جوخه‌ی انتحار؛ تشریح پایان‌بندی، پیچش‌های داستانی و آینده‌ی فیلم

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۲ دقیقه
جوخه انتحار

گروه ضربت ایکس در نبرد پایانی جوخه‌ی انتحار در برابر استاروی فاتح قرار می‌گیرد و بالاخره یکی از آن‌ها در این مبارزه شکست می‌خورد. بعد از پایان جنگ و در صحنه‌های پایانی فیلم‌، مشخص می‌شود که دو عضو تیم، جان سالم به در برده‌اند.

هشدار: در این متن، داستان فیلم جوخه‌ی انتحار لو می‌رود

در فیلم جوخه‌ی انتحار به کارگردانی جیمز گان، گروه جدیدی از ابرشروران گرد هم می‌آیند تا به مأموریتی مخفی اعزام شوند که شانس کمی برای زنده ماندن در آن دارند. بعد از حمله ارتش کورتو مالت به تیم و مردن بیشتر اعضا، افراد باقی‌مانده تیم، از جمله ریک فلگ و هارلی کویین دور هم جمع می‌شوند و نفرات جدیدی هم به آن‌ها اضافه می‌شوند، مانند بلاداسپورت، کینگ شارک، پیس‌میکر، پولکا دات و رتکچر. اعضای این تیم قصد دارند وارد یک مقر سابق نازی به نام یوتنهایم شوند تا همه‌ی آثار پروژه‌ی ستاره دریایی را از بین ببرند. نیازی به گفتن نیست که همه چیز طبق برنامه پیش نمی‌رود.

با وجود ارتش کورتو مالت و حضور یک ستاره دریایی غول‌پیکر در شهر، بلاداسپورت با آماندا والر مخالفت می‌کند و اعضای بازمانده‌ی جوخه‌ی انتحار را به نبرد می‌برد. پایان‌بندی فیلم در نوع خود جالب است و جدول زمانی لایه‌لایه آن، نیاز به بررسی دارد. همچنین قرار است یک سریال‌ اسپین‌آف با حضور پیس‌میکر ساخته شود.

ریشه استارو، تاریخچه پروژه و مأموریت گروه ضربت ایکس

جوخه انتحار

در کمیک‌های DC، استاروی فاتح، سیاره‌ها را تسخیر می‌کند و مردم آن‌ها را به بردگی می‌گیرد اما در فیلم جوخه‌ی انتحار، این ستاره دریایی کیهانی غول‌پیکر شرور، قربانی می‌شود. فاتح، لقب کنایه‌آمیزی بود که تینکر به او داده بود، چرا که استارو یک نمونه‌ی آزمایشی بود که دهه‌ها در اسارت و عذاب به سر می‌برد. با این حال، بعد از آزادی، استارو بسیار عصبانی و انتقام جو بود و دقیقا مانند لقبش به نظر می‌رسید.

کورتو مالت چگونه طعمه یک کایجوی بیگانه شد؟ قبلا استارو زندگی آرام خودش را در فضا داشت و سرش در کار خودش بود تا اینکه با یک سفیه پر از فضانوردان آمریکایی روبه‌رو شد. آن‌ها به این علت که شاید استارو در آینده مشکلاتی به وجود آورد، او را گرفتند اما استارو هم در یک مکانیزم دفاعی، چندین ستاره کوچک دریایی را رها کرد تا خدمه سفینه را تحت کنترل خود درآورد و تنها یک فضانورد از آن‌ها فرار کرد و خود را در قسمت دیگری از سفینه، کشت. در نهایت، استارو تقریبا هم‌زمان با پایان جنگ سرد به زمین بازگردانده شد و دولت ایالات متحده، قصد داشت از پتانسیل او به‌عنوان یک سلاح فوق‌العاده استفاده کند و دکتر گایوس گریوز (تینکر) را موظف کرد تا آزمایشاتی را بر روی او انجام دهد.

گایوس هنگام رسیدن به یوتنهایم، به گروه ضربت ایکس توضیح می‌دهد که دولت آمریکا نمی‌خواست استارو را در خاک ایالات متحده نگه‌داری کند. در عوض، یک توافق‌نامه با خانواده هررا (حاکمان کورتو مالت) منعقد شد تا به گریوز اجازه دهند استارو را در داخل یوتونهایم نگه دارد و از دشمنان خانواده هررا به‌عنوان مورد آزمایشی در آزمایشات وحشتناک خود استفاده کند. این وضعیت به مدت سی سال ادامه داشت تا اینکه ژنرال سیلویو لونا یک کودتای نظامی را رهبری کرد که با اعدام علنی خانواده هررا خاتمه یافت و ارتش کورتو مالت، کنترل یوتنهایم و همه‌چیز را در دست گرفت. با توجه به موضع ضدآمریکایی دولت جدید کورتو مالت، ایالات متحده می‌ترسید همه چیز درباره استارو مشخص شود. پس آماندا والر گروه ضربت ایکس را با هدف از بین بردن همه شواهد دخالت ایالات متحده در پروژه ستاره دریایی، جمع‌آوری کرد.

جوخه‌ی انتحار از ماهیت واقعی مأموریت خود، آگاه نبودند و فقط یکی از آن‌ها همه چیز را می‌دانست. والر به طور خصوصی پیس‌میکر را موظف کرد تا مطمئن شود پرونده‌هایی که استارو را به دولت ایالات متحده مرتبط می‌کند، از بین برود و این زمینه را به‌عنوان اولویت اصلی او تعیین کرد. هنگامی که بلاداسپورت و سایر اعضا، استارو از مقر خارج کردند، آزاد شدن این ستاره دریایی غول‌پیکر و کشتن مردم، اصلا برای والر مهم نبود. در واقع او بیان کرد که ایجاد ناآرامی در کشوری که با ایالات متحده دشمن است، یک مزیت محسوب می‌شود تا یک اشکال. بار دیگر، والر ثابت می‌کند که او بی‌رحم‌تر از تمام جنایتکاران تیم خود است.

تفکیک جدول زمانی جوخه‌ی انتحار

جوخه انتحار

گروه ضربت ایکس در شروع فیلم به دو تیم تقسیم می‌شود؛ تیم ۱ که وظیفه آن اساسا منحرف کردن ارتش کورتو مالت و ایجاد سر و صدای زیاد است و تیم ۲ که وظیفه آن‌ها این است که بی‌سر و صدا به مقر برسند و مأموریت نابودی پروژه ستاره دریایی را به پایان برسانند. اعضای بازمانده تیم، در پایان فیلم، دوباره تقسیم شدند و گروهی، تعدادی مواد منفجره در طبقات بالای یوتنهایم قرار دادند و گروهی دیگر به آزمایشگاه تینکر در داخل مقر رسیدند.

جدول زمانی فیلم، جلو و عقب نمی‌شود، در عوض دو نقطه کلیدی دارد. ابتدا روند کاری یکی از تیم‌ها را نشان می‌دهد و سپس برای نشان دادن رویدادهای موازی تیم دیگر، به عقب می‌رود. پس از نمایش یک پیش‌درآمد خونین با حمله تیم ۱ به ساحل، فیلم سه روز به عقب باز می‌گردد تا نشان دهد که بلاداسپورت چگونه به‌عنوان رهبر تیم ۱ انتخاب شده‌ است و توضیح می‌دهد که گروه ضربت ایکس دقیقا در کورتو مالت چه کار می‌کند. در اواخر فیلم، ریک فلگ، پیس‌میکر و رتکچر در حمله به یوتونهایم نشان داده می‌شوند و سپس فیلم، هشت دقیقه قبل را نمایش می‌دهد که بلاداسپورت، هارلی کویین، کینگ شارک، پولکا دات و میلتون در حال جای‌گذاری بمب در طبقات بالایی هستند. همچنین معلوم می‌شود که چرا مواد منفجره زود‌تر از موعد مقرر عمل کرده‌اند.

این جدول زمانی زیگزاگ موجب می‌شود تا جوخه‌ی انتحار سریعا در ابتدای فیلم با به کارگیری سونت وارد عمل شود و مأموریت آغاز گردد و فیلم، توضیحی درباره تاریخچه تیم و گذشته آن، به بینندگان جدید ارائه نمی‌دهد. بدین ترتیب، قبل از اینکه آماندا والر، مأموریت ستاره دریایی را برای تیم ۲ شرح دهد، مخاطبان با چشمه‌ای از هرج و مرج موجود در فیلم، آشنا شده‌ و طعم آن را چشیده‌اند. دومین جهش جدول زمانی در پایان فیلم، هشت دقیقه تعلیق را به وجود می‌آورد، چرا که در این مدت، سرنوشت رتکچر نامشخص است و همچنین حضور بلاداسپورت در این سکانس‌ها کمی نامطلوب به نظر می‌رسد. این فیلم آن‌قدر پیچیده نیست که گیج‌کننده باشد و فقط به روشی سرگرم‌کننده با فرمول معمول فیلم‌های ابرقهرمانی، به نوعی بازی می‌کند.

استارو چگونه کشته می‌شود

جوخه انتحار

بلاداسپورت، نقش رهبری عملیات را برعهده دارد اما طرح حمله اولیه او، با شکست پولکا دات و کینگ شارک توسط استارو، به نتیجه نمی‌رسد. سرانجام، آخرین نقشه با همکاری رتکچر و هارلی کویین طرح‌ریزی می‌شود، در حالی که بلاداسپورت بیچاره، تحت موج حمله سنگین نیروهای کورتو مالت قرار گرفته است.

اگرچه جولین در ابتدای فیلم می‌میرد اما همچنان در مرگ استارو نقش دارد، زیرا هارلی کویین از سلاح او برای ضربه زدن به چشم استارو و ایجاد نقطه دسترسی برای موش‌های رتکچر، استفاده می‌کند. موش‌ها رگ‌های عصبی استارو رو می‌جوند تا راهی به داخل مغز او بیابند و درنهایت، این ستاره دریایی غول‌پیکر می‌میرد. استارو در آخرین لحظات خود، به طرز غم‌انگیزی به یاد می‌آورد که در گذشته چگونه در فضا با آرامش زندگی می‌کرد و به ستاره‌ها خیره می‌شد.

چنین مرگی برای این موجود غول‌پیکر، به طرز عجیبی دردناک است. رتکچر در آن هنگام، خاطره خوشی از دوران کودکی خود را به یاد می‌آورد، زمانی که از پدرش پرسیده بود که چرا نبوغ خود را به‌عنوان یک مخترع، برای کنترل موش‌ها به کار می‌گیرد. پدرش توضیح داد که موش‌ها پست‌ترین موجودات هستند و اگر آن‌ها را بتوان به صورت مفید و هدفمند هدایت کرد، پس می‌توان افراد بد و نامطلوب جامعه، مانند دزدان بی‌خانمان و بی‌پول را هم به روشی درست، اصلاح نمود. گروه ضربت ایکس هم از افراد منفور و نامطلوب تشکیل شده که زندگی آن‌ها قبلا تباه شده است اما با این حال، آن‌ها توانستند مردم کورتو مالت را از نابودی نجات دهند.

بلاداسپورت اعضای باقی‌مانده جوخه‌ی انتحار را آزاد کرد

جوخه انتحار

ریک فلگ می‌خواست از هارد درایو پروژه ستاره دریایی استفاده کند تا حقیقت را درباره‌ی نقش آمریکا در آوردن استارو به زمین، به جهانیان بگوید اما بلاداسپورت مفیدتر عمل کرد و از آن به‌عنوان اهرمی برای آزادی خود و اعضای بازمانده جوخه‌ی انتحار استفاده‌ نمود. بلاداسپورت پس از بارگذاری محتویات هارد روی یک سرور امن، به آماندا والر هشدار داد که اگر اجازه ندهد او و دوستان جدیدش، بدون آسیب، آزاد شوند، شواهد و مدارک را در اختیار مطبوعات قرار می‌دهد. والر، با تردید، شرایط او را می‌پذیرد اما همچنین از پیروزی شخصی خود راضی به نظر می‌رسد، چرا که بلاد اسپورت را برخلاف میل خودش به رهبر گروه تبدیل کرد.

آزاد شدن جوخه‌ی انتحار به معنای نبودن بلاداسپورت، کینگ شارک، رتکچر و هارلی کویین در دنباله بعدی فیلم نیست. همان‌طور که آماندا والر در جوخه‌ی انتحار ۱ گفت، تخصص او این است که مردم را وادار به انجام کارهایی کند که نمی‌خواهند. اکنون که این چهار نفر ارزش خود را به‌عنوان اعضای گروه ضربت ایکس ثابت کرده‌اند، احتمالا والر راهی دیگر برای استفاده از آن‌ها پیدا کند، خواه این راه، تهدید دختر بلاداسپورت باشد یا این که چند انسان را به‌عنوان طعمه و غذا به کینگ شارک بدهد.

فیلم جوخه‌ی انتحار، چگونه نظر خود را درباره‌ی سیاست خارجی ریگان اظهار می‌کند

جوخه انتحار

فیلم‌های کمیک‌بوکی معمولا از موضع‌گیری آشکار سیاسی (در بیشتر موارد) اجتناب می‌کنند اما این اثر جیمز گان، نظراتی درباره‌ی سیاست خارجی ایالات متحده دارد. تلاش‌های دولت آمریکا و حمایت از اقدامات نظامی در کشورهای خارجی برای بی‌ثبات‌سازی رژیم‌های مخالف آن‌ها، بخش عمده‌ای از سیاست خارجی ریگان بود و فیلم، نگاه هوشمندانه‌ای به پیامدهای این موضوع دارد. گان به جای اتخاذ واضح‌ترین موضع‌گیری و حمایت ایالات متحده از شورشیان سول سوریا، سرنوشت استارو را به‌عنوان پیامد چنین سیاست‌هایی به نمایش می‌گذارد. همان‌طور که آماندا والر می‌گوید، دغدغه‌ها و نگرانی‌های ایالات متحده، فرار کردن استارو و نابودی هارد دیسک است و نابودی رژیم کشور دشمن، یک امتیاز بزرگ محسوب می‌شود (البته با صرف نظر کردن از مردن بی‌گناهان). نکات پنهانی در طول فیلم وجود ندارد و پیام آن، واضح است. این پروژه، دولتی را نشان می‌دهد که مایل است از طریق سرمایه‌گذاری و اقدامات شدید، نیروی نظامی خود را تقویت کند.

پیام جوخه‌ی انتحار (و معنی آن)

جوخه انتحار

در تبلیغات جوخه‌ی انتحار، دو پیام کاملا واضح وجود دارد که توسط عوامل سازنده، ارائه شده است. اولین موضوع این بود که به هیچ یک از شخصیت‌ها وابسته نشوید، چرا که احتمال دارد کشته شوند (صرف نظر از قد و قامت و ظاهر آن‌ها) و دیگری این بود که شخصیت‌ها آگاهانه و با توجه به افتضاح بودنشان انتخاب شدند. گان گفت که آن‌ها حتی در بد بودن هم خوب نیستند. گاهی اوقات از سوی برخی افراد، این دو پیام با هم ترکیب می‌شدند و اعلام می‌شد این ابرقهرمانان انتخاب شده‌اند تا به بهترین نحو ممکن در گروه ضربت ایکس فعالیت داشته باشند اما این پیام واقعی فیلم جوخه‌ی انتحار نیست. مضمون فیلم، در واقع بسیار دلچسب‌تر است.

تایکا وایتیتی (کارگردان فیلم ثور: رگناروک) شاید فقط چند دقیقه در فیلم حضور داشته باشد اما پیام اصلی فیلم را هنگام ارائه توضیحات به دخترش، رتکچر، درباره‌ی دلیل انتخاب موش‌ها، بیان می‌کند. او گفت که موش‌ها پست‌ترین موجودات هستند و بنابراین اگر کاری واقعا ارزشمند انجام دهند، می‌توانند چراغ امیدی برای افراد ناامید باشند. گروه ضربت ایکس، موش‌های واقعی فیلم هستند، موجودات پست و بی‌توقعی که با وجود اینکه هیچکس به آن‌ها فکر نمی‌کند اما می‌توانند جهان را نجات دهند. بنابراین فیلم با وجود داشتن حجم زیادی از خشونت، مناسب کسانی است که فکر می‌کنند هیچ ارزشی ندارند.

چه اتفاقی برای ویزل افتاد؟ سرنوشت و آینده او در صحنه‌های پس از تیتراژ فیلم

جوخه انتحار

ویزل، کوتاه‌مدت‌ترین عضو گروه ضربت ایکس بود، زیرا تیم اتاق کنترل آماندا والر نتوانست متوجه شود که آیا این موجود شنا بلد است یا نه. تنها نقطه اتصال اتاق کنترل و اعضای جوخه‌ی انتحار، رادیوهای تیم و مواد منفجره در گردن آن‌هاست و والر هیچ راه مستقیمی برای نظارت بر علائم حیاتی آن‌ها ندارد. بنابراین وقتی سونت اعلام کرد که ویزل در آب غرق شده و مرده است، والر به سادگی حرف او را قبول نمود اما صحنه‌های پایانی فیلم نشان می‌دهد که ویزل در اثر غرق شدن نمی‌میرد. او مدت‌ها پس از پایان نبرد اصلی تیم، به هوش می‌آید و سریعا به جنگل می‌رود.

این موضوع، خبر بدی برای مردم کورتو مالت است، زیرا ویزل سابقه قتل ۲۷ کودک را دارد. حتی اگر والر بفهمد که ویزل هنوز زنده است، بازگرداندن او را در اولویت‌های خود قرار نمی‌دهد، چرا که این کار، نتیجه مطلوبی ندارد. در حال حاضر، ویزل احتمالا ساکن کورتو مالت است و هر کس که وارد جنگل گردد، طعمه او می‌شود.

فیلم جوخه‌ی انتحار چگونه مقدمات ساخت اسپین‌آف پیس‌میکر را فراهم می‌کند

جوخه انتحار

جان سینا به‌عنوان یک دوستدار بزرگ آزادی و صلح، در نقش پیس‌میکر در یک مجموعه تلویزیونی هشت‌قسمتی که توسط جیمز گان ساخته شده، حضور پیدا می‌کند و این سریال در ژانویه ۲۰۲۲ در به اچ‌بی‌او مکس پخش می‌شود. فیلم‌برداری فصل اول این سریال به تازگی در ونکوور به پایان رسیده است. در خلاصه داستان رسمی سریال آمده است که او مردی است که به هر قیمتی به صلح اعتقاد دارد، حتی اگر لازم باشد چند نفر را باید برای به دست آوردن آن بکشد.

در طی فیلم، بلاداسپورت به گردن پیس‌میکر گلوله‌ای می‌زند و او به حال خود رها می‌شود اما در صحنه‌های پس از تیتراژ فیلم، مشخص می‌شود که او از خرابه‌های یوتنهایم، جان سالم به در برده است. پیس‌میکر تمایلی کورکورانه به صلح جویی دارد و برای رسیدن به آن، از هیچ چیزی (حتی کشتن هم‌تیمی‌های خود) دریغ نمی‌کند. همین ویژگی، او را به ابزاری بسیار مفید برای آماندا والر تبدیل می‌کند. کارمندان والر، خیلی مشتاق نیستند تا به‌عنوان مجازات شورش علیه او، زیردست پیس‌میکر فعالیت کنند اما با توجه به این که والر، آخرین تیم کنترل خود را با خونسردی کشت، احتمالا آن‌ها به‌راحتی راضی به انجام این کار شوند.

با وجود تمایل پیس‌میکر به صلح و آزادی، شاید در طول سریال، او ماهیت وظایفی را که به خودش محول می‌شود، زیر سوال ببرد. پیس‌میکر برای جلوگیری از انتشار محتویات هارد دیسک، سرهنگ ریک فلگ را می‌کشد که همین موضوع او را کمی دچار شک و تردید می‌کند. کشتن مردان، زنان و کودکان یک کشور خارجی یک مسئله نسبتا عادی برای اوست اما کشتن یک قهرمان آمریکایی، کمی برای او سخت‌تر است. او حتی هنگام شلیک به رتکچر، کمی دچار تردید شد اما در نهایت، به رتکچر گفت که نمی‌تواند اجازه دهد تا او زنده بماند.

جان سینا در گفتگو با اینترتینمنت ویکلی اظهار داشت که سریال پیس‌میکر در مقایسه با فیلم جوخه‌ی انتحار، پیام واضح‌تری دارد و جیمز گان گفت که این سریال راهی را در اختیار من می‌گذارد تا با برخی از مسائل که در جهان در حال وقوع هستند، برخورد سیاسی کنم. به نظر می‌رسد در این سریال، راه‌هایی که پیس‌میکر به نام صلح و آزادی طی می‌کند، زیر ذره‌بین قرار بگیرد و می‌بینیم که آیا اصلا مرزی برای اقدامات او وجود دارد یا این که او به اسم صلح، هر کاری را انجام می‌دهد.

منبع: screenrant

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۲ دیدگاه
  1. BARDIA

    ولی واقعا نسبت به قسمت اولش عالی بود

  2. حسین

    فیلم اشغال به معنای واقعی

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه