نقد فیلم «حسابدار ۲»؛ رستگاری در مکزیک!
پس از روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ مشخص بود که هالیوود آشکارا به بسیاری از سیاستهای او اعتراض خواهد کرد و فیلمهای مختلفی با مضمون و محتوایی خلاف سیاستهای اعلام شدهی وی بر پرده نقش خواهند بست. یکی از این سیاستها که خیلی زود مورد هجوم مخالفان او و به ویژه هالیوودنشینان قرار گرفت، سیاستهای ضدمهاجرتش بود. در بسیاری از فیلمهای این روزها میتوان واکنش سینمای آمریکا به این سیاستها را دید؛ از «بروتالیست» که نامزد اسکار بهترین فیلم هم شده بود و در مرکز قابش مهاجری قرار داشت که توسط یک میلیاردر آمریکایی مورد سواستفاده قرار میگیرد تا همین فیلم «حسابدار 2» که آشکارا دربارهی بیپناهی مهاجران و نیازمندی آنها به کمک ساخته شده است. خوشبختانه «حسابدار 2» از جایی به بعد خرجش را از این سیاستها تاحدودی جدا میکند. نقد فیلم «حسابدار 2» (The Accountant 2) را با تکیه بر همین موضوع آغاز میکنیم.
هشدار: در نقد فیلم «حسابدار 2» خطر لو رفتن داستان وجود دارد!
داستان «حسابدار 2» هشت پس از قصهی فیلم اول اتفاق میافتد و عملا بدون تماشای فیلم اول نمیتوان از سر و ته داستان سر درآورد که این خودش نقطه ضعف بزرگی است. قهرمان وسواسی آن فیلم که متوجه شده بود برادری دارد که مانند خود زمدگیاش از دست رفته، دیگر یک جا بند نیست و مدام در حال جا به جا شدن است. اما فیلم با او آغاز نمیشود. ریموند کینگ (با بازی جی کی سیمونز) که در فیلم اول در جهان اخلاقی پیچیدهای کار میکرد و در نقش یکی از مدیران وزارت خزانهداری آمریکا گاهی با ضدقهرمان ماجرا دست به معامله میزد، حال بازنشسته شده و این جا و آن جا دوره افتاده و در حال کمک به مهاجران است. احتمالا اگر مانند نگارنده از تماشای فیلم شعاری این سالها خسته شده باشید، بلافاصله با فیلمی روبه رو خواهید شد که شما را برای ادامهی تماشا به شک میاندازد. اما اگر کمی صبر کنید، ورق کمی بر میگردد و اکشن آغاز میشود.

این کشتار مفصل سکانس افتتاحیه که خبر از ساختار خوب سکانسهای اکشن به مانند فیلم اول مجموعه میدهد، بلافاصله با طنزی مطبوع هم همراه میشود که در فیلم قبلی خبری از آن نبود و پای مضامین دیگری را هم به قصه باز میکند. حال همان ضدقهرمان وسواسی (با بازی بن افلک) را در قاب داریم که گویی دچار بحران میانسالی شده و به دنبال پیدا کردن شریکی برای زندگی میگردد اما اصلا توان برقراری ارتباط ساده و کلامی هم با جنس مخالف ندارد؛ پس یک سایت دوستیابی را حک کرده تا بتواند از این طریق شریکی برای خود پیدا کند اما باز هم موفق نیست و دلسرد میشود.
این کمدی مطبوع در سرتاسر فیلم به ویژه در زمان حضور برادر ضدقهرمان قصه (با بازی جان برنتال) که حال حضور پررنگتری هم در فیلم دارد، ادامه پیدا میکند. او هم مانند برادرش از عدم توانایی در برقراری ارتباط معمولی با دیگران رنج میبرد و برای انجام یک تماس تلفنی ساده مدتها در برابر آینه تمرین میکند اما وقتی پای کشت و کشتار از راه میرسد، به یک حرفهای تمام عیار تبدیل میشود. حال کل کل کردنهای دو برادر و گلههای مداوم هر یک به خاطر عدم حضور دیگری در زندگی خود تبدیل به فرصت سومی برای بیرون کشیدن شوخیهای گاه و بیگاه از دل درام میشود. دو نکته در برخورد با این شوخیها جلب توجه میکند که باید به آنها پرداخت.

نکتهی اول مثبت است؛ وجود این نوع کمدی حال و هوای فیلم را عوض کرده تا با اثری تکراری طرف نباشیم. فیلم اول اثر بسیار تاریک و تلخی بود. فیلم دوم هم با وجود داستاتی که دارد، میتواند به راحتی به فیلمی عبوس تبدیل شود که جایی برای شوخی باقی نمیگذارد؛ خلاصه که میشد با فیلم تیره و تار دیگری روبه رو شد که مانند همان فیلم اول پر از درد و زخم است. اما نزدیک شدن شخصیتها به یکدیگر از این زهر کمی کاسته است. نکته دوم اما عاملی منفی است؛ بیشتر این شوخیها جایی در درام پیدا نمیکنند و بیرون میزنند و گاهی هم بیش از اندازه کلیشهای و لوس به نظر میرسند. حضور دو برادر در یک مکان محلی و زدن و رقصیدن قطعا جذاب است اما پیدا شدن سر و کلهی عدهای اوباش و خط و نشان کشیدن برای آنها و درگیری بعدش که قطعا با پیروزی مطلق این دو برادر همراه خواهد بود، زیادی کلیشهای به نظر میرسد. همین گونه است شوخیهای برادر کوچکتر با وسواسهای برادر بزرگترش که گاهی سکانسی بسیار مهم را به بیراهه میکشاند.
اما مساله این جا است که توجه فیلمساز به سکانسهای اکشن و رابطهی بین شخصیتهای اصلی باعث شده که آن مضمون سیاستزده به پس زمینه منتقل شود و چندان توی ذوق نزند. برای فیلمساز در نهایت بیش از همه شخصیتهایی اصلیاش اهمیت دارند و آنها را در مرکز قابش قرار میدهد و سپس به سراغ قصهای میرود که بسیار پیچیده به نظر میرسد اما توان بسیار بالای شخصیتها و همراهان آنها هر گرهای را باز میکند. اتفاقا اصلیترین نقطه ضعف فیلم «حسابدار 2» هم از همین جا ناشی میشود. در قسمت دوم آن زن همراه ضدقهرمان قصه در «مرکز اعصاب هاربور» که میتوانست اطلاعات مفیدی را کسب کند، حال گروهی از بچههای نوجوان را مدیریت میکند که توانایی بسیاری در هک کردن هر چیزی در کسری از ثانیه دارند. حضور آنها در فیلم آن چنان زیاد است که عملا گاهی به شخصیتهای کلیدی ماجرا تبدیل میشوند و بخش عظیمی از بار عاطفی فیلم را هم به دوش میکشند. اتفاقا رستگاری نهایی ضدقهرمانهای ماجرا و تبدیل شدنشان به قهرمان هم قرار است در همان مکان اتفاق بیفتد.

اما موضوع این جا است که شیوهی به کار گرفتن این توانایی آنها چنان سادهانگارانه است که اصلا گاهی منطقی کاریکاتوری پیدا میکند. این درست که یک فیلم اکشن قرار نیست از منطق جهان پیرامون ما بهره ببرد، اما هر فیلمی باید بتواند جهان خودبسندهی خود را به درستی برپا کند تا پس از آن منطقش را به مخاطب بقبولاند. اما متاسفانه این قسمت از جهان ویژهی فیلم با وجود اهمیت بسیارش به خوبی از کار درنیامده و همین هم باعث شده که عملا بخشی از زمان فیلم هدر برود. در نسخهی اول فیلمساز چندان روی حضور آن زن همراه که در پایان از هویتش پرده برداشته میشد، مانور نمیداد و او را پس سایهها نگه میداشت تا مرموز بماند اما در فیلم دوم این حضور در پیشزمینهی فیلم باعث شده که هم زمان فیلم بیش از حد طولانی شود (چون این قصه ظرفیت دو ساعت را ندارد) و هم آن زمان اضافه مخاطب را با سکانسهای کشدار و بیسر و ته و گاها غیرضروری روبه رو کند.
مهم این که همین نکته میتوانست به پاشنهی آشیل فیلم «حسابدار 2» تبدیل شود و آن را به اثری هدر رفته تبدیل کند. اما آن سوی ماجرا، یعنی حضور جذاب دو برادر که بالاخره در پایان قدم به آن سوی مرز میگذارند، اثر را نجات میدهد. البته باید نکتهی دیگری را هم اضافه کرد؛ «حسابدار 2» یک شخصیت مرموز دارد که متاسفانه با وجود پتانسیلهای بسیارش درست از کار درنیامده؛ زنی که بنا به دلایلی غیرقابل باور از یک قربانی مهاجرت به قاتلی بیرحم تبدیل شده است. حضور او هم چندان قانع کننده نیست. اما همین حضور میتواند نوید وجود قسمتهای بعدی را بدهد و این مجموعه را دست کم به یک سهگانه تبدیل کند که این بار به جای دو ضدقهرمان، سه آدمکش در مرکز قابش دارد.
- رابطهی جذاب بین دو برادر!
- وجود یک کمدی مطبوع در سرتاسر اثر!
- طولنی بودن بیش از حد فیلم!
- وجود پرتعداد شخصیتهای فرعی!
- گرهگشاییهای سردستی!
در ضمن حضور مامور ارشد وزارت خزانهداری آمریکا هم چندان قانعکننده از کار درنیامده است. پر بیراه نیست اگر بازی بازیگر این نقش (سینتیا آدای رابینسون) را هم مانند فیلم اول بدترین بازی «حسابدار 2» بدانیم. خوشبختانه از اواسط فیلم به بعد حضور او مدام کمتر و کمتر میشود اما در همان زمان بازگشت در اختتامیه هم باز فیلم را با خود به پایین میکشد؛ بخشی از این موضوع به بازی بد بازیگرش بازمیگردد و بخشی هم از شخصیتپردازی باسمهای و بیش از حد کلیشهای وی ناشی میشود. در هر صورت آن چه که باعث میشود بتوان «حسابدار 2» را تا پایان ادامه داد و سرگرم شد، حضور دو برادری است که این بار نه به خاطر پول، بلکه به خاطر نجات جان پسری تا آن سوی مرزهای مکزیک میروند و با نوجوانانی روبه رو میشوند که شباهت بسیاری به خود آنها دارند.
شناسنامه فیلم «حسابدار 2» (The Accountant 2)
کارگردان: گوین او کانر
بازیگران: بن افلک، جان برنتال، سینتیا آدای رابینسون و جی کی سیمونز
محصول: 2025، آمریکا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.2 از 10
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 76٪
خلاصه داستان: هشت سال پس ماجراهای فیلم اول، ریموند کینگ مامور ارشد وزارت خزانهداری آمریکا که اینک بازنشسته شده به دیدار زنی میرود که کارش کشتن دیگران است. او عکسی به این زن میدهد و از او میخواهد افراد حاضر در این عکس را پیدا کند و نجاتشان دهد. چرا که آنها مهاجرانی هستند که به کمک نیاز دارند. در همان حال گروهی مسلح این دو را زیر نظر دارند. این افراد به آن زن و ریموند حمله میکنند و ریموند را میکشند اما زن موفق به فرار میشوند. ریموند قبل از مرگش روی دستش مینویسد: «حسابدار را پیدا کن». حال مدینا، دستیار ریموند در فیلم اول، متوجه میشود که ریموند درگیر ماجرایی شده که فقط به دست حسابدار حل میشود. پس به دنبال راهی میگردد که او را پیدا کند. تنها راه برای رسیدن به حسابدار شماره تلفن مرکز اعصاب هاربور است و …
منبع: دیجیکالا مگ
