تاریخ عرضه‌ی بازی مستقل ۱۲ دقیقه مشخص شد
«۱۲ دقیقه» (۱۲ Minutes) نام بازی ماجراجویی بزرگ و جدید شرکت «آناپرنا اینتراکتیو» (Annapurna Inveractive) است که ابتدا توسط کارگردان بازی در مراسم PAX در سال ۲۰۱۵ معرفی شد، اما در گذر زمان با تغییراتی مواجه شد و اکنون به جزییات گرافیکی بهتری دست پیدا کرده است. به‌تازگی با نمایش جدید این بازی از تاریخ رسمی عرضه‌ی آن آگاه شده‌ایم.
در جریان کنفرانس اخیر مایکروسافت در E3 سال ۲۰۲۱ شرکت «آناپرنا گیمز» با نشان دادن تریلر جدیدی از بازی ۱۲ Minutes اعلام کرد که این بازی در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ (۱۹ اوت) برای پلتفرم‌های ایکس‌باکس سری ایکس/ اس، ایکس‌باکس وان و کامپیوترهای شخصی عرضه خواهد شد. لازم به ذکر است که بازی در روز انتشارش به سرویس «ایکس‌باکس گیم پس» هم خواهد آمد. به همین خاطر، دارندگان این سرویس روی کنسول‌های ایکس‌باکس، کامپیوترهای شخصی و سرویس ابری ایکس‌کلاود می‌توانند بدون هزینه‌ی اضافی این بازی ویدیویی را تجربه کنند.
همان‌طور که از نام بازی مشخص است، در بازی «۱۲ دقیقه» شما نقش مردی را ایفا خواهید کرد که درون یک چرخه‌ی زمانی ۱۲ دقیقه‌ای گرفتار شده است و در حالی که در تلاش است تا از این چرخه رهایی یابد، یک تجربه‌ی مشابه را بارها و بارها تکرار می‌کند. در توضیحات بازی آمده است: «شبی که می‌توانست در کنار همسرتان به شبی رمانتیک تبدیل شود، ناگهان به کابوسی بدل می‌شود. همه‌چیز از زمانی شروع می‌شود که پلیس دربِ خانه‌ی شما را می‌زند و شما به آن پاسخ می‌دهید و متوجه می‌شوید که به قتل متهم شده‌اید. شما باید در طول دورهای مختلف بازی سرنخ‌های مهم و خاصی را به یاد آورید و جزییاتش را بیابید تا بتوانید در نهایت راهی پیدا کنید که منجر به شکستن این چرخه‌ی تکراری شود.»
بازی «۱۲ دقیقه» توسط لوئیس آنتونیو (Luis Antonio) ساخته و کارگردانی شده است. مدتی پیش سایت Polygon با آنتونیو گفتگویی با محور این بازی انجام داده بود. در آن مصاحبه علاوه بر اینکه دو دور بازی تجربه شد، آنتونیو درباره‌ی این اثر بیان کرد که هیچ شخصیت بدی در بازی وجود ندارد و هر فردی برای کاری که انجام می‌دهد، دلایل خاص خودش را دارد.
برای صداپیشگی بازی ۱۲ Minutes از ستارگان بزرگ هالیوودی نظیر جیمز مک‌اووی (James McAvoy)، دیزی ریدلی (Daisey Ridley) و ویلِم دفو (Willem Dafoe) استفاده شده است.طبق گفته‌های کارگردان این اثر، بازی «۱۲ دقیقه» تنش رویا-گونه‌ی فیلم «درخشش» (The Shining) را با تنگنا ترسی یا همان «کلاستروفوبیا» موجود در فیلم «پنجره‌ی عقبی» (Rear Window) و همچنین ساختار چندتکه‌ی فیلم «ممنتو» ترکیب کرده و به این معجون دست یافته است.
