بهترین مینی سریالهای ۲۰۲۵؛ از «تسک» تا «مرگ بر اثر صاعقه»
«جعبهی جادویی» در سال 2025 بار دیگر نشان داد که نه تنها قدرتش را از دست نداده بلکه گاهی از سینما هم جلوتر است. سریالهای امسال فقط سرگرمکننده نبودند، بلکه بستر را برای گفتگوهای اجتماعی، سیاسی، و حتی اخلاقی فراهم کردند. از سریالهای بلندپروازانهای مانند «پلوریبوس» که با جاهطلبی فرمی و رواییاش توانست مخاطبان گستردهای را درگیر خود کند، تا اثری مثل «نوجوانی» که بیپروا سراغ سوژهای رفت که جامعه هنوز در مواجههی مستقیم با آن مردد است. اما بهترین مینی سریالهای 2025 کدامند؟
دورانی وجود داشت که فرمت «مینی سریال» در حاشیه بود اما حالا به انتخاب اول بسیاری از فیلمسازان و نویسندگان تبدیل شده است، چون فضا را فراهم میکند تا خلاقیت به خرج دهند و البته قصهشان را در ساختاری مشخص، به پایان برسانند. چه طرفدار روایتهای کوتاه و جمعوجور باشید و چه به سریالهای بلند علاقهمند، مینی سریالهای جذابی که در این مقاله معرفی میکنیم، بیتردید ارزش تماشا دارند.
بهترین مینی سریالهای 2025 که باید ببینید
10- دود (Smoke)

- توسعهدهنده: دنیس لهان
- تعداد اپیزودها: 9
- بازیگران: تارون اجرتون، جرنی اسمالت، ریف اسپال، نتاره موین، هانا امیلی اندرسون، گرگ کینر، جان لگویزمائو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.7 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 74 از 100
مینی سریال «دود» دومین همکاری دنیس لهان و تارون اجرتون محسوب میشود؛ تیمی که پس از موفقیت خیرهکنندهی تریلر جنایی «پرندهی سیاه»، دوباره دور هم جمع شدند تا یک قصهی واقعی دیگر را جلوی دوربین ببرند. «دود» به خوبی «پرندهی سیاه» نیست اما ارزش تماشا دارد. سریال با ریتم آرامی پیش میرود و بیشتر از اینکه دنبال شوکهای ناگهانی باشد، میخواهد مخاطب را در دل موقعیتها نگه دارد و با اضطرابِ دائمی شخصیتها همراه کند.
ماجراها درباره دیو گادسن (تارون اجرتون) است، آتشنشانی که به کارآگاه پروندههای آتشسوزی تبدیل شده و همراه مامور پلیس، میشل کالدرون (جورنی اسمالت)، برای کشف حقیقت پشت مجموعهای از آتشسوزیهای مرموز و مرگبار با هم همکاری میکنند. بخش مهمی از تاثیرگذاری این سریال، به حضور موثر بازیگران برمیگردد. بازی تارون اجرتون در نقش محوری داستان، قانعکننده است؛ بازی او درونگرا و زیرپوستی اما همراه با خشم و درماندگی است. جرنی اسمالت هم ابعاد عاطفی قصه را پررنگ میکند و رابطهی میان این دو شخصیت، فراتر از کلیشههای آشنای ژانر است و مدام مخاطب را وادار به بازنگری در قضاوتهایش میکند.
با این حال، اینکه سریال عامدانه ریتمش را کند میکند؛ برای همه خوشایند نخواهد خورد. این کندی بعضی از تماشاگران را خسته میکند اما در پس همین مکثها، سریال فرصت مییابد تا به لایههای روانی شخصیتها نفوذ کند. اینجا خبری از قهرمانهای تکبعدی و تصمیمهای ساده نیست؛ همهچیز در منطقهی خاکستری اتفاق میافتد. «دود» سریالی نیست که بتواند همه را راضی کند. اگر انتظار یک معمای سرراست و پرانرژی را دارید، ممکن است ناامید شوید؛ اما اگر به درامهای جنایی علاقهمندید که بیشتر روی آدمها تمرکز دارند تا معما، این مجموعه با بازیهای کنترلشده و فضای سنگینش، یکی از بهترین سریالهای 2025 است.
9- رازهایی که نگه میداریم (Secrets We Keep)

- توسعهدهنده: پر فلی
- تعداد اپیزودها: 6
- بازیگران: ماریا باخ هانسن، سایمون سیرز، دانیچا چورچیچ، لارش رانته، سارا فانتا، هنریک پریپ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 100 از 100
نتفلیکس هر ساله، سریالهای خارجیزبان درخشانی تولید میکند اما اکثرشان چندان دیده نمیشوند. سریال دانمارکی «رازهایی که نگه میداریم» یکی از معدود آثار آنهاست که سریعا در کانون توجه قرار گرفت و در کشورهای مختلف طرفدار پیدا کرد. داستان با ناپدید شدن یک پرستار بچهی فلیپینی که برای زوجی ثروتمند کار میکند، آغاز میشود. قهرمان داستان، سیسیلیا، زنی متمول است که همسایگانش را زیر نظر دارد و سعی میکند به تحقیقات کمک کند، اما همزمان با خطاهای گذشته و سوءتفاهمهای زندگی خودش روبهرو میشود.
ماریا باخ هانسن در نقش اصلی، بازی بینقصی دارد؛ نقشآفرینی ظریفی که هم خونسردی طبقهی مرفه را نشان میدهد و هم شکافهای ریزی را که به مرور در این ظاهر بینقص ایجاد میشود. این سریال اما با درونمایهاش است که جان میگیرد؛ جایی که به شکلی صریح به مسئلهی نابرابری میپردازد. «رازهایی که نگه میداریم» به ما نشان میدهد که سرنوشت آدمها، بسته به جایگاه اجتماعیشان، چطور میتواند اهمیت متفاوتی پیدا کند. سریال، مخاطب را در موقعیتی قرار میدهد که ناخواسته درگیر قضاوت اخلاقی میشود. و خوشبختانه خبری از شعار دادن هم نیست.
«رازهایی که نگه میداریم» از آن تریلرهای درجهیک اسکاندیناوی است که بهجای پیچشهای داستانی عجیب، روی فضاسازی، بازیهای دقیق و نقد اجتماعی تمرکز دارد. سریالی که بعد از تمام شدن هر قسمت، بیشتر از هیجان، حس ناراحتی را منتقل میکند و از شما میخواهد تفکر کنید.
8- همانطور که کنارم ایستادی (As You Stood By)

- توسعهدهنده: لی جونگ ریم
- تعداد اپیزودها: 8
- بازیگران: جون سو نی، لی یو می، جانگ سونگ جو، لی مو سِنگ، لی هو جونگ، کیم وون هه، کیم می کیونگ
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100
مینیسریال کرهی «همانطور که کنارم ایستادی» همزمان یک نقد اجتماعی، یک تریلر جنایی و یک داستان عاطفی دربارهی رفاقت است؛ اثری که تماشای آن گاهی به شدت سخت میشود؛ این سختی از جایی میآید که یکی از قهرمانان با خشونت خانگی شدید دستوپنجه نرم میکند و اطرافیانش با وجود آگاهی از ماجرا، سکوت اختیار کردهاند. «همانطور که کنارم ایستادی» نمیخواهد یک تجربه سرگرمکننده باشد، میخواهد پیامدهای روانی و اجتماعی یک بحران را واکاوی کند. این رویکرد باعث شده که لحن اثر جدی و گاهی طاقتفرسا به نظر برسد.
داستان دربارهی اون-سو (جون سو نی)، کارمند یک مرکز خرید لوکس است که متوجه آثار ضربوشتم روی بدن همسر یکی از مشتریان ثروتمندش میشود، اما سکوت میکند. این سکوت، جرقهی فلشبکهایی به دوران کودکی و خشونتهای خانگی در خانهی خودش میشود. وقتی او نشانههای مشابه را در صمیمیترین دوست دوران کودکیاش، هوی-سو میبیند، دیگر طاقت نمیآورد و تصمیم میگیرد به او کمک کند تا از دست شوهر آزارگرش فرار کند
تمرکز اصلی روایت، روی واکنش آدمها به خشونت و سکوت اطرافیان است. سریال بهجای دنبال کردن مسیرهای آشنای ژانر، بیشتر روی این سوال مکث میکند که «ایستادن و تماشا کردن» چه تبعاتی دارد. بازیها هم در خدمت واقعگراییاند. اینجا خبری از نقشآفرینیهای اغراقشده یا دیالوگهای نمایشی نیست که اتفاق خوشایندی است. با وجود این، فضای بیش از حد تلخ سریال شاید بعضیها را پس بزند. اما اگر به دنبال سریالی هستید که شما را از جنبه فکری و احساسی درگیر کند، «همانطور که کنارم ایستادی» راضیکننده خواهد بود.
7- کارگروه (Task)

- توسعهدهنده: برد اینگلسبی
- تعداد اپیزودها: 7
- بازیگران: مارک رافلو، تام پلفری، امیلیا جونز، فابین فرانکل، توسو امبدو، رائول کاستیلو، اوون تیگ، مارتا پلیمپتن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 96 از 100
«کارگروه» از آن سریالهای جنایی است که از همان ابتدا، فضای تیره و بیرحمش را بیپرده به رخ میکشد. این سریال به آسانی میتوانست به اثری کلیشهای تبدیل شود اما راه آسان را در پیش نمیگیرد و تماشاگر را به جهانی پرتاب میکند که در آن خشونت، فروپاشی خانوادگی و بنبست اخلاقی بههم گره خوردهاند. سریال را برد اینگلسبی ساخته که «میر اهل ایستتاون» را در کارنامه دارد و اینجا هم سعی میکند حال و هوای رئالیستی و خاکستری مشابهی را به کار بگیرد.
تام برندیس (مارک رافلو)، یک مأمور افبیآی که زنش به دست پسر ناتنیاش به قتل رسیده و قبلا کشیش بوده، ریاست یک کارگروه کوچک را در حومه فیلادلفیا بر عهده میگیرد. مأموریت آنها متوقف کردن گروهی از سارقان مسلح و حرفهای است که با ماسک به خانههای موادفروشان حمله میکنند. همزمان که تام در تعقیب این سارقان است، باید با آسیبهای روحی خود و تلاش برای حفظ خانوادهاش که در حال فروپاشی است، دست و پنجه نرم کند.
«کارگروه» به جای صحنههای اکشن پرزرقوبرق، تمرکزش را روی درام قرار داده و بهتدریج حس خفگی را منتقل میکند، چون اجازه نمیدهد نفس بکشید. سریال پیامهای واضحی هم دارد اما هرگز آنها را تحمیل نمیکند و اجازه میدهد تا مخاطب برداشتهای خودش را از قصه داشته باشد. اگر به درامهای تلخ و شخصیتمحور علاقهمند هستید، «کارگروه» یکی از بهترین مینی سریالهای 2025 است و قطعا توجه شما را جلب میکند. در ضمن اگر «میر اهل ایستتاون» را تماشا نکردهاید، به آنهم نیمنگاهی داشته باشید.
6- مرگ بر اثر صاعقه (Death by Lightning)

- توسعهدهنده: مایک ماکوسکی
- تعداد اپیزودها: 4
- بازیگران: مایکل شنون، متیو مکفادین، بتی گیلپین، شیا ویگهام، برادلی وایتفورد، نیک آفرمن، پائولا مالکومسان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.7 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 91 از 100
مرگ جیمز آبرام گارفیلد، بیستمین رئیسجمهور ایالات متحده، نه طبیعی بود و نه اتفاقی؛ او ترور شد. گارفیلد از آن جمهوریخواهان تندرو نبود و اصلا رئیسجمهور شدنش تقریبا اتفاقی بود. او سال 1880 در کنوانسیون جمهوری خواهان، قصد داشت سایرین را راضی کند تا به دوستش، جان شرمن رأی دهند اما در پایان، به شکلی عجیب، خودش رأی آورد و به عنوان نامزد جمهوری خواهان برای انتخابات ریاست جمهوری انتخاب شد. او در نهایت با اختلاف 10 هزار رای، رئیس جمهور شد، تا اینکه توسط چارلز جی. گیتو، وکیل جوانی که از مشکلات روانی رنج میبرد، ترور شد.
این مینی سریال تاریخی، بهجای یک روایت کلاسیک قهرمانمحور، سعی میکند فضای آشفته و خشن سیاست آمریکا در اواخر قرن نوزدهم را بازسازی کند. سریال نگاه رمانتیکی به تاریخ ندارد و عمدً روی وجوه تاریک قدرت و جاهطلبی تمرکز میکند. بازی متیو مکفادین، برگ برنده سریال است؛ او نقشآفرینی غیرقابلپیشبینی و متفاوتی دارد که باعث میشود هم از او بترسیم و هم برایش دل بسوزانیم.
«مرگ بر اثر صاعقه» همچنین تلاش میکند وقایع تاریخی را بدون سادهسازی ارائه دهد تا ما پیچیدگیهای سیاست و خشونت آن دوره را لمس کنیم. با این حال، با توجه به حجم بالای اطلاعات و جزئیات تاریخی، سریال ممکن است بعضیها را خسته کند. در هر صورت، اگر به درامهای تاریخی و جدی علاقهمنده هستید، «مرگ بر اثر صاعقه» یکی از بهترین مینی سریالهای سال است.
5- همهچیز تقصیر اوست (All Her Fault)

- توسعهدهنده: مگان گالاگر
- تعداد اپیزودها: 8
- بازیگران: سارا اسنوک، جیک لیسی، داکوتا فانینگ، جی الیس، ابی الیوت، دوک مککلود، سوفیا لیلیس، مایکل پنیا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.6 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 78 از 100
«همهچیز تقصیر اوست» مینیسریال پرتنشی است که سنگینی بارش را سارا اسنوک یک تنه به دوش میکشد. اسنوک اینجا یک کلاس درس بازیگری راه انداخته است؛ میمیک صورت و جزئیترین تغییرات در حالت چهرهاش است که فیلمنامه را به جلو میراند. بازیگران توانای دیگری همچون مایکل پنیا و داکوتا فانینگ را هم در سریال داریم اما اسنوک در هر صحنه که حضور دارد، دوربین را مال خود میکند.
داستان دربارهی مریسا (اسنوک)، زنی متمول است که برای برداشتن پسرش، مایلو، از خانهی یکی از دوستانش به آدرسی میرود که جنی (فانینگ) به او داده است. اما با رسیدن به مقصد، متوجه میشود که اصلاً خانوادهای به نام کامینسکی در آنجا زندگی نمیکند. گم شدن مایلو، شکافهای عمیقی در زندگی خانوادگی مریسا و جهان اطرافش ایجاد میکند.
«همهچیز تقصیر اوست» درباره سرزنش است؛ اینکه جامعه چطور در مواجهه با بحران، سریعترین و سادهترین مقصر را انتخاب میکند. سریال ریتم مناسبی هم دارد و تعلیق را تا حد زیادی حفظ میکند، اما گاهی در دام تکرار موقعیتهای احساسی مشابه میافتد. با وجود این، «همهچیز تقصیر اوست» اثر تاثیرگذاری است؛ ما را وادار میکند تا به قضاوتهایمان فکر کنیم و ببینیم در موقعیتهای بحرانی، چقدر راحت میتوان انگشت اتهام را به سمت دیگری گرفت. با تشکر از یک قصه پیچیده و بازی خوب اسنوک، «همهچیز تقصیر اوست» بیشک یکی از بهترین مینی سریالهای سال است.
4- هیولای درون من (The Beast in Me)

- توسعهدهنده: گیب راتر
- تعداد اپیزودها: 8
- بازیگران: کلر دینز، متیو رایس، بریتنی اسنو، ناتالی مورالس، جاناتان بنکس، دیوید لیونز، تیم گونی، دیردری اوکانل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.5 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 83 از 100
مینی سریال «هیولای درون من» در همان بدو انتشار، به یکی از آثار پربینندهی نتفلیکس تبدیل شد و دلایل واضحی وجود دارد که چرا تا این اندازه مورد توجه قرار گرفت. کلر دینز و متیو رای وارد یک بازی موش و گربه میشوند و شیمی فوقالعاده آنها را نمیتوان نادیده گرفت؛ دو بازیگری که اینجا در کنار هم، ظاهرا فرصت پیدا کردند تا خودشان را بهتر ابراز کنند.
داستان درباره اگی (کل دینز) است، نویسندهای که پس از مرگ پسرش منزوی شده و دیگر نمیتواند بنویسد. اگی که بیشتر وقت را خانه است، پذیرای همسایههای جدیدش، نایل (ریس) و همسرش نینا (بریتنی اسنو) میشود. نایل مظنون اصلی در پروندهی مرگ همسر اولش بوده و اگی با فهمیدن این موضوع، دچار وسواسی جنونآمیز میشود تا ثابت کند او یک قاتل است. اما این رابطه خیلی زود از یک تحقیقات ساده برای نوشتن کتاب جدید فراتر میرود
«هیولای درون من» یک درام روانشناختی جمعوجور و حسابشده است که تمرکزش را روی فرسایش تدریجی روان شخصیتها میگذارد. این سریال هم ریتم آرامی دارد و اغلب ترجیح میدهد قدمهایش را آهسته بردارد اما به اندازه کافی پیچشهای داستانی جذاب دارد که شما را غافلگیر کند. «هیولای درون من» هر کسی را مجذوب خود میکند اما برای طرفداران درامهای روانشناختی، تجربهای تاثیرگذارتر است.
3- اقامتگاه (The Residence)

- توسعهدهنده: پائل ویلیام دیویس
- تعداد اپیزودها: 8
- بازیگران: اوزو ادوبا، کن مارینو، رندل پارک، سوزان کلچی واتسون، ایسایا ویتلک جونیور، جیسون لی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.7 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 84 از 100
«اقامتگاه» در زمان انتشار با استقبال خوبی روبهرو شد و انتظار میرفت که برای فصل دوم تمدید شود، اما متاسفانه کنسل شد تا حالا به چشم یک مینی سریال به آن نگاه کنیم. زمانی که جسد یکی از کارکنان کاخ سفید در جریان یک مهمانی رسمی پیدا میشود، کوردلیا کاپ (اوزو ادوبا)، یک کارآگاه عجیبوغریب اما نابغه، برای حل پرونده فراخوانده میشود. او باید در بین خدمه، سیاستمداران و خانواده رئیسجمهور که هر کدام مظنون هستند، قاتل را پیدا کند.
این سریال جنایی که ترکیبی از معمای قتل به سبک آگاتا کریستی و درامهای سیاسی است، از همان ابتدا خودش را جدی نمیگیرد و بیشتر به دنبال سرگرم کردن است تا چیز دیگر. نقطه قول آن را باید بازی خوب اوزو ادوبا بدانیم؛ شخصیت او با کارآگاههای رایج تلویزیونی متفاوت است و بدون اینکه به ورطه اغراق بیفتد، به عامل اصلی جذابیت سریال تبدیل میشود.
«اقامتگاه» ساختار جذابی هم دارد و اغلب از پیچیده کردن بیش از حد معما پرهیز میکند تا درگیر روایت باقی بمانیم و سردرگم نشویم. بله، بعضی از شوخیها جواب ندادهاند و معمای اصلی هم میتوانست لایههای عمیقتری داشته باشد اما «اقامتگاه» هدف دیگری را دنبال میکند، نمیخواهد تاثیر بگذارد، بلکه میخواهد سرگرم کند و این کار را هم به بهترین شکل انجام میدهد.
2- آمریکای نخستین (American Primeval)

- توسعهدهنده: مارک ال. اسمیت
- تعداد اپیزودها: 6
- بازیگران: تیلور کیچ، بتی گیلپین، دین دیهان، درک هینکی، جو تیپت، جای کورتنی، شیا ویگهام
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 72 از 100
«آمریکای نخستین» در حقیقت یک وسترن متجدد (Revisionist Western) است؛ سریالی که انتظارات از آن بالا بود اما با استقبال خوبی روبهرو نشد. با این حال، باید بیشتر دربارهاش حرف زد، چون از معدود وسترنهای مدرنی است که خشونت عریان غرب وحشی را کالبدشکافی میکند. وسترنها معمولا تصویری رمانتیک از آن دوران ارائه میدهند اما غرب در واقعیت شکل دیگری بود: کثیف، خونین و بیثبات.
ماجراها در سال 1857 رخ میدهد؛ دورانی که گروهها و فرقههای مختلف، هر کدام به دنبال رسیدن به قدرت هستند. در این بحبوحه، سارا (بتی گیلپین) قصد دارد پسرش را از میان ایالت عبور دهد تا به پدرش برساند، اما با هشدارهای مرد کوهستان، آیزاک رید (تیلور کیچ)، مواجه میشود. در نهایت سارا و آیزاک همسفر میشوند؛ سفری ترسناک که مشخص نیست به کجا ختم میشود.
«آمریکای نخستین» از جنبه بصری، یکی از بهترین مینی سریالهای 2025 است؛ تصویربرداری، لوکیشنها و طراحی صحنه، دنیایی خشن و ناامن خلق کردهاند که بقا در آن آسان نیست. محیط اما تنها یک پسزمینه تزئینی نیست بلکه بخشی حیاتی از روایت است. این سریال حرفهای آشنایی هم میزند، از خشونت و استعمار میگوید، و با اینکه آنها را بارها شنیدهایم اما همچنان تاثیرگذار هستند. اگر از طرفداران ژانر وسترن هستید، فرصت تماشای «آمریکای نخستین» را از دست ندهید.
1- نوجوانی (Adolescence)

- توسعهدهنده: جک تورن، استیون گراهام
- تعداد اپیزودها: 4
- بازیگران: استیون گراهام، اشلی والترز، فی مارسی، مارک استنلی، کریستین ترمرکو، اوون کوپر، آملی پیز، هانا والترز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.1 از 10
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 90 97 100
این مینی سریال برنده جایزه امی، نه تنها سریعا در کانون توجه قرار گرفت بلکه بحثهای جدی و مهمی پیرامون پسران جوان و الگوهای زندگیشان به راه انداخت. ساختهی جک تورن و استیون گراهام، یک درام جنایی معمولی نیست، کالبدشکافی دقیقی از جامعهای است که در آن خشونت، مانند ویروسی خاموش، از درون خانهها و مدارس رشد میکند.
داستان از جایی شروع میشود که معمولا پایان هر پروندهی جنایی است: پسر 13 سالهای به نام جیمی میلر (اوون کوپر) مرتکب قتل شده است. اما تمرکز سریال «چرا» است، نه «چه کسی». هر قسمت لایهای از اجتماع را کنار میزند و ما را وادار میکند بپرسیم: چه چیزی باعث میشود یک کودک معمولی به هیولایی ترسناک تبدیل شود؟
«نوجوانی» اثری تلخ و گاه ناراحتکننده است؛ سریالی که از مواجهه مستقیم با موضوعاتی مثل خشم فروخورده، اضطراب، فشار اجتماعی و معضلات نوجوانان نمیترسد. این سریال همچنین درباره شکاف نسلی است؛ اینکه بزرگسالان چقدر در فهم دنیای نوجوانان ناتواناند و این باعث میشود که بین آنها فاصله بیفتد. هر چهار اپیزود سریال، به شکل لانگ تیک (برداشت بلند) ساخته شده است اما این رویکرد تنها یک ترفند نمایشی نیست بلکه «نوجوانی» را به یک تجربهی واقعی تبدیل میکند. اما بزرگترین موفقیت سریال جنبهی فنیاش نیست، این است که قضاوت نمیکند، بلکه هشدار میدهد؛ هشداری که باید جدیاش گرفت.
منبع: collider

