبیا رو ببینی و با ادمای خوب در رفت و امد باشی، واقعیتت انقدر مبتذل و منزجر کننده نمیشه. اخه شماها از واقعیت چی میدونید؟ اون بچه چشم باز میکنه و واقعیتش یه پدر دیوونهست،پدزی که محض شوخی فندک میگیره روی موهای سرش، واقعیت خوب چیه دیگه؟ واقعیت ساختنی چیه اخه؟ تو وقتی پول نداری مگه میتونی از اون پدر روانی دور بشی؟ عادت کردیم انگار فرار کنیم، فیلم ببینیم برای حال خوب و فرار، رمان بخونیم برای فرار، فرار، فرار،فرار. انقدر از این واقعیت مزخرفی که توش هستیم فرار کردیم که تغییر نمیکنه دیگه، وقتی توی تخیلاتت پرواز میکنی و این سیاهی رو نمیبینی،چجوری قراره به روشنایی واقعی فکر کنی؟ من میفهمم، ما انقدر توی واقعیت زشت زندگی کردیم که دیدنش توی سینما غیرقابل تحمله ، ما به خودمون قبولوندیم که فراموش کنیم، که فراموش کردیم، جامعه به ما قبولونده اون ادم روانی رو هرکار باهات کرد پدر خودت بنامیی اما… اما 🙂 اما افسوس. افسوس. افسوس.
یعنی پدر اینقدر زور داره که ۲تا جوون حریف یه معتاد نمیشوند
ین چه فیلمی بود؟ با روان ادم بازی کرد ؟ بازیگرایی که فقط به دستمزد فکر میکنن و میان تو این فیلمها بازی میکنند .
محیط خانواده ای که پدر رو لات و قاتل و جانی معرفی کرد. فیلم مزخرف بود. اگر روان و روحیه براتون اهمیت نداره برید فیلم رو ببینید…. نویسنده مزخزف و اشغال و…………….
هر چیزیو که فیلم نمیسازن
ما کتاب میخونیم فیلم میبینیم برا رشد فردی
خاکبرسرتون با این فیل
چقدر فیلم قشنگی بود
پایان فیلم میخکوب کامل که چرا آخه
چقدر همه در نقش همشون عالی بودند
چقدر فیلم کاردرستی بود
جدا اسکار باید بدهند به بازیگر پدر
میگفت این خونه تا من زنده ام همینجوری میمونه
نقد منصفانه ای بود تبریک به این نقد خوب
این فیلم گل کرد چون تابوشکنی کرد و بی پرده هرزه گی و فاحشگی گری را به تصویر کشید. به غیر از بازی خوب (نه عالی) پورشیرازی همه بازیگران در سطح پایین نقش آفرینی بودن. بازی تصنعی دو پسر و لیلا حاتمی چیزی نبود که انتظار غافلگیری تماشاگر حریص را برآورده کند. صحنه درگیری پورشیرازی با لیلا حاتمی در خودرو بسیار تصنعی و غیرواقعی بود. حتی درگیری های پدر و دو پسر نیز همان آش و همان کاسه بود. ادای روشنفکری بازی حامد بهداد، بازی برادرش، نماهای نزدیک کشیدن مصرف مواد مخدر و… این فیلم در حد جشنواره های سینمای تجربی سینمای جوان شاید قابل درخشش بود اما اسکار؟!! شوخی بی مزه ایست که این فیلم را در حد اسکار که هیچ در حد جشنواره های سطح پایین بین المللی دانست.
شد.مخصوصا صحنه های خشم پدر و مسرا واقعا آزار دهنده بود..داستان دور از واقعیت بود که مرد زرنگی برای تصاحب یک زن بادچهره معمولی هزار دلار پول نیریخت و از هیچ جنایتی فروگذار نبود واقعی نیست..بلزی پورشیرازی خوب بود ولی فیم آنچنان که تعریف میکردن نبود از طرفی نشان دادن نقاشی سهراب و رستم تناسبی با این پدر و پسرای ناجور نداشت
سلام و درود به دوستان و تماشگران
پیر پسر اگر بخوام دیدگاهم و نظرم رو دراشتراک بزارم خب میشه گفت این فیلم میتونه این ویژگی رو داشته باشه که درس عبرتی باشه برای ما آدمهایی که این فیلم رو تماشا کردیم، اما اما نکته ای که مهمه زاویه دیدگاه ما هستش که این فیلم رو معنا میکنه، دوستانی انتقاد میکنن و مورد پسند نیست براشون طبیعتا سلیقه ها متفاوت هستن و هرکس برمبنای احساس و درک خودش برداشت میکنه ، به نظر بنده در این فیلم نشون میده که یک شخص بدون آگاهی و تسلط به ذهن و غرایزش که اون رو به ویژگی منفی که بود دچار میکنه و باعث میشه در نهایت و نتیجه انسان رو به فاجعه ای که تهش جز تاریکی و بدبختی و حتی فراتر از اینها عاقبتش ختم بشه و برسونه، برداشت و دیدگاه شخصی بنده از فیلم پیر پسر نکته و موضوع اموزندش این هست که درس میده به ما که ویژگی چون به نام ۱.ثبات نداشتن در هوشیاری و ۲.اهل هوس و ۳لذت افراطی چقد میتونه شخصیت انسان و روحش رو به جهنم و دوزخ برسونه و
عالی بود عااالی . بازی فوق العاده بازیگران به ویژه آقای پورشیرازی. بهداد هم خیلی خوب نقششو درآورده و بقیه . اگر فکر این هستین فیلمی ببینید شوخی جنسی و اینستاگرامی داشته باشه و یا آخرش با عروسی تموم بشه نبینید . قطعا یکی از بهترین فیلم های سینمای ایران هست
مغزم داره سوت میکشه از پایان جفنگ این فیلم، والا تو سینمایی که ما بودیم یه بنده خدایی حالش بد شد امبولانس اومد ، فیلم اره(saw) بود بیشتر
حمت کشید ساختن خسته نباشن.اما چرا برای چنین فیلم و ایده مزخرف و غیر قابل باور با آدمهای تخیلی و همگی منفیو عقده ای و کاریکاتور انرژی گذاشتن؟! حیف پول و انرژی
سلام
فیلم مثل کتاب غذای روح هست اینکه یک غذای کثیف با جوسازی جذب مخاطب به خورد آدمها می دهید افتخار نکنید هروقت فیلم تمیز ساختید پر از نکات مثبت اخلاقی و توانستید غذای پاک به خورد مخاطب بدهید و مخاطب جذب کنید افتخار کنید
می گویید حقیقت می سازید مشکل از فکر روح شما و همنشینان شما هست که همه گناهان تجمیع شده در یک فیلم و زشتی ها تنها حقیقت دنیای شما هست وگرنه حقایقی مثل پاکی پاکدامنی راستی درستی اخلاقیات و همه خوبی ها هم وجود دارند چشم بینا می خواهد بیند که ندارید
سینمایی ایران را کثیف و مبتذل کردید
سریال های خانگی را کثیف و مبتذل کردید
چون حقایق در نظر شما فقط بدی ها منفی ها هستند
قبل از ساخت فیلم مشاوره روانشناسی کنید تا روح و فکر جامعه را سمت بدی ها تاریکی ها سوق ندهید
شیطان تا شما را دارد غم ندارد
این فیلم ها این فرهنگ که می سازید نشان از ذهن کثیف و تاریک و دنیای مبتذل شما دارد
این فیلم ها مجوز ساخت از دولت روحانی گرفتند یعنی همین صالحی این هم جواب آن کارگردانی که خواست این فیلم را به دولت رییسی ربط دهد
آشغال ترین فیلم دنیا آقا هر داستان کثیفی رو که فیلم نمیکنند خدا لعنتشون کنه ک همچین چیزایی رو عادی سازی میکنن و فیلم میسازن
کاش یه زهره چشمی از این کارگردان بیسواد میگرفتن اگه نه میره فیلم اون پدر و مادر کثیف و دیوانه ای که بچه هاشونو کشتن میسازه، بابک خرمدین. کارگردان خودش بیمار روحیه.
همین ک پنج دادی معلومه اصصصلا ی طرفه نرفتی ب قاضی
ب معنای واقعی کلمه آشغال
اگر دنبال تشویش ذهن هستید حتما برید ببینید
کی میخواییم یاد بگیریم که هر آشغالی رو نسازیم و نبینیم هر چچقدر فیلم تاریک تر متاسفانه در ایران انگار ما بیشتر قراره خوشمون بیاد
ی سوال واقعا مردم ما الان بیشتر ب مهمان مامان نزدیک ترن یا پیر پسر ؟ من هنوزم مهمان مامان میبینم لذت میبرم چون از وجود و دل مردم ولی این چی؟ آیا دوست دارید بازم ببینیدش یا یکبار کافیه
فیلمی کمتر دیده شده در سینمای ایران. بیش از سه ساعت میخکوب روی صندلی بدون یک دقیقه آننتراکت حتی برای خوردن یک جرعه آب، یعنی با فیلمی خوش ساخت طرفی که همه جزییات آن با دقت چیده شده. تماشای بیش از یک دهه آثار هجو و مطربی در سینما، سلیقه تماشاگر را به شدت تنزل داده و برخی که با امید لحظاتی شاد و مبتذل به سینماآمده بودند را ناامید می کند. بر خلاف نقد برخی تماشاگران، این فیلم اصلا درباره ایران ساخته نشده بود که قصد سیاه نمایی یا خودنمایی در جشنواره خارجی داشته باشد. یک اثر کاملا فاخر بر اساس ادبیات کلاسیک در نرم جهانی که هر کجای دنیا قابل ترجمه و اقتباس است. مثل یک شاه لیر! یک هابیل و قابیل که جغرافیا نمی شناسد. مرحبا به طراحی صحنه، تدوین، موسیقی و بسیاری عناصری که فیلم را در ذهن تو می کارند و هیچ تحسینی شایسته بازیگران این فیلم نیست از غلام و علی و رضا و رعنا تا جوان نوچه غمخوار و حتی سکانس های چند دقیقه ای رضا رویگری و بابک حمیدیان. تمام عناصر برای نمایش بخش تاریک انسان و مبارزه شر با خیر، به بهترین نحو و کامل ترین شکل ارائه شده بود. و چقدر خوشحالم که این اثر را روی پرده سینما دیدم نه در تلویزیون و نمایش خانگی. مطمئنم تا سال ها چنین فیلمی را مجدد نخواهم دید و مطمئنم اگر اکران جشنواره شده بود جوایز بسیاری درو می کرد و شاید هم به همین دلیل اکران نشد! ممنون آقای اکتای براهنی و تشکر برای احترام به وقت و ذهن مخاطب!
فیلم زیبایی بود و بین فیلم های حاضر در سینما واقعا ارزش دیدن داشت و به عنوان مخاطب دیدنش بهم خوش گذشت با این وجود که خب طولانی بود فقط یه موضوع راجب پایان فیلم ( اسپویل داره پیامم نمی دونم اصن نظرات حاوی اسپویل رو تایید می کنن یا نه ولی اگر تایید شد دیگه گفتم بگم که اگه خواستید نخونید که داستان براتون لو نره) اونم اینکه می تونست به نظرم جالب تر باشه فقط به عنوان یک بیننده به نظر اگر در پایان مرگ رضا باز می موند جذابیت فیلم بیشتر میشد چون به هر حال فکر کنم رضا اون شخصیتیه که مورد علاقه اکثر مخاطبانه و مرگش مقوله مهمیه و خب اگر فیلم اونجایی که غلام می مرد به نحوی تموم میشد که ما از مرگ غلام مطمئن می شدیم ولی مرگ رضا نه برای من جالب تر میشد حالا از کلیت ماجرا خبر ندارم
درود! من این فیلم را به پیشنهاد یک فیلم بین خوب رفتمدیدم ( یادم نمیاد برای دیدن فیلم ایرانی سینما رفته باشم اینو رفتم به اعتبار آدمی که پیشنهاد کرده بود)در کل بعنوان یه تلاش برای ساختن یه اثر متفاوت براش و برای عواملش احترام قایلم ولی :
نخست اینکه علی رغم وابستگی شدید قصه به جامعه و جانعه شناسی فیلم بشدت غرق روایتگری صرف داستان شد و انگار در یک فضای ایزوله و بدون ذره ای تاثیر از جامعه بود . دوم اینکه پردازش اولیه شخصیتها بنظرم خیلی ضعیف بود طوری که گاهی وسط فیلم باید فکر میکردی این کارکتر چقدر شخصیتش شر هست چقدر خیر !! سوم اینکه بازی بهداد بجز چند سکانس ( مثلاً سکانس چک زدن به رضا ) خیلی کم شخصیت خجالتی و پیر پسر حساس بودن را نمایش می داد ! بازیهای پور شیرازی و لیلا حاتمی عالی بود و این پسر رضا هم چندین سکانس الی داشت…
صحنه اون مکان هنرمندا که نمی دونم چی بود اصلاً در دنیای دیگری بود بیشتر شبیه پیام بازرگانی بود تا در خدمت فیلم باشه …
خوشحال میشم دوستان منتقد فیلم کمک کنن بدونم چرا این نکات برای من بیننده منفی بوده یا اصلاً من چرا این طور برداشت کردم ! مرسی
یادمه از یک منتقد بزرگ داشتم مطلبی درباره عیار خوب بودن فیلم میخواندم، ایشان میگفتند ببینید تا چند ساعت، چند روز، چقدر بعد از دیدن یک فیلم ذهن شما درگیر آن میشه؟ این یک عیار سنجش فیلم است، بعضی فیلمها آنقدر بد ساخت و بد ترکیب هستند که فیلم را تا نیمه میبینی و سینما را ترک میکنی و حاضر به تماشا تا به انتها نیستی، اما “پیر پسر” مطمئنا ذهنت را برای چند روزی درگیر داستان چندوجهی و پیچیده افراد آن خواهد کرد. یک درام ساخته و پرداخته شده که میخکوب میشوی! یک فضای جدید از سینمای ایران را تجربه کردم، ارتباطات، مکالمهها و اتفاقات فیلم خیلی طبیعی و غمناک به قلب و روح بیننده میشینه! پیر پسر کاری میکنه عصبانی بشی! غمگین بشی! غصه بخوری! درد بکشی و از این درام تکان دهنده لذت ببری، حقیقت ماجرا اصلا فکر نمیکردم ۲۰۰ دقیقه فیلم دیدن در سینما بتوانه برام قابل تحمل باشه، اما با تعجب فراوان مثل یک لحظه کوتاه بود که توصیفش سخته برام، ولی فیلم موفق شد که من با قهرمانانش همذات پنداری کنم و اولین نقد خودم درباره یک فیلم را بنویسم.
باسلام من انتقاد شدیدی دارم به آقای اکتای براهینی واینه که چرا همیشه کارگردانها ونویسنده ها وتهیه کننده ها از اسمهای دیگران برای نقشهای بد توی فیلمهاشون استفاده میکنند چرا نباید اسم خودتون رو روی نقش بد بزارید مثلن فکر میکنید اکتای خیلی قشنگه نه آقا تازه بیشترم به این نقشهای بد میخوره تا غلام یکم جنبه داشته باشید چرا میخواین یه اسم روتو نظر دیگران تا سرحد امکان خراب کنید واسم خودتون رو بالا ببرید لطفن من بعد از نقشهای بد داستان در جامه اسامی خودتون استفاده کنید به همون خدا اینا هم جزوحق الناسه وباید روزی جوابگو باشید به هر جهت مراقب حق الناس باشیدکمی تعقل کمی شعور ومعرفت کمی رعایت حال دیگران داشته باشید برای رسیدن به قله از روی دیگران رد نشید شاید بدجوری سقوط کنید
این عجیب ترین خزعبلی بود که تاحالا شنیدم!! چشم حتما از این به بعد کارگردانا رعایت میکنن که کاراکتر معتادِ مفنگیِ مفلوک فیلمو برای برنخوردن به غلام و اصغر و اکبر، بذارن اکتای و سپنتا و پرهام!! کاملا باور پذیر و عالی ://///
شما چیزی مصرف میکنی؟
اسم سگ دوستم طلا هست چه ظلمی شده به اشرف مخلوقات
حق الناس همین هست که شما به خودت اجازه میدین کسیو قضاوت کنید که چرا غلام
ببخشید شما فیلم دیدی؟
اون استایل به اوکتای میخوره؟ی مرد بالای ۶۰سال با اون ادبیات و ….
با فرمایش شما فهمیدم همه نویسنده ها و کارگردانا جهنمم من و شما بهشتیم😂😂
حیف وقت، عمر، پول و برقی ک واسه این فیلم هزینه میشه
فیلم که شاهکاره. نقد شما هم عالی بود. ممنون از شما.
ما که نقدی ندیدیم،جوری تعریف کرد که خود سازندشم مونده از این همه تعریف و تمجید واجب شد یکبار بره سینما ببینه فیلم خودشه یا اشتباهی رخ داده
من به خاطر نقد شما رفتم دیدم ولی وقتم به اندازه سه ساعت تلف شد. اصلا خوشم نیومد.
جسارتا برای شما هفتادسی، صدام و دینامیت فیلمه؟ سه ساعت کل سینما میخکوب پرده بودن، سه ساعت بعد شما خوشت نیومد؟ واقعا هنر سلیقه ایه ولی اینکه ذهن شما با چی و چطور پرورش یافته هم خیلی مهمه در این کامنت شما، سالها سانسور و اجرای راجیف سینما نتیجش میشه دوری درک و تعقل از زیبایی ها…. شاهکار بود رسما شاهکار، وچقدر زیبا گفت منتقد نسبت فیلم خوب و استگاه قطار…. چقدر خوشحالم که تو سشنبه های مفتکی سینما نرفتم و در سالنی بودم که همه تا انتهای تیتراژ نشستند و لذت بردند…
چند سال بود که نه فقط در مجله سینمایی دیجی کالا، بلکه در فضای نقد فارسی زبان چنین ریویوی جان دار و عالی نخوانده بودم. حالا اگر فیلم را نبینم، خیلی بد می شود. سینمای ایران به لطف سانسورچی هایی که مثل زالو بهش چسبیده اند، چند سال است فیلم خوب ندارد (آخرین بار جشنواره ۱۴۰۰ و شاید یکی دو تا فیلم قابل دیدن هم هم بعد آن). فیلم های جشنواره امسال هم ظاهرا آن قدر بد بوده اند که «پیرپسر» و طرفداران گسترده اش سانسورچی ها را حسابی ترسانده. حتی مخالفان اخلاقی و تیپیکال فیلم هم نوشته اند قدرت فیلم ویران کننده بوده. اگر «قاتل و وحشی» را هم به نمایش درمی آوردند دیگر حیثیتی برای سانسورچی ها می ماند؟ مردم مسخره شان نمی کردند که چطور فیلم های بخش جنبی از فیلم های بخش اصلی و بیشتر فیلم های مجوزگرفته این چند سال سرتر بودند؟ که چه نانی سر سفره تان می بردید؟ امیدوارم آدم های عاقلی در حاکمیت پیدا شوند و بساط سانسورچی ها، که نه طرفدار نظام اند و نه علیه آن – کارمندصفتانی هستند که جمهوری اسلامی را سپر خود کرده اند، را با راهی عقلانی برای همیشه جمع کنند. تماشاگر سینما خودش مسئول وضعیتی است که انتخاب کرده و با روش هایی می شود به اطلاع او رساند که در فلان فیلم با خشونت و برهنگی و مسائل بزرگسالانه طرف است. یا مثل سینمای آمریکا می توان اکران ها را محدود کرد.