نقدها و نمرات فیلم «مامور مخفی»؛ جاسوس‌بازی به سبک برزیلی (جشنواره کن ۲۰۲۵)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
نقدهای فیلم مامور مخفی

«مامور مخفی» (The Secret Agent) جدیدترین ساخته‌ی فیلمساز سرشناس برزیلی، کلبر مندونسا فیلیو است که با «قوش شب» (Bacurau) جایزه هیئت داوران جشنواره کن 2019 را به خانه برده بود؛ اولین نقدهای این فیلم حالا در دسترس قرار گرفته است.

«مامور مخفی» که بزرگترین و پرخرج‌ترین ساخته‌ی کلبر مندونسا فیلیو است و شاید جشنواره فیلم کن 2025 را با دست‌های خالی ترک نکند، داستان زندگی مردی 40 ساله از حوزه‌ی تکنولوژی به نام مارسلو (واگنر مورا) را روایت می‌کند که در دهه‌ی 70 میلادی به شهر رسیفی قدم می‌گذارد تا نزد فرزند کوچکش برگردد اما خیلی زود متوجه می‌شود که این شهر از هر نظر فاسد است و آن چیزی نیست که انتظار داشت.

نقدهای فیلم «مامور مخفی» کلبر مندونسا فیلیو

نمرات فیلم «مامور مخفی» هنوز در راتن‌تومیتوز و متاکریتیک در دسترس قرار نگرفته است اما در راتن، 8 نقد مثبت دارد و به نظر می‌رسد در ادامه، نقدهای مثبت بیشتری هم دریافت کند. این پاراگراف به‌روزرسانی خواهد شد.

ایندی‌وایر – دیوید ارلیک

«مامور مخفی»، برخلاف آنچه از عنوانش برمی‌آید، یک فیلم جاسوسی پرانرژی نیست؛ بلکه تنها به طور اتفاقی با کلیشه‌های جاسوسی همراه است و به نظر می‌رسد شخصیت اصلی آن نیز به اندازه ما از این عناصر سردرگم است. فیلم با ریتم و لحن یک درام پیش می‌رود، هرچند که با چاشنی سرگرمی فیلم‌های درجه ب و با تعقیب دو آدمکش بی‌وجدان همراه است.

قصه از میانه‌ی وقایع آغاز می‌شود. مارسلو، مردی میانسال که اعتماد به نفس یک کابوی را با رفتار «من دنبال دردسر نیستمِ» یک سیاهی‌لشکر که فقط می‌خواهد زنده بماند، در هم آمیخته است، می‌تواند یک کمونیست ضد نظامی باشد، اما به همان راحتی می‌تواند یک محقق فناوری باشد که در شهر رسیفی کار شخصی دارد. این دوگانگی در قلب بازی فریبنده واگنر مورا (بازیگر نقش اصلی) قرار دارد.

نقدها و نمرات فیلم «موج نو»؛ نامه عاشقانه ریچارد لینکلیتر به ژان-لوک گدار (جشنواره کن 2025)

ورایتی – پیتر دبروژ

کلبر مندونسا فیلیو، کارگردان 56 ساله، در زمانی که وقایع فیلم اتفاق می‌افتد، تنها 8 سال داشت؛ تقریبا همسن فرناندو، پسر شخصیت اصلی‌، مردی با هویت‌های متعدد که توسط ستاره‌ی سریال «نارکوها»، واگنر مورا ایفا می‌شود. مندونسا توانایی چشمگیری را نه تنها در بازآفرینی، بلکه در انتقال ما به آن زمان، با گرمای طاقت‌فرسا و پارانویای خاص خود، نشان می‌دهد.

در سراسر فیلم، مردان بدون پیراهن سر کار می‌روند (تنها راه آنها برای کنار آمدن با گرما)، اما این در مقایسه با فشار روزانه وارد بر شهروندان تحت دیکتاتوری نظامی، که هشت سال دیگر نیز ادامه داشت، هیچ است. برخلاف فیلم اخیر والتر سالس، «هنوز اینجا هستم»، فیلم «مامور مخفی» درباره آدم‌ربایی‌های سیاسی نیست (حداقل نه به طور مستقیم)، زیرا شخصیت مارسلو (که نام واقعی‌اش نیست) از شمال برزیل فرار می‌کند تا با پسرش متحد شود.

در راه رسیفی، او وارد یک پمپ بنزین می‌شود، جایی که جسدی پوشیده از مقوا، چند متر دورتر از پمپ‌های سوخت افتاده است. در این دنیا، زندگی تقریبا بی‌ارزش به نظر می‌رسد، زیرا بی‌علاقگی دو افسر پلیس فدرال به جسد، نشان می‌دهد که چرا مارسلو نمی‌تواند برای کمک به مقامات مراجعه کند.

اگر عنوان فیلم نبود، شاید متوجه نمی‌شدیم که در حال تماشای یک فیلم معمایی هستیم، و حتی با وجود آن هم، این واقعا حسی نیست که مندونسا به دنبال آن است؛ علی‌رغم سبک فیلمساز که یادآور جان کارپنتر (لنزهای پاناویژن)، برایان دی‌پالما (تکنیک تقسیم صفحه) و مارتین اسکورسیزی (موسیقی پاپ) هستند. مندونسا، مانند فیلمسازان موج نوی فرانسه، فعالیت خود را به عنوان یک گزارشگر و منتقد آغاز کرد و این حساسیت در هر فریم فیلم او نفوذ کرده و تعادل جذابی بین اصالت و ادای احترام برقرار می‌کند.

اینجا، او را در حالتی هیچکاکی می‌بینیم، زیرا یک مقام دولتی پرنفوذ قراردادی برای از بین بردن مارسلو بسته است و او را مجبور می‌کند تا در شهر رسیفی پیش یک زن مسن پناه بگیرد، زنی که آدم‌های دیگری شبیه او را هم پناه داده است. مامور مخفیِ نامی فیلم، مارسلو (یک دانشمند محقق دانشگاهی) نیست، بلکه می‌تواند الزا (ماریا فرناندا کاندیدو) باشد، زنی که نام مستعار و شغلی را برای او در اداره شناسایی رسیفی جور کرده است. آنجا، او آزاد است که سوابق را برای یافتن هر سندی که ممکن است به مادر فقیدش مرتبط باشد، بررسی کند، اهمیت این موضوع در پایان فیلم آشکار می‌شود.

در نخستین روز کاری‌اش، مارسلو شاهد تبعیض موجود در سیستمی است که از ثروتمندان حمایت می‌کند در حالی که طبقه کارگر را در جایگاه خود نگه می‌دارد. این تنها یکی از انتقادات فرعی متعددی است که کارگردان در فیلم به جامعه برزیل وارد می‌کند؛ فیلمی که شاید بدون این حاشیه‌ها، مدت زمانش به زیر دو ساعت می‌رسید.

هالیوود ریپورتر – دیوید رونی

جادوی «مامور مخفی» این است که همه عناصر ناهمگون به شکل طبیعی در تصویر کلی جای می‌گیرند، بدون اینکه هرگز تنش را کاهش دهند یا خطرات مرگ و زندگی برای شخصیت اصلی، که در ابتدا با نام مارسلو شناخته می‌شود، را تضعیف کنند. او با چشمانی پر احساس و لباسی از مالیخولیا و درد توسط واگنر مورا به تصویر کشیده شده که پس از چند سال دوری، بازگشتی درخشان به سینمای برزیل دارد. او همیشه بازیگر خوبی بوده، اما کلبر مندونسا فیلیو (کارگردان) او را به یک ستاره سینما تبدیل می‌کند.

با وجود صحنه‌های طنزآمیز و شخصیت‌های شوخ‌طبع، «مامور مخفی» فیلمی عمیقا جدی درباره دوران دردناکی در گذشته برزیل است، زمانی که افراد بی‌شماری ناپدید می‌شدند، قاتلان اجیر شده بر سر دستمزد چانه می‌زدند، و حتی شهرهای دورافتاده‌ای از نفوذ و تاثیر آن رنج می‌بردند.

فیلم با ورود مارسلو به یک پمپ بنزین در ناکجاآباد با فولکس‌واگن زردش آغاز می‌شود. او با دیدن جسدی که در زیر آفتاب سوزان بر روی شن‌ها افتاده و تنها قسمتی از آن با یک مقوا پوشانده شده، وحشت می‌کند. او متوجه می‌شود که مرد توسط متصدی شیفت شب هنگام تلاش برای سرقت پمپ بنزین، مورد اصابت گلوله قرار گرفته و پلیس بیش از حد مشغول کارناوال (یکی از بزرگترین جشن‌های ملی برزیل) است که بتواند بیاید، اگرچه بوی تعفن، سگ‌های ولگرد را به خود جذب کرده است.

اما دو پلیس از راه می‌رسند و هیچ علاقه‌ای به جسد نشان نمی‌دهند. در عوض، یکی از آنها مدارک و ماشین مارسلو را به دقت بازرسی می‌کند و به دنبال مواد مخدر، اسلحه یا هر نوع تخلف دیگری می‌گردد. پس از نیافتن چیزی، پلیس دستش را برای دریافت کمک مالی برای صندوق پلیس دراز می‌کند.

این صحنه به ما نشان می‌دهد که مارسلو از قبل در رادار مقامات قرار دارد. همچنین فوریت او را پس از رسیدن به رسیفی برای حل و فصل امور و خروج از آنجا توضیح می‌دهد. دونا (تانیا ماریا)، یک زن 77 ساله و رهبر غیررسمی یک جامعه چپ‌گرای کوچک، او را در یک آپارتمان اسکان می‌دهد و یک پاکت پر از پول نقد و جزئیات یک رابط را به او می‌دهد که می‌تواند به تهیه شناسنامه‌های جعلی برای خودش و پسرش کمک کند.

پدر و مادر همسر مرحوم مارسلو در غیاب او از فرناندو (انزو نونس)، فرزند کوچک وی مراقبت می‌کردند. پدر همسرش، الکساندر (کارلوس فرانسیسکو)، یکی از معدود شخصیت‌های دلرباست، که در کنار دونا به فیلم حالتی شاداب می‌بخشند که کنتراست زیبایی با ترس ویرانگر پیش‌برنده داستان دارد. به تدریج روشن می‌شود که مارسلو (که نام واقعی‌اش آرماندو است) با جیروتی، یک مقام فاسد فدرال از سائو پائولو، دشمنی پیدا کرده است؛ کسی که بودجه عمومی بخش تحقیقات دانشگاهی تحت ریاست او را قطع کرده بود..

فیلم با لنزهای آنامورفیک پاناویژن و با رنگ‌های کمی اشباع شده، شبیه آثار سینمایی آن دوره، فیلمبرداری شده است و ظاهر بسیار جذابی دارد؛ هر فریم پر از جزئیات جذاب است، که به لطف تالس ژونکویرا (طراح صحنه) و ریتا آزودو (طراح لباس) به دست آمده است. «مامور مخفی» یک دستاورد بزرگ است و به نظر من، مطمئنا یکی از بهترین فیلم‌های سال خواهد بود.

ددلاین – پیتر هموند

کلبر مندونسا فیلیو با جشنواره کن بیگانه نیست. او پیش از این دو فیلم خود را در بخش رقابتی کن به نمایش گذاشته است؛ اولی «آکواریوس» (2016) با بازی سونیا براگا، و دومی،  فیلم وسترن«قوش شب» (2019) که جایزه هیئت داوران را برای او به ارمغان آورد. هر دو فیلم به افرادی می‌پردازند که زندگی‌شان در معرض تهدید از دست دادن یا جابجایی قرار گرفته است.

سومین فیلم او در بخش رقابتی و بزرگترین اثر تولیدی او تاکنون، «مامور مخفی»، نیز ممکن است در این مضمون جای گیرد (و خیر، این فیلم یک کپی از «جیمز باند» نیست) زیرا داستانش پیرامون مردی اتفاق می‌افتد که پس از مرگ همسرش به دلیل ذات‌الریه، برای نزدیک‌تر شدن به پسرش به یک شهر کوچک بازمی‌گردد. او در این فیلم که سال 1977 در رسیفی اتفاق می‌افتد، شهری را کشف می‌کند که توسط عناصر جنایتکار کشور محاصره شده است؛ کشوری که توسط یک دیکتاتوری اداره و فرصت یک زندگی بهتر از همه مردم گرفته می‌شود.

برخلاف فیلم والتر سالس، «هنوز اینجا هستم» که آن‌هم سال 1970 اتفاق می‌افتد، در ماه مارس برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان شد و درباره ناپدید شدن افرادی است که شکنجه نظامی می‌شوند، این فیلم بیشتر در ژانر تریلر قرار می‌گیرد. «مامور مخفی» بر داستان مارسل (واگنر مورا) تمرکز دارد، یک مرد مرموز حوزه تکنولوژی که به رسیفی بازمی‌گردد و به دنبال تغییر و فرصتی دوباره در زندگی است، اما بلافاصله در پمپ بنزینی درست خارج از شهر، در موقعیتی عجیب قرار می‌گیرد. او با دو فرد نظامی روبه‌رو می‌شود که او را با پرسش‌ها و بازرسی ماشینش حسابی آزار می‌دهند. او فقط می‌خواهد به راه خود ادامه دهد و اولین طعم فساد را با رشوه دادن به آنها برای توقف «بازجویی» موقت می‌چشد.

مورا («نارکوها») نقش «تازه‌وارد» بی‌خبر شهر را با باورپذیری بازی می‌کند و رفته‌رفته بیشتر از آنچه که نشان می‌دهد، حقایق را پنهان کرده است. بازیگران مکمل تمام جاهای خالی را در این سناریوی طولانی -158 دقیقه‌ای- و گاهی اوقات پراکنده پر می‌کنند. فیلم همچنین دارای یک داستان فرعی کلیدی است که نیم قرن بعد اتفاق می‌افتد و در آن دو زن نوارهای کاست صوتی را از آرشیو رونویسی می‌کنند. یکی از آنها مکالمه‌ای با آرماندو است که برای یکی از این دو زن، فلاویا (لائورا لوفسی)، کنجکاوی‌انگیز است و می‌تواند کلید حل تمام رمز و رازها باشد.

منبع: screendaily

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X