گزارش ویژهی تایم: انرژی بینهایت، برای همیشه، برای همه (بخش اول)
در یکی از پارکهای فناوری «اورنج کانتی» (Orange County) ایالت کالیفرنیا، ساختمان بزرگ و سفید رنگی خود نمایی میکند. در این ساختمان، یک ماشین جادویی قرار دارد که بر خلاف ماهیت شگفتانگیزش، ظاهری چنان معمولی دارد که حتی راهنمای من نیز آن را گم میکند. برای یافتن آن، باید به دنبال چند نشانه باشیم؛ نشانههایی مثل یک برج پر از نیتروژن مایع و سازهای آلونک مانند که درون آن «چرخهای لنگرهایی» (Flywheel) برای ذخیرهی انرژی جای گرفته است. این ماشین به اندازهی یک خانهی کوچک است؛ با این حال وقتی روشن میشود، چنان مصرف انرژی زیادی دارد که میتواند منجر به قطعی برق در کل منطقهی اورنج کانتی شود. به همین دلیل ژنراتوری به صورت جداگانه برای آن ساخته شده است. جالب اینجاست که به دلیل خاصیت مغناطیسی خیلی زیاد آهن و جلوگیری از بوجود آمدن مشکل، همهی میلگردهای آهنی «پی» این ساختمان، با میلگردهایی از جنس فولاد ضد زنگ تعویض شدهاند. این ماشین چیزی نیست جز، یک مدل آزمایشی از رآکتور همجوشی هستهای است.
استارتاپهای کوچک، موتور محرک پژوهشها در زمینهی همجوشی هستهای
شرکتی کوچک به نام «تری آلفا انرژی» (Tri Alpha energy) این رآکتور را ساخته و وقتی به طور کامل عملیاتی بشود، دنیا را کاملا متحول میکند. اتفاقا عملیاتی شدن آن شاید خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنید، انجام بشود. رآکتور شرکت تریآلفا، تنها رآکتور همجوشی هستهای جهان نیست. دهها دستگاه از آنها در سراسر جهان وجود دارد که در مراحل مختلف تکمیل شدن هستند. بیشتر آنها را دانشگاهها، شرکتهای بزرگ و دولتها میسازند. بزرگترین آنها، «رآکتور گرماهستهای آزمایشی بینالمللی» (ITER) است که کنسرسیومی بینالمللی آن را در جنوب فرانسه میسازد. این پروژه ۲۰ میلیارد دلار هزینه دارد و امید است که در سال ۲۰۲۷ به اتمام برسد. به طور کلی پژوهشها در زمینهی همجوشی هستهای، هزینهبر و زمانبر هستند و نیروی انسانی زیادی را درگیر میکنند.

پروژهی ITER حدود ۲۰ میلیارد دلار هزینه دارد و امید است که در سال ۲۰۲۷ به اتمام برسد
در یک دههی گذشته، مرزهای جدیدی در زمینهی پژوهش همجوشی هستهای گشوده شده است. همان موجی که موتور محرک استارتآپها و نوآوریهای دنیای امروز ما شد، پژوهشهای همجوشی را نیز فرا گرفته است. اکنون بسیاری از شرکتهای گمنام بر روی آن کار میکنند و به پیشرفتهای سریعی میرسند؛ پیشرفتهایی که فقط از دست شرکتهای خصوصی اینچنینی بر میآید. جالب است که شرکت «تری آلفا» تا همین چند ماه پیش حتی وبسایت هم نداشت. بودجهی آنها از کمک هزینههای دولتی پر دردسر تامین نمیشود، بلکه از آن سرمایهگذاران خصوصی میآید که علاقهی فراوانی به ریسک کردن در زمینههایی اینچنین هیجان انگیز دارند. بسیاری از مردم حتی نام این شرکتهای خصوصی را نشنیدهاند، شرکتهایی مثل «جنرال فیوژن» (General Fusion) در کانادا و «هلیون انرژی» (Helion Energy) در آمریکا از آن جمله هستند. ولی احتمالا دربارهی سرمایهگذاران آنها شنیدهاید؛ مثل «بزوس اکسپدیشنز» (Bezos Expeditions) متعلق به مدیرعامل آمازون، «میتریل کپیتال منجمنت» (Mithril Capital Management) متعلق به «پیتر تیل» (Peter Thiel) از بنیانگذاران «پیپال» (PayPal) و «ولکان» (Vulcan) متعلق به «پال آلن» (Paul Allen) از بنیانگذاران مایکروسافت.

شرکت بزوس اکسپدیشنز متعلق به جف بزوس مدیرعامل آمازون، روی پژوهشهای مرتبط با فناوری همجوشی هستهای سرمایهگذاری میکند
آرزو و هدف نهایی این شرکتها، چیزهای کوچکی مثل اینکه گوگل آنها را بخرد نیست. آنها میخواهند به یک منبع انرژی فوقالعاده پاک و ارزانقیمت دست یابند که تبدیل به دستاوردی تاریخی برای نوع بشر شود. استفاده از انرژی همجوشی هستهای به معنی پایان دادن به مصرف سوختهای فسیلی است و میتواند نوشدارویی برای درمان تغییرات اقلیمی دستساز بشر باشد. این منبع انرژی میتواند کرهی زمین را نجات دهد و این هدف نهایی کسانی است که روی آن کار میکنند.
«مایکل بیندرباور» (Michael Binderbauer) یکی از بنیانگذاران و مدیر ارشد بخش فناوری شرکت تریآلفا است. او که ۴۶ ساله است، مدرک دکترای خود را از دانشگاه کالیفرنیا در ایروین گرفته و شخصیتی پرجذبه دارد. بیندرباور اعتماد بنفس زیادی دارد، در استدلالهایش کاملا منطقی است و میتواند ساعتها برای شما دربارهی فیزیک پلاسما صحبت کند. احتمالا اینها همان ویژگیهای شخصیتی است که صنعت همجوشی هستهای به آن احتیاج دارد.

استفاده از نیروگاههای همجوشی هستهای به معنی پایان دادن به استفاده از سوختهای آلایندهی فسیلی است
طبق اطلاعات منبعی موثق، تریآلفا موفقترین شرکت خصوصی در جذب سرمایه برای تحقیق در زمینهی همجوشی هستهای است و تا به حال توانسته صدها میلیون دلار جذب کند. هرچند که این مبلغ زیادی است، ولی نسبت به پروژههای عظیمی که دولت آنها را تامین مالی میکند، ناچیز مینماید. تحقیق دربارهی امکان استحصال انرژی از فرایند همجوشی هستهای، اصلا چیز جدیدی نیست. نظریهپردازیهای اولیهی آن به دههی ۱۹۲۰ باز میگردد و نخستین تلاشها برای ساخت نیروگاه همجوشی هستهای در دههی ۱۹۴۰ صورت گرفت. نیمقرن پیش هم تصور میشد که همجوشی میتواند جهان را نجات دهد. بیندرباور میگوید: «همهی ما از اینکه بشنویم آیندهی انرژی جهان در قلب رآکتورهای همجوشی هستهای است، هیجانزده میشویم. بنابراین وقتی کسی دربارهی آن صحبت میکند، شور و شوق فراوانی دربارهاش ایجاد میشود که به نظر من خطرناک است.» (این یکی از دلایلی است که دانشمندان همجوشی هستهای دوست ندارند دربارهی آن با روزنامهنگاران صحبت کنند.)
همجوشی هستهای دقیقا چیست؟
بسیاری اوقات، مردم فکر میکنند همجوشی هستهای شبیه به شکافت هستهای است و این دو تفاوت کمی با یکدیگر دارند. شکافت هستهای همان چیزی است که هم اکنون در نیروگاههای هستهای مرسوم، از آن استفاده میکنیم. ولی همجوشی هستهای پدیدهای کاملا متفاوت است. شکافت هستهای به معنی تبدیل اتمهای بزرگی مثل اورانیوم ۲۳۵ به اتمهای کوچکتر است. این واکنش انرژی زیادی آزاد میکند، ولی نقاط ضعف بسیاری هم دارد. اورانیوم عنصری نادر و پایانپذیر است و در ضمن نیروگاههای هستهای، گرانقیمت و خطرناک هستند. فجایعی مثل نیروگاه چرنوبیل و فوکوشیما به ما نشان دادهاند که نباید به نیروگاههای هستهای اطمینان کنیم.
همجوشی هستهای، واکنشی کاملا برعکس شکافت هستهای است. به جای شکافتن اتمهای بزرگ به اتمهای کوچک، اتمهای کوچک به یکدیگر جوش داده میشوند تا اتمهای بزرگ بوجود آیند. این واکنش انرژی خیلی زیادی آزاد میکند، چرا که طبق نظریهی نسبیت خاص انشتین، قسمتی از مادهی این واکنش به انرژی تبدیل میشود. واقعیت این است که خارج از نیروگاههای همجوشی و در طبیعت، ما هر روز اثر این واکنش را احساس میکنیم. همجوشی هستهای همان چیزی است که در مرکز خورشید رخ میدهد. خورشید یک رآکتور عظیم همجوشی هستهای است؛ این ستاره هیدروژن را به عناصر سنگین تبدیل میکند و نور و گرمای حاصل از واکنش را برای ما که روی زمین هستیم، ارسال میکند.

همجوشی و شکافت هستهای، فرایندهایی عکس یکدیگر هستند
همجوشی هستهای یک منبع انرژی عالی و بینقص است. یک نیروگاه همجوشی میتواند به اندازهی سه تا چهار برابر نیروگاه شکافت هستهای مشابه، تولید برق کند. این انرژی اصلا آلاینده نیست و جالب اینکه مادهی خام خوراک رآکتورهای همجوشی هستهای عناصر وافری چون هیدروژن هستند؛ هیدروژن فراوانترین عنصر جهان ماست. این نیروگاهها تقریبا هیچ پسماند رادیواکتیوی از خود باقی نمیگذارند و بنابراین آلایندگی آنها صفر است. پسماند هیدروژن، یکی دیگر از عناصر فراوان دنیا یعنی هلیوم است. اگر در نیروگاههای همجوشی هستهای مشکلی ایجاد شود، انفجار و فاجعههای پس از آن بوجود نمیآید، آنها فقط از کار میافتند.
«دانیل کلری» (Daniel Clery) نیروگاههای همجوشی هستهای را با نیروگاههای سوخت فسیلی مرسوم مقایسه میکند: «یک نیروگاه یک گیگاواتی زغالی در هر روز به ۱۰ هزار تن زغالسنگ احتیاج دارد. در عوض، مقدار لیتیومی که در باتری یک لپتاپ معمولی وجود دارد و مقدار «دوتریومی» که در ۴۵ لیتر آب موجود است، میتواند از طریق فرایند همجوشی آنقدر انرژی تولید کند که برای مصرف ۳۰ سال کل بریتانیا کافی باشد.» طنز تلخ دربارهی همجوشی هستهای است که همیشه گفتهایم فناوری استحصال اقتصادی و گستردهی آن، تا ۳۰ سال دیگر محقق میشود و دهههاست آن را تکرار میکنیم.
چیزی که باعث میشود رسیدن به فناوری همجوشی مشکل باشد، عدم علاقهی هستهی اتمها به جوش خوردن با یکدیگر است. هستهی اتم هیدروژن دارای یک پروتون است و بنابراین بار الکتریکی مثبت دارد. وقتی میخواهید یک هستهی اتم هیدروژن دیگر را به آن جوش بدهید، به دلیل اینکه هر دو دارای بار مثبت هستند، در برابر جوش خوردن مقاومت میکنند. تنها راه این است که به زور این کار را انجام دهید و آنقدر دمای اتمها را بالا ببرید که به پلاسما تبدیل شوند. اگر پلاسمایی خیلی داغ داشته باشید، بعضی از هستهها چنان محکم به یکدیگر برخورد میکنند که به یکدیگر جوش میخورند.

خورشید یک رآکتور همجوشی هستهای عظیم است
برای انجام این فرایند، به دما و فشار خیلی زیادی احتیاج است. مشکل اینجاست که ما بر روی زمین باید شرایط قسمت مرکزی خورشید را بازسازی کنیم. خورشیدی که جرماش ۳۳۰ هزار برابر زمین است و دمای مرکز آن به ۱۷ میلیون درجهی سانتیگراد میرسد. نکتهی بد اینجاست که چون بر روی زمین به اندازهی خورشید سوخت هیدروژن در اختیار نداریم، باید دما را به ۱۰۰ میلیون درجهی سانتیگراد برسانیم. مشکل دوم این است که ماده در شکل پلاسما رفتارهای عجیبی از خود نشان میدهد. پلاسما شکل چهارم ماده است و نه مایع است، نه جامد و نه گاز. وقتی پلاسما را در دما و فشار خیلی زیاد قرار میدهید، به شدت ناپایدار میشود. برای کنترل شرایط ناپایدار آن نیز از تجهیزات معمولی نمیتوان استفاده کرد چرا که در دمای ۱۰۰ میلیون درجه، هر مادهی جامدی را نه مذاب، بلکه بخار میکند! به نوعی ما باید بر روی زمین یک ستاره بسازیم. آنقدر این کار چالشبرانگیز است که بشر برای رسیدن به آن، یکی از پیچیده و بزرگترین فناوریهای تاریخ را درست کرده است.
منبع: هفتهنامهی تایم؛ نسخهی دوم نوامبر ۲۰۱۵
جامعه امروز ما به افرادی دانشمندی مثل آقا مهدی مومن زاده احتیاج دارد
شما مایه افتخار ما هستید
از زحمات شما متشکریم
عالی بود
سلام
ما در دریای انرژی زندگی می کنیم ولی از بدترین روش ها برای دریافت اون استفاده میکینم!
راستی کسی در مورد دریافت انرژی از خلا اطلاعاتی داره؟
طبق گفته مقاله : نیروگاههای هستهای، گرانقیمت و خطرناک هستند. فجایعی مثل نیروگاه چرنوبیل و فوکوشیما به ما نشان دادهاند که نباید به نیروگاههای هستهای اطمینان کنیم…..
خب اگر واقعا اینطوریه پس چرا ما اینهمه داریم لج و لج بازی میکنیم برای داشتن نیروگاه هسته ای؟؟؟!!!
سوال خوبی هست. ایران در اداره مسایل پیش پا افتاده ای چون پرداخت یارانه یا سبد حمایتی مشکل دارد. چگونه کشور های همسایه باور کنند که ما می توانیم یک نیروگاه هسته ای را بدون وقوع فاجعه اداره کنیم.
چرا دشمن میخواد ما نداشته باشیم و با وجود این فجایع بهقول شما ژاپن صد در صد برقش رو از هسته ای تامین میکنه؟
عالی بود راستی اگر کسی مایل به سرمایه گذاری در این پروژه باشه باید چیکار کنه؟
عالیست ای کاش به ترجمه ی مفاله های مجله نشنال جغرافی هم بپردازید.متشکر
موافقم لایک
سلام آقا مهدی عزیز. خیلی خوشحال شدم مقاله شما رو دیدم. اهواز تو یه دوره زبان همکلاس بودیم! یادمه از همون موقع به نجوم علاقه زیادی داشتی. ایشالا موفق باشی.
عالی منتظر ادامشم
عااالی بود
عالی بود منتظر ادامه مطلب هستیم
این یکی از بهترین مقالات این چند هفته بود و موارد زیادی رو در بر داشت.
بسیار در مورد همجوشی هسته ای شنیده بودم و کلیت موضوع رو میدونستم، اما هر بار که می خواستم تو سایتهای علمی در موردش مطلب بخونم به شدت پر حاشیه و همراه با توضیحات فیزیکی پیچیده بود. این مقاله خیلی رک و صریح و بی حاشیه شروع شد و در همین قسمت اول بسیار انگیزه برای خوندن و ادامش ایجاد کرد و واقعا از آقای مومن زاده بابت این کار علمی و ارزنده تشکر می کنم. مقاله شامل پیشینه، خبر در مورد فعالیت های اخیر، تعریف موضوع و در نهایت مشکلات پیش رو بود که همه چیز مرتب و مختصر و مفید شروع شده و بسیار علاقه مندم ادامه این مطلب رو پی بگیرم. ممنون
(۳ پیشنهاد: ۱- ایجاد قسمتی جدا از نظرات برای اطلاع رسانی به نویسنده در خصوص اشکالات تایپی یا موردی که دیگه بین نظرات مطرح نشه ۲-امکان لاگین کردن با اکانتمون و انتخاب کردن برخی مقالاتی که برامون جذابن در لیست مورد علاقمون طوری که بعدا به راحتی بتونیم بشون مراجعه و استفاده کنیم. متاسفانه add کردن صفحات مختلف مقاله از یک سایت در favorite بروزرهای وب یا pdf کردنشون چندان جالب و موثر نیست و گاهی پیدا کردن مقالات قدیمی تر در سایت زمانبر میشه ۳-امکان انتخاب بعضی مقالات سریالی یا ادامه دار که مورد علاقمون هستن برای اطلاع رسانی که زود با خبر بشیم و از دست ندیمش)
با تشکر – منتظر ادامه مطلب هستیم.
سلام
ممنونم از شما آقای شریفزاده. پیشنهادات شما کاملا بجا است. سایت هنوز جوان است و امیدواریم که به مرور زمان امکانات مختلف به آن اضافه شود.
با تشکر از نظرات همیشه مفید و موثر شما
به نظر بنده با ابداع روش های جدید جهت استحصال حداکثری و افزایش راندمان انرژی نور خورشید نیازی به این فناوری پیچیده نخواهد بود
۱-توجه شما را به این قسمت جلب می کنم: «یک نیروگاه یک گیگاواتی زغالی در هر روز به ۱۰ هزار تن زغالسنگ احتیاج دارد. در عوض، مقدار لیتیومی که در باتری یک لپتاپ معمولی وجود دارد و مقدار «دوتریومی» که در ۴۵ لیتر آب موجود است، میتواند از طریق فرایند همجوشی آنقدر انرژی تولید کند که برای مصرف ۳۰ سال کل بریتانیا کافی باشد.»
2-تفاوت دانشمندان با ما دقیقا در همین است. ما صرفا می گوییم چه چیزی دم دست و راحت است! ولی آنها به دنبال دستیابی به دانش در محال ترین حلت های ممکن. برای همین ما اینجاییم ولی فضاپیمای ساخته آنها (وویجر ۲۰ میلیارد کیلومتر آنسوتر!). تا به حال برنامه “جا به جا یی های بزرگ” را دیده اید؟ مستندی است که در قسمتی از آن نشان داده میشود که یک خانه بسیار بزرگ یا مجموعه کل سازه های یک منطقه توسط ماشین آلاتی به جای دیگر منتقل می گردد! جالب است که بدانیم در بیشتر این موارد هزینه خراب کردن و از نو ساختن آن خانه ها در جای دیگر ارزان تر و ساده تر از انتقال آن است! پس چرا ؟ چون در ذهن آن افراد تولید دانش و توانایی انجام این عمل مهم است و همین دانش بعدا در جای دیگری مثل جابه جایی یک سفینه چند صد تنی و امثال آن به کار می آید!
3-طبق گفته سایت “https://www.iter.org/sci/plasmaheating” که اصل این پروژه را به عهده دارد، آنها قصد دارند پلاسما را با تکنیکهایی نه تا ۱۰۰ بلکه تا ۱۵۰ میلیون درجه سلسیوس داغ کنند!!! حتی فکر آن برای ما محال است و می گوییم غیر ممکن است! این دما بارها از دمای مرکز خورشید بالاتر است! مگر می شود!؟. اصلا تولید انرژی را فراموش کنیم. دستیابی بشر به چنین قدرتی و تولید ابزاری که چنین دمایی را تحمل و تحت کنترل درآورد خود به تنهایی ارزش این همه هزینه را دارد! چه بسا چندین قرن دیگر از همین مواد و تجهیزات برای ساخت سفینه ها یا فضاپیماهایی که حتی بتوانند به ستارگان بدون بخار شدن نزدیک تر شوند یا با سرعنی نزدیک به نور حرکت کنند و بتوانند به دوردستهای کهکشان برسندو هزاران ایده دیگر استفاده شود!
برای همین است که آنها(عده معدودی از انسانها) از هم اکنون در فکر سکونت انسان در سیاره های دیگر، به فکر چگونگی امکان رسیدن به کهکشان های دیگر، به فکر چگونگی تشکیل جهان و غیره غیره هستند و اکثریت ما یا با تعجب نگاه می کنیم! یا با سرخوشی می خندیم و این هزینه ها و کارها را حماقت می بینیم!
به طبع آن انسانها و آن اندیشه ها متفاوت هستند…
با تشکر
“ما یا با تعجب نگاه می کنیم! یا با سرخوشی می خندیم و این هزینه ها و کارها را حماقت می بینیم!”
کامنتتون به زیبایی حرف ذهن و دل بنده رو بیان کرد که میدونم حرف بسیاری از عزیزان دیگه هم هست.
چه زیبا بیان کردید.
بله کاملا درسته و جای افسوس هست. متاسفانه مردمی شدیم راحت طلب و ساده لوح که خیلی راحت از کنار خیلی مسایل عبور میکنیم…
خیلی عالی و جالب بود
اما مثل بقیه فناوری ها
خیلی آروم شروع میکنند
و کم کم میرسیم به استفاده در پروژه های نظامی…
دقیقا
بمبهای هستهای هیدروژنی مدتهاست که اختراع شده اند.در این نوع بمبها ابتدا شرایط لازم برای انجام فرایند همجوشی از طریق شکافت هستهای ایجاد شده و سپس همجوشی هیدروژن رخ میدهد که قوی ترین نوع بمب هسته ای است. به عبارت ساده در این بمبها دو انفجار هستهای زخ می دهد. انفجار اول همانند سایر بمبهای اتمی است، ولی انرژی و گرمای ایجاد شده به مصرف بالا بردن دما و فشار هیدروژن و آغاز انفجار اصلی در اثر همجوشی است. بنابراین برخلاف تصور شما این روش سالهاست که کاربرد عملی نظامی دارد.
مشکل اصلی در این روش، کنترل انرژی تولید شده در اثر واکنشهای هستهای همزمان با حفظ شرایط دما و فشار وحشتناک پلاسمای هیدروژن است. ایجاد انفجار به روش همجوشی ساده و عملی، اما تولید مداوم انرژی به این روش با شرایط پایدار بسیار بسیار مشکل است.
معرکهست! لطفا زودتر بقیهی بخشهاش رو هم آماده کنید! 🙂