نقد فیلم «بازی کثیف»؛ وقتی هیچچیز درست پیش نمیرود
سال ۲۰۱۶ فیلم «مردان خوب» (The Nice Guys) به کارگردانی شین بلک و اجرای رایان گاسلینگ و راسل کرو، زوج اکشن-کمدی فوقالعادهای به ما معرفی کرد که آن موقع هنوز قدرش را نمیدانستیم. این روزها کلی اکشن-کمدی تازه به هر پلتفرم استریمینگ میآید که در آنها به امید ساخت «مردان خوب» دیگری، دوتاییهای نامتعارف را کنار هم جور میکنند تا بختشان بزند و یک ترکیب طلایی مثل رایان گاسلینگ و راسل کرو از آن بیرون بیاید. با اینکه فیلمهایی مثل «نووکائین» (Novocaine) و «آشوبگران» (The Instigators) تا حدودی در این کار موفق بودهاند، اما اغلب این فیلمها، از «بازگشت به مبارزه» (Back in Action) بگیر، تا «اتحاد» (The Union) و «پیکاپ» (The Pickup)، در قدم اول شکست میخورند: یعنی پیدا کردن زوج قهرمان داستان. با بازاری مملو از فیلمهای سریکاریشده، بالاخره وقتش رسیده بود که خود شین بلک آستین بالا بزند و یک اکشن-کمدی ناب دیگر تحویلمان دهد. تازهترین فیلم او، «بازی کثیف» (Dirty Play)، اقتباسی از سری رمانهای جنایی بهنام «پارکر» است که در آن تلاش کرده با دوتایی مارک والبرگ و لکیث استنفیلد چنین کند؛ اما آخرسر یک اکشن-کمدی پرزرق و برق با بازیگرانِ اشتباه و فیلمنامهای شلوغ ساخته که هرچه در اکشن خوب عمل میکند، در کمدی به در بسته میخورد. در نقد فیلم «بازی کثیف» بیشتر به این مشکلات میپردازم.
هشدار! در نقد فیلم «بازی کثیف» خطر لو رفتن داستان وجود دارد
نقد فیلم «بازی کثیف»؛ رستگاری در کار نیست

همانطور که گفتم، «بازی کثیف» اقتباسی از رمانهای جنایی «پارکر» است نوشتهی ریچارد استارک (دانلد وستلیک) که ماجراهای یک مجرم حرفهای به نام پارکر را دنبال میکنند. دوسال پیش اخباری بیرون آمد که آمازون میخواهد براساس «پارکر» فرنچایز سینمایی و تلویزیونی بسازد. همان موقع نام شین بلک بهعنوان کارگردان فیلم به میان آمد و شرکت رابرت داونی جونیور هم پا پیش گذاشت. حتی قرار بود خود داونی جونیور در فیلمها و سریالهای آیندهی «پارکر» برای آمازون بازی کند. حالا در «بازی کثیف» شرکت «تیم داونی» در ساخت فیلم نهایی نقش داشته، اما خود رابرت داونی جونیور نه و نمیدانم شین بلک چه در مارک والبرگ دیده که او را آورده جای RDJ را بگیرد.
اولین بار در «بازی کثیف» در میانهی دزدی از مسابقهی اسبدوانی با پارکر آشنا میشویم. با اینکه موانع زیادی، از جمله اسبها، سر راه او و تیماش قرار میگیرند و حتی یکی از اعضای گروه میمیرد، اما با هوشمندی پارکر، دزدی با موفقیت به سرانجام میرسد. درست لحظهای که انگار همهچیز به خوبی و خوش تمام شده، یکی از دزدان به نام زِن (رزا سالازار) خیانت کرده، همه را میکشد، پارکر را زخمی میکند و پولهای دزدی را برای خودش برمیدارد.

آمازون پرایم «بازی کثیف» را در قالب یک اکشن-کمدیِ دیگر تبلیغ کرد که مارک والبرگ و لکیث استنفیلد زوج کمدی آن را میسازند. اما با انتخاب مارک والبرگ در نقش اصلی، چالهی اول را برای خود کنده است. پارکر در کتابهای استارک شخصیتی سرد و کمحرف دارد که هیچکس گذشته یا حتی نام واقعی او را نمیداند؛ همزمان، جذاب و کاربلد است و تیرش خطا نمیرود. در فیلم «بازی کثیف» مارک والبرگ با اجرای ضعیفش، از پارکر شخصیتی گنگ و گیج ساخته که به لطف جادوی سینما، گاهی اوقات هدشات هم میزند.
در این میان، فیلم حتی به والبرگ اجازه نداده خودی نشان دهد؛ چه رسد به بازیگران فرعی مثل استفیلد. در واقع، «بازی کثیف» اصلا فرصت ندارد به کاراکترهایش بپردازد. فیلمنامهی بهشدت شلوغِ آن، میطلبد که برای پیشبردِ چالهای که شین بلک برای خودش کنده، مدام کاراکترهای تازه به داستان اضافه کند؛ درحالی که قبلیها هنوز روی دستش ماندهاند. از سکانس دزدی اولیه به بعد، داستان مسیری پرپیچ و خم با کلی کاراکتر فرعی در پیش میگیرد که اگر اسم همهاشان تا آخر در ذهنتان بماند، دستمریزاد دارد!

پس از چندتا نامِ زیادی، پارکر رد زِن را میزند؛ اما زِن به او توضیح میدهد که برای نجات مردم کشورش از دیکتاتورهای فاسد، مجبور شده پول را برای خودش بردارد. زِن قبل از نجات کشورش، برای نجات جان خود به پارکر وعدهی پول درشتتری میدهد: گنجهای کشتی دلاپاز (De La Paz) که میلیاردها دلار ارزش خواهد داشت. مشکل اینجاست که رئیس جمهورِ کشور زِن، به یک گروه دزد دستور داده این گنج را برایش بدزدند تا با خیال راحت و بدون اینکه آدمبد ماجرا شود، پولها را بالا بکشد. به سبک معمول داستانهای «پارکر»، میتوانید مطمئن باشید قضیه به همین سادگیها تمام نمیشود. گویا گروهی که قرار است این گنج را بدزدند، گنگسترهای بیرحم نیویورکی به هدایت لوزینی (تونی شلهوب) هستند که اتفاقا با شخص پارکر پدرکشتگی دارند.
پارکرِ والبرگ، مثل کتابها، یک تیم متشکل از حرفهایهایی چون گروفیلد (لکیث استنفیلد)، اد (کیگن مایکل کی)، استن (چای هانسن) و دیگران دور خودش جمع و برای اجرای نقشهاش با نیروهای زِن همکاری میکند. این وسط بدشانسیها جلوی پای پارکر سنگ میاندازند؛ اما او همیشه آماده است تا حتی به قیمت جان دیگران، نقشه را با موفقیت به اتمام برساند؛ البته در «بازی کثیف» همهچیز به توصیف شما از موفقیت بستگی دارد. پس از کلی دنبالبازی، انفجارهای پیدرپی، انحراف قطار از ریل و مرگهای بسیار، به جز چندتا سنگ قیمتی چیز بیشتری برای دزدان باقی نمیماند و آخرسر یک دیکتاتورِ بهتر، حکومت را در کشور زِن برعهده میگیرد.
«بازی کثیف» خلاف معمول اکشن-کمدیهای امروزی از دو ساعت بیشتر است. بهراحتی میبینید که بلک آنقدر محتوا داشته که حتی میتوانسته فیلم را از این هم طولانیتر کند؛ اما او با ارجاع به کتابهای آخر استارک، که اطناب بیشتری دارند، انگار نمیداند کی باید ترمز فیلمنامه را بکشد. این چاله دوم «بازی کثیف» است؛ فیلم برای دادن سرنخ بعدی به قهرمانانش مدام باید کاراکتر تازهای معرفی کند؛ در این میان، کلی آدم میمیرند و سرنخها هم ره به جایی نمیبرند؛ چون آخرش با نابود شدن گنج، تمام تلاشهای پارکر و دیگران بیثمر میماند. انگار که کل دوساعت فیلم ما را بازی داده است.
اکشن فیلم به کمدی آن میچربد

والبرگ و استنفیلد، خلاف آنچه تبلیغات میخواهند به ما القاء کنند، زوج اصلی داستان نیستند؛ بامزه هم نیستند. بهجز یکی دوتا جمله، اساسا هیچ رفت و برگشت کمدی بینشان شکل نمیگیرد. بلک بیشتر بار کمدی را بر دوش بازیگر ناشناختهتر، چای هنسن (بازیگر تیم از سریال استرالیایی «اخبارگو») گذاشته. این درحالی است که «بازی کثیف» پر شده از بازیگرانی که تواناییهای کمدی آنها اثباتشده است؛ مخصوصا استنفیلد و کیگن مایکل کی که حتی نیاز به هدایت فیلمنامه ندارند. اما حتی حضور کمیک آنها هم در فیلم هدر رفته است؛ چون با تمام نقاط داستانی که فیلمنامه باید به حسابشان برسد، کسی وقت جوک گفتن ندارد.
با وجود بازیگران فرعی توانمند، اجرای ضعیف مارک والبرگ حتی بیشتر از همیشه توی ذوق میزند. او هیچوقت بازیگر کمدی خوبی نبوده؛ در یک کلام هیچوقت بازیگر خوبی نبوده؛ اما در «بازی کثیف» حتی مسئولیت سختتری به او محول شده: او باید با شخصیت پارکر، نقش قهرمانی جان ویکگونه را به تصویر بکشد. اما والبرگ آن روی جان ویکیاش را نشانمان نمیدهد؛ بلکه همان والبرگِ نچسبی را به فیلم آورده که همیشه میآورد. دیالوگهای کمتر، حضور او را هم کمرنگ کرده و از پارکر، کاراکتری بیهویت ساخته. در حالی که در منبع اصلی، مرموز بودنِ پارکر اساسا هویت او را میسازد. بلک اما حاضر است حتی به قیمت انداختن جریان فیلم، پارکر را به زیادهگویی وادارد و داستان پسزمینهی بیخاصیتی از بسکتبال بازی کردن او در دوران جوانیاش تعریف کند. تازه آخرسر مجبور شود برای توجیه این داستان، پارکر را در زمین بازی بچهها نشان دهد.

هرچه درام و داستان «بازی کثیف» کمرمق است، اما فیلم بلک برخی از بهترین صحنههای اکشن عناوین استریمینگ امسال را دارد. فیلم با دزدی از مسابقات اسبدوانی آغاز میشود؛ ماشینها بین اسبها ویراژ میدهند و اگر طاقت دیدن آزارشان را ندارید، خودتان را آماده کنید که طولی نمیکشد تا چندتایی اسب را هم کلهپا میکنند. اما گلِ سرسبد صحنههای اکشن «بازی کثیف»، سکانس دزدی از قطارِ در حرکت است که برای تداعی فضای نیویورک، کلی برایش ست دیزاین انجام شده. اما بلک از اینکه تمام آن را ببرد روی هوا ابایی ندارد.
بلک نیویورکِ کریسمسی را در یک دکور پرزرق و برق استرالیایی بازسازی کرده است. بعد از یک تلاش نافرجام و وقتی که فکر میکنید همهچیز اشتباه پیش رفته است، پارکر و همتیمیها معجزه کرده و قطار را از ریل خارج میکنند. بلک با کمک یک موسیقی متن حماسی، سکانسی نفسگیر ساخته است که در آن قطار با کله به میانهی خیابان سقوط میکند و ویرانی زیادی به بار میآورد. پارکر و دوستانش اما بدون توجه به اینکه چنین حادثهای چندنفر تلفات دارد، سریع سراغ گنجینهی خود میروند. اما کاش نمیرفتند و فیلم همانجا با ایدهی موفقیت پارکر تمام میشد؛ چون بعد از تمام دنبالبازیها، آدمکشیها و ویرانیها، باز هم خبری از گنج نیست. متأسفانه، این عاقبت تمام صحنههای اکشن فیلم است که باوجود طراحی خلاقانه و باکیفیت و همراهی یک موسیقی متن خوب، به هیچ و پوچ میانجامند و تأثیرگذاری خود را از دست میدهند.
- کارگردانی صحنههای اکشن
- ست دیزاین به ویژه در پسزمینههای شهر نیویورک
- فیلمنامهی بهشدت شلوغ
- اجرای ضعیف مارک والبرگ
- شخصیتهای فرعی فراموششدنی
- کمدی کمفروغ با وجود حضور بازیگران کمدی برجسته
«بازی کثیف» اولین فیلمی است که شین بلک برای پلتفرمهای استریمینگ ساخته و او شاید نگرانیهای مضاعفی داشته که منجر شده در فیلمنامهاش به کلیشهها تکیه کند و داستان دوتا فیلم را در یکی بگنجاند. با این حال، و با اینکه «بازی کثیف» بهترین فیلم کارنامهی بلک نیست، اما با اختلاف از اکشن-کمدی دیگری چون «چشمه جوانی» (Fountain of Youth) گای ریچی – که در آن هم با گنجهای زیرآبی طرف هستیم – و «اتحاد» با اجرای همین مارک والبرگ دیدنیتر است. اصلا در مقایسه با اوضاع این روزهای ژانر، «بازی کثیف» گردهمایی باتجربهها و کلاس درس فیلمسازی استاندارد به حساب میآید.
حداقل دستاورد بلک در «بازی کثیف» این است که ثابت کرد میتواند با کاراکتر پارکر یک فرنچایز درست و درمان بسازد؛ البته با بازیگری دیگر و فیلمنامهای بهتر. فعلا اگر توقعاتتان را پایین بیاورید و منتظر یک «مردان خوب» دیگر نباشید، «بازی کثیف» دوساعتِ سرگرمکننده برایتان میسازد؛ کافی است بتوانید اجرای مارک والبرگ را تحمل کنید.
شناسنامه فیلم «بازی کثیف» (Play Dirty)
کارگردان: شین بلک
نویسنده: شین بلک، چارلز ماندری، آنتونی باگاروتزی
بازیگران: مارک والبرگ، لکیث استنفیلد، روزا سالازار، کیگن مایکل کی، تونی شلهوب
محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده
امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۵۴٪
خلاصه داستان: پارکر دزدی حرفهای است؛ اما پولهای آخرین دزدی او با خیانت یکی از اعضای تیم، زِن، همه از دست میرود. او رد زِن را میزند تا پولها را پس و از قاتل دوستانش انتقام بگیرد. زِن وعدهی دزدی بزرگتری به پارکر میدهد که در صورت موفقیت، نهتنها چندین برابر پول درشتتری برای او به همراه خواهد داشت، که نتایج بشردوستانهای هم در پی دارد. آیا پارکر میتواند از خیانت زِن عبور کرده و خودش را در دل یکی از خطرناکترین دزدیهای تمام عمرش بیندازد؟
منبع: دیجیکالا مگ

