هرآنچه باید درباره سریال محبوب «شوگون» بدانید

۲۷ اسفند ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
سریال شوگون

سریال «شوگون» (Shōgun ) بر اساس رمانی از جیمز کلاول در سال ۱۹۷۵، حماسه‌ای گسترده است که در ژاپن فئودالی اتفاق میفتد. این مجموعه درام تاریخی ما را به دنیای فئودالی ژاپن می‌برد، جایی که سامورایی‌ها قدرت را در دست دارند و مرگ بر بدنامی ارجح است. شوگون در میان پس‌زمینه دسیسه‌های سیاسی و مبارزات قدرت، با جان بلکثورن انگلیسی (با بازی کاسمو جارویس) آغاز می‌شود، دریانوردی که به به اجبار سر از ساحل درآورده و اکنون مجبور است در دنیایی نامانوس زندگی کند. بلکثورن که برای زنده ماندن در فرهنگی که نمی‌شناسد می‌جنگد، به شبکه‌ای از اتحادها و خیانت‌ها کشیده می‌شود، زیرا قدرتمندترین جنگ‌سالاران ژاپن برای کسب قدرت نهایی رقابت می‌کنند: عنوان پرافتخار شوگون.

سریال «شوگون» درباره چیست؟

داستان سریال شوگون

داستان در سال ۱۶۰۰ و با ورود کشتی کاملاً غرق شده اراسموس به یک دهکده ماهیگیری کوچک ژاپنی آغاز می‌شود. در کشتی، بقایای نیمه جان خدمه‌ی دچار سوءتغذیه، ۱۲ هلندی و دریانورد انگلیسی آنها، جان بلکثورن، حضور دارند.

بلکثورن که پس از تلفات زیادی در دریا به چشم امید خدمه تبدیل شده است، رسیدن به ساحل را به اندازه سرگردانی خطرناک می‌داند. زیرا ژاپن در آستانه جنگ داخلی است؛ فرمانروا «تایکو»، اخیراً درگذشته است و یک وارث هفت ساله و شورایی متشکل از پنج نایب السلطنه شامل قدرتمندترین مردان ژاپن از خود به جای گذشته تا زمانی که جانشین به سن بلوغ برسد، به جای او حکومت کنند.

یکی از برجسته‌ترین آنها یوشی توراناگا (هیرویوکی سانادا)، جنگجوی ترسناک با تبار باستانی است. او که توسط نایب‌السلطنه‌های همکارش به غصب وراثت متهم می‌شود (در نتیجه توطئه‌ی رقیب اصلی او لرد ایشیدو) در آستانه استیضاح و خودکشی اجباری توسط سپپوکو قرار دارد.

با درگیری آشکار بین سامورایی‌ها (که اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد)، توراناگا به بلکثورن به چشم یک فرصت نگاه می‌کند. یک فرصت نه تنها در مبارزه‌اش با دیگر نایب‌السلطنه‌ها، بلکه در برابر پرتغالی‌ها.

در این زمان – در نمایش و در تاریخ واقعی – پرتغال تنها قدرت اروپایی حاضر در ژاپن است. آنها تهدیدی دوگانه را نشان می‌دهند، انحصار تجارت و اعمال قدرت سیاسی نرم از طریق جنگ سالاران ژاپنی که به مسیحیت گرویده‌اند. توراناگا تنها دغدغه بلکثورن نیست. با تغییر وفاداری‌ها، کاشیگی یابوشیگه (تادانوبو آسانو) جاه‌طلب به دنبال این است که مرد انگلیسی‌ را به طرف خود بکشد و پرتغالی‌ها هم در تلاشند تا بلکثورن را به عنوان یک دزد دریایی محکوم کنند تا مبادا او کنترل آنها بر کشور را از بین ببرد.

تنها کسی که به نظر می‌رسد می‌تواند دنیای جدیدی را به وجود بیاورد، تودا ماریکو مسیحی-ژاپنی (آنا ساوای) است – اما آیا او واقعاً قابل اعتماد است؟

 آیا سریال شوگون بر اساس یک داستان واقعی است؟

بله و خیر. شوگون بر اساس رمان تخیلی تاریخی جیمز کلاول در سال ۱۹۷۵ با همین نام ساخته شده است – با این حال شخصیت‌های اصلی آن از چهره‌های تاریخی واقعی الهام گرفته‌اند، و نقاط اصلی داستان بر اساس رویدادهای واقعی از تاریخ ژاپن است.

کلاول بعدها گفت که رمان را از یکی از کتاب‌های مدرسه دخترش الهام گرفته است: در سال ۱۶۰۰، یک انگلیسی به ژاپن رفت و سامورایی شد. آن مرد انگلیسی – یعنی جان بلکثورن واقعی – خلبان (دریانورد) نیروی دریایی ویلیام آدامز بود، که سرگذشت پرماجرای او – از جان سالم به در بردن از یک کشتی غرق شده تا تبدیل شدن به مشاور مورد اعتماد یک شوگون، به عنوان سنگ بنای شخصیت جان بلکثورن عمل می‌کند.

در رمان و سریال، فرمانده جنگی که بلکثورن به او خدمت می‌کند و بعداً تبدیل به شوگون می‌شود، یوشی توراناگا است که شبیه به توکوگاوا ایه یاسو واقعی است. ایه یاسو با همتایان خود و دیگر جنگ سالاران سامورایی جنگید و در نهایت چنان قدرتی پیدا کرد که عملاً فرمانروای ژاپن شد و لقب شوگون را از آن خود کرد.

بسیاری از شخصیت‌های اصلی دیگر هم همتایان تاریخی دارند. به عنوان مثال، لرد ایشیدو، رقیب اصلی توراناگا در شورای سلطنت، با دشمن واقعی ایه یاسو، ایشیدا میتسوناری، مشابهت دارد.

 جان بلکثورن واقعی چه کسی بود؟

جان بلکثورن

ویلیام آدامز یک شخصیت واقعی تاریخی بود که زندگی او الهام بخش شخصیت جان بلکثورن در شوگون است. آدامز که بازمانده‌ی یک سفر دلخراش دو ساله در سواحل ژاپن بود، به خدمت توکوگاوا ایه یاسو (فرمانده‌ی جنگی که تخصصش در ناوبری و کشتی سازی را تشخیص داده بود) آورده و به یکی از قابل اعتمادترین مشاوران ایه یاسو تبدیل شد، به ویژه در مورد تقویت روابط تجاری و دیپلماتیک بین ژاپن و قدرت‌های اروپایی که بعداً به ژاپن آمدند.

سریال «شوگون» از نظر تاریخی چقدر دقیق است؟

فردریک کرینز (مشاور تاریخی مجموعه تلویزیونی شوگون FX) می‌گوید، اگرچه نحوه دقیق نمایش داستان شوگون دراماتیک است اما نقاط طرح بر اساس اپیزودهایی واقعی از تاریخ ژاپن هستند.

در سریال شوگون، داستان توکوگاوا ایه یاسو را داریم که درست در آستانه نبرد Sekigahara ایستاده است که چند ماه پس از ورود آدامز به ژاپن انجام خواهد شد. بعد داستان ویلیام آدامز را داریم که تبدیل به یک هاتاموتو می‌شود و مستقیماً پشتیبان ایه یاسو است. و همچنین داستان هوسوکاوا گراسیا را که در رمان و نمایش [شخصیت] ماریکو است و نقش مهمی در شوگون بازی می‌کند.

کاری که کلاول انجام داد این بود که این سه داستان را در یک داستان حماسی کنار هم قرار داد. با این حال کرینز، که در زندگی آدامز و ایه یاسو نیز متخصص است، فاش می‌کند که بلکثورن، توراناگا و ماریکو آنطور که در صفحه نمایش دیده می‌شود، تعامل نداشتند.

او می‌گوید: «صحنه‌هایی در شوگون وجود دارد که در آن بلکثورن با توراناگا بحث می‌کند  که ما عینا آن را در نمایش گنجانده‌ایم. این از نظر تاریخی بسیار دقیق است. اما اتفاقاتی پس از آن افتاد که ویلیام آدامز بخشی از آن نبود. او به اوراگا فرستاده شد، که یک بندر کوچک در نزدیکی ادو [توکیو کنونی] است، و در حالی که تمام دسیسه‌های سیاسی در نمایش آشکار می‌شد، بیکار نشسته بود.» در حالیکه، در نمایش، بلکثورن در این دسیسه‌ها نقش محوری دارد. همچنین ماریکو با بلکثورن ملاقات نکرد و مترجم او نشد.

کشتی سیاه چه بود؟

کشتی سیاه

وقتی بلکثورن به ژاپن می‌رسد، پرتغالی‌ها نه تنها او را به‌عنوان مردی با اعتقادات متفاوت تحقیر می‌کنند، بلکه نگران بودند که او انحصار تجاری آنها را مختل کند، که در نمایش نشان‌دهنده «کشتی سیاه» است که سالانه کالاها را به ژاپن می‌آورد.

یک کشتی سیاه پرتغالی در تاریخ واقعی نیز وجود داشت. در دوره سنگوکو چین هم ورود کشتی‌های ژاپنی به چین را ممنوع کرد و هم تجار خود را از کشتیرانی به ژاپن منع کرد. اما ژاپن باید راهی برای واردات ابریشم چینی پیدا می‌کرد – این همان چیزی بود که همه کوزودها (که اکنون به عنوان کیمونو شناخته می‌شوند) از آن ساخته می‌شدند.

کرینز می‌گوید: پرتغالی‌ها پایگاهی در چین داشتند و هر سال یک کشتی بزرگ به ژاپن می‌آمد و نیاز یک سال ژاپن را با خود می‌آورد. آنها یک انحصار بر واردات کالاهای چینی داشتند و یکی برای واردات سلاح‌های غربی. اگرچه تصویر معمولی سامورایی‌ها مربوط به شمشیرزنان است، در این زمان در تاریخ، بیشتر نبردها با تفنگ‌هایی بود که از پرتغال آمده بودند. بنابراین این تجارتی بود که پرتغالی‌ها می‌ترسیدند بلکثورن – در تاریخ واقعی، آدامز – آن را مختل کنند.

چرا پرتغالی‌ها خواهان مرگ بلکثورن بودند؟

یکی از نقاط اصلی تقسیم در شوگون حول مذهب می‌چرخد. این موضوع صرفاً بین اروپایی‌های کاتولیک و پروتستان نیست، حتی بین پنج نایب السلطنه هم مناقشه وجود دارد چون دو نفر از آنها به مذهب کاتولیک گرویده‌اند و بنابراین منافع خود را با پرتغالی‌ها همسو کرده‌اند. این تقسیم مذهبی در تاریخ واقعی با ویلیام آدامز و توکوگاوا ایه یاسو منعکس شده است. هر سال، وقتی کشتی سیاه به ژاپن می‌آمد، با خود مبلغان یسوعی و ابریشم و تفنگ می‌آورد. کرینز می‌گوید: تجارت پرتغالی‌ها و تجارت و تبلیغ ایمان مسیحی دست به دست هم داد.

سرداران جنگ در کیوشو خوشحال می‌شدند که مسیحی شوند اگر با این کار می‌توانستند تجارتشان را رونق دهند. از طرف دیگر، جنگ سالارانی مانند ایه یاسو را داریم، که زمانی نامه‌ای به نایب السلطنه مکزیک نوشت و اعلام کرد ژاپن سرزمین کامی‌ها و هوتوکه‌ها – خدایان شینتو و بودایی – است و مسیحیت جایی در کشورش ندارد.

تایکو متوفی در تاریخ واقعی – تویوتومی هیدیوشی – نیز با مسیحیت مخالف بود، بیشتر به این دلیل که از نفوذ یسوعی‌ها بر جنگ سالاران ژاپنی می‌ترسید. در واقع او ممنوعیت مسیحیت را اعلام کرد، اما آن را اجرا نکرد زیرا می‌ترسید که تجارت پرتغالی را از دست بدهد. بنابراین وقتی آدامز با یک کشتی هلندی – نه پرتغالی – به ژاپن می‌رسد، فرصت‌های جدیدی برای ایه یاسو ایجاد می‌کند.

منبع: historyextra

راهنمای تماشای سریال
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه