معرفی ژانرهای بازیهای ویدیویی؛ ماجراجویی
بازیهای ویدیویی یکی از محبوبترین و تاثیرگذارترین فرمهای سرگرمی در جهان امروز هستند. این صنعت نه تنها مخاطبان گستردهای از هر سن و سلیقه دارد، بلکه با تنوع گستردهای از ژانرها و سبکها، توانسته است نیازها و علاقهمندیهای متفاوت گیمرها را پاسخ دهد. از ماجراجوییهای پرهیجان در دنیاهای فانتزی تا تجربههای واقعگرایانهای که بازیکنان را در محیطهای واقعی غرق میکند، ژانرهای مختلف بازیها هرکدام ویژگیها و خصوصیات خاص خود را دارند و تجربههای متنوعی را به بازیکنان ارائه میدهند. درک بهتر این ژانرها و تفاوتهای میان آنها، به بازیکنان کمک میکند تا بازیهایی که با سلیقه و علاقهشان همخوانی دارد را بهتر بشناسند و تجربهای لذتبخشتر از بازیها داشته باشند.
بازیهای ماجراجویی از جمله اولین بازیهای ویدیویی بودند که در دهه ۱۹۷۰ با بازی Colossal Cave Adventure آغاز شدند. این بازی در ابتدا تنها با عنوان Adventure شناخته میشد و به همین دلیل نام این ژانر از آن گرفته شده است. با گذشت زمان، جلوههای گرافیکی به این ژانر اضافه شد و رابط کاربری آن نیز تکامل یافت. برخلاف فیلمهای ماجراجویی، بازیهای ماجراجویی به واسطه داستان یا محتوای خود تعریف نمیشوند. بلکه «ماجراجویی» به سبکی خاص گیمپلی اطلاق میشود که در آن اکشن به شکلی که در بازیهای اکشن یا اکشن ماجراجویی حضور داشته وجود ندارد. معمولاً این بازیها از بازیکن میخواهند که با اکتشاف، حل معماهای مختلف از طریق تعامل با افراد یا محیط بازی، بیشتر در قالبی غیر تهاجمی، پیشرفت کند. البته این بدان معنا نیست که داستان در این بازیها کیفیت پایینی دارد.
این ژانر در سال ۱۹۹۳ با انتشار بازی Myst به اوج محبوبیت خود رسید که تا آن زمان پرفروشترین بازی کامپیوتری بود. رابط کاربری ساده، دنیاهای پر از جزئیات و ریتم آرام آن باعث شد این بازی برای عموم قابل دسترس باشد. حس سوررئالیسم هنری آن نیز باعث شد رسانههایی اعلام کنند که صنعت بازیسازی با این اثر به بلوغ رسیده است. در اواخر دهه ۱۹۹۰، این ژانر با کاهش شدید محبوبیت روبرو شد و انتشار بازیهای بزرگ بازار نادر شد و بسیاری اعلام کردند که بازیهای ماجراجویی مردهاند. البته این ژانر با انتشار Grim Fandango در 1998 و بازی The Longest Journey در سال ۱۹۹۹ کمی تجدید حیات یافت. این بازی بر عناصر داستانی قویتر و تعامل بیشتر با شخصیتهای مختلف تأکید داشت.
بازیهای ماجراجویی متنی (Text-based)

A Mind Forever Voyaging
اولین بازیهای ماجراجویی، بازیهای متنی بودند که امروزه به عنوان داستانهای تعاملی نیز شناخته میشوند. بازیهایی مانند سری محبوب Zork در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ به بازیکن اجازه میدادند از طریق صفحهکلید فرمانهایی مانند «طناب را بردار» یا «به غرب برو» وارد کنند، در حالی که کامپیوتر توصیف میکرد چه اتفاقی در حال رخ دادن است. در نتیجه برنامهنویسی بسیاری برای تجزیه ورودیهای متنی بازیکن انجام میشد. تمرکز اصلی این بازیها بر روی خلاقیت، تخیل و مهارتهای تصمیمگیری بازیکن است. معمولاً بازیهای ماجراجویی متنی شامل داستانهای پیچیده، فضاهای مرموز و شخصیتهای عمیقی هستند که بازیکن را به چالشهای فکری دعوت میکنند. این نوع بازیها به دلیل تمرکز بر متن و داستان، نیازی به گرافیک پیشرفته ندارند و بیشتر برای افرادی مناسب است که علاقهمند به خواندن و حل معماهای فکری هستند. بازی A Mind Forever Voyaging یکی از آثار مهم این سبک است.
بازی Mystery House برای Apple II اولین بازی ماجراجویی بود که در دوران اولیه کامپیوترهای خانگی از گرافیک استفاده کرد. بازیهای ماجراجویی همزمان با رایج شدن گرافیک به وجود آمدند. این بازیها ابتدا توضیحات متنی را با تصاویر تکمیل کردند و سپس جایگزین آنها کردند، مثلاً تصویری از محل فعلی بازی را نمایش دادند. بازیهای ماجراجویی گرافیکی اولیه مبتنی بر متن بودند و با گسترش استفاده از ماوسها، ژانر «اشاره و کلیک» در بازیهای ماجراجویی به وجود آمد، جایی که بازیکن دیگر نیازی به تایپ کردن دستورات نداشت. بازیکن میتوانست مثلاً روی یک آیکون دست کلیک کند و سپس روی طناب کلیک کند تا آن را بردارد.
بازیهای ماجراجویی اشاره و کلیک (Point-and-Click)

بازیهای ماجراجویی اشاره و کلیک یکی از محبوبترین زیرشاخههای بازیهای ماجراجویی هستند که بر حل معماها و داستانسرایی تمرکز دارند. در این نوع بازیها، بازیکن با استفاده از نشانگر ماوس با کلیک روی اشیا یا شخصیتها به تعامل با آنها میپردازد. مکانیزم بازی به گونهای است که بازیکن با جمعآوری آیتمها، گفتوگو با شخصیتهای مختلف و حل معماها، مسیر داستان را پیش میبرد. از جمله ویژگیهای برجسته این سبک، تمرکز بیشتر بر داستانپردازی و حل معماهای هوشمندانه به جای اکشن و مبارزه است. بازیهای معروفی مانند Monkey Island و Broken Sword نمونههای کلاسیک این سبک هستند که تجربهای عمیق و معمایی را برای بازیکنان فراهم میکنند.
رمان تعاملی (Visual Novel)

!Doki Doki Literature Club
رمان تعاملی، ویژوال ناول، رمان تصویری یا هرگونه که آن را نام میبرید، نوعی بازی تعاملی هستند که بیشتر بر روایت داستان تمرکز دارند تا گیمپلی پیچیده. در این بازیها، بازیکن در داستانی غنی و پرجزئیات غرق میشود و از طریق انتخابهای مختلف مسیر داستان را تحت تأثیر قرار میدهد. گرافیک این بازیها اغلب به صورت دوبعدی و سبک انیمه یا کمیک است و شخصیتها با تصاویر ثابت یا نیمه متحرک به تصویر کشیده میشوند. بازیکن با خواندن دیالوگها و توضیحات، داستان را دنبال میکند و در برخی مواقع تصمیماتی میگیرد که میتواند منجر به نتایج و پایانهای متفاوتی شود. این بازیها برای کسانی که به داستانگویی عمیق و تأثیرگذار علاقه دارند، جذابیت خاصی دارند. از بازیهای محبوب این سبک میتوان به Doki Doki Literature Club و School Days اشاره کرد.
درام تعاملی (Interactive Drama)

Until Dawn
بازیهای سبک درام تعاملی نیز مانند دیگر آثار ماجراجویی بیشتر بر روی روایت داستان و انتخابهای بازیکن تمرکز دارند. این بازیها اغلب تجربهای سینمایی و احساسی ارائه میدهند و بازیکنان با انتخابهای خود مسیر داستان را تغییر میدهند. گیمپلی این بازیها معمولاً شامل تعامل با شخصیتهای مختلف و انتخابات حساس در کنار صحنههای QTE است. این ژانر با اختراع دیسکهای لیزری به وجود آمد. یک درام تعاملی شامل سکانسهای انیمیشنی متحرک کامل یا صحنههای لایو اکشن از پیش فیلمبرداری شده است که در آن بازیکن کنترل برخی از حرکات شخصیت اصلی را بر عهده دارد. به عنوان مثال، زمانی که شخصیت در خطر است، بازیکن تصمیم میگیرد که او فرار یا سعی به مقابله کند. در این بازیها، تنها فعالیتی که بازیکن دارد، انتخاب یا حدس حرکتی است که طراحان برای او در نظر گرفتهاند. از جمله آثار این سبک میتوان به بازیهای استودیوی تلتیلز گیمز نظیر واکینگ دد و Wolf Among Us و آثار دیوید کیج از Heavy Rain گرفته تا Detroit: Become Human اشاره کرد. نیز در این دسته قرار میگیرند.
بازیهای فول موشن ویدیو (FMV) با استفاده از فیلمهای واقعی و تعامل بازیکن با داستان، به نوعی زیرمجموعهای از بازیهای ماجراجویی درام تعاملی محسوب میشوند. از جمله این بازیها میتوان به The Beast Within: A Gabriel Knight Mystery ،Her Story ،The Bunker ،Phantasmagoria و حتی The 7th Guest اشاره کرد. البته امروزه فیلمهای تعاملی نیز فراگیر شدهاند که با اینکه در گذشته وجود داشتهاند اما با انتشار Black Mirror: Bandersnatch در سال 2018 دوباره در مرکز توجه قرار گرفتند. از دیگر نمونههای این سبک A Heist With Markiplier است. البته نسبت به دیگر سبکهای ماجراجویی، شاید بتوان گفت که فیلمهای تعاملی بهتر است در دستهبندی فیلم قرار گیرند تا یک بازی!




