یادداشتی بر سریال آسپرین؛ همه که مثل من سیریش نیستند!
سریال سازی برای شبکهی نمایش خانگی دقیقا از کِی شروع شد؟ لابد با یکی از سریالهای مهران مدیریِ قهر کرده با تلویزیون یا قلب یخیِ آقای لطیفی. نمیدانم، ولی به هر حال در همان دوره و زمانه بوده که استارت این کار زده شد. به هر حال چندین سال است که این سریالها همراه ما هستند و هر وقت برای خرید یک شانه تخم مرغ یا یک شیشه مربا به بقالی میرویم، نظرمان را به خود جلب میکنند. من تا آنجا که حوصله کردم و زمان داشتم، سعی کردم این تولیدات داخلی را دنبال کنم؛ چرا که دوست دارم فیلم و سریالی ببینم که بازیگراناش به زبان مادریام حرف میزنند و همانطوری زندگی میکنند که ما داریم زندگی میکنیم. حالا بعد از موفقیت سریال شهرزاد و لذت بردن از نوع داستانگوییاش و در حالی که دارم برای آمدن فصل دوم سریال روزشماری میکنم، تصمیم گرفتم سَرم را با سریال دیگری که تبلیغاتاش را به صورت کاملا اتفاقی روی دکههای روزنامه فروشی دیدم گرم کنم. با شک و تردید شروع کردم به دیدن سریال آسپرین (Aspirin) تا ببینم آیا میتواند چیز خوبی برای تماشا کردن باشد یا نه. راستاش را بخواهید، نه کارگردان سریال (فرهاد نجفی) را میشناختم و نه در مورد ساخته شدن این سریال چیزی خوانده بودم. اما از همان ابتدا میشد فهمید لحن سریال و نوع روایت داستان با بقیهی فیلم و سریالهای ایرانی که دیدهایم فرق دارد؛ آسپرین در قسمتهای اول پر بود از آرتیستبازی و پیچهای داستانی به سبک سریال لاست (Lost) که کمی نامانوس به نظر میرسید و در مقایسه با لاست، هم پرداخت ضعیفتری داشت و هم از تعلیق کمتری برخوردار بود. سریال از همان قسمت اول، آنقدر داستان کوتاه و بلند سرمان ریخت و راوی داستان، کامیوناش را همراه با بوق دنده عقب آورد و حجم زیادی از مواد گمراهکننده را سرمان خالی کرد که حسابی گیج شدیم و نفهمیدیم کی به کی بود و چی به چی شد! من آسپرین را همراه با همسرم تماشا میکردم و بدون استثنا در پایان هر قسمت از هم میپرسیدیم: “چی شد؟! چه اتفاقی افتاد بالاخره؟ داستان به کجا میخواد برسه؟”
میخواهید به من بگویید مخاطب عامی، آماتور یا چه میدانم، قشر غیر فرهیخته که اصولا هیچ چیزی از سینما و تلویزیون و مدیوم نمایشی نمیفهمد و کف هرم فرهنگی جامعه را تشکیل میدهد؟ خب بگویید. ولی بقیه را چکار میکنید؟ من خودم شهرزاد را به دهها نفر از آشنایان و همکاران توصیه کردم و هر سهشنبه صبح که سر کار میآمدیم چند دقیقهای با اشتیاق راجع به اتفاقات رخداده در اپیزودی که دیروز دیدهبودیم، حرف میزدیم. ولی واقعا جرات نکردم آسپرین را به کسی پیشنهاد بدهم.
اما گویی بخش “زندگی شیرین میشود” هم در کار است و آسپرین تازه دارد روی غلتک میافتد. کمکم بعد از پخش یازده قسمت از سریال، تازه دارم آن حسی را به آسپرین پیدا میکنم که پس از دیدن اپیزود اول شهرزاد داشتم. تازه دلم میخواهد اتفاقات را با دقت بیشتری دنبال کنم و ببینم واقعا چه بلایی سر سارا آمده؟ تکلیف سینا و فرهاد و آن آریای عاشقپیشه چه میشود. پروژهی آسپرین به کجا میرسد و بر سر نیمای مادرمرده چه خواهد آمد. کمکم دارم در مورد دکتر صبوری و هدفاش برای خودم خیالبافی میکنم. ولی این را باید بگویم و لال از این دنیا نروم: آقایان سازندهی سریال! باور کنید مخاطب (مشتری؟) اعصاب پولادین ندارد و اگر از چیزی که شما قصد ارائه (فروش؟) اش را دارید خوشش نیاید، پا میشود میرود یک جای دیگر. آقای فرهاد نجفی! همه که مثل من و همسرم سیریش نیستند که تا ته و توی هرچیزی را در نیاورند، بیخیال نشوند. باور کنید، باور کنید ده، یازده قسمت برای جذب کردن مخاطب زمان زیادی است. جدی میگویم!

باسلام دوستان.این سریال با همه فیلم و سریالهای ایرانی کلی فرق داشت.وبسیار جذاب و شیک بود و من رو دنبال خودش کشوند و بعضی صحنه ها بسیار سورپرایز بود.و مشتاقانه منتظر فصل دوم این سریال هستم.بازی بازیگران هم از بازیگران تلویزیون بالاتر بود.خسته نباشید به تمامی عوامل سریال.
حاضر نیستم چشم رو برای دیدن تولیدات رسانه ایی بی خود ایرانی خسته کنم ( و رایگان دانلودشون کنم) چه برسه به اینکه پولی بابتش پرداخت کنم!
جز بهترین سریالهایی هست که دیدم. عجیبه کارگردان به این جوانی فیلم به این خوبی ساخته. و برام جالبه که اونقدری که لازم بوده معروف نشده. موفق باشن
مزخرفترین سریالی که دیدم. اخه این سریال کجاش معمایی ازاولش معلوم اخرش چیه. اخه به این میشه گفت جنایی اول تا ااخرش ی دونه پلیس نیست. بازیگراییم که انتخاب کردن اکثراتوفیلم های طنز مهران مدیری بازی کردن.اگه ی بچه ده ساله کارگردانی میکرد ازاین بهتر بود.ملت گرفتن مسخره فقط. سریال جنایی و معمایی به فرار از زندان میگن نه این
داش اگه مخر زف بود چرا نیگا کردی
در مورد خود سریال نظری نمیدم چون کامل دنبالش نکردم و فقط موقع تماشا توسط خانواده، جسته گریخته نگاهی داشتم (هر چند که در همین نیم نگاه به نظرم سریال جالب و نسبتاً قوی ای آمد)؛ اما به شخصه اصلاً با الفاظ رکیکی که توش استفاده میشه موافق نیستم؛ شاید برای خیلی ها جالب باشه و قطعاٌ خیلی ها با نظر من مخالف خواهند بود. در بعضی سکانس ها چندین بار از یک یا چند لفظ رکیک استفاده میشه! شاید یک بارش جالب باشه و حس طبیعی و اجتماعی بودن سریال رو منتقل کنه، اما زیاده روی هیچ وقت جالب نیست! البته باید توجه داشت که این سریال برای سن بالای ۱۶ سال است اما باز هم استفاده از الفاظ رکیک در این حد، یه جوری ترکیدن بغض یک عقده ست، انگار عقده ای که خطوط قرمز صدا و سیما برای فیلم سازان ایجاد کرده، حالا بدجوری ترکیده و فیلم سازی که حق نداشت در سریالش از الفاظ رکیک استفاده کنه، حالا به طرز جنون آمیزی از این حق استفاده میکنه!
کاااااملا نظرتون اشتباهه.اصلا تو سر سریال نزنید و با شهرزاد مقایسه اش نکنید.شهرزاد یه سریال درامه ولی آسپرین یه سریال موضوعیه.بقول خودتن مثل لاست.آسپرین هر لحظه در حال بروز اتفاق جدیده.درسته تا قسمت ۳ من هم خودم قصد داشتم هی فیلم و بزنم جلو ببینم چی میشه ولی بعد از قسمت ۳-۴ دیگه یادم میره کی سریال تموم شد و مشتاقانه منتظر اومدن قسمت جدیدشم.از قسمت ۱۰ به بعد داستان جون میگیره.
نظر کارگردان تو این سریال رفتن از صفر تا صد بوده.نه از صد به صفر.
کاملا با نظرتون مخالفم … سریالهای معروفی مثله گیم اف ترونز یا وایکینگ و خیلی های دیگه از اواسط فصل اول یا حتی اواخر فصل اول کاملا قابل درک میشوند و جذابیت پیدا میکنند.و در سریالی مانند آسپیرین که ژانر معمایی و مرموز دارند مطمئنا نباید از قسمت اول همه چیز معلوم میشود.سریال تاکنون بسیار عالی بود.و دقیقا از پایان قسمت اول یا دوم متوجه شدم که سریالی ساخته اند که ارزش دیدن دارد.البته من خیلی کم فیلم یا سریال ایرانی میبینم.فقط خارجی میدیدم.ولی جزو تک و توک سریالای ایرانی بود که واقعا پیگیر آن هستم…
دوست عزیز سریالهایی که نام بردید همگی blockbuster هستند و نشات از کتاب های فاخر (GOT) و داستانهای واقعی (Vikings ) اقتباس شده است.
همانطور که در پایین هم گفتم ایران بودجه ساخت نداره و حتی نمیتونه یک شیشه خودروی واقعی رو در سکانسی خورد گنه
در ضمن یک بازیگر موفق بازیگری است که از طریق حس و Body Language بتون نقشش رو به ذهن شما بیاره حتی نیاز به بازی و زبان هم نداره که من تو ایران چنین چیزی ندیدم.
شهرزاد که عالی بود!!ولی به نظر من نباید این دو رو مقایسه کرد چون این فیلم باید هر لحظه حواستون باشه چه اتّفاقی میوفته،اگه حواستون نباشه واقعا از دست میدینش.من که خودمو فعلا به جای سریال شهرزاد با این سریال سرگرم کردم$)
در ساخت سریال های خارجی اول یه قسمت میسازن به اسم پایلوت. اون رو میدن تعداد محدودی از مردم تماشا کنن، اگه خوششون اومد باقیش رو میسازن. و قبل از اینکه رو پخش بره، ۱۰-۱۱ قسمتش رو ساختن (برای سریال های ۲۲-۲۳ قسمتی) . از این جهت تو این تعداد قسمت ، یکدستی داستان بسیار بالاست. بعد از اون ممکنه تحت اثر بعضی فیدبک ها، تغییراتی صورت بگیره ولی ته تهش شبکه یا تهیه کننده خودش رو ملزم میدونه که تا پایان فصل، سریال رو ارائه بده.(موارد نقض هم البته وجود داره مثل firefly ولی این روزها خیلی به ندرت) . از وسطهای فصل هم رایزنی برای شروع فصل بعد شروع میشه و اگه به نتیجه برسن که فصل بعدی درکار نیست، یک پایان راضی کننده و بدون نقطه ی ابهام خیلی گنده (cliffhanger) واسه قسمت های آخر میذارن که تماشاچی از پایان شاکی نشه مثل Helix , Go on…
مسلما سریال ساختن در طول زمان نسبت به ساخت فیلم، حوادث پیش بینی نشده ای هم همراهش میاره. مثل How I met Your mother..ولی چون همیشه چند قسمت از پخش جلو هستن، تو داستان همیشه یه کنترل هست. چیزی که بهش میگن مدیریت وقایع پیش بینی نشده که تو ایران تقریبا نداریم.
البته خوب هر کس نظر شخصی خودش رو داره!
ولی به نظر من: بهترین سریال ایرانی که تاحالا دیدم! از همون اول آدم رو کنجکاو نگه میداشت که ببینه قضیه چیه داستان چیه چه اتفاقی می افته تو خیلی از قسمت ها اتفاق هایی که میفته آدم قشنگ هنگ میکنه شکه میشه آهنگ هاش فوق العاده اس!
مثل بقیه سریال های ایرانی داستان کلیشه ای و اتفاقات کلیشه ای نداره. در کل متفاوته بیشتر شبیه فیلمای خارجیه ایشالله که همیشه همینطور بمونه و این طور سریال ها رو بیشتر درست کنند.
الان iFilm داره شبا فیلم “بچه های نسبتا بد” رو میزاره از اونم خوشم اومد جالبه تقریبا یه کم تو مایه های همین آسپیرینه! ولی واقعا آسپیرین کجا و سریال صدا و سیما کجا! تو این سریال هم اکثر اتفاقاتی که تو سریال های دیگه هست رو نشون میده در کنار داستان اصلی فیلم. خوب این یه کم خسته کنندس. ولی آسپیرین نمیدونم به طرز عجیبی من از قسمت دوم به بعد آسپیرین خوشم اومده ازش!! عالیهههههههههه!
از زمانی که قهوه تلخ و ولش کردن!!!! و قلب یخی رو ماس مالیش کردن رفت فهمیدم نباید سریال ایرانی رو دنبال کرد متاسفانه سریال های خارجی هم نمونه هایی از این دست داریم!….ولی بازم بهترن
کاملا درسته. من۵ قسمت رو دنبال کردم ولی چون هیچی نفهمیدم ترجیح دادم که دیگه نگاه نکنم. به نظرم مانند شهرزاد دیگه پیدا نخواهد شد
نمیخواستم نظری بدم ولی کیفیت سینما و سریال ایران در مقایسه با جهان جای صحبتی ندارد.
با توجه به انواع محدودیتها
نبود بودجه ها
نبود سناریوهای حرفه ای
نبود بازیگران حرفه ای
اصلا نمی چسبه من تانون پول برای محصول هنری ایرانی نداده ام ولی تا دلت بخواد برای خارجی داده ام
اینو به عنوان یک خریدار گفتم نه منتقد نه صاحب قلم و نه اظهار نظر شخصی
فقط به عنوان یک خریدار که پولی را میخواهد بابت محصولی بپردازد.
من ترجیح میدم سریال و فیلم ایرانی نبینم . متاسفانه جز وقت تلف کردن هیچی ندارند !! کاش کمی لذت هم داشتند .