پرواز خاطرهها (River Raid 1982)
احتمال اینکه در دوران کودکی یا نوجوانیتان بازی River Raid را تجربه کرده باشید، خیلی زیاد است. این بازی و کنسول آتاری 2600 به عنوان یکی از سرگرمیهای قدیمی خانوادهها، کودکان و نوجوانان دههی شصت به شمار میرود.
حالا که این همه کنسول بازی جدید با بازیهای سهبعدی هیجانانگیز راهی بازار شدهاند، بازی River Raid در خاطرهها باقی مانده است. محال است که حرف از بازی به میان بیاید و کسی نام این عنوان را بهزبان نیاورد. فقط کافی است صدای این بازی را بشنوید تا یاد دوران خوش کودکیتان بیافتید. برای بسیاری از افرادی که در اطراف ما حضور دارند، بازیهای ویدیویی با این عنوان معنا پیدا میکنند. حتی بسیاری از ما، دستههای آتاری خودمان را با تجربهی این بازی خراب کردهایم.

قبل از اینکه بازیهای سبک «دونده» از نوع «بیانتها» مثل Temple Run و Subway Surfers مورد توجه عموم مردم قرار بگیرند، کنسول آتاری با بازی River Raid بازیکنندهها را با ساعتها اکشن مواجه میکرد. این بازی به پایان نمیرسید و بازیکنندهها به دفعات زیاد میتوانستند آن را بازی کنند.

کافی بود کارتریج این بازی را در آتاری خودتان قرار دهید تا هواپیمای سفید رنگی را بر فراز رودخانهای آبی مشاهده کنید. روند بازی اصلا پیچیده نبود. باید هواپیما را کنترل میکردید تا به موانع موجود در بازی برخورد نکند و در این بین هم باید کشتیها، هلیکوپترها و هواپیماهای دشمنان را از بین میبردید. البته یک المان دیگر هم در بازی وجود داشت که هیجان بازی را دوچندان میکرد. در زمان بازی کردن باید مدام حواستان به باک بنزین میبود. اگر بنزین هواپیمایتان به پایان میرسید دیگر نمیتوانستید بازی را ادامه دهید. به همین دلیل هم تعداد زیادی مخزن بنزین در جریان بازی تدارک دیده شده بود که با حرکت روی آنها باک بنزین پر میشد. با پشتسر گذاشتن هر قسمت از بازی سرعت مراحل بالاتر میرفت و فاصلهی مخزنهای بنزین هم از هم دورتر میشد تا شرایط بازی کردن برای بازیکنندهها سختتر شود.
هدف از این بازی ثبت رکورد پروازهای طولانیتر بود و هر کسی که میتوانست بیشتر هواپیمای خودش را کنترل کند و امتیاز بیشتری بهدست بیاورد، به نوعی برندهی این بازی میشد.

این بازی در سال 1982 توسط استودیوی اکتیویژن که در حال حاضر با مجموعه بازیهای «ندای وظیفه» سالی یکبار جیب بازیکنندههای سراسر دنیا را خالی میکند، راهی بازار شد. این بازی در آن سال توانست یک میلیون کارتریج بفروشد. همین فروش بالا باعث شد که اکتیویژن این بازی را برای آتاری 5200، Comodore 64 و MSX هم عرضه کند. در سال 1995 هم این بازی برای سیستمهای ویندوز عرضه شد.
بازی River Raid در نوع خودش بسیار هیجانانگیز بود. این عنوان با زاویه دید بالا به پایین طراحی شده بود و هواپیمایی که بازیکنندهها کنترل آن را به دست میگرفتند، تنها به سمت چپ و راست حرکت میکرد. همچنین بد نیست بدانید که تمام محیطهای بازی و دشمنان به شکل تصادفی در بازی قرار میگرفتند تا بازیکنندهها با هر بار بازی کردن با روند تازهای مواجه شوند.

River Raid به عنوان یکی از اولین بازیهای ویدیویی شناخته میشود که فروشاش به افراد زیر سن قانونی در کشور آلمان ممنوع شده بود. در آن زمان گفته شد که این بازی موجب بروز خشونت در افراد کم سن و سال میشود.
در آخر بد نیست به این موضوع هم اشاره کنیم که این عنوان توسط «کارول شاو» (Carol Shaw) اولین بازیساز زن دنیا ساخته شده است. او یکی از کارمندان شرکت آتاری بود و بازیهایی مثل 3D Tic-Tac-Toe، Polo، Othello و Harbor Escape را ساخته است.
در ادامه میتوانید ویدیویی از روند بازی این عنوان را مشاهده کنید:
یادش بخیر تا ۱۲۰۰۰۰ رفتم هنوزم رو کامپیوتر بازی میکنم
یادش به خیر همه شادی ها و دوستی های واقعی .ایکاش هیچوقت بزرگ نمیشدیم!!!!
عالی بود مرسی. آتاری آداپتورش گرم می شد و هنگ می کردو پنکه می گذاشتیم جلوش و شبای تابستون تا دیر وقت علی رغم قر قر پدر و مادر بازی می کردیم و ووقتی مهر ماه لعتنی از راه می رسید آتاری می رفت بالای کمد تا آخر خرداد ماه.
یادش بخیر
من الان ۳۲ سالمه و درست وقتی ۴ ساله بودم این بازی رو داشتم…من شمردن و اعداد رو بصورت انگلیس با این بازی یاد گرفتم….یادمه داد زدنامو!! ۱۶۷ هزار و خورده ای میرسیدم داد میزدم و عددشو میخوندم بابامم کیف میکرد که چه دختر با استعدادی داره!!!!خخخخ
آتاری اون موقع تو فامیلمون فقط همین یکی بود…. همه بچه های فامیل دوست داشتن بیاین شب نشینی خونه ی ما!
خخ الان دیگه هیشکی شب نشینی نمیره چه برسه اونجا بریم بخاطر بازی!
سلام .من یادم وقتی این بازی رو میکردم همه عصبانی میشدند.میگفتند ای بابا… این که حالا حالا نمیسوزه ،بریم بخوابیم
داستان آخر بازی
من این بازی رو بعد از بیست سال قبل که با آتاری بازی کرده بودم روی شبیهساز آتاری برای آندروید بازی کردم.
این شبیهساز میتونست وضیعت بازی رو ذخیره کنه. به لطف این قابلیت تا حدود ۹۰۰ هزار امتیاز گرفتم. از جایی به بعد بخشی از بازی پشت سر هم تکرار میشه و بازی هیچ وقت تموم نمیشه.
دهه ۶۰ همه آتاری را با این بازی میشناختند بزرگترین مشکل اون روزها هم این بود که تلوزیونهای رنگی کثرا تک سیستم (سکام)بود و ورودی مجزا صدا و تصویر وجود نداشت و خروجی آنتن آتاری سیستم پال بود به همین خاطر تصویرش سیاه و سفید پخش میشد ما یک تلوزیون رنگی ۲۴ اینچ پارس داشتیم و همه عمرمون بازی سیاه و سفید بازی کردیم تا بعد چند سال کیت رنگی مولتی روش نصب کردیم و بازیها رنگی شد.
سلام یادش به خیر
اقا من یه دونه اتاری میخوام بخرم ایا کسی داره ؟
من این بازی رو سال ۶۶ بازی میکردم یه اتاری ۲۶۰۰ دارم داداشم برای من اون موقع ۷۰۰۰ هزار تومان خرید اون موقع ۷۰۰۰ هزار تومان پول زیادی بود یه دسته خلبانی هم برام خرید یادش بخیر الان همین بازی رو رو گوشیم دارم یه موقع بازی میکنم ولی هیچی همون دوران نمیشه تلوزیون سیاه سفید دسته خلبانی دسته گوشت گوبی واقعا یادش بخیر
دو ماه حقوق یک معلم بوده
آیتم ها در این بازی تصادفی قرار نمی گرفتند و همواره مکانشون ثابت بود و جهت حرکت آنها نیز همواره یکسان بود
آقا کومودور ۶۴ داشتیم
این بازی و چنید بازی که هنوز هم اسماشون یادمه مثل:
گیرین برت
بربریان
قارچی
ریور راید
رامبو
پیت استپ
کماندو
بولدرداش
و ………
کل دوران بچگی تا نوجوونی منو رقم زدن
شاید من جز بچه هایی بودم که دوچرخه نخریدم جاش یه کومودور دیگه و نو خریدم تا اگه اون سوخت یکی دیگه داشته باشم.
راستی تابستوما ۲ ساعت بازی میکردیم اداپتورش که داغ میشد نیم ساعت میزاشتیم داخل سانشه ( یخدون ) یخچال تا خنک بشه باز بازی کنیم.
خخخخ یادش بخیر کاش هیچ وقت بزرگ نشده بودیم
سلام
نمیدونم چطوری شد یه دفعه داییم اینو گذاشت هواپیماش هم سیاه شد عوض سفید، خودش مستقیم میرفت جلو به هیچی هم نمیخورد و منفجر نمیشد، از روی در و دیوار هم رد میشد، تا نیم ساعت گذاشتیم رفت ولی به آخر نرسید که نرسید.
یادش بخیر. اوایلش که خودمون نداشتیم. آخراش هم خودمون نداشتیم… ی مغازه سر کوچه دو تا داشت شده بود گیم نت. میرفتیم اونجا پنج تومن میدادیم و تا موقعی که نسوزیم بازی میکریم. هواپیما و زیر دریای و ماشین مسابقه چهار فصل که دیوونش بودم. اینقدر بازیمون خوب شده بودکه وقتی میرفتیم صاحب مغازه گریش میگرفت. چون میدونیست ی دوساعتی آتاریش دست ماست. فکر کنم اونموقع ۱۲ سالم بود. که میشه حدود سی سال پیش… یادش بخیر….
درود
منم حرف دوستمونو تایید میکنم مراحلش یکنواخت بود ولی جالب. هر ۱۰هزار یک هواپیما جایزه میداد تا ۹۹ هزارش رفتم
سلام کجامرحله ها تصادفی بودند؟اصلا چنین چیزی نبود در ضمن رکورد ۱۰۶هزارتای من تو فامیل جاودانه شد من که دسته رو شاید ۲۰ بار تعمیر کردم یادش بخیر
واقعا یادش بخیر
بازی دزد و پلیسشم زیاد بازی کردم
وای یادش بخیر ما یدونه داشتیم ۳۰۰ تا بازی تو حافظش داشت نوار موارم میخورد این بازی دومین بازی از اون ۳۰۰ تا بود دزد و پلیسش رو خیلی دوست داشتم یه بازی هم بود یه پری میرفت تو باجه تلفنا آخرش نفهمیدم چی بود اصلا خخخخخخ
اون قسمت پری رو گل گفتی!!! آقا هر کی میدونه بیاد بگه واسم عقده شده!!!
اسم بازی سوپر من بود.باید میرفتی توی باجه که امکان پرواز پیدا کنی.بعد میرفتی آدمای دیگرو میگرفتی تحویل میدادی.حیف چقدر زود گذشت…
وای این بازی کودکیمو شکل داد
من و برادرم و فامیلام و . . . عاشق بازیهای آتاری خصوصاً این بازی بودیم.
من و یکی از برادرام رکورددار بودیم.
حتی تا ۹۰هزار امتیاز هم آوردیم.
الان هم نرمافزار stela روی کامپیوترم نصب کردم و بعضی وقتا این رو بازی میکنم.
خییییلی با حاله
وای من و برادرم اولین کنسولی که برامون خریدن این بود، یادمه سر همین بازی دو بار دسته های بازیمون شکست و رتیم خودمون اون قطعه داخلش رو خریدیم و عوض کردیم که پدر چیزی نفهمه. بعدش هم میکرو خریدیم و بعدش دیگه با ورود کامپیوتر به خونه از کنسول ها جدا شدیم، هیچ کس سگا و پلی استیشن برای ما نخرید ! من تا سالها آرزو داشتم بازی کمبت سگا رو بازی کنم و بعد از اون آرزوم تبدیل شده بود به بازی درایور در پلی استیشن یک. آخ که چه زود میگذره و الان با ۲۸ سال سن باید به یاد اون روزها بیفتم.
دهه شصت و پنجاهیا… یادش بخیر!!! تلویزیون سیاه وسفید وآتاری و دستگیره های داغون!!! بی خوابی و شوق وذوق!!! خدا همه رفتگان رو بیامرزه!!!
اطلاعات جالبی بود.از نویسنده تشکر میکنم.
آیا در این بازی امکان تغییر رنگ هواپیما و یا حالتی که با ورود هواپیما به قسمت های سبز نسوزه وجود داشته؟
.راستی این بازی نسخه ی اندروید اش هم اومده..!!
” این بازی موجب بروز خشونت در افراد کم سن و سال میشود” خخخخ! اگه اون موقع از به وجود آمدن چیزی مثل GTA آگاهی داشتن فکر کنم دور کل کشورشون رو دیوار میکشیدن!!
من اون موقع به درجه خود آگاهی نرسیده بودم! ولی خواهرام کلا این رو بازی میکردن! یکی هم زیر دریایی بود! یادمه میرفتن توی پمپ بنزین ها *دینگدینگدینگدینگدینگ* !! بعد بهش شلیک میکردن که امتیاز بگیرن و من دلم میسوخت واسه اون پمپ بنزینها که اینجوری بهشون خیانت میشد!! 🙁