نقد و بررسی بازی Kingdom Come Deliverance 2؛ شبیهساز زندگی در قرون وسطی
دوران قرون وسطی مدتهاست که بهعنوان یک بستر جذاب در دنیای بازیهای ویدیویی شناخته میشود و توسعهدهندگان را قادر ساخته تا به بررسی تاریخ، فرهنگ و نبردهای این دوران بپردازند. از روزهای ابتدایی بازیهای ویدیویی، آثاری مانند افسانه زلدا (The Legend of Zelda) و دراگون کوئست (Dragon Quest) بازیکنان را با دنیاهای قرون وسطایی آشنا کردند و البته در این راه، عناصر فانتزی را با زیباییهای ظاهری قرون وسطی ترکیب میکردند. این بازیها در ادامه تکامل یافتند و از عمق استراتژیک بازی مدیوال: توتال وار (Medieval: Total War) گرفته تا نقشآفرینیهایی نظیر سری ویچر (The Witcher) را شامل شدند.
با اینکه آثار فانتزی با محوریت قرون وسطی به طور کلی محبوبیت بیشتری دارند و گزینههای بسیار متنوعتری از آنها وجود دارد، این وسط بازیهایی مانند سری کینگدام کام: دلیورنس (Kingdom Come: Deliverance)، تجربههایی تاریخی و واقعگرایانهای از قرون وسطی اروپا در قالب سبک اکشن نقشآفرینی ارائه میدهند. این آثار بر واقعگرایی تمرکز دارند و به بازیکنان تصویری زنده و واقعی از زندگی در قرون وسطی، از مکانیکهای نبرد تا ساختارهای اجتماعی، ارائه میدهند. موفقیت این بازیها نشاندهندهی افزایش علاقه به بررسی پیچیدگیهای دوران قرون وسطی است، نه فقط به عنوان پسزمینهای برای عناصر فانتزی، بلکه به عنوان دورهای غنی و دارای جزئیات خاص خود. با پیشرفت فناوری، امکان خلق دنیاهای قرون وسطایی حتی با جزئیات و گستردگی بیشتر همچنان در حال رشد است و نویدبخش پیشرفتهای هیجانانگیزی برای طرفداران این عصر میباشد.
به عنوان جدیدترین اثری که سعی کرده تا قرون وسطی را به شکلی تاریخی به تصویر بکشد، Kingdom Come: Deliverance 2 شاید بهترین در نوع خود باشد. با این حال در بازیهای ویدیویی هدف همیشه رسیدن به یک اثر با تمرکز بسیار بالا بر واقعگرایی نیست و سرگرمی همیشه در اولویت است. بنابراین واقعگرایی مانند یک شمشیر دولبه است که باید به خوبی از آن استفاده شود زیرا میتواند به خستهکننده بودن بازی منجر شود. حال این سوال پیش میآید که جدیدترین اثر استودیوی وارهورس (Warhorse Studios) توانسته از این شمشیر دولبه به خوبی استفاده کند یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این سوال ادامه مقاله را دنبال کنید.

در تلاطم یک جنگ داخلی
داستان بازی در سال ۱۴۰۳ در پادشاهی بوهمیا که اکنون بخشی از جمهوری چک است، اتفاق میافتد. دنیای بازی دو برابر بزرگتر از قسمت قبلی است و به دو منطقه گسترده تقسیم میشود که بهصورت آزادانه قابل کاوش هستند. «بهشت بوهمیا» که یک منظره فرهنگی غنی از طبیعت است و شهر کوتنبرگ که یک مرکز اقتصادی شناخته میشود. داستان بازی مستقیماً پس از وقایع بازی اول آغاز میشود. هنری (Henry)، همراه با سر هانس کاپون (Sir Hans Capon)، مأموریتی را به سمت قلعهای آغاز میکند تا وفاداری اُتو وون برگوف (Otto von Bergow) به پادشاه زیگزموند را ارزیابی کنند.
در طول سفر، گروهی از راهزنان به آنها حمله کرده و داراییهایشان را میدزدند که این اتفاقات منجر به ورود آنها به قلب یک جنگ داخلی میشود؛ جنگی بر سر قدرت که یکی از محورهای اصلی بازی است. آنچه در ادامه میآید، ماجراجویی جذاب هنری است که با دسیسههای سیاسی، موضوعات شخصی نظیر انتقام و مبارزه برای تاج و تخت بوهمیا در هم آمیخته میشود. البته در حالی که داستان اصلی درباره جنگ و دسیسههای درباری است، به خوبی با سناریوهای جانبی سرگرمکنندهای که به نظر میرسد بیپایان هستند، متعادل شده.

داستان بازی به طرز قابل توجهی گسترده است و جالب است بدانید که طبق گفته سازندگان، فیلنامه آن شامل حدود ۱۱۰۰۰ صفحه میشود که در مجموع حدود ۲.۲ میلیون کلمه دیالوگ را در بر میگیرد. این عمق روایی بلندپروازانه با هدف ارائه یک داستانگویی غنی و غوطهورکننده برای بازیکنان طراحی شده و تیم سازنده در این راه بسیار موفق بوده است. ریتم بازی مانند قسمت قبل کند است که البته این کندی با اینکه همچنان ممکن است در لحظاتی شما را خسته کند، اما تیم سازنده سعی کرده تا دیالوگها و به طور کلی سیستم مکالمه نه چندان جذاب قسمت اول را در کنار ارائه ماموریتهای جذابتر، بهبود دهد تا صحبت با شخصیتهای زیاد بازی خستهکننده نشود.
با این حال باید این نکته را در نظر داشته باشید که با وجود همه این بهبودها، روند داستان بازی همچنان کندتر از بسیاری از بازیهای نقشآفرینی موجود پیش میرود و این ممکن است به مذاق بسیاری خوش نیاید. این وسط شخصیتها پرداخت بسیار خوبی داشته و بازیکنان در طول بازی ارتباط بسیار خوبی با آنها خواهند گرفت. تیم سازنده از این نظر واقعا تلاش زیادی کرده و حتی کم اهمیتترین شخصیتها دیالوگهای جذابی دارند.

در حالی که Kingdom Come: Deliverance II بهگونهای طراحی شده است که برای بازیکنان جدید دسترسپذیر باشد و خلاصهای از عناصر اصلی داستانی را نیز در قالب فلشبکهایی ارائه میدهد، بازی کردن قسمت اول میتواند درک و غوطهوری شما را در روایت این دنباله افزایش دهد؛ هرچند که اگر نظر شخصیم را بخواهید، اگر این سری را تاکنون تجربه نکردهاید، بهتر است تنها به تجربهی قسمت دوم روی آورید چرا که گیمپلی آن از همه نظر بهتر از قسمت اول است. این وسط ذکر این نکته مهم است که داستان بازی تا حدودا میانه بازی ریتم ثابتی دارد و پس از آن با منطقهای بزرگتر با ماجراجوییهای جانبی تازه و پیچشهای سیاسی فراوان در کنار شخصیتهای جدید، همه چیز رنگ و بویی جذابتر به خود میگیرد و شاید بتوان گفت که نسخه دوم از میانه بازی به بعد است که کیفیت واقعی خود را نسبت به بازی اول نشان میدهد.
اکشن نقشآفرینی یا شبیهساز؟ مسئله این است!
این بازی به عنوان یک اثر اکشن نقشآفرینی اولشخص توصیف شده است اما شاید بهتر باشد که آن را یک شبیهساز زندگی در قرون وسطی بنامیم. به این طریق احتمالا سیل عظیمی از بازیکنان را که با دیدن میانگین نمرات 88 آن به سراغ بازی خواهند آمد، از اینکه نمیتوانند مانند دیگر آثار این سبک عمل کنند، ناامید نخواهند شد. درست است که بازی از عناصر سبک اکشن نقشآفرینی پر شده و از قضا همانقدر که داستان خوبی داشته از اکشن خوبی هم بهره میبرد، اما عناصر شبیهساز و تاکید آن بر واقعگرایی آن به قدری زیاد هستند که ممکن است برخی که به دنبال مواردی نظیر تمیز کردن لباس خونی خود برای عدم جلب توجه در شهرها، خوابیدن برای بهبود برخی جراحات (البته در تخت خود نه دیگری زیرا باعث زندان رفتن شما میشود)، خشک کردن میوهها برای جلوگیری از فاسد شدن آنها یا تقاص پس دادن برای دزدیهای ساده و تبعات زیاد کار خلاف به شکلهای مختلف از جمله نگاه بد مردم تا اعدام به سبک سنتی نیستند، چندان از بازی لذت نبرند.

در تقریبا 15 ساعت ابتدایی بازی، شما مشغول یادگیری یا اگر بهتر بگویم، بازآموزی مکانیکهای شبیهساز سری خواهید بود. باید به طور مرتب شمشیر خود را تیز کنید، معجون بسازید، غذا بخورید اما نه بیش از حد و بخوابید وگرنه دچار جریمههایی در آمار فیزیکی شخصیت خود خواهید شد. فراموش نکنید به حمام مراجعه کنید تا خاک و کثیفی را از لباسهای خود بشویید وگرنه هم اشراف و هم روستاییان به شما توهین خواهند کرد. همچنین باید تلاش کنید تا آهنگری و کیمیاگری را یاد بگیرید که به شما در بهبود سلاحها و آیتمهایتان کمک میکند و حتی شما را به یک سخنور با هنر متقاعد سازی قوی تبدیل میکند. از همان ابتدای بازی، سازندگان به شما نشان میدهند که این یک بازی نقشآفرینی با سرعت کمتر و تفکر بیشتر است که به تصمیمگیریهای دقیق پاداش میدهد و قرار نیست فورا به دل دشمنان بزنید و بیوقفه آپگرید کنید یا صندوقچهها را به راحتی باز کنید. برای کسانی که قسمت اول را تجربه کردهاند، دوباره یادگیری این عناصر شبیهسازگونه کمی دردناک است و این یکی از همان دلایلی است که به خاطر آن بهتر است از بازی دوم شروع کنید.
همانطور که گفته شد، در ابتدا این مأموریتها ممکن است ساده به نظر برسند. ممکن است آشپزهای قلعه از شما بخواهند که آب مقدس را دور شومینهها بپاشید تا شیاطین را دور نگه دارید و این کار به یک دعوا با آهنگر قلعه ختم میشود، ممکن است از شما خواسته شود که جسدهایی را یکی پس از دیگری در منطقهای خاک کنید، ممکن است خود را درگیر فرآیند پیچیدهی ساخت یک معجون بیابید یا یک مأموریت ساده برای شکار یک گروه گرگها را دنبال کنید. حتی در بخشی از بازی یک کشیش از شما میخواهد که تعدادی فسیل را پیدا کرده و نابود کنید تا اهالی روستا دچار وحشت نشوند. برای هر مأموریتی که کامل میشود، چند مأموریت جدید ظاهر میشود، اما با وجود تعداد زیادشان، همهی آنها داستانهای بهیادماندنیای هستند که با کلیت بازی هماهنگ هستند اما به مذاق همه خوش نخواهند آمد. در تمام این ماجراجوییها، هنری همچنان یک فرد عادی است که تمام تلاشش را میکند تا در جامعه جایی برای خود پیدا کند و سیستم اعتبار بازی از همان ساعات اولیه این موضوع را تأکید میکند.

در بازی Kingdom Come: Deliverance II، سیستم اعتبار نقش بسیار مهمی در شکلگیری تعاملات و پیشرفت کلی بازی ایفا میکند. این سیستم، جایگاه هنری در جامعهی قرون وسطایی بوهمیا را ارزیابی کرده و بر اینکه شخصیتهای غیرقابل بازی چگونه او را درک و با او رفتار میکنند، تاثیرگذار است. اعتبار در بازی، معیاری پویا است که اقدامات، انتخابهای گفتوگویی و رفتار کلی هنری را منعکس میکند. اقداماتی مانند کمک به اهالی روستا یا پایبندی به قانون و برخی گزینههای گفتوگو اعتبار او را افزایش داده و باعث میشود که شخصیتها به او اعتماد کنند و رفتار مثبتی داشته باشند. در مقابل، اقدامات منفی مانند ارتکاب به جرم یا بیتوجهی به بهداشت فردی میتواند اعتبار او را خدشهدار کرده و منجر به سوءظن، خصومت و حتی پیامدهای قانونی شود. از طرفی برخی گزینههای دیالوگ در بازی نیاز به اعتبار بیشتری از سوی شما دارند و گفتن آنها میتواند تاثیر منفیای داشته باشد.
در ساعات اولیه بازی، روستاییان شما را نادیده میگیرند اما وقتی شروع به پوشیدن لباسی شبیه به آنها و رفتار مناسب کنید، مأموریتهای بیشتری باز شده و بازرگانان زره و سلاحهای بهتری با قیمتهای ارزانتر به شما خواهند فروخت. مدت زیادی طول نخواهد کشید تا هنری از یک گدا به یک مرد مورد اعتماد و در نهایت به رهبری محترم تبدیل شود که این موضوع کاملا بستگی به اقدامات شما دارد و بهتر است که به این سو حرکت کنید زیرا کاهش اعتماد پیامدهای اعصابخردکنی دارد که بعید میدانم بخواهید با آنها سروکله بزنید. البته اگر اعتبار شما زیاد کاهش پیدا کند، میتوانید به کلیسا بروید و برای کفاره گناهان خود پول پرداخت کنید، اما آماده باشید که مبلغ زیادی از پول خود را صرف کنید، زیرا واتیکان تنها با دعا پیش نمیرود!
درست است که بازی طولانی است و چیزی حدود 50 ساعت زمان میبرد تا فقط داستان آن را تکمیل کنید و این وسط برخی ماموریتها طبیعتا کیفیت پایینی دارند اما میتوان گفت که کیفیت گیمپلی تا حدی فدای واقعگرایی شده است که بار دیگر این سوال همیشگی را پیش میآورد که آیا این واقعگرایی بیش از حد واقعا نیاز است؟ پاسخ به این سوال بستگی به شما دارد. حتی اگر بخواهید به ماموریتهای اصلی بپردازید نیز این وسط باید تعدادی ماموریت نه چندان جذاب را برای رسیدن به هدف اصلی خود دنبال کنید. بنابراین مشکل ماموریتهایی که ممکن است جذابیت زیادی نداشته باشند معطوف به مراحل فرعی نیست. بنابراین اگر زندگی در قرون وسطی با سختیهایش را خستهکننده نمییابید، این بازی شما را راضی خواهد کرد اما اگر به واقعگرایی بیش از حد علاقهای ندارید و به دنبال یک اثر اکشن نقشآفرینی صرف هستید، احتمالا بهتر است که به سراغ بازی نیایید.
سیستم مبارزه؛ پیچیده و عمیق اما…!

آنچه در Kingdcom Come Deliverance II ممکن است بازیکنان را دو دسته کند، سیستم مبارزات بازی است. بازی همانطور که احتمالا انتظار دارید، شامل سلاحهای مختلف از شمشیر و کمان گرفته تا گرز و تبر و حتی تفنگ است که کار با آنها در بسیاری از موارد شبیه به هم است. سیستم مبارزات بازی نسبت به قسمت قبول بهبود یافته با این حال همچنان مقداری در ابتدا بدقلق است. بازی چهار زاویه یا جهت را برای ضربه زدن در اختیار شما قرار میدهد که بسته به زاویه دوربین در مبارزه یکی را هر بار برای ضربه زدن انتخاب خواهید کرد که این انتخاب آسان نیست به خصوص زمانی که همزمان با چند دشمن مبارزه میکنید. اگر یک دشمن به سرعت شما را محاصره کند و بخواهید با حرکت دادن دوربین آن را جبران کنید، بازی با تصمیمگیری تصادفی تعیین میکند که آیا میخواهید دوربین را حرکت دهید یا همچنان در مبارزه شرکت کنید. اگر بیش از یک دشمن در نزدیکی شما باشد و انتخاب تجهیزات خود را با دقت انجام نداده باشید، عملاً شانس کمی برای بقا دارید. بنابراین سیستم مبارزه در برخی مواقع به قطع ارتباطی ناامیدکننده بین ورودی موردنظر و نتایج متنوع احتمالی منجر میشود. هوش مصنوعی دشمنان نیز بهبود یافته است؛ در قسمت قبل، آنها حتی بهصورت گروهی بهطور کورکورانه حمله میکردند، اما اکنون تمایل دارند که هدف را محاصره کنند و به بازیکن اجازه میدهند بهصورت استراتژیک به تهدیدات پاسخ دهد.
کمبوهای مختلفی برای هر سلاح نیز در دسترس است که اجرای آنها مقداری به خصوص در بحبوحه جنگ دشوار است اما یادگیری آنها جذابیت خاص خود را دارد. این وسط یکی از موارد دیگری که باید حتما به آن توجه داشته باشید، دیبافها (Debuff) هستند. به عنوان مثال وقتی مجروح هستید، بهتر است ابتدا با خواب یا چیز دیگری خود را درمان کنید زیرا در این صورت ممکن است مقداری از میزان سلامتی همیشگی خود را نداشته باشید. البته بهتر است بدانید که شما نیازی نیست که همیشه به دل دشمن بزنید و مکانیک مخفیکاری بازی با بهبودهایی نسبت به قسمت اول در کنار هنر مذاکره میتواند در بعضی از سناریوها راهکاری بهتری نسبت به درگیریهای مستقیم باشد.

بازی سیستم بلاک کردن را در کنار پری (Parry) نیز در اختیار شما قرار میدهد که مقداری کار شما را راحتتر میکنند. سیستم استامینا یکی از مواردی است که باید توجه زیادی به آن داشته باشید زیرا عدم توجه به آن به سادگی به مرگ شما خواهد انجامید. در واقع خستگی نقش بسیار مهمی دارد. وقتی یک نبرد بیش از حد طولانی میشود، به نوعی تبدیل به آزمایشی برای قدرت و استقامت میشود. همانطور که هنری خسته میشود، دشمنان او نیز به تدریج کندتر مبارزه میکنند و ضعفشان را حتی در حالت بدنشان نیز نشان میدهند. اگر اوضاع بد شود، ممکن است سعی کنند فرار کنند یا درخواست بخشش کنند، اما اگر میخواهید به آنها رحم کنید، مراقب باشید.
در برخی موارد، بخشندگی شما ممکن است به نتایج جالبی منجر شود، اما در موارد دیگر، تسلیم شدن دشمن ممکن است تلهای پنهان باشد. هر مهارتی به مرور که از آن استفاده کنید، بهبود مییابد: بهعنوان مثال، هر چه بیشتر از کمان استفاده کنید، در آن ماهرتر خواهید شد و این یعنی بازویتان ثابتتر میشود، مقاومت بیشتری در کشیدن طناب کمان خواهید داشت، سرعت بارگذاری تیر افزایش مییابد و تیرهای شما خطرناکتر میشوند. علاوه بر این، با افزایش سطح در یک مهارت، میتوانید پرکهایی را خرج کنید تا استعدادهای جدیدی را باز کنید که تواناییها و امتیازات بیشتری به شما میدهند.

این وسط آیا به خوابیدن در فضای باز عادت کردهاید؟ میتوانید شرایطی ایجاد کنید که هنری در زیر ستارگان راحتتر بخوابد تا در یک اتاق امن. اگر رابطه خوبی با سگ خود داشته باشید و مهارتهای تربیتیتان را افزایش دهید، میتوانید کاری کنید که او کنار شما بخوابد و شما را گرم نگه دارد و این کار به بهبود خواب در جنگل کمک کند. مهارتها به دو دسته فیزیکی و ذهنی تقسیم میشوند (مثل قدرت، چابکی، گفتوگو و غیره) و به زمینههای خاصی مثل جیببری، مخفیکاری، کرفتینگ و کیمیاگری مرتبط هستند. علاوه بر مهارتهای مربوط به انواع سلاحها، برخی مهارتهای غیرعادی نیز وجود دارند، مثل مقاومت در برابر الکل که به شما اجازه میدهد تا آبجو را به نوعی معجون فوقالعاده تبدیل کنید و برخی رویدادهای داستانی را بدون آسیب پشت سر بگذارید.
همانطور که بالاتر هم گفتم، در بازی Kingdom Come Deliverance II لازم است که بخورید و بخوابید، اما هنری یک بچه نیست، بنابراین مدتی طول میکشد تا از خوابآلودگی بیهوش شود یا واقعاً گرسنگی را احساس کند. نیازهای فیزیکی شخصیت اصلی بهطور عمدی متعادل طراحی شدهاند؛ آنها حس میشوند اما هرگز خستهکننده نمیشوند. در نیمهی اول بازی، این نیازها برای هنری یک نگرانی اضافی خواهند بود، اما در ادامهی ماجراجویی، با داشتن مهارتهای مناسب، آنها را بیشتر به عنوان راهی برای تقویت شخصیت خواهید دید، شاید برای آماده شدن جهت یک مأموریت خاص، تا اینکه نشانهای از ضعف باشد.
در بازی، یک حالت عکاسی ابتدایی وجود دارد که به شما اجازه میدهد تنها دوربین را جابهجا کنید، بدون اینکه فیلتر یا امکان تغییر حالت شخصیت داشته باشد. فراموش نکنید که در اینجا شب، واقعاً شب است و اگر ماه نباشد، متوجه میشوید که تاریکی مطلق است. بنابراین مگر اینکه کاری خاص داشته باشید، بهترین کار این است که یک مکان امن پیدا کنید و تا طلوع بخوابید. در شب بیشتر احتمال دارد که قربانی کمین شوید و اگر در مهارتهای سواری خود سرمایهگذاری نکرده باشید یا اسب شجاعتر و مجهزتری نداشته باشید، ممکن است بهراحتی از اسب به پایین بیفتید. نمیتوانید همیشه به معجونها تکیه کنید، زیرا آنها هم گران هستند و هم درست کردنشان وقتگیر است. بنابراین در نهایت باید توقف کنید، نفسی تازه کنید، حمام کنید، زخمهای عمیقی که نتوانستهاید پانسمان کنید را درمان کنید و خواب کافی داشته باشید.
همچنین لباسهای گرانقیمت یا زرههای غیرقابل نفوذ همیشه گزینه مناسبی نیستند؛ همه دوست ندارند با یک نجیبزاده یا فرد مهم صحبت کنند و برخی افراد ترجیح میدهند با اشخاصی که کمتر چشمگیر هستند ارتباط برقرار کنند. در مورد زرهها، باید به قدرت هنری و عواقب منفی آنها نیز فکر کرد یعنی سرعت حرکت کمتر، ظرفیت حمل بار کمتر، حرکات پرسروصدا و موارد دیگر. لباسها و زرهها آنقدر مهم هستند که منوی شخصیت به شما اجازه میدهد سه سبک مختلف لباس داشته باشید و در هر لحظه اما نه در حین مبارزه آنها را فراخوانی کنید، بنابراین نیازی نیست لباسهای گرانقیمت را هنگام کار کردن روی آهن یا در شرایطی که مناسب نیست، بپوشید.

با وجود رویکرد واقعگرایانه، بازی Kingdom Come Deliverance II از وارد کردن عناصر تخیلی بیشتر مرتبط با دنیای مرسوم بازیهای ویدیویی ابایی ندارد. به عنوان مثال معجونها بسیار مهم هستند و اثرات آنها تا حدی ماوراءالطبیعی است و از سوی دیگر میتوان به راحتی از سفرهای سریع استفاده کرد که شما را به سرعت بین نقاط کلیدی جابجا میکنند. با این حال، این جابجاییها شبیه به یک تلهپورت نیست. در طول سفر زمان میگذرد و همه چیزهایی که به همراه آن میآید را نیز تجربه خواهید کرد. علاوه بر این، ممکن است همانند سفرهای عادی که کنترل کامل شخصیت را دارید، با فرصتها یا اتفاقات غیرمنتظره روبرو شوید و چنانچه در هنگام سفر سریع از مسیر روستایی عبور کنید که چندان با شما رابطه خوبی ندارند، سفر سریع متوقف شود.
دنیای Kingdom Come Deliverance II بسیار پویا است و هنگام سفر ممکن است با رویدادهای تصادفی که از تعاملات طبیعی بین هوشهای مصنوعی شکل میگیرند مواجه شوید یا با شخصیتهایی روبرو شوید که در نگاه اول بیاهمیت به نظر میرسند اما ممکن است شما را شگفتزده کنند. سربازانی که ناگهان عصبی میشوند، گروهی از شکارچی که منتظر شکار خود هستند، گرگهایی که آماده هستند یک گله گوسفند را بدرند، کاروانهای بازرگانی که به سمت شهر بعدی حرکت میکنند، ماموران مالیاتی که به طور منظم در سراسر پادشاهی گشت میزنند یا جنگلبانانی که در جنگلها گشت میزنند و با شکارچیان غیرقانونی مبارزه میکنند، از برخی موراد دنیای جذاب و زنده بازی هستند. در طول یک روز در بازی Kingdom Come Deliverance II، میتوانید با اتفاقات مثبت و منفی بسیاری مواجه شوید و سیستم ذخیرهسازی خاص و جسورانه بازی این ماجراها را هیجانانگیزتر خواهد کرد. آیا نیاز دارید سریعاً بازی را متوقف کنید؟ سریعا وارد منو شوید و گزینه «ذخیره و خروج» را انتخاب کنید. وقتی بازگردید، دقیقاً در همان جایی خواهید بود که بازی را ترک کرده بودید. البته تنها یک فایل ذخیره در این حالت وجود خواهد داشت.

اما در طول بازی، وضعیت کمی متفاوت خواهد بود. خبری از ذخیرهسازی دستی یا ذخیرهسازی سریع نیست. برای اینکه احساس امنیت کنید، باید حتماً معجون خاص را که از قبل خریداری کردهاید یا ساختهاید، مصرف کنید. طبیعتاً در ابتدای بازی تعداد محدودی از این معجونها خواهید داشت، بنابراین باید به صورت منطقی از آنها استفاده کنید؛ اما با گذشت زمان و افزایش قدرت اقتصادی یا مهارتهای شما در علم کیمیاگری یا دزدی، این سیستم دیگر مانعی بر سر راه شما نخواهد بود و همچنان به انتخابهای شما وزن خواهد بخشید. البته کارهایی نظیر خواب یا پس از برخی گفتگوها یا لحظات خاص، ذخیرهسازی خودکار نیز وجود دارد که بسیار مفید است تا سیستم ذخیرهسازی به نظر اذیتکننده نیاید.
انجام کارهای روزمره در بوهمیا، الزامآور نیست مگر در ابتدای بازی که مجبور خواهید بود تقریباً از صفر شروع کنید. اما کسب درآمد اضافی بسیار مفید است اولاً چون فعالیت زیاد مهارتها را بهبود میبخشد و ثانیاً این تنها راهی است که میتوانید بهترین زرهها و سلاحها، اسبی با تجهیزات مناسب و بدون ترس از خطرات اولیه یا یک اتاق دائمی در بهترین مسافرخانه در کوتنبرگ را تهیه کنید. میتوانید با تقطیر و فروش معجونها، شکار یا حتی کار کردن به عنوان یک آهنگر مانند پدر هنری درآمد کسب کنید. کیمیاگری در بازی قبلی هم وجود داشت و اینجا استفاده از آن سریعتر شده، در حالی که آهنگری تعاملی یک ویژگی جدید است که در این دنباله معرفی شده است.
این پیچیدگیها البته تا حد زیادی قابل سازگاری هستند و اگر بازیکن مایل باشد زمان کافی برای درک تعاملات عمیق و چندلایه تجهیزات، آمار و ظاهر هنری و همچنین وضعیت عمومی او بگذارد، به موفقیت خواهد رسید. اگر قبلاً یک بازی نقشآفرینی از بتسدا را بازی کردهاید، درک سیستمهای نقشآفرینی این بازی برایتان راحتتر خواهد بود و پس از گذشت مدتی با زرههای کامل و پرکهای سودمند، بسیاری از مشکلات مبارزه به نفع بازیکن بهبود مییابد. بنابراین مهلت دادن به بازی میتواند شما را به مرور راضی کند.
بوهمیا؛ چشمنواز، وسیع و زنده
توسعهدهندگان برای این بازی از نسخهای بسیار سفارشیشده از موتور CryEngine استفاده کردند و تمرکز خود را بر خلق دنیای واقعی و جذاب در دوران قرون وسطی گذاشتهاند. تیم سازنده نیز گسترش یافته و تاثیر آن دیده میشود. این بازی دارای یک جهان باز بزرگ است که همانطور که گفته شد بیش از دو برابر اندازهی بازی قبلی است و مناطق متنوعی را شامل میشود که پر از رمز و رازهای خود هستند و اکتشاف در آنها لذتبخش است. تیم سازنده تحقیقات گستردهای انجام داده و با مورخان، دانشگاهها و حتی موزهها همکاری کرده تا از دقت تاریخی در معماری، مناظر و جزئیات زندگی روزمرهی بازی اطمینان حاصل کند.
در حالی که در بخش اول بازی، از نظر جغرافیایی هنرمندان بازی برخی آزادیها به خود دادهاند، در بخش دوم، دقت در بازسازی روستاها، شهرها، قلعهها و کاخها تقریباً کامل است. هر بار که به یک قلعه جدید برسید، پس از خواندن بخشهای جالبی که در منو باز میشد، کافیست که وضعیت کنونی آن را در اینترنت جستوجو کنید و متوجه شوید که برخی از این قلعهها هنوز هم پابرجا هستند و بهراحتی قابل بازدید هستند. یک موسیقی متن فوقالعاده نیز در انتظار شماست به خصوص زمانی که به سوی افق و ماجراجویی بعدی میتازید، یا در حالی که شمشیر خود را با بدن یک سرباز درگیر میکنید. این وسط منوهای بازی خیلی با بازی قبلی تفاوت ندارند. بهطور کلی، کار با آنها راحت است، اما مقایسه وسایل با یکدیگر واقعاً دشوار است.
دنیای بازی به شدت زیبا و چشمنواز است و برخلاف بازی اول اتفاقات بیشتری در دنیای آن فارغ از ماموریتها رخ میدهد که باعث شده زندهتر به نظر برسد. هر منطقه یک دنیای کوچک است که در آن ساکنان زندگی دیجیتال خود را با دقت بالا میگذرانند. شما خواهید دید که شخصیتها در مورد اتفاقات اخیر بحث میکنند، شبها مست به سمت خانه تلوتلو میخورند، پس از دعوا خونآلود فرار میکنند و حتی به بازی شما در حین مینیگیمها واکنش نشان میدهند و حتی نگران خواهند شد اگر شما را زخمی ببینند و ما میتوانیم تصمیم بگیریم که چگونه پاسخ دهیم. همچنین اگر در خانههایشان پرسه بزنیم یا دزدی کنیم، آنها خواهند دید که کجا میرویم و ما را تهدید به خروج خواهند کرد. این یک هوش مصنوعی پیشرفته است که اکوسیستمی را با ترفندهای خاص خود به جلو میبرد و بسیار قابل باور است.

جزئیات در بخش بخش طراحی دنیای بازی موج میزند. از سلاحها گرفته تا لباسها با بافتهایی که کاملا شبیه به واقعیت هستند تا جزئیات شهر و روستاها همگی عالی کار شدهاند. شخصیتها نیز طراحی بسیار خوبی دارند. البته، برخی صداگذاریهای ناپیوسته گاهی اوقات جذابیت بازی را کاهش میدهند. انیمیشنهای صورت بیروح و حرکات خشک نیز در تضاد شدید با محیطهای زیبای بازی قرار میگیرند که یکی از مواردی است که از جذابیت بازی کاسته. بازی از نظر فنی در بسیاری از مواقع عملکرد خوبی دارد و با اینکه نسبت به نسخه قبل بهینهتر اما برخی باگها بعضا برخی مراحل را برای شما خراب خواهند کرد. یکی دیگر از نقصهای جزئی هوش مصنوعی است و به خصوص سگ شما، مات، که ممکن است بیدلیل پارس کند و بهطور کلی در ماموریتهای مخفیانه یا تاکتیکی مشکلساز شود. البته این موارد جزئی احتمالا در آپدیتهای آینده بازی تا حد زیادی برطرف خواهند شد.

خود را برای زندگی آماده کنید
وارهورس استودیوز با خلق Kingdom Come: Deliverance 2 یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی اولشخص در چند سال اخیر را تحویل بازیکنان داده است. این استودیو با تکیه بر هرچیزی که طرفداران از قسمت قبل دوست داشتند و گسترش آنها، اثری را توسعه داده که شاید ورود به آن و ساعات ابتداییاش کمی خستهکننده باشد اما اگر به آن فرصت دهید، به مرور زمان جوهرهی لذتبخش خود را نمایان میکند و پس از مدتی تجربه و غرق شدن در آن، گذر زمان را فراموش خواهید کرد. این بازی بدون شک شما را یاد بهترین آثار بتسدا خواهد انداخت و در دورانی که استودیوهایی نظیر سیدی پراجکت و لاریان با بازیهای نقشآفرینی خود سروصدای زیادی میکنند، کاری میکند که از حالا برای بازی بعدی وارهورس بیش از پیش هیجانزده باشیم.





