معرفی کتاب «پیکان سرنوشت ما»؛ خاطرات یکی از بنیانگذران ایرانناسیونال
پیش پای انقلاب ایران در سال 1357 شرکتهای بزرگ خانوادگی با در دست داشتن کسب و کارهای مهم در بخشهای متفاوت اقتصادی، موتور محرکهی اقتصاد بخش خصوصی ایران بودند و کشور را به سمت نوعی سرمایهداری متفاوت با غرب میبردند. تفاوت در این بود که هنوز مالکیت و مدیریت هنوز در اختیار خانواده بود و مالکیت از مدیریت جدا نشده بود. کتاب «پیکان سرنوشت ما» به «ایران ناسیونال» یکی از شرکتهای بزرگ خانوادگی که تحولی عظیم در صنعت کشور ایجاد کرد و در نوسازی ایران نقشی اساسی و انکارناپذیر داشت، میپردازد و گوشههایی از علل شکست توسعهی صنعتی کشور را آشکار میکند.
معرفی کتاب «پیکان سرنوشت ما»
روزنامهها روز 22 اردیبهشت سال 1343 صفحهی اول خود را به تولد اولین خودروی ملی اختصاص داده بودند که تحولی اساسی، مهم و عظیم در اقتصاد ایران بود. احمد و مهدی که در مشهد بزرگ شده بودند از شستوشوی خودرو در گاراژ پدرشان شروع کردند.
آنها از جمله بزرگترین کارآفرینان تاریخ ایران محسوب میشوند که از هیچ یکی از بزرگترین کارخانههای صنعتی خاورمیانه را تاسیس کردند. با گذشت بیش از نیم قرن از خروج اولین خودرو پیکان از خط تولید شرکت ایران ناسیونال مهدی فرزند کوچک احمد خیامی خاطرات پدرش را چگونگی تاسیس این شرکت عظیم گردآوری و منتشر کرده است.
این رویداد مهم است زیرا نکات ناگفته و ثبت نشدهای از روند گسترش و توسعهی ایران را آشکار میکند، ابهامات را برطرف میکند، نادرستی تحریفات و دروغها را نمایان میکند و در مجموع خوراک خوبی به تاریخدانها و پژوهشگران تاریخ نوسازی ایران میدهد.
خاطرات از خردسالی احمد و محمود شروع میشود و به بخشی میرسد که نشاندهندهی پشتکار، ممارست و علاقهی آنها برای خلق چیزی جدید و آرائهی ان به مردم است: تلاش شبانهروزی دو برادر برای کسب مجوز تاسیس کارخانهی خودروسازی و مونتاژ اتوبوس، کامیون و پیکان، اولین خودروی ملی ایران
احمد بعد از روایت پروسهی خرید امتیاز و بومیسازی خودروی AROW و چگونگی انتخاب نام پیکان از افتتاح خط تولید میگوید. اوایل سال 1346 کارخانه آماده بوده تا به دست اعلیحضرت و شهبانو افتتاح شود. روز افتتاح تعدادی از صاحبان صنایع انگلستان، آلماان و اعضای هیات دولت و شخصیتهای برجستهی کشور دعوت شده بودند. کاری که در یک سال و چهار ماه انجام شده بود، به معنای دقیق کلمه عظیم بود. سه ماشین بزرگ و ماشین پرس و تولید نقطه جوش و جوشکاری در طول خط نصب شده بود. نکتهی مهم اینجاست که آمادهسازی کامل خط تولید توسط مهندسان و متخصصان انجام گرفته بود. حتی یک مهندس یا تکنسین انگلیسی حاضر نبود. همهی کارها ار مهندسان و کارگران هموطن کرده بودند. امیرعباس هویدا نخستوزیر، روسای مجلس سنا و شورای ملی، وزیر دربار، وزیر اقتصاد، شهردار تهران، روسای بانکها و نمایندگان صنایع تولیدی کشور حضور داشتند. علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد مراسم را افتتاح کرد و بعد از ارائهی گزارشی از روند نوسازی و صنعتی شدن ایران اعلام کرد روزانه ده دستگاه سواری و هفت دستگاه اتوبوس و وسایل نفلیهی دیگر در کارخانجات ایران ناسیونال تولید میشود.
از جمله موارد غبطهبرانگیزی که همواره در کتاب «پیکان سرنوشت ما» تکرار شده، توجه کردن بنیانگذاران و مدیران کارخانجات ایران ناسیونال به ایجاد امکانات رفاهی برای کارگراان و کارمندان است.
احمد خیامی که خوب میدانست اولین خواسته و هدف کارگران و کارمندان داشتن سرپناه است زمینی در شرق تهران خرید و مجتمعی ساخت که به شانزده دستگاه مشهور شد. اینکار محبوبیت بنیانگذاران و مدیران شرکت را افزایش داد.
احمد و محمود خیامی دربارهی تغذیهی کارگران نظرات خاص و منحصربهفردی داشتند. آنها میدانستند کارگران در خانه غذای مقوی و کامل نمیخورند و کالری و پروتئین کافی دریافت نمیکنند. به این خاطر آنها برای همهی همکاران یک وعده غذای گرم و پرانرژی فراهم کردند.
در سالگرد تولد پیکان، جشنی مفصل و باشکوه در هتل ونک برگزار شد. آهنگی که انوشیروان روحانی آهنگساز مشهور ساخته بود، پخش شد. هرمزی رئیس سازمان تبلیغاتی فاکوپا قرارداد ساخت آهنگ را با انوشیروان روحانی بست. در شب جشن، همهی کارکنان ایرانناسیونال شعر تولدت مبارک را خواندند که به صورت مستقیم از رادیو و تلویزیون ملی ایران پخش شد.
شرکت و کارخانجات ایرانناسیونال در شروع کار با مشکلاتی دستوپنجه نرم میکردند. یکی از عوامل بروز سختیها، تهمتها و دروغهایی بود که بین مردم، مدیران اقتصادی و روسای بانکها پخش میشد. برخی فروشندگان و صاحبان صنایع علیه پیکان تبلیغ میکردند. مردم فکر میکردند موتور پیکان جوش میآورد. چون این مدل جدید بود به گونهای طراحی شده بود که حرارت موتور تا 120 درجهی سانتیگراد بالا میرفت. بالا رفتن حرارت داخل موتور از 90 درجه به 120 درجه دمای سر پیستونها را بالا میبرد. در نتیجه مصرف بنزین کم میشد. مجلهی توفیق کاریکاتوری منتشر کرد که روی سماور خودروی پیکان سماوری گذاشته شده و بخار سماور به آسمان میرود.
احمد و محمود خیامی همراه با مدیر تغمیرگاه راه حلی پیدا کردند و مشکل حل شد.
در بخشی از کتاب « پیکان سرنوشت ما» که به کوشش مهدی خیامی گردآوری و نوشته و توسط نشر نی منتشر شده، میخوانیم:
«رفتار برادران خیامی با کارگران بهنحوی بود که نوعی یکسانسازی منافع بین آنها با کارگران ایجاد شده بود تا کارگران شرکت را از آن خود بدانند. رفتار آنها با کارگران بهنحوی بود که آنها به ایرانناسیونال وفادار بودند چون کسب منافع خود را در حفظ و رشد منافع شرکت میدیدند. این مسئله برای توسعهٔ تولیدات شرکت اساسی بود.»
منبع: دیجیکالا مگ



کتاب بسیار مفید جذابی است به علاقه مندان به خودو و کاآفرینی حتما پیشنهاد می کنم بخوانند و لذت ببرند.