وارهمر شناسی (قسمت پنجم): الدارها

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۵ دقیقه
وارهمر شناسی

اگر گیمر باشید، احتمالا اسم وارهمر ۴۰۰۰۰ (Warhammer 40K) به گوشتان خورده است و شاید حتی بازی‌های معروف و تحسین‌شده‌ای مثل سری استراتژی طلوع جنگ (Dawn of War) را که در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ واقع شده‌اند بازی کرده باشید. اما مشکل اینجاست که دنیاسازی وارهمر ۴۰۰۰۰ آن‌قدر گسترده و غنی است که اگر با اطلاعات صفر یکی از بازی‌های آن را شروع کنید شاید از حجم اسم‌ها و اشارات ناشناخته گیج شوید و نتوانید با داستان ارتباط برقرار کنید. در سری مقالات «وارهمرشناسی» قصد بر این است که در مطالبی جمع‌وجور هرچه لازم است درباره‌ی دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ بیان کنیم، طوری که با خواندن این مطالب بتوانید با خیال راحت هر اثری در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ را بازی کنید/تماشا کنید/بخوانید و مطمئن باشید که در دنیاسازی پیچیده و حجیم این مجموعه‌ی علمی‌تخیلی حماسی و تاریک گم نخواهید شد. با ما همراه باشید.

«انسان‌ها از درد ما چه می‌دانند؟ پیش از آن‌که اجداد شما روی شکمشان بخزند و از دریا بیرون بیایند، ما نغمه‌های سوگواری ساز می‌کردیم.»

الدرَد اولثران، پیشگوی اعظم کرفت‌ورلد اولفوِه

 

مقدمه

با اینکه سبک وارهمر ۴۰۰۰۰ رسما علمی‌تخیلی است، ولی تأثیرپذیری آن از ژانر فانتزی مشهود است، به‌خصوص با توجه به اینکه در ابتدا به‌عنوان اسپین‌آفی برای بازی رومیزی فانتزی وارهمر (Warhammer) ساخته شده بود.

جنگ انسان‌ها و ارک‌ها یکی از کلیشه‌های رایج سبک فانتزی است که در وارهمر ۴۰۰۰۰ هم وجود دارد، ولی یکی دیگر از کلیشه‌های رایج فانتزی که به دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ منتقل شده، نژاد الف‌ها در قالب نژاد الدارها (The Eldar) است.

در واقع، با توجه به اینکه آثار تالکین منبع الهام بزرگی برای سبک فانتزی هستند، اسم «الدار» هم از آثار او برگرفته شده است. الدار اسم الف‌ها در دنیای سرزمین میانه است که معنی آن «مردم ستاره‌ها» است.

الدارها در وارهمر ۴۰۰۰۰ هم مثل الف‌ها قدبلند، لاغر و با گوش‌های نوک‌تیز هستند. آن‌ها عمری طولانی دارند، از چابکی فراانسانی برخوردارند و گونه‌ای مرموز و رو به انقراض به شمار می‌آیند.

در ادامه به تاریخچه‌ی الدارها در کهکشان راه شیری، وضعیت فعلی آن‌ها در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰ و آینده‌ی احتمالی‌ که انتظارشان را می‌کشد پرداخته شده است.

ریشه‌ی الدارها

تاریچه‌ی روزهای اولیه‌های الدارها به اندازه‌ی خودشان مرموز است و با گذر زمان بیشتر جزئیات مربوط به آن از بین رفته است.

در دوران معاصر، گروهی از الدارها به نام هارلی‌کویین‌ها (Harlequins) که در اجرای هنرهای نمایشی استعداد دارند، نمایش‌نامه‌هایی برای تعریف کردن تاریخ پیدایش الدارها برگزار می‌کنند، ولی تعیین اینکه چه چیزی واقعیت دارد و چه چیزی خیال است، دشوار است.

از قرار معلوم، گونه‌ای از موجودات باستانی به نام قدیم‌یگانگان (The Old Ones) الدارها را آفریدند تا در جنگ آن‌ها با کتان‌ها (C’tan) و نکران‌ها (Necrons) به آن‌ها کمک کنند، دقیقا مثل ارک‌های نخستین.

ارک‌های نخستین برای زور بازو و وحشیگری‌اشان در مبارزه ساخته شدند، ولی هدف از ساختن الدارها بهره‌بردازی از قدرت آن‌ها در استفاده از نیروی سایکیک بود.

با گذر زمان قدیم‌یگانگان نابود و پراکنده شدند و نکران‌ها هم وارد خواب طولانی شدند. با پایان جنگ این دو گونه، الدارها فرصت پیدا کردند تا کهکشان را اکتشاف و تصاحب کنند.

تصویری از الدارها

تصویری از الدارها

در این دوران، الدارها با چند خدا، یا موجود خداگونه، ارتباط داشتند. این نقطه از تاریخ الدارها در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، چون ماهیت این موجودات خداگونه مشخص نیست و معلوم نیست رابطه‌ی الدارها با آن‌ها چه بود، بنابراین برای درک این موضوع باید به اسطوره‌ی الدارها رجوع کنیم.

این احتمال وجود دارد که الدارها به‌خاطر قدرت سایکیک بالایشان، توانایی ساختن موجوداتی داخل وارپ را داشتند و بنابراین موجوداتی خداگونه را به‌عنوان خدمت‌کاران خود ساختند، موجوداتی که تحت فرمان الدارها قرار داشتند.

تصویری از خدایان الدارها

تصویری از خدایان الدارها

همچنین این امکان وجود دارد که این خدایان نخستین الدارها بودند که به مقام خدایی دست پیدا کردند؛ یا بعضی از قدیم‌یگانگان که به درجه‌ی خدایی رسیدند.

حقیقت هرچه باشد، این خدایان بخشی از وارپ بودند، ولی طبق اساطیر الدارها، این خدایان توانایی حضور پیدا کردن بین الدارهای اولیه را هم داشتند.

تصویری از خدای جنگ

تصویری از خدای جنگ

در این مقاله قصد ندارم با جزئیات به خدایان الدارها بپردازم، چون این موضوع آن‌قدر گسترده است که مقاله‌ی جدای خود را می‌طلبد، ولی در ادامه نکات مهم را خلاصه می‌کنم.

جنگ بین خدای صنعتگری و خدای جنگ

به یکی از الهه‌های الدار بصیرتی وحی شد؛ کشته شدن خدای جنگ به دست الدارها. بنابراین خدای جنگ تصمیم گرفت پیش از وقوع این اتفاق الدارها را قلع‌وقمع کند. قلع‌وقمع الدارها آن‌قدر وحشیانه بود که رهبر خدایان تصمیم گرفت که بین وارپ و جهان مادی مانعی ایجاد کند و جلوی تعامل بیشتر بین این دو بعد از دنیا را بگیرد.

دو خدا که طبق باور الدارهای معاصر پدر و مادر گونه‌ی الدار هستند، از خدای صنعتگری درخواست کردند در پشت سر گذاشتن این مانع به آن‌ها کمک کند. خدای صنعتگری روح‌سنگ‌ها (Spirit Stones) را خلق کرد که به خدایان اجازه می‌داد با الدارها ارتباط برقرار کنند.

طولی نکشید که خدای جنگ به قضیه پی برد و با توجه به اینکه پدر و مادر الدارها قوانین را زیرپا گذاشته بودند، رهبر خدایان تصمیم گرفت به‌عنوان مجازات آن‌ها را به خدای جنگ تحویل دهد.

خدای جنگ بی‌وقفه آن‌ها را شکنجه کرد، در حدی که خدای صنعتگری پا پیش گذاشت تا معامله‌ای ترتیب دهد: او قول داد که به‌ازای آزاد کردن آن‌ها، تا یک سال بعد به خدای جنگ صد شمشیر بدهد.

خدای صنعت‌گری در حال آماده کردن شمشیرها

خدای صنعتگری در حال آماده کردن شمشیرها

خدای جنگ با این پیشنهاد موافقت کرد و بدین ترتیب فرآیند آماده‌سازی صد شمشیر شروع شد. اما پس از یک سال، خدای صنعتگری فقط ۹۹ شمشیر آماده کرده بود، بنابراین او یک شمشیر عادی را بین صد شمشیر مخفی کرد، به امید اینکه خدای جنگ متوجه آن نشود.

خدای جنگ صد شمشیر را تحویل گرفت و دو زندانی را آزاد کرد. پس از آزاد کردن زندانی‌ها بود که به نیرنگ خدای صنعتگری پی برد.

بین خدای جنگ و خدای صنعتگری جنگی در گرفت و بسیاری از خدایان دیگر در این جنگ به حمایت از یکی این دو جناح برخاستند.

تصویری از خدای جنگ

تصویری از خدای جنگ

خدای صنعتگری بالاخره ساخت صدمین شمشیر، بزرگ‌ترین و بهترین نمونه بین شمشیرهای ساخته‌شده را تمام کرد و با آن به نبردی یک‌به‌یک با خدای جنگ شتافت.

حتی با وجود این شمشیر قدرتمند، او توانایی مقابله با خدای جنگ را نداشت و شکست خورد.

با این حال، این شمشیر دزدیده شد و دست اِلدانِش (Eldanesh) افتاد، بزرگ‌ترین قهرمان الدارها.

الدانش با استفاده از این شمشیر به مصاف خدای جنگ رفت و با اینکه دلاورانه جنگید، ولی او هم شکست خورد. خدای جنگ الدانش را کشت و به کین خونین‌دست (Khaine the Bloody-handed) معروف شد. رهبر خدایان بالاخره تصمیم گرفت دخالت کند تا به جنگ پایان دهد.

گسترش الدارها در کهکشان

الدارها در کهکشان گسترده شدند. گسترششان هم وامدار توانایی‌های خودشان بود، هم تکنولوژی قدیم‌یگانگان.

مهم‌ترین تکنولوژی‌ آن‌ها در اختیار داشتند، تارراه (Webway) بود، شبکه‌ای از درگاه‌های (Portal) متصل به یکدیگر که امکان سفر با سرعت فراتر از نور را فراهم می‌کردند.

دسترسی به تارراه برگ برنده‌ای بزرگ برای الدارها بود و برتری بزرگی نسبت به باقی گونه‌های هوشمند در کهکشان راه شیری به حساب می‌آمد. بنابراین آن‌ها موفق شدند با قدرت خود کاری کنند بقیه‌ی گونه‌ها به حاشیه‌های فضا رانده شوند.

هیچ نیرویی نمی‌توانست امپراتوری الدارها را تهدید کند. به‌مرور زمان، مفهوم کار فیزیکی برای الدارها منسوخ شد و آن‌ها برای تمام کارهایشان از ربات‌ها استفاده می‌کردند.

هیچ قسمتی از کهکشان خارج از دسترس الدارها نبود و کهکشان پر شد از سیاره‌های یوتوپیایی که در آن‌ها الدارها هر لذتی را که به فکرشان می‌رسید تجربه می‌کردند.

وقتی یکی از الدارها می‌مرد، روحش به وارپ می‌رفت (آن موقع وارپ در مقایسه با عصر معاصر بسیار آرام‌تر بود) و در نهایت دوباره متولد می‌شد.

تصویری از یک الدار

تصویری از یک الدار

ولی همیشه تکبر به سقوط منتهی می‌شود و این سرنوشتی بود که الدارها به آن دچار شدند.

سقوط الدارها

با توجه به اینکه برای بسیاری از الدارها هیچ هدفی جز لذت‌جویی باقی نمانده بود، آن‌ها به لذت‌های تاریک‌تر و وحشیانه‌تر متمایل شدند. تعدادی فرقه‌‌ی کوچک در سرتاسر کهکشان پدید آمدند که هرکدام به اکتشاف یکی از جنبه‌های لذت‌های تاریک اختصاص داشتند.

به‌مرور سادیسمی که ناشی از لذت‌جویی تاریک الدارها بود، باعث ایجاد آشوب شد و قاتلان در خیابان‌ها راه افتادند و دنبال قربانی‌هایی گشتند تا با کشتنشان تمایلات بیمارگونه‌ی آن‌ها را ارضا کنند.

با این حال، بسیاری از الدارها با جوی که راه افتاده بود مخالف بودند و ماهیت فاسد و مخرب آن برایشان روشن بود، بنابراین آن‌ها از تمدن الدارها به حواشی امپراتوری فرار کردند.

با این حال، زندگی برای مهاجران الدار سخت بود، چون آن‌ها عادت به کار یَدی و انجام وظایف شخصی نداشتند.

سال‌ها می‌شد که الدارها تصویر موجودی خوابیده را از وارپ می‌دیدند و پیش‌گویان هم می‌دانستند که الدارها وارد مسیری تاریک و دردناک شده‌اند. انحراف الدارها و پیوند طبیعی آن‌ها با وارپ باعث شد که این موجود خوابیده یک قدم به بیدار شدن نزدیک شود.

در نهایت، پس از هزاران سال سقوط به سمت تاریکی و انحراف، این خدای تاریک پا به عرصه‌ی وجود نهاد. اسلنش (Slaanesh)، خدای کیاس و ارباب تاریک لذت متولد شد؛ به‌عنوان نمادی از غرق شدن الدارها در لذت‌های انحراف‌آمیز.

تصویری از اسلنش

تصویری از اسلنش

تولد اسلنش اتفاقی بی‌سروصدا نبود؛ او به هنگام به وجود آمدن نعره‌ای بسیار بلند سر داد و باعث شد طوفان‌های وارپ (Warp Storm)‌ وحشتناکی در سرتاسر کهکشان ایجاد شوند. همه‌ی الدارها صدای فریادهای سایکیک اسلنش را شنیدند و همه‌ی آن‌ها بر اثر شنیدن صدای او پرپر شدند. با اینکه بعضی از الدارها موفق شدند زنده بمانند، ولی روح تریلیون‌ها الدار از بدنشان کنده و به داخل وارپ مکیده شد.

هر الداری که در فاصله‌ی هزار سال نوری از نقطه‌ی مرکزی تولد اسلنش قرار داشت، به کالبدی بی‌جان تبدیل شد، ولی بعضی از الدارها موفق شدند از سقوط امپراتوری جان سالم به در ببرند. گفته می‌شود که بیشتر خدایان الدارها هم طی این فاجعه بلعیده شدند و فقط سه‌تای آن‌ها زنده ماند.

فضاپیماهای کرفت‌ورلد

بیشتر الدارهای بازمانده داخل فضاپیماهای عظیم‌الجثه‌ی کرفت‌ورلد (Craftworld) پناه گرفتند و سوار بر آن‌ها در فضا سفر کردند.

فضاپیماهای کرفت‌ورلد، فضاپیماهایی بزرگ و مستقل هستند که عموما هزاران کیلومتر عرض دارند و می‌توانند مایحتاج میلیاردها نفر را برای مدت زمانی نامحدود تامین کنند.

تصویری از فضاپیمای کرفت‌ورلد

تصویری از فضاپیمای کرفت‌ورلد

هر کرفت‌ورلد فرهنگ مخصوص به خود را دارد؛ برخی سنت‌گرا هستند، برخی به موجودات دیگر به چشم دشمن خود نگاه می‌کنند، برخی حتی به کرفت‌ورلدهای دیگر به چشم دشمن خود نگاه می‌کنند.

تصویری از  فضای داخل یک کرفت‌ورلد

تصویری از فضای داخل یک کرفت‌ورلد

کرفت‌ورلدها با ماده‌ای به نام شبح‌استخوان (Wraithbone) ساخته شده‌اند، ماده‌ای که مختص الدارها است. شبح‌استخوان اساساً انرژی جامدسازی‌شده‌ی وارپ است که از ایمِتِریوم (Immaterium) استخراج شده و به دست گروهی از الدارها به نام استخوان‌نوایان (Bonesingers) شکل و شمایل پیدا کرده است. شبح‌استخوان، علاوه بر قدرت سایکیک ذاتی‌اش، فوق‌العاده بادوام و قوی است و همچنین در صورت وارد شدن آسیب به آن، می‌تواند خودش را تعمیر کند.

تصویری از یک کرفت‌ورلد درگیر مبارزه

تصویری از یک کرفت‌ورلد درگیر مبارزه

شبح‌استخوان برای الدارها کاربردهای زیادی دارد؛ مثل ساختن سفینه، ساختمان، اسلحه، سازه‌های مختلف و… قدرت سایکیک شبح‌استخوان به این ماده اجازه می‌دهد انرژی سایکیک را مثل جریان برق داخل خود حمل کند. الدارها می‌توانند از آن به‌عنوان شبکه‌ی ارتباطی یا راهی برای کنترل اشیاء از راه دور استفاده کنند. این پیوند سایکیک داخل شبح‌استخوان‌ها بود که ساکنین فضاپیماهای کرفت‌ورلد را از جیغ سایکیک و کشنده‌ی اسلنش محافظت کرد.

تصویری از الدارها در حال مبارزه

تصویری از الدارها در حال مبارزه

بدین ترتیب، بخش‌هایی جزئی از امپراتوری بزرگ الدارها باقی ماند و بسیاری از بازماندگان از انحراف اخلاقی الدارهای پیشین که باعث خلق اسلنش شد فاصله گرفتند، ولی نه همه‌یشان.

الدارهایی که داخل شهری تاریک واقع در تارراه زندگی می‌کردند، همچنان به روش زندگی انحراف‌آمیز سابق خود ادامه دادند و در نهایت به دروکاری (Drukhari)، یا الدارهای تاریک (The Dark Eldar) تبدیل شدند.

تصویری از الدارهای تاریک

تصویری از الدارهای تاریک

اسلنش همچنان تشنه‌ی تسخیر روح همه‌ی الدارهای زنده است و می‌خواهد روح تک‌تک‌شان را بچشد، برای همین الدارها برای اسلنش لقب «کسی که تشنه است» (She Who Thirsts) را برگزیده‌اند.

الدارها، سایه‌ای از گذشته‌ی باشکوه خود

در این مرحله از تاریخچه‌ی الدارها، گونه‌های دیگر مثل انسان‌ها و ارک‌ها در حال فتح قسمت‌های دیگر کهکشان هستند و الدارهای بازمانده فقط چند قطعه از پازلی بزرگ هستند. الدارها پراکنده‌تر و کم‌جمعیت‌تر از آن‌اند که با گونه‌هایی رقابت کنند که مثل خرگوش زاد و ولد و تولیدمثل می‌کنند.

با این وجود، باید این را در نظر داشت که الدارها زیرک، پیچیده و مغرور هستند و نباید به آن‌ها به چشم موجوداتی بی‌دفاع نگاه کرد.

تصویری از نبرد یک الدار با یک مارین فضایی

تصویری از نبرد یک الدار با یک مارین فضایی

تکنولوژی الدارها در سطحی که در گذشته به آن رسیده بودند قرار ندارد؛ پیش از سقوط‌شان، الدارها جزو پیشرفته‌ترین موجودات هوشمند در تاریخ کهکشان بودند، ولی پس از سقوط شرایط تغییر کرد.

واضح‌ترین دلیل برای پسرفت الدارها از لحاظ تکنولوژیکی پراکنده بودن الدارهای بازمانده بود. ولی الدارها عمدا چنین تصمیمی گرفتند، چون الدارهایی که پس از سقوط زنده ماندند، به این نتیجه رسیدند که جامعه‌ی یوتوپیایی و فوق‌پیشرفته‌یشان باعث شد که وارد مسیری تاریک شوند.

بعضی از الدارها به‌شکلی افراطی‌تر تکنولوژی را پس زدند. الدارهایی که پیش از سقوط از جامعه‌ی الدارها فرار کردند، تقریبا همه‌ی تکنولوژی‌های سطح‌بالایشان را رها کردند. الدارهایی که سوار بر کرفت‌ورلدها بودند، بسیاری از فناوری‌هایی را که برای حیاتشان ضروری نبود رها کردند؛ من‌جمله ابزار پیشرفته‌یشان برای سکونی‌سازی سیاره‌های غیرقابل‌زندگی و همچنین مخرب‌ترین اسلحه‌هایشان.

در جریان سقوط، بسیاری از اجزای تارراه آسیب دید یا نابود شد و فقط بخشی از آن سالم باقی مانده، بخشی که به کرفت‌ورلدها اجازه می‌دهد با هم ارتباط برقرار کنند.

تکنولوژی‌ که الدارها اکنون از آن استفاده می‌کنند، بر پایه‌ی قابلیت‌های سایکیکشان خلق شده، گرچه که بیشتر الدارها با احتیاط از قابلیت‌های سایکیکشان استفاده می‌کنند تا مبادا دریچه‌ای به سمت کیاس باز و فرصتی برای دخالت نیروهای مخرب آن فراهم کنند.

مسیری که الدارها باید دنبال کنند

هر الداری که داخل یک کرفت‌ورلد زندگی می‌کند، باید مسیری مشخص را دنبال کند؛ به‌عبارت دیگر، هر الدار در جامعه نقشی دارد که باید درباره‌ی آن مطالعه کند و در راستای ایفای آن تجربه کسب کند.

وقتی یک الدار به مسیری که برایش انتخاب شده مسلط شود،‌ مسیری دیگر را برای دنبال کردن انتخاب می‌کند و وقتی به آن مسیر مسلط شود، مسیری دیگر و الی آخر. با توجه به اینکه الدارها عمری هزار ساله دارند (برخی از آن‌ها حتی طولانی‌تر عمر می‌کنند)، می‌توانند به مسیرهای مختلفی مسلط شوند.

بسیاری از این مسیرها نیاز به توضیح ندارند؛ مثل مسیر جنگجویی، مسیر صنعتگری، مسیر فرماندهی.

برخی از مسیرهای دیگر خاص‌ترند. مثلا تمرکز مسیر بیداری (The Path of Awakening) بررسی و شناسایی محیط اطراف است؛ تمرکز مسیر خدمت‌رسانی (The Path of Service) خدمت کردن به دیگران است؛ تمرکز مسیر پیش‌گویی (The Path of the Seer) تقویت قابلیت‌های سایکیک الدار است. از این قابلیت‌ها می‌توان به مدیریت روح‌سنگ‌ها که حاوی روح الدارهاست، یا شکل دادن به شبح‌استخوان اشاره کرد.

در نهایت هر الدار با یک مسیر خو می‌گیرد و پس از مسلط شدن به آن، دیگر حاضر نمی‌شود روی مسیر دیگری مسلط شود. در چنین حالتی می‌گویند که آن الدار در آن مسیر گم شده است.

تصویری از یک الدار زن

تصویری از یک الدار زن

الدارهایی که سیستم پیروی از مسیر را دنبال نمی‌کنند، شامل زیر هستند؛

– دروکاری (Drukhari): یا همان الدارهای تاریک که پیش‌تر درباره‌ی آن‌ها صحبت کردیم.

– اگزودایت‌ها (Exodite): الدارهایی که پیش از سقوط به سیاره‌های دوردست فرار کردند.

تصویری از اگزودایت‌ها

تصویری از اگزودایت‌ها

– کورسرها (Corsairs): اساسا الدارهایی که به راهزنی فضایی روی آورده‌اند.

تصویری از کورسرها

تصویری از کورسرها

– هارلی‌کویین‌ها (Harlequins): که در ادامه بیشتر به آن‌ها خواهیم پرداخت.

هارلی‌کویین‌ها

هارلی‌کویین‌ها تنها از یک منشاء قدرت حرف‌شنوی دارند و آن هم خدایشان سِگورَک (Cegorach) است که او را با نام خدای خندان می‌شناسند. او یکی از معدود خدایان بازمانده پس از تولد اسلنش است.

تصویری از یک هارلی‌کویین

تصویری از یک هارلی‌کویین

هارلی‌کویین‌ها حتی بین الدارهای منحصربه‌فرد هم منحصربه‌فرد به نظر می‌رسد. آن‌ها موجوداتی مرموز، هنرپرور و به‌شدت مرگبار هستند.

آن‌ها جنگ و هنر را با هم ترکیب و به‌لطف چابکی، تعادل و سرعت بالایشان از ترکیب این دو اثر نمایشی می‌سازند؛ اثر نمایشی‌ که می‌توان با عنوان «باله‌ی مرگ» توصیفش کرد.

تصویری از هارلی‌کویین‌ها در حال مبارزه

تصویری از هارلی‌کویین‌ها در حال مبارزه

هارلی‌کویین‌ها علاوه بر توانایی‌اشان در مبارزه قصه‌گوها و هنرمندان نمایشی بااستعدادی هستند و از استعدادشان برای یادبود از گذشته‌ی الدارها استفاده می‌کنند. آن‌ها در طول کهکشان سفر می‌کنند و حین مواجهه با الدارها و گونه‌های دیگر، قصه‌هایی درباره‌ی تاریخ الدارها تعریف می‌کنند، من‌جمله سقوط‌شان.

گفته می‌شود که هارلی‌کویین‌ها جزو معدود گروه‌هایی هستند که از جای کتاب‌خانه‌ی سیاه (The Black Library) – مخزنی بسیار بزرگ از دانش الدارها – خبر دارند.

آینده‌ی الدارها

وقتی یکی از الدارهای متعلق به کرفت‌ورلد می‌میرد، روح او داخل یک روح‌سنگ که روی سینه‌اش قرار دارد حبس می‌شود. این روح‌سنگ به کرفت‌ورلد برگردانده می‌شود و روح الدار به قسمتی از فضاپیما به نام مدار بی‌نهایت (Infinity Circuit) منتقل می‌شود. این قطعه که بخشی از اسکلت شبح‌استخوان فضاپیما است، به‌مثابه‌ی چاهی پرشده از انرژی سایکیک است که نقش خرد جمعی الدارهای فوت‌شده را ایفا می‌کند. بدون مدار بی‌نهایت، روح الدارها وارد وارپ می‌شود تا در آنجا اسنلش آن را ببلعد.

این ارواح ذخیره‌شده هر از گاهی از مدار بی‌نهایت بیرون آورده می‌شوند و داخل سازه‌های الدار قرار داده می‌شوند. از این طریق، الدارهایی که در قید حیات نیستند، می‌تواند به کمک نیروی سایکیک این سازه‌ها را کنترل کنند.

بسیاری از الدارها باور دارند وقتی روح همه‌ی الدارها داخل مدار بی‌نهایت قرار داده شود، این روح‌ها با هم ترکیب می‌شوند و خدایی جدید به نام اینید (Yinnead) را به وجود می‌آورند. اینید، خدای مرگ، اسلنش را شکست خواهد داد و برای الدارها فرصتی فراهم خواهد کرد تا در قالب شکلی جدید و متعالی‌تر از نو متولد شد. آن‌ها باور دارند که این تنها امید الدارها برای آینده است.

مشخصا بسیاری از الدارها با این ایده که رستگاری آن‌ها موقعی فرا می‌رسد که همه‌یشان مرده باشند، مخالف‌اند. طی یک سری فراز و نشیب اعتقادی، فرقه‌ی جدیدی بین الدارها به وجود آمده که اعضای آن اعتقاد دارند می‌توانند بدون قربانی کردن همه‌ی الدارها اینید را بیدار کنند.

اعضای این فرقه که ایناری (The Ynnari) نام دارد، قصد دارند با استفاده از پنج شمشیر افسانه‌ای که از استخوان انگشت یک خدای مؤنث ساخته شده‌اند، این کار را انجام دهند.

تصویری از اعضای فرقه‌ی ایناری

تصویری از اعضای فرقه‌ی ایناری

تاکنون آن‌ها موفق شده‌اند ۴ تا از این ۵ شمشیر را پیدا کنند و همچنین موفق شده‌اند آواتاری از خدای مرگ را به نام اینکارن (Yncarne) بیدار کنند.

آیا فرقه‌ی ایناری روزی موفق خواهد شد که اینید را بیدار کند؟ آیا اینید خواهد توانست اسلنش را شکست دهد؟ برای پیدا کردن جواب این سوال‌ها باید صبر کرد و دید چه خواهد شد.

در بین گونه‌های هوشمند در دنیای وارهمر ۴۰۰۰۰، الدارها موجوداتی خاص هستند، از این لحاظ که تعدادشان کم است، از لحاظ تکنولوژی پیشرفته هستند و در جنگ از تکنیک‌های پیچیده‌ای استفاده می‌کنند.

با وجود اینکه الدارها گونه‌ای در حال انقراض به شمار می‌آیند، ولی توانسته‌اند در فضای بی‌رحم کهکشان راه شیری دوام بیاورند و به نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها منقرض شوند. با اینکه الدارها را نمی‌توان مثل ارک‌ها، تیرانیدها، انسان‌ها یا نیروهای کیاس نیرویی بزرگ و جنگ‌طلب حساب کرد که در سرتاسر کهکشان در حال پیشروی‌اند، ولی آن‌ها می‌توانند در کنار این گونه‌ها گلیم خود را از آب بیرون بکشند و با توجه به تعداد کمشان، همین برای اثبات بزرگی و قدرتشان کافی‌ست.

منبع: The Exploring Series

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه