از سیلیکونولی تا هرمز؛ وقتی سیب نیمخورده صادر میشود
چند روز پیش یکی از دوستانم در گروهی تلگرامی در انتقاد به کسانی که در مکالمات روزمره زیاد از کلمات خارجی استفاده میکنند پستی گذاشته بود که قسمتی از آن بدین شرح بود: (آنها که برای یک «اینترویو»ی کاری «نِروس» میشوند و نگران «فِرست ایمپرشن» هستند که مبادا «ریجِکت» شوند. آنها که صبح در حال «شِیو» کردن «فِیس»شان یادشان میافتد که دیروز دربارهی فلان موضوع که «ددلاین»ش نزدیک است «کال» داشتهاند و «تایم» کافی ندارند. آنهایی که با وجود «بیزی» بودن بدون «میکآپ» از خانه خارج نمیشوند و در نهایت آنهایی که بعد از هر اتفاقی فریاد «اوه مای گاد» سر میدهند…) بعدش هم کلی بد و بیراه گفته بود که اینها زبان فارسی را نابود میکنند و باید با آنها برخورد شود و هزار چیز دیگر.
در همان تلگرام بحثی سر این موضوع شکل گرفت و عدهای موافق و عدهای مخالف بودند. ولی نکتهای که به نظرم آمد و آن را مطرح کردم کاملا متفاوت از موافقت یا مخالفت بر سر استفاده از واژههای خارجی بود. زبان به شدت پویاست و از زبانهای دیگر وام میگیرد و به آنها وام میدهد. شاید بگوییم که در صد و چند سال گذشته و حتی قرنها پیش از آن، زبان فارسی بیشتر از اینکه وام دهنده بوده، کلمات، واژهها و عبارتها را از زبانهای دیگر وارد کرده است. بسیار خوب شاید زیاد خوشمان نیاید ولی مسئله این است که واردات و صادرات زبان و فرهنگ چیزی جدا از واردات و صادرات کالا، فناوری، اندیشه و ایده نیست. جامعهای که تولید کننده و صادر کنندهی کالا، فناوری، اندیشه و ایده است، زبان و فرهنگش را هم صادر میکند. قطعا وقتی کامپیوتر را وارد میکنیم تمام اصطلاحات آن را هم وارد میکنیم و نهایتا کامپیوتر را تبدیل به رایانه میکنیم که جواب میدهد و ماوس را تبدیل به موشواره میکنیم که جواب نمیدهد و مانیتور را تبدیل به نمایشگر میکنیم که تا حدودی جواب میدهد. یعنی بعضیها آن را میپذیرند و میگویند نمایشگر و بعضی دیگر نمیتوانند هضمش کنند و همان مانیتور میگویند.
پس نباید انتظار داشته باشیم وقتی به صورت پویا تولید و صادرات کالا، فناوری، اندیشه و ایده نداریم، بتوانیم زبانمان را حفظ و آن را صادر کنیم. فعلا وارد کنندهی همهچیز هستیم و زبان و فرهنگ هم شامل آن میشود. در این بین هم گاهی نگرانیهایی پیش میآید و از جایی فریادی بر میآید که آی چه نشستهاید که زبان و فرهنگ ما دارد نابود میشود و بعدش هم بعضی از مردم یا مسئولان فرهنگی کشور سعی میکنند کنترلهایی ایجاد کنند.
در این بین نقش قدرت یک زبان و جامعهای که پشت آن قرار گرفته را نباید نادیده گرفت. در حال حاضر واژههای انگلیسی به راحتی وارد زبانهای مختلف از جمله زبان ما میشوند و جا خوش میکنند. علتش این است که به هر صورت در یک قرن گذشته یا بیشتر، کشورهای انگلیسی زبان توانستهاند با حجم بیشتری کالا، فناوری، اندیشه، ایده، زبان و فرهنگ خود را صادر کنند و روند بزرگی ایجاد کردهاند که سخت تغییر میکند (اصلا شاید بگویید گاهی اوقات استعمار). وقتی میگویم کالا منظورم کالای فیزیکی و به صورت خیلی تاثیرگذار، کالای رسانهای است. فیلم و سینما نقشی انکارناپذیر در صادرات زبان و فرهنگ دارند. حالا هم که اینترنت آمده دیگر به حد اعلا. طبق آنچه در منابع مختلف وجود دارد، زبان ۵۳٫۶ درصد اینترنت انگلیسی است و بعدش با فاصله ۶٫۴ درصد روسی.
عکسی که در ابتدای یادداشت میبینید را چند ماه پیش در یکی از خانههای محلی جزیرهی هرمز گرفتم. این خانه متعلق به یک دختر هنرمند بومی است که با خاک رنگی هرمز نقاشیهای دیواری میکشد. لوگوی اپل را دیده بود و خوشش آمده بود آن را روی دیوار اتاقش بکشد. سیب نیمخوردهی اپل ۱۲ هزار کیلومتر از سیلیکون ولی کالیفرنیا به جزیرهی کوچک و محروم هرمز در جنوبیترین نقطهی ایران صادر شده بود.

سلام
واقعا این قضیه خیلی جای فکر داره؛ البته یه روی دیگر سکه هم اینه که از مردمی که حتی حوصله ندارند برای یک محصول خارجی، یک واژه ی فارسی بسازند، نمیشه انتظار ات زیادی داشت…
سلام خسته نباشید
آقای مومن زاده چرا تو دیجی مک اخباره نجوم و فیزیک کم شده؟ در حالی که قبلانا ما هر چند روز یه بار اخباری از نجوم یا فیزیک یا شیمی داشتیم
حجم اخبار علمی شما تو این چند ماه خیلی کم شده .
با تشکر.
پارسی نویسی پشتکار میخواهد و باید یادمان باشد که بکار بردن بیهوده ی واژگان بیگانه (همان سخنانی که دوست تان گفته بود) نه تنها نشان دهنده ی بادانشی و خردمند بودن نیست و نوشتار را زیبا نمیکندکه به وارون نشانه ی بی دانشی هم هست و برابر برای واژگان بیگانه باید زود ساخته شود نه اینکه پس از سالهای بسیار که همه والیبال بازی میکنند اکنون بجای واژه ی ست بگوییم “دست” ولی چیزی که اکنون باید به ان بها داد درست نویسی دستوری و بکاربردن درست و بجای واژگان است اکنون بسیاری را می بینیم که بجای “کسره” از “ه” کمک میگیرند و برای نمونه مینویسند ” درخته کناره رودخونه” از دید من این نادرست نویسی ترسناک تر است
گفتارتان شیوا و بسیار قشنگ بود
همه فکر میکنند حفظ زبان فارسی فقط استفاده از بالگرد به جای هلیکوپتر است. البته این هم هست امّا به نظر من درست نوشتن فارسی بدون استفاده از حروف انگلیسی و پرهیز از استفاده از واژگانی که معادل فارسی قدیمی دارند نیز بسیار مهم است. متأسفانه این قصهی هلیکوپتر و بالگرد و … و انتقاداتی که به روش تولید معادلهای فارسی جدید به جای واژگان تازه وارد خارجی وارد است باعث شده تا اصل موضوع در خطر قرار بگیرد.
من با نظر شما موافقم اقای مؤمن زاده اما به دوستون هم کاملا حق میدم بعضیا ترجیح میدن از کلمه بیگانه استفاده کنن تا فارسی اونم کلماتی که فارسیشون قشنگ تر و با اصالت تره مثل بیشتر اون کلماتی که دوستتون اشاره کرده بود.
به نظر من یه تعدادی از این کلمات نمیشه جایگزین کرد که تو اون بحثی نیست…ولی اگه کسی میخواهد با استفاده از این کلمات به حرف هاش اعتبار بده…به جای اینکه بیایم به زور طرف وادار کنیم که از این کلمات استفاده نکن کافیه فقط دیدگاه نسبت به این کلمات عوض شه یعنی اگه تو جامعه بجای اینکه جا بیفته که هر کس از این کلمات استفاده کنه خیلی با کلاسه برعکس نشانه نداشتن ادب و احترام و بی احترامی کردن به ایران باشه بعدش همه چی حله.
من هم با نظر دوستتون و هم شما کاملا موافقم ولی صحبت دوستتون روی اوناییه ک میخان خودشونو خارجی جلوه بدن و به زورم ک شده میخان یه کلمات انگلیسی نشان وارد حرفشون بکنن ک این فاجعه باره ک ادمای خودمون به استفاده از کلمات بیگانه افتخار میکنن و اینطوری میشه ک از زبان خودمون فقط اسمش میمونه اونم فقط برای خودمون
در کل عالی بود
با حرفتون کاملا موافقم، یک سری از کلماتی که ما استفاده میکنیم به دلیل اینکه دارای مفهوم بین المللی هستند باید به همان نحو در دیگر زبان ها استفاده بشوند و تبدیل آنها به واژگان فارسی، کاری است فاقد ارزش.
ولی از طرفی تبدیل هر کلمه در زمان حرف زدن و نوشتن صرفا برای اینکه نشان دهیم چقدر مثلا به زبان انگلیسی تسط داریم و یا مدتی را در فلان کشور بودیم و زبان فارسی را فراموش کرده ایم، در یک جمله میتوان گفت که فاجعه ست…
از تک تک عزیزان دعوت میکنم به سخرانی احمد شاملو در مورد گویش و زبان گوش بدهند…
با سلام
من با نظر اون دوستتون موافقم. خیلی جاها لازم نیست از واژههای انگلیسی استفاده بشه. تو یه مصاحبه دیدم که گوینده بجای استفاده از واژه نگهداری از care استفاده کرد. من خودم با اینکه توسعهدهنده نرمافزار هستم اما به شدت از به کار بردن این واژه تعجب کردم.
قبول دارم خیلی از واژههای تخصصی رو نمیشه به فارسی بیان کرد حتی اونهایی که معادل خوب در زبان فارسی دارن. اما احساس میکنم بعضی از افراد به عمد از این واژهها استفاده میکنن تا به کلامشون اعتبار بدن!!!
طرف هلیکوپتر رو ساخته اسمشو گذاشته هلیکوپتر. چیزی که تا حالا وجود نداشته پس اسمی هم نداشته. حالا اگه ما هم زحمت بدیم به خودمون و یه چیزی واسه این دنیا بسازیم میتونیم اسمشو به پارسی انتخاب کنیم و همه ی دنیا ازش استفاده کنن. راجع به تایم و میس شدم و هپی شدم و … کوتاهی از خودمون و فرهنگه منفعلمونه
مشکل اینه که وقتی که یک لغت به صورت کلی وارد زبان شده دیگر نمی توانند آنرا تغییر بدهند – برای موبایل دیگر تغییر جواب نمی دهد بهتر است لغاتی که تازه وارد زبان شده اند را قبل از اینکه دیر شود برایشان جایگزینی پیدا کنیم – لغاتی مثل گجت که هنوز در زبان ما فراگیر نشده اند ولی اگر فراگیر شوند دیگر برای تغییرشان دیر است زمان جایگزینی یگ لغت و همچنین لغتی که جایگزین می شود در استفاده ی آن تاثیر زیادی دارند با تشکر
عالی عالی عالی!
بنظرم پتانسیل نویسندگی رو داری مهدی جان ؛)
زبان فارسی از زمانی که نسل من دیده به جهان گشوده (دهه ی هفتاد) ملغمه ای از کلمات عربی و فرانسه و گهگاه انگلیسی و آلمانی بوده است. تنها تغییری که من در دهه ی ۹۰ نسبت به دهه ی ۷۰ می بینم، کاهش سهم لغات فرانسه و افزایش سهم لغات انگلیسی است. فی الواقع زبان فارسی از زمان آشنایی من با این زبان به تاراج رفته بود! و امروزه تنها سهم تاراجگران کم و زیاد شده است! در مجموع به چشم من، فارسی امروزی اصالت خاصی نداشته و جا برای دفاع چندانی ندارد.
بدون به کار بردن لغت فرانسوی، شما قادر به صدا کردن «مامان» خود نیستید. (مگر اینکه ایشان را «ننه» صدا کنید که گمان نمی کنم به مذاقش خوش بیاید!) بدون به کار بردن لغات عربی، شما قادر به سلام و احوال پرسی درست و حسابی نیستید ( «درود، روزگار به کام است» بیشتر شبیه به شوخی می ماند تا «سلام، احوال شما»؛ در حالی که اولی تماماً فاقد لغات عربی و دومی تقریبا تماماً عربی است) و هزاران هزار مثال دیگر از این دست.
در نهایت، این جوک کوتاه خالی از لطف نیست:
– همه چی OK هست انشالله؟
– خوبم مرسی.
(مکالمه دو ایرانی به چهار زبان فارسی، انگلیسی، عربی و فرانسوی!)
من با دوستت موافقم و عقیده من اینه اصلا متوجه منظورش نشدید، بحث کلمه ای مثل کامپیوتر که در زبان ما وجود نداشته و عمر معادل اش بیشتر از ۲۰ سال گمون نکنم باشه با کلمه هایی که بعضی ها برای خفن نشون دادن خودشون و پنهان کردن عقده های سرخورده استفاده می کنن که بگن ببینید من چقدر کولم 😀 کاملا فرق میکنه، واژه باحال خیلی وقته که هست چه دلیلی داره بگیم کول!!!!