هرچه باید پیش از دیدن سریال «دردویل: تولد دوباره» به یاد داشته باشید
دردویل یکی از مهمترین قهرمانان مارول است و وقتی وقتی برای اولین بار سریالی با مرکزیت او پخش شد، طرفداران سر از پا نمیشناختند. «دردویل» اولین سریال ابرقهرمانی مارول در نتفلیکس بود که جلوتر از «جسیکا جونز» و «لوک کیج» از آوریل ۲۰۱۵ شروع به پخش کرد و چنان سروصدایی به راه انداخت که به یک رویداد مهم تلویزیونی تبدیل شد. این نسخهی جدید از ابرقهرمان هلزکیچن پیشرفت قابل توجهی نسبت به نسخهی فیلم ۲۰۰۳ با بازی بن افلک به حساب میآمد. «دردویل» آغازگر دورهای کوتاه اما موفق از سریالهای تلویزیونی مارول در نتفلیکس بود که در سال ۲۰۱۹، با طلوع عصر دیزنیپلاس در دنیای سینمایی مارول به پایان رسید. با توجه به محبوبیت هر دو سریال «دردویل» و شخصیت آن، جای تعجب نیست که سران مارول تصمیم گرفتند این ابرقهرمان را دوباره بازگردانند. برای همین، سروکلهی مت مرداک در سریالی مثل «شیهالک» پیدا شد. اما با شور و اشتیاق شدید طرفداران، دردویل برای یک سریال مخصوص خودش به دیزنیپلاس بازگردانده شده است، یعنی «دردویل: تولد دوباره» (Daredevil: Born Again) که بازسازی سه فصل سریال نتفلیکس نیست؛ بلکه ادامهدهندهی راه مجموعهی سابق است.
«دردویل: تولد دوباره» نهتنها داستان سه فصل اصلی را ادامه میدهد، بلکه بسیاری از عوامل محبوب قدیمی را هم بازمیگرداند که بدون آنها «دردویل» چیزی کم داشت. از چارلی کاکس در نقش مت مرداک یا همان دردویل گرفته، تا وینسنت دنآفریو در نقش ویلسون فیسک یا کینگپین. پیشتر خبرهایی منتشر شده بود مبنی بر غیبت کاراکترهای فاگی (الدن هنسن) و کرن (دبورا آن ول). حتی قرار بود سریال از نظر تم و داستان، از جو خشونتآمیز نسخهی نتفلیکس دورتر شود. اما مارول پس از اعتراضات طرفداران، با بازنویسی فیلمنامه هم شخصیتهای سابق و بازیگران آنها را به سریال بازگرداند، هم دز خشونت را بالا برد.
همانطور که گفتیم، پیش از آنکه دردویل را در سریال خودش در دیزنیپلاس ببینیم، او در سریال «شیهالک: وکیل دادگستری» (She-Hulk: Attorney at Law) حضور پیدا کرد. کینگپین نیز یکی از شخصیتهای محوری سریال «هاوکای» (Hawkeye) و «اکو» (Echo) بود. این مجموعهها طرفداران را در جریان اتفاقات مربوط به شخصیتهای مختلف «دردویل» پس از کنسل شدن سریال در نتفلیکس قرار دادند. با توجه به اینکه قریب به هفت سال از پایان سریال «دردویل» در نتفلیکس گذشته و در این میان، پروژههای بسیاری در دنیای سینمایی مارول ساخته شده، احتمالا همهی ما به یک یادآوری نیاز داریم. در ادامه همهی چیزهایی را که باید پیش از «دردویل: تولد دوباره» دربارهی این ابرقهرمان و شخصیتهای محوری داستان به یاد داشته باشید بررسی میکنیم.
روزهای آغازین دردویل

سریال «دردویل» از سالهای اولیهی فعالیت مت مرداک به عنوان قهرمان شب آغاز میشود. این دورهای است که او هنوز لباس ابرقهرمانی نداشت و یک لباس و ماسک سادهی مشکی میپوشید. مت مرداک از پدری بوکسور به نام جک مرداک و مادری راهبه به نام مگی گریس متولد شده است. مگی فکر میکرد افسردگی پس از زایمان خود، مجازاتی از جانب خداست به خاطر اینکه وظایفش در کلیسا را ترک کرده. در نتیجه، او با ترس از خدا فرزند و شوهرش را رها کرد و به زندگی راهبگی بازگشت. این در حالی است که تمام این مدت مت مرداک فکر میکرد مادرش مرده است. در سن نه سالگی، مواد شیمیایی به چشمان مت آسیب شدیدی زده و او را نابینا کرد.
مدت کوتاهی پس از آن، پدر مت هم که قرار گذاشته بود عمدا در یک مسابقهی بوکس شکست بخورد، به دست یک گانگستر کشته میشود. در نتیجه، مت از یتیمخانه سردرمیآورد. در آنجا، مت مردی نابینا به نام استیک (اسکات گلن) را ملاقات میکند و او همان کسی است که به مت میآموزد چگونه بر حواس دیگرش به جز بینایی تسلط یابد. استیک امیدوار بود مت را برای جنگی در آینده پرورش و آموزش دهد، جنگی که بعدها در زندگی مت نقش مهمی ایفا میکند.
مت بعدها در دانشکدهی حقوق کلمبیا تحصیل میکند و با هماتاقیاش، فرانکلین نلسون، یا همان فاگی، آشنا میشود که بهترین دوست و شریک تجاری آیندهاش خواهد بود. در دانشگاه، مت همچنین الکترا (الودی یانگ) را میبیند. الکترا دختر یک دیپلمات بود که او هم راز تاریک خودش را داشت. در آغاز، مت خبر نداشت که او یکی دیگر از شاگردان استیک است که برای جذب مت به این جنگ قریبالوقوع فرستاده شده. مت و الکترا مدتی با هم قرار میگذاشتند، اما الکترا وجه تاریک و خشونتآمیزی داشت و مت حاضر نبود به این تمایلات تن دهد. در نتیجه، مت و الکترا از هم جدا شدند.
پس از دانشگاه، مت و فاگی دفتر حقوقی کوچک خود به نام نلسون و مرداک را افتتاح کردند تا به موکلانی کمک کنند که توانایی پرداخت هزینههای مشاورهی حقوقی را ندارند. این همان زمانی است که مت تبدیل به یکی از قهرمانانی میشود که بدون آشکار کردن هویت خود، با جرم و جنایت در نیویورک مبارزه میکند. در آغاز به مت لقب شیطان هلزکیچن (Devil of Hell’s Kitchen) را دادند.
تاریخچهی کینگپین

ویلسون فیسک از یک خانوادهی طبقهی کارگر سطح پایین میآید و آنطور که در فلشبکهایی در «دردویل» نشان داده میشود، اغلب مورد سوءاستفادهی کلامی و فیزیکی پدرش بوده است. یک شب، وقتی پدر فیسک مادرش را کتک میزده، ویلسون پدرش را با چکش به قتل میرساند و این جرقهای است که او را به مسیری از جرم و جنایت سوق میدهد؛ جرقهای که از او کینگپین آینده را میسازد. مادر فیسک به او کمک میکند تا شواهد قتل را از بین ببرد؛ سپس او را نزد برخی از اقوامشان میفرستد. سپس فیسک به خارج از کشور سفر کرده و حتی مدت کوتاهی در آسیا زندگی میکند. او بعدا با برنامههای بزرگ در سر به محلهی خودش، هلزکیچن، به نیویورک بازمیگردد و ایدهی اصلاح و ساختن نسخهای جدید و بهتر از هلزکیچن را مطرح میکند. انگیزهی کینگپین برای افزایش قدرت همیشه در تلاش او برای اصلاح و بهبود نیویورک خلاصه میشود. برای همین، عجیب نیست که در «دردویل: تولد دوباره» هم میبینیم که فیسک میخواهد با نامزد شدن برای شهرداری نیویورک، با دست باز این ایدهها را پیاده کند.
فیسک در دهه ۲۰۰۰ میلادی شروع به افزایش قدرت خود میکند؛ مثلا با رهبر یکی از مافیاهای قدرتمند، یعنی ویلیام لوپز، شریک میشود. در این سالها، فیسک آنقدر با لوپز رفت و آمد پیدا میکند که دیگر برای دختر لوپر، مایا، مثل عمو یا دوستی نزدیک میماند. پس از مرگ پدر مایا به دست کلینت بارتون در نقش رونین، کینگپین مایا لوپز بزرگسال را به یکی از مهمترین عوامل خود تبدیل میکند و میتوان گفت مایا را جزئی از خانوادهی نداشتهاش در نظر میگیرد. کمی پس از نبرد نیویورک، فیسک به دلیل بدهیهای همسر النور بیشاپ، شروع به همکاری با او میکند. سپس، در سال ۲۰۱۵ برنامههای فیسک برای بازسازی هلزکیچن آغاز میشود. او عاشق ونسا ماریانا (آیلت زورر) میشود که یک دلال هنری است. عشق فیسک به ونسا به حدی میرسد که حاضر است هرکاری برایش انجام دهد. فیسک به نقاشی خاصی در گالری ونسا دلبستگی پیدا میکند، یک بوم سفید خالی به نام «خرگوش در توفان برف» که درست شبیه همان دیواری است که در روزهای نوجوانی، پدرش او را مجبور میکرد هنگام آزار مادرش به آن نگاه کند.
فصل اول

فصل اول سریال «دردویل» نتفلیکس، روند به قدرت رسیدن ویلسون فیسک به عنوان کینگپین و تبدیل شدن مت مرداک به دردویل را دنبال میکند. در این فصل است که مت و فاگی نلسون برای اولین بار با کرن پیج آشنا میشوند. کرن زنی است که ازسوی گروههای جنایی سازمانیافته در نیویورک به قتل متهم شده بود. مت، فاگی و بن اوریک (خبرنگار نیویورک بولتن) کرن را تبرئه میکنند و کرن هم تصمیم میگیرد برای نلسون و مرداک مجانی کار کند تا از این طریق لطف آنها را جبران کرده باشد.
در طول این فصل، مت در قالب دردویل ظاهر میشود و به مقابله با فیسک میرود. فاگی و کرن هم با بن اوریک همکاری میکنند تا دربارهی پیشینهی فیسک اطلاعات به دست آورند. پس از اینکه فیسک متوجه میشود خبرنگار با مادرش صحبت کرده است، اوریک را میکشد. وقایع فصل اول در یک نبرد حماسی بین کینگپین و دردویل، که بالاخره دیگر لباس قرمز کلاسیک خود را میپوشد، به اوج میرسد. فیسک دستگیر میشود و شهروندان نیویورک به قهرمان شب لقب دردویل را میدهند.
فصل دوم

فصل دوم با معرفی یک ابرقهرمان دیگر از کمیکها دوباره طرفداران را مشتاق دیدن ماجراهای دردویل در هلزکیچن کرد. فصل دوم به دو داستان اصلی تقسیم میشود؛ اول داستان قتلهای وحشیانهی سازمانهای مختلف جنایی را داریم؛ قتلهایی که در ابتدا تصور میشد جنگ بین باندها باشد، اما در واقع جنگی یک نفره بود که فرانک کسل یا همان پانیشر بهتنهایی علیه جنایت راه انداخته بود. خانوادهی کسل به دلیل خشونتهای باندهای جنایی کشته شده بودند و او دستتنها به دنبال انتقام علیه آنها برخاسته بود. در قسمت چهارم، پس از درگیریهای مختلف و بحثهای فلسفی بین دردویل و پانیشر، کسل بهدست پلیس دستگیر میشود و از اینجا به بعد در فصل دوم دیگر با مسئلهی محاکمهی پانیشر سروکار داریم.
در این میان و درست زمانی که مت باید روی پرونده تمرکز کند (و رابطهای هم با کرن پیچ شکل میگیرد)، الکترا دوباره وارد زندگیاش میشود. الکترا به کمک مت نیاز دارد تا روی حفرهای مرموز که در یک سایت ساختمانی در نیویورک حفر شده تحقیق کند. گویا این حفاری با یک گروه نینجایی خطرناک به نام «دست» (The Hand) ارتباط دارد. در این زمان، مت خود را بین دو مسیر میبیند، باید هم خودش را برای پروندهی پانیشر آماده کند، هم پای پروندهی الکترا وسط کشیده شده که در نهایت، مت خود را درگیر ماجرای الکترا میبیند.در پایان فصل دوم، الکترا در نبرد کشته میشود و مت مرداک تصمیم میگیرد دردویل بودن را کنار بگذارد، اما قبل از این کار، راز خود را به کرن پیج میگوید. در همین حال، پانیشر با کمک ویلسون فیسک از زندان فرار میکند و به سراغ مأموریت جدیدی برای کشف توطئهای تاریک در مورد چگونگی مرگ خانوادهاش میرود.
دردویل در سریال «مدافعان»

داستان دردویل در سریال «مدافعان» (The Defenders) ادامه پیدا میکند. این یک سریال هشت قسمتی بود که از نتفلیکس پخش شد و داستان چندین ابرقهرمان مختلف مارول را که هر کدام سریالهای مخصوص خودشان را در نتفلیکس داشتند، به هم پیوند داد. این ابرقهرمانان به جز دردویل، شامل جسیکا جونز، لوک کیج و آیرن فیست هستند که ماجراجوییهایشان در «مدافعان» ادامه مییابد. این چهار فرد با قدرتهای فوقالعاده متوجه میشوند که با یکدیگر ارتباطات مختلفی دارند، به ویژه اینکه دنی رند یا همان آیرن فیست قرار بوده رهبر گروه The Chaste باشد. این همان سازمانی است که استیک سعی کرد دردویل و الکترا را به آن جذب کند. الکترا توسط گروه «دست» از مرگ بازمیگردد تا به عنوان «آسمان سیاه» (The Black Sky)، که سلاح نهایی است، به جنگ دشمنان، به ویژه معشوق سابق برود.
با اینکه الکترا در آغاز هیچ اختیاری از خود ندارد و مثل رباتی میماند که تنها فرمان میگیرد، در طول داستان دوباره هوشیاری و ارادهی خود را به دست میآورد و به رهبر تازه تبدیل میشود. دردویل و الکترا در «مدافعان» نبردی حماسی دارند، اما در نهایت عشق مت به الکترا پیروز میشود. این دو در حالی که ساختمانی اطرافشان فرو میریزد، خود را فدا میکنند. جسیکا جونز، لوک کیج، آیرن فیست و دوستان مت یعنی فاگی و کرن باور میکنند که مت مرداک مرده است. با این حال، در آخرین صحنهی سریال، مت را میبینیم که در تخت بیمارستان کلیسا دراز کشیده و مادرش از او مراقبت میکند.
فصل سوم

فصل سوم «دردویل» نتفلیکس، مت را نشان میدهد که میخواهد از زندگیاش به عنوان دردویل کنارهگیری کند و حتی دوستانش را کنار بگذارد. یکی از مهمترین جنبههای هویتی مت مرداک، ایمان دینی اوست؛ اما پس از بلایی که در فصلهای پیشین سرش میآید و همچنین دیدار با مادرش که سالها فکر میکرد مرده است، از ایمانش دست میکشد. مت وقتی میفهمد که خواهر مری مادر واقعیاش بوده، احساس میکند که تمام عمرش به او دروغ گفته شده. در این میان، ویلسون فیسک به خبرچین افبیآی تبدیل میشود؛ سپس قرارهایی با افبیآی میگذارد و آنها را متقاعد میکند که در زندان جایش امن نیست. افبیآی با خارج کردن فیسک از زندان، او را به یک پنتهاوس امن منتقل میکنند تا آن جا تحت حبس خانگی باشد.
با این حال، افبیآی خبر ندارد که همهی اینها نقشهای از طرف فیسک بود تا خود را از زندان خارج کند و در موقعیتی قرار گیرد که بتواند به اعضای مختلف افبیآی رشوه بدهد. بااینکه فیسک اسماً تحت حبس خانگی است، ولی اوست که کنترل همه چیز را در دست دارد و در نهایت میتواند با دستکاری و تهدید افراد کافی، تمام اتهاماتش را لغو و با ونسا ازدواج کند. پس از تلاش ناموفق برای مقابله با فیسک در دادگاه، مت مرداک سرانجام تصمیم میگیرد دوباره دردویل شود تا از روش غیرمسالمتآمیز، دشمن همیشگی را متوقف کند. با این حال، کینگپین حاضر نیست به همین راحتی تسلیم شود. او یک مأمور افبیآی را استخدام میکند که عاشق کشتن است. این مأمور، خودش را به جای دردویل جا میزند و مرتکب جرم و جنایت میشود و نام دردویل را لکهدار میکند.
فصل سوم دردویل با شکلگیری اتحادی ناپایدار بین مت مرداک و ویلسون فیسک به پایان میرسد. در طول سریال یک روند ثابت وجود داشت؛ به طوری که هر فصل یک شخصیت جدید هویت مخفی مت را کشف میکرد؛ مثلا فاگی در اواسط فصل ۱، کرن در پایان فصل ۲ و فیسک در اواسط فصل ۳. با تهدید دشمن اصلیاش که هویت مخفی او را میداند و ممکن است افراد مهم زندگیاش را هدف قرار دهد، مت در ابتدا قصد کشتن فیسک را داشت. با این حال، پس از یک مبارزهی مفصل که کسی پیروز نمیشود، دردویل تصمیم میگیرد از مبارزه با فیسک دست بکشد؛ بیش از هرچیز بهخاطر اعتقادات کاتولیکاش به مسئلهی رستگاری که به مت اجازه نمیدهد جان دیگران را بگیرد. در نهایت، مت با فیسک معامله میکند.
فیسک قول میدهد که با فاگی و کرن کاری نداشته باشد و به زندان برود، در مقابل مت هم همسر ویلسون، ونسا، را رها کرده و تحت پیگرد قانونی قرار نمیدهد، چون او پیشتر یکی از شاهدهای کلیدی مت مرداک را، پیش از آنکه بتواند در دادگاه علیه فیسک شهادت بدهد به قتل رسانده بود. فیسک موافقت میکند و به زندان میرود، در حالی که ونسا مینشیند و ظاهرا اکنون مسئول امپراتوری شوهرش است.
مت مرداک و ویلسون فیسک پس از سریال نتفلیکس چه عاقبتی داشتند؟

به دلیل قرارداد نتفلیکس با مارول در مورد توسعهی مجموعه «مدافعان»، مارول نمیتوانست تا دو سال پس از کنسل شدن سریالها از هیچ یک از شخصیتهای مارول نتفلیکس استفاده کند. این به این معنی بود که دردویل، لوک کیج و آیرن فیست تا سال ۲۰۲۰ قابل استفاده نبودند، در حالی که جسیکا جونز و پانیشر در سال ۲۰۲۱ برای مارول در دسترس قرار گرفتند. تنها اندکی پس از پایان این مهلت، مارول روند بازگرداندن محبوبترین شخصیتهای «دردویل» به دنیای سینمایی مارول را آغاز کرد. طرفداران لازم نبود مدت زیادی برای دیدن دوبارهی آنها صبر کنند. دردویل و کینگپین پشتسرهم در پروژههای مختلفی در MCU ظاهر شدند.
در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۱، قسمت یکیمانده به آخر «هاوکای» با این افشاگری به پایان رسید که شرور پشت سریال کسی نبوده جز کینگپین که خود وینست دنآفریو هم برای بازی در نقش او بازگردانده شد. درست روز بعد، «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (Spider-Man: No Way Home) در سینماها اکران شد و چارلی کاکس در نقش مت مرداک به عنوان کاراکتر مهمان حضور داشت که به شخصیت دردویل او اشاره میکرد.
دردویل بعدا در سال ۲۰۲۲ در سریال «شیهالک: وکیل دادگستری» حضور پیدا کرد که جنبهی متفاوتی از شخصیت او را نشان میداد. او و جنیفر والترز یا همان شیهالک، با هم رابطهی کوتاهی داشتند؛ به ویژه که هر دو از شناختهشدهترین وکلای ابرقهرمان هستند. سریال دیگری که در آن شاهد بازگشت کاراکترهای «دردویل» بودیم، مینیسریال «اکو» بود؛ یک اسپینآف از «هاوکای» که داستان مایا لوپز را دنبال میکند که از کودکی ارتباط نزدیکی با ویلسون فیسک دارد. معلوم شد که فیسک و مت مرداک در وقایع فیلمهای «انتقامجویان: جنگ ابدیت» و «پایان بازی» از بشکن تانوس جان سالم به در بردهاند. پس از آنکه مایا لوپز میفهمد فیسک به پدرش خیانت کرده و باعث مرگش شده، در آخر سریال «هاوکای» به سر فیسک شلیک کرده و او را به حال خودش رها میکند تا بمیرد.
اما در «اکو» میبینیم که فیسک بهبود یافته و تصمیم میگیرد مایا لوپز را دوباره در زندگیاش بپذیرد. مایا فیسک را رد میکند و او با خشم واکنش نشان داده و خانوادهاش را هدف قرار میدهد. مایا با استفاده از قدرتهای اجدادش، ذهن فیسک را باز میکند و او را به گوشهی تاریک روان خود میبرد. این کار مایا، فیسک را از درون منقلب میکند که موجب میشود فیسک بالاخره مایا را تنها بگذارد. در آخر «اکو» میبینیم که کینگپین سوار هواپیمایی به مقصد نیویورک شده و پخش خبری مربوط به انتخابات شهرداری نیویورک را تماشا میکند. از همینجاست که زمینهی داستان سریال «دردویل: تولد دوباره» گذاشته میشود.
منبع: Movieweb

