رتبهبندی بازیهای دویل می کرای از بدترین تا بهترین
وقتی که بازی دویل می کرای (Devil May Cry) در سال ۲۰۰۱ برای اولین بار عرضه شد، فقط سبک بازیهای اکشن را بازتعریف نکرد، بلکه آنها را بهطور کلی دگرگون کرد. با مبارزات سریع، شخصیتهای جذاب و استایل گوتیک خاصش، این مجموعهی اکشن شاخص از کپکام (Capcom) به سرعت جای خود را به عنوان یکی از سریهای نمادین دنیای بازیها باز کرد. در مرکز این جهان پرهیجان، دانته (Dante) قرار دارد، ضدقهرمان شکارچی شیطان که عاشق پیتزا است و پالتوهای بلند و کمبوهای اغراقآمیزی دارد. اما موضوع فقط ظاهر و زرقوبرق نیست، دویل می کرای استاندارد جدیدی برای گیمپلی مهارتمحور تعیین کرد؛ گیمپلیای که پاداشش برای بازیکنان، مهارت، زمانبندی درست و آزمایشهای خلاقانه بود، چیزی که کمتر بازی اکشنی جرأت انجامش را داشت.
در طول سالها، این مجموعه دچار تغییر و تحولهای چشمگیری شده است. ماجراجوییهای دانته از سال ۲۰۰۱ به ساخت ژانر هک اند اسلش کمک کرده و بازیهای ویدیویی خاطرهانگیزی را به ما هدیه داده است که در هر چیزی که مشخصه این ژانر است، سرآمد هستند. از مبارزات تماشایی و رضایتبخش گرفته تا موسیقیهای فراموشنشدنی، آنچه این سری ارائه میدهد، حتی با وجود فراز و نشیبهای پراکندهاش، منحصر به فرد است. بنابراین، در حالی که همگی منتظر معرفی بازی ششم مجموعه هستیم، بد نیست نگاهی به بازیهای اصلی مجموعه داشته باشیم.
6. دویل می کرای 2
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال عرضه: 2003
پلتفرمها: PS2, PC, PS3, PS4, Switch, Xbox 360, Xbox One

ماجرای پشت پردهی ساخت دویل می کرای ۲ به اندازهی داستانهای داخل بازی دراماتیک است. شرکت کپکام که پس از موفقیت بازی اول در اوج بود، برای ساخت دنباله عجله کرد. با این حال، تیم خلاقیت اصلی از جمله هیدکی کامیا (Hideki Kamiya) در این پروژه حضور نداشتند. در عوض، تیم جدیدی به رهبری هیدئاکی ایتسونو (Hideaki Itsuno) در میانهی پروژه وارد شد، آن هم پس از آنکه گزارش شد روند قبلی پروژه به بنبست رسیده بود. در مجموعه دویل می کرای، قسمت دوم این سری به عنوان «گوسفند سیاه» آن شناخته میشود؛ چرا که بسیاری از عواملی را که باعث موفقیت بازی اول شده بودند، تغییر داد. دیگر خبری از نیاز به اجرای کمبوهای متنوع و طولانی نبود و یک کمبوی ساده میتوانست بیشتر دشمنان بازی را شکست دهد؛ چیزی که باعث شد این قسمت به مراتب آسانتر از نسخه قبلی به نظر برسد. همچنین ظاهر شخصیت دانته به شکل قابلتوجهی تغییر کرد؛ تغییری که همانطور که DMC: Devil May Cry بعدها به ما یادآوری کرد، کاری است که نباید انجام داد!
در دویل می کرای ۲، بازیکنان دوباره در نقش دانته ظاهر میشوند، اما این بار او بسیار ساکتتر و جدیتر از نسخهی پرشوخی که در بازی اول دیدیم است. همراه او شخصیت جدیدی به نام لوسیا حضور دارد؛ یک جنگجوی مرموز با گذشتهای پنهان و عزمی راسخ برای محافظت از دنیای انسانها. داستان روایت نبرد دانته و لوسیا علیه آریوس، یک سرمایهدار شیطانی است که قصد دارد با اجرای مراسمی باستانی و جمعآوری اشیایی به نام آرکانا، قدرت مطلق را به دست آورد. هرچند داستان بازی مقداری به دنیای آن عمق میبخشد، اما در مقایسه با دیگر نسخهها چندان پرشور یا احساسی نیست. از منظر گیمپلی، برخلاف دانته که از شمشیرهای بزرگ و اسلحه استفاده میکند، لوسیا از خنجرهای خمیده بهره میبرد. گرچه در زمان عرضه این تصمیم چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما امکان بازی با چند شخصیت مختلف در بازیهای بعدی این مجموعه با استقبال بیشتری مواجه شد. به طور کلی ایتسونو مجبور شد در لحظات آخر وارد پروژه شده و آنچه ممکن بود را نجات دهد. این عجله برای رسیدن به ضربالاجلها باعث شد دویل می کرای ۲ نسبت به بازی قبلی، از نظر لحن و گیمپلی پراکنده و ناهماهنگ بهنظر برسد.
5. دویل می کرای 4
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال عرضه: 2008
پلتفرمها: PC, PS3, Xbox 360

دویل می کرای 4 در شهر خیالی Fortuna جریان دارد و داستان با «نرو» (Nero)، شوالیهای جوان از ارتش شمشیر، آغاز میشود که شاهد ترور ناگهانی رهبر ارتش توسط دانته، قهرمان قدیمی سری، است. این رویداد شوکآور موجب شروع زنجیرهای از مبارزات، خیانتها و افشاگریها میشود در حالی که نرو در جستوجوی حقیقت پشت پرده انگیزههای پنهان ارتش است و در عین حال با قدرتهای شیطانی مرموز خود دست و پنجه نرم میکند. دانته هم در این میان در جستوجوی خود است، اما مسیر او به طرز شگفتانگیزی با مسیر نرو تلاقی میکند و در نهایت به هم پیوسته میشود.
در واقع در دویل می کرای 4 به جای دانته، نرو شخصیت اصلی داستان است. گرچه این بازی اثر بدی نیست، اما نتوانست همان حال و هوای بازیهای قبلی این مجموعه را حفظ کند. در ابتدا بازی را با نرو شروع میکنید، اما پس از اینکه کل بازی را با او پیش میبرید، باید دوباره همان مراحل را این بار با دانته طی کنید؛ چیزی که بیشتر شبیه یک روش ساده برای کش دادن زمان بازی به نظر میرسد. البته این کار به بازیکنان اجازه میدهد تا با شخصیت محبوب مجموعه، بازی کنند. هرچند که عمدتاً همان محیطها و باسها را دوباره ملاقات میکنند و همین باعث شده تا بازی ساختاری تکراری به خود بگیرد.
سبک گیمپلی نرو بسیار شبیه دانته است و او نیز از یک شمشیر بزرگ و یک اسلحه استفاده میکند. تفاوت اصلی، بازوی شیطانی نرو است که به او اجازه میدهد دشمنان را به سمت خود بکشد یا آنها را به هوا پرتاب کند. همچنین داستان این بازی تمرکز بیشتری بر روایت دارد؛ جایی که نرو در تلاش برای نجات دادن دوستدخترش است و دانته نیز هر از گاهی در داستان ظاهر میشود. از لحاظ فنی، دویل می کرای ۴ قدرت نسل جدید سختافزارها را به نمایش گذاشت. محیطهای شهر و مناطق اطراف آن با جزئیات فراوان طراحی شده بودند و مدلهای شخصیتها و انیمیشنها نیز به ویژه در طول صحنههای سینماتیک بسیار زیبا و روان بودند.
4. دیامسی: دویل می کرای
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Ninja Theory
سال عرضه: 2013
پلتفرمها: PS4, PS3, Xbox One, Xbox 360, PC

بازی DMC: Devil May Cry در واقع یک ریبوت از این مجموعه محسوب میشود که بسیاری از طرفداران از آن راضی نبودند، هرچند این موضوع ارتباط چندانی با گیمپلی بازی ندارد زیرا گیمرها بیشتر از همه به طراحی جدید دانته اعتراض داشتند که از یک پسر انیمهای عضلانی به یک آمریکایی با نگرشی متفاوت تبدیل شده بود. دیگر خبری از دانتهی قدیمی با موهای نقرهای و رفتار مغرورانه نبود. در عوض، نسخهای جوانتر، خشنتر و سرکشتر معرفی شد؛ نیمهشیطان و نیمهفرشتهای که درگیر نبردی علیه سیستمی شیطانی و فاسد است که انسانیت را از پس پرده کنترل میکند. داستان بازی نیز حس بسیار متفاوتی از سایر بازیهای مجموعه دارد. دنیای بازی توسط یک شرکت شیطانی تسخیر شده که دنیای شیاطین را درست زیر پای همه پنهان کرده است. بازی رویکردی بسیار تاریکتر و جدیتر دارد، در حالی که بازیهای قبلی لحن سرگرمکنندهتری داشتند. دانتهی ساختهی نینجا تئوری به عمد طوری طراحی شده بود که زمینیتر و قابللمستر باشد و با روایت تیرهتر و معاصرتر بازی همخوانی داشته باشد.
خود بازی طراحی بسیار خوبی دارد و به هستهی دویل می کرای وفادار است، هرچند که بازی از معرفی مکرر تواناییهای جدید رنج میبرد، بدون اینکه به شما فرصت بدهد تا با تواناییهایی که از قبل دارید، آشنا شوید. نینجا تئوری در این بازی یک سیستم پویا معرفی کرد که دانته میتوانست به صورت آنی بین حالتهای فرشتهای و شیطانی خود جابهجا شود و به سلاحها و قابلیتهای متفاوتی دسترسی پیدا کند. در کل این بازی بیشتر به خاطر طراحی دانته و تنوع کم دشمنان و باسها مورد نقد قرار گرفت زیرا از نظر گیمپلی همچنان به جوهرهی سری وفادار بود.
3. دویل می کرای 3
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال عرضه: 2005
پلتفرمها: PC, Xbox One, Xbox 360, Nintendo Switch, PS2, PS3, PS4

ماجرای دویل می کرای 3 سالها پیش از اتفاقات بازی اول رخ میدهد و دانته جوان و گستاخی را معرفی میکند که تازه کسب و کار شکار شیاطین خود را راه انداخته است. داستان زمانی آغاز میشود که برج عظیمی از دل زمین بیرون میجهد، برجی که توسط برادر دوقلوی دورافتادهی دانته، یعنی ورجیل آزاد شده است. ورجیل در پی قدرتی بیحدوحصر است و باور دارد که این تنها راه برای ادای احترام به میراث شیطانیشان و پدر مرحومشان، اسپاردا است. در صحنهی آغازین بازی، دو برادر در یک مبارزه شدید، به شکل چشمگیر و دراماتیکی با یکدیگر درگیر میشوند؛ صحنهای که پایانی حماسی برای بازی را نوید میدهد. دویل می کرای 3 تصمیماتی که در نسخه قبلی گرفته شده بود را کنار گذاشت و به سبک بازی اول مجموعه بازگشت. این بازی بازیکنان را به مبارزهی خلاقانه تشویق میکند، نه فقط به کارگیری قدرت صرف. بازیکنان میتوانند زنجیرههایی از کمبوهای چشمگیر را با استفاده از شمشیرها، تپانچههای دوقلو، شاتگان و سلاحهای دیگر ایجاد کنند. تجهیزات دانته در طول بازی گسترش مییابد و هر سلاح سبک بازی کاملاً متفاوتی ارائه میدهد.
در این قسمت، قابلیتی جدید معرفی شد که بازیکن میتوانست سبکهای مختلفی را برای شخصیت دانته انتخاب کند که هر کدام مزایای خاص خود را دارند. «تریکستر» (Trickster) به دانته امکان جاخالی دادن سریع را میدهد، «سورد مستر» (Swordmaster) حملات بیشتری را برای شمشیر و سایر سلاحهای سرد فراهم میکند، «گاناسلینگر» (Gunslinger) حرکات متنوعتری را برای استفاده از سلاحهای گرم در اختیار دانته قرار میدهد و سبک «رویال گارد» (Royal Guard) توانایی دفع حملات دشمن را به او میدهد. با پیشرفت در جریان بازی، سبکهای بیشتری نیز آزاد میشوند. نسخه ویژه بازی نیز به بازیکنان اجازه میدهد تا با شخصیت ورجیل (Vergil)، برادر دانته، بازی کنند. ورجیل نقش مهمی در داستان دارد و سبک مبارزهاش با دانته کاملاً متفاوت است. یکی از جنبههای جنجال برانگیز بازی درجه سختی آن بود. در زمان عرضه، نسخه آمریکای شمالی حتی سختتر از نسخه ژاپنی بود، زیرا در فرآیند بومیسازی تصمیم گرفته شد که حالت عادی (Normal) معادل “سخت (Hard) شود. این سختی، نیازمند دقت، زمانبندی صحیح و شناخت رفتار دشمنان بود و کسانی که فقط دکمهها را بیهدف فشار میدادند به شدت مجازات میشدند و بازی برای کسانی که آگاهانه میجنگیدند پاداش ویژهای قائل بود. البته در نسخهی ویژه تنظیمات درجه سختی متعادلتری اضافه شد که بازی را بدون از دست دادن جوهرهی آن، برای بازیکنان بیشتری دسترسپذیر کرد.
2. دویل می کرای 5
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال عرضه: 2019
پلتفرمها: PS4, Xbox One, PC, PS5, Xbox Series X/S

در زمان نگارش این مقاله، دویل می کرای ۵ جدیدترین بازی این مجموعه است. شرکت کپکام در این بازی تصمیم گرفت از DMC: Devil May Cry فاصله بگیرد و به داستانی که در دویل می کرای ۴ روایت شده بود، بازگردد. اگرچه این بازی به عنوان دنبالهای برای دویل می کرای ۴ در نظر گرفته میشود، اما فضای آن بسیار بیشتر با بازی اول و دویل می کرای ۳ همخوانی دارد.
چند سال پس از وقایع دویل می کرای 4، بازی بار دیگر بازیکن را به جهانی میبرد که زیر حملهی نیروهای اهریمنی قرار دارد. در مرکز این آشوب، درختی شیطانی و عظیم بهطور ناگهانی در شهر فوران میکند. داستان با یک انفجار شروع میشود. نرو، شکارچی جوان شیاطین که در دویل می کرای 4 معرفی شده بود، حالا به صحنه بازگشته؛ با دستی مکانیکی که جایگزین دستی شده که توسط چهرهای مرموز از بدنش جدا شده است. در همین حال، دانته، قهرمان افسانهای سری، در دل آشوب با دشمنان در حال مبارزه است و برخی از متحدان قدیمیاش نیز همراه او هستند و در این میان، وی نیز وارد داستان میشود، شخصیتی مرموز با خالکوبیهای خاص و روحیهای شاعرانه که به جای استفاده از مشت، با احضار موجودات اهریمنی میجنگد.
یکی از نوآورانهترین ویژگیهای بازی ساختار سهپروتاگونیستی آن است، که به بازیکن اجازه میدهد با سه سبک کاملاً متفاوت بجنگد. نروی جوان و پرشور، حالا با بازوهای مکانیکی قابل تعویض به نام دویل بریکر میجنگد که هرکدام با قابلیت منحصربهفردی دارند. دانته، قهرمان کلاسیک سری، پیچیدهترین سبک مبارزه و قابلیت استفاده از مجموعهای عجیب از سلاحها شامل موتور سیکلت، شمشیر و غیره را دارد. وی در فاصله میماند و با استفاده از همراهان شیطانیاش، به دشمنان حمله میکند. سبک بازی او تاکتیکیتر است و تضاد جالبی با اکشن نزدیک نرو و دانته ایجاد میکند. البته گیمپلی او برای کسانی که به دنبال تجربه همیشگی مجموعه بودند چندان جالب نبود. این وسط کپکام با استفاده از موتور RE جان تازهای به بازی بخشید و بازی از نظر بصری واقعا جایی برای حرف باقی نمیگذارد. موسیقی دینامیک بازی که بسته به عملکرد شما در مبارزه شدت میگیرد، خودش به یک المان نمادین تبدیل شده است که کاملاً با روح سری هماهنگ است.
2. دویل می کرای 1
تهیهکننده: Capcom / سازنده: Capcom
سال عرضه: 2001
پلتفرمها: PS2, PC, PS3, PS4, Switch, Xbox 360, Xbox One

همانطور که در مقدمه ذکر شد، بازی دویل می کرای برای صنعت بازیها بسیار مهم بود و سبکی جدید را ایجاد کرد که همچنان بر بازیهای امروزی تأثیرگذار است. جالب است بدانید که دویل می کرای در ابتدا به عنوان یک بازی از مجموعه رزیدنت اویل آغاز شد، چیزی که بلافاصله پس از ورود به کلیسای اصلی بازی و شنیدن بخشهایی از تم اتاق امن رزیدنت اویل 4 با نام Serenity مشهود میشود. در واقع چیزی که ابتدا به عنوان یک ایدهی اولیه برای رزیدنت اویل 4 شکل گرفته بود، در نهایت به یک بازی اکشن پرانرژی با حالوهوای گوتیک، جلوههای سینمایی، گیمپلی چالشبرانگیز و قهرمانی فراموشنشدنی تبدیل شد. دویل می کرای پایهگذار یکی از محبوبترین سریهای اکشن تاریخ شد.
در قلب دویل می کرای شخصیتی دانته قرار دارد. بازی از جایی آغاز میشود که زنی مرموز به نام تریش وارد مغازهی شکار شیاطین دانته میشود و او را برای بررسی جزیرهای اسرارآمیز استخدام میکند. با پیشرفت داستان، مشخص میشود که تریش چیزی فراتر از آنچیزی است که به نظر میرسد. در نهایت داستان با محوریت جستوجوی دانته برای کشف رازهای خانوادهاش و نبرد با نیروهایی که بشریت را تهدید میکنند، ادامه مییابد. همانطور که گفته شد، بازی قرار بود به عنوان یک رزیدنت اویل جدید عرضه شود بنابراین مکانیکهایی نظیر دوربینهای ثابت، فضاهای تیره و تار و پازلهای مختلف بخشی از بازی هستند اما با پیشرفت پروژه ساخت بازی، تمرکز به سمت مبارزات سریع و روان و حرکات پویاتر تغییر کرده است. در نتیجه شاهد یک بازی هستیم که نه تنها به شکست دادن دشمنان اهمیت بلکه به شیوهی انجام آن نیز پاداش میدهد. گیمپلی هک اند اسلشی که در دویل می کرای استفاده شد، در دنبالهها و همچنین تمام بازیهای دیگری که از آن الگوبرداری کردهاند، مانند نیر: آتوماتا، سری بایونتا و دیگر بازیها، قرار داده شد.



رده بندیت بدرد خودت میخوره وقتی چیزی نمیفهمی از مجموعه
دویل ۴ شاهکار کامبت بوده
دویل ۳ بهترین روایت رو داره
بدترینا دوتا دویل ۲ و DMC بودن مابقی همه تو اوج
دویل از هر جهت نگاهش کنی عالیه برا دوران خودش
دویل ۵ خیلی پیشرفت داشته ولی لول دیزاین آشغاله