نژاد و نژادپرستی چگونه در انسان‌ها به وجود آمد؟

۱۱ فروردین ۱۴۰۰

اگر از شما درباره‌ی نژادتان بپرسند ممکن است بگویید دقیقا متعلق چه نژادی هستید اما چطور می‌‌توانید این موضوع را به آن‌هایی که با شما مخالف هستند ثابت کنید؟

تقسیم نژادی، با وجود تمام پیامد‌های اجتماعی و سیاسی، باز هم واقعی و دقیق نیست. یک دانشمند آلمانی در سال ۱۷۷۶ از اولین افرادی بود که انسان‌ها را بر اساس نژاد طبقه‌بندی کرد. او افراد را بر اساس شکل ظاهری و ریشه‌ی جغرافیایی به ۵ گروه مختلف تقسیم کرد. در همین زمان بود که نژاد اروپایی تبار آمریکایی روی این ایده کار کرد. بعضی از مورخین اعتقاد دارند که در آن زمان با شکل گیری ایده‌ی تفاوت‌های نژادی و وجود نژادهای مختلف، تناقض بین حق طبیعی و واقعیت برده‌داری تا حد زیادی برطرف شد. اگر سفیدپوست‌ها یک نژاد متمایز و برتر در گونه‌ی خودشان بودند، می‌توانستند خیلی بهتر مساله‌ی سلب آزادی از سیاه‌پوست‌ها و تفاوت‌های مابین را درک کنند.

هم‌زمان با تغییر اولویت‌های سیاسی، تعریف‌های نژادی هم در آمریکا تغییر کرد. به عنوان مثال اگر شما در سال ۱۹۲۹ از نژاد یا تبار مکزیکی در ایالات متحده بودید، سفیدپوست به حساب می‌آمدید. اما بعد از سرشماری سال ۱۹۳۰، که با هدف محدود کردن مهاجرت انجام شد، همین مکزیکی‌ها در گروه «غیر سفیدپوست‌ها» طبقه‌بندی شدند. کمی بعدتر و در زمان جنگ جهانی دوم، نیاز به نیروی کار در ایالات متحده افزایش پیدا کرد و مجددا مکزیکی‌ها به دسته‌ی نژادی سفیدپوست منتقل شدند.

همچنین نژاد «سیاه‌پوست» در هر نقطه از آمریکا به شکل متفاوتی تعریف می‌شد. از یک چهارم، تا یک شانزدهم و حتی تا مقدار کمی از نژاد آفریقایی می‌توانست شما را در دسته‌ی سیاه پوست‌ها قرار دهد و نکته‌ی جالب اینجا بود که با عبور از مرزهای ایالتی این دسته‌بندی‌ها هم تغییر می‌کردند.

دولت در سال ۲۰۰۰ ناگهان تصمیم گرفت که آمریکایی‌ها می‌توانند بیش از یک نژاد داشته باشند و به طبقه‌بندی تفاوت‌های نژادی در فرم‌های سرشماری، یک دسته‌ی جدید با نام «چند نژادی» اضافه کرد. تفاوت نشانه‌های ظاهری شخص با ریشه‌های نژادی‌اش و یا دشواری قرار گرفتن آن‌ها در یک دسته‌ی نژادی خاص مساله‌ی جدیدی نیست. به همین دلیل در بین مردم بحث‌هایی پیرامون تفاوت‌های نژادی شکل گرفت. آن‌ها می‌پرسیدند که آیا کارن فینی، مدیر MSNBC، می‌تواند درباره‌ی سیاه‌‌پوست بودن صحبت کند یا خیر؟ یا اینکه چطور نمی‌توانیم با هم بر سر مساله‌ی نژادی اطلاق شده به رئیس جمهور توافق کنیم؟

بسیاری از مردم فکر می‌کنند دقیقا می‌دانند از چه نژادی هستند و امکان ندارد که بتوانید به آن‌ها بگویید بعضی از افراد نژادشان را تغییر داده‌اند. همین موضوع نشان دهنده‌ی این است که ریشه‌ی ایده‌های نژادی هنوز در جامعه سست و شکننده است.

تمام این بحث‌ها به این دلیل است که کروموزومی در DNA وجود ندارد که نژاد ما را مشخص کند. وقتی جامعه‌ی پزشکی نتایج سلامتی افراد را با نژاد آنها مرتبط می‌دانند، درواقع از «نژاد» به عنوان جایگزینی برای فاکتورهای مختلف مثل پیشینه‌ی اجداد یا تجربه‌ی افراد همسان در همان گروه نژادی استفاده می‌کنند. دروتی رابرتز بیماری کم خونی داسی شکل را به عنوان یک نمونه‌ی بارز از این ارتباط‌ها می‌شناسد. ابتلا به این بیماری در مناطقی که مالاریا در آنجا زیاد است، مانند آفریقا، بخش‌هایی از اروپا و مناطقی از آسیا شایع است. درواقع ابتلا به این بیماری اصلا با نژاد افراد ارتباط ندارد.

دسته‌های نژادی که به آن‌ها تعلق داریم می‌توانند در زندگی ما تجربیاتی واقعی ایجاد کنند، می‌توانند نتایج سیاسی مختلفی را به همراه داشته باشند و حتی بین سبک زندگی و نحوه‌ی مرگ ما و نژادهای دیگر تفاوت ایجاد کنند. اما درک این موضوع که تفاوت‌های نژادی و وجود نژادهای مختلف فقط مفهومی ساختگی است، می‌تواند باعث ایجاد درک صحیحی از ریشه‌‌ها و دلایل شکل‌گیری مساله‌ای به نام نژادپرستی شود.

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه