فومیتو اوئدا؛ کارگردانی با نگاه متفاوت به هنر (بازی‌سازان سرشناس)

فومیتو اوئدا (Fumito Ueda) انیماتور، نویسنده و کارگردان بازی‌های ویدیویی اهل ژاپن است که به دلیل ساخت آثاری نظیر Ico و Shadow of the Colossus شناخته شده است.

زندگی شخصی؛ انیماتوری که بازی‌ساز شد

اوئدا در سال 1970 در شهر تاتسونو به دنیا آمد و در سال 1993 از دانشگاه هنر اوزاکا فارغ‌التحصیل شد. او خود را کودکی بسیار کنجکاو توصیف کرده و بیان کرده که از گرفتن و نگهداری موجودات زنده مانند ماهی یا پرندگان لذت می‌برده است. به غیر از آن، اوئدا به تماشا کردن و ساختن انیمیشن نیز علاقه داشته است. او می‌گوید که اگر در صنعت بازی مشغول نشده بود، بدون شک امروزه یک هنرمند کلاسیک بود. از طرفی او هر چیزی را که بیانگر چیزی باشد مانند فیلم، رمان یا مانگا را به عنوان اشکال هنر در نظر می‌گیرد.

اوئدا بازی‌های سگا مگا درایو زیادی را بازی کرد که بر کار او تأثیر گذاشت. او همچنین از طرفداران بازی‌های پلتفرم آمیگا از جمله Flashback و Another World در طول سال‌های نوجوانی خود بود. از بازی‌های دیگری که بر آثار او تاثیر گذاشته‌اند می‌توان به The Legend of Zelda ،Virtua Fighter و Prince of Persia اشاره کرد. او همچنین از مانگای Galaxy Express 999 الهام زیادی گرفته است.

زندگی کاری؛ از Ico تا The Last Guardian

در سال 1995، پس از تلاش برای امرار معاش به عنوان یک طراح، اوئدا تصمیم گرفت که در صنعت بازی‌های ویدیویی به دنبال شغلی برای خود باشد. او ابتدا به استودیوی .Warp Inc پیوست و به عنوان انیماتور در بازی Enemy Zero زیر نظر کنجی انو (Kenji Eno) کار کرد. او البته شرایط خود در آن زمان را سخت توصیف می‌کند زیرا ظاهرا بازی ذکر شده از برنامه عقب مانده و همه در پروژه مجبور بوده‌اند که بیش از حد معمول کار کنند تا بازی در تاریخ مشخص شده عرضه شود. اوئدا به طور کلی یک سال و نیم در این استودیو مشغول به کار بود و روی اثری به نام D no Shokutaku: Director’s Cut نیز به عنوان انیماتور ایفای نقش کرد.

در سال 1997، اوئدا به عنوان یک توسعه‌دهنده به سونی پیوست. او در استودیوی Japan Studio تحت نظر سونی، کار روی بازی Ico را آغاز کرد. پس از Ico، اوئدا و تیم کوچکش که بیشتر به عنوان تیم ایکو (Team Ico) شناخته می‌شوند، شروع به کار روی اثری با نام NICO کردند که بعدها به Shadow of the Colossus تغییر نام داد و در سال 2005 منتشر شد. در فوریه‌ی 2007، مجله‌ی ژاپنی فامیتسو گزارش داد که اوئدا و تیمش در حال کار روی یک بازی جدید برای پلی‌استیشن 3 هستند. هیچ جزئیاتی در مورد این بازی ناشناس در آن زمان فاش نشد. در سال 2008، در مجله‌ی پلی‌استیشن، رئیس استودیوهای سونی، شوهی یوشیدا، اظهار داشت که توسعه‌ی هر دو بازی Ico و Shadow of the Colossus چهار سال طول کشیده است و به نوعی اشاره کرد که بازی بعدی اوئدا به این زودی‌ها منتشر نخواهد شد. این بازی در مراسم E3 2009 با عنوان The Last Guardian معرفی شد و در سال 2016 عرضه شد.

اوئدا در دسامبر 2011 سونی را ترک کرد اما به تعهد خود برای اتمام The Last Guardian عمل کرد. در اواسط سال 2014، او استودیوی GenDesign را تاسیس کرد که از اعضای سابق تیم ایکو تشکیل شده بود. در سپتامبر 2018، اوئدا فاش کرد که این استودیو در مرحله‌ی ایجاد ایده‌های اولیه برای طراحی یک بازی جدید، با حمایت مالی از صندوق سرمایه‌گذاری Kowloon Nights است. در مارس 2020، اپیک گیمز اعلام کرد که به طور کامل بودجه‌ی توسعه‌ی آن را تامین خواهد کرد و دو شرکت سود را به نصف تقسیم خواهند کرد. در حال حاضر اطلاعات خاصی از این بازی به جز یک تصویر در دسترس نیست.

رویکردی متفاوت در بازی‌سازی

گفتنی است که رایج‌ترین چیزی که امروزه در بازی‌های ویدیویی می‌توان دید، وجود المان‌های زیاد در جهان آن‌ها است. کافی است که فقط برای چند ساعت به تجربه‌ی فارکرای، ویچر، هورایزن و دیگر بازی‌های جهان باز بپردازید تا نقشه‌ی شما به طرز چشمگیری با نشانگرهای مختلف پر شود. با این حال اوئدا به یک جهان باز فوق‌العاده و نمادین به روشی بسیار متفاوت پی برد. Shadow of the Colossus که ابتدا برای پلی‌استیشن 2 منتشر شد و در سال 2018 برای پلی‌استیشن 4 بازسازی شد، بازیکن را به سرزمینی ممنوعه می‌فرستد؛ مکانی خالی از سکنه و تقریبا عاری از هیچگونه حیات حیوانی. به عنوان واندر و اسبش اگرو، هربار یک مسیر که توسط پرتوی نوری که از شمشیر جادویی او نشات می‌گیرد، را طی خواهید کرد و به سمت یکی از 16 غول بازی حرکت می‌کنید. هیچ چیز اضافی یا ماموریت جانبی در این میان وجود ندارد. فقط شما، جهان بازی و یک غول بزرگ در یک زمان واحد!

اوئدا در صحبت با پادکست Cane and Rinse در سال 2019 گفت:

جهان‌هایی که من خلق کرده‌ام به دلیل محدودیت‌ها ایجاد شده‌اند. آن‌ها به دلیل مسائل فنی و مربوط به پرفورمنس به جای موارد داستانی ساخته شده‌اند. با این روش، فکر می‌کنم جهان بازی را می‌توان به جای چیزی پرزرق و برق اما بدون احساس وجود، با هارمونی بیان کرد. من معتقدم چیزی نه چندان پرزرق و برق و در عین حال داشتن حس واقعی بودن باعث می‌شود که جهان بازی‌ها اصالت بیشتری داشته باشد.

برای اوئدا این مکانیک‌های بازی است که مهمتر از دنیایی است که بازیکن در آن جابجا می‌شود و شاید به همین دلیل است که دیگر بازی‌های او به عنوان کارگردان نظیر ایکو و لست گاردین، جهان‌سازی کمی انجام می‌دهند و بیشتر بر روی تعاملات بازیکن با آواتار خود و رابطه‌ی آواتار با موارد دیگر تمرکز می‌کنند. شخصیت‌های او نیز با همین طرز تفکر ساخته شده‌اند و طبق گفته‌ی او آن‌ها ساخته شده‌اند تا به بازیکنان کمک کنند که بازی را بهتر احساس کنند.

The Last Guardian (2016)

در Ico شما در نقش کودکی با سر شاخدار بازی می‌کنید و یک دختر تحت کنترل هوش مصنوعی به نام یوردا را از داخل یک قلعه‌ی وحشتناک به بیرون هدایت می‌کنید. در The Las Guardian، دوباره شما دوباره در نقش یک پسر قرار می‌گیرید اما این بار رفتار یک موجود بزرگ، بالدار و گربه مانند به نام تریکو را کنترل می‌کنید. هر دو بیش از هر چیز دیگری پازل محور هستند و به بهترین شکل به هوش نیاز دارند. در بازی دوم اوئدا نیز موضوع همین است. شما غول‌هایی را می‌کشید اما هر غول معمای خاص خود را دارد.

چیزی که بازی‌های فومیتو اوئدا را بیش از هر چیز خاص می‌کند این است که آن‌ها نمی‌توان به راحتی اقتباس کرد. ساخت اقتباس‌هایی از ویچر، سایبرپانک و حتی لست آو آس ظاهرا شدنی به نظر می‌رسد اما آثار اوئدا تنها در این مدیوم تاثیرگذاری خود را دارند. دلیل این موضوع نیز مشخص است زیرا اوئدا قبل از ساخت هر بازی به این فکر می‌کند که چگونه می‌تواند از این مدیوم به بهترین شکل استفاده کند.

گفتنی است که در سال 2008، رسانه‌ی آی‌جی‌ان فومیتو اوئدا را به عنوان یکی از 100 بازی‌ساز برتر تاریخ انتخاب کرد و اعلام کرد که مهارت او در ایجاد جهان‌هایی با اتمسفر فوق‌العاده با شخصیت‌هایی تقریبا بی‌صدا، حس انزوا را القا کرده، اما در عین حال احساسی دوست داشتنی از امید را به عنوان قهرمانان داستانی که به دنبال یافتن رستگاری هستد، منتقل می‌کند.

مهم‌ترین آثار فومیتو اوئدا در صنعت بازی‌های ویدیویی

منبع: Peoplepill