گزارش تصویری از گردهمایی کلاسیکهای پایتخت

حتی اگر از علاقمندان دوآتشهی دنیای خودرو نباشید، نمیتوانید از چنین صحنهی بینظیری بهراحتی بگذرید. لذتی غیرقابل وصف که هرگز از دیدن آن سیر نخواهید شد. خودروهایی که احتمالا هرگز تکرار نمیشوند و تا چند سال دیگر جز نام و تعدادی عکس از آنها در بستر اینترنت و خاطرهای در تاریخ خودروسازی باقی نمیماند. البته استثنا هم وجود دارد، چراکه در این میان، معدود افرادی هستند که تمام تلاش خود را میکنند که از این خودروهای تکرارنشدنی، همانند یک عضو از خانوادهی خود، حمایت و نگهداری کنند و به لطف همین وفاداری مثال زدنی، گاهی اوقات در گردهماییهای ویژه فرصت ملاقات را با این خودروهای ارزشمند پیدا میکنیم. یک هفتهای میشود که یکی از این گردهماییهای خودروهای قدیمی و کلاسیک پایتخت، با حمایت شرکت پارسیان خودرو کهن و به سرپرستی آقای جلالی برگزار شده است. مکان این همایش در پارکینگ مجتمع تجاری ارگ در خیابان سعدآباد، بالاتر از میدان تجریش است که تا آخر آذر ماه نیز برپاست. به همین مناسبت دیجیکالامگ تصمیم گرفته است که یک گزارش تصویری اختصاصی برای شما علاقمندان خودرو تهیه کند، پس این گزارش را از دست ندهید.
صدای بوق ماشینها، همهمهی مردم و آژیر آمبولانس گاهی حواسم را پرت میکرد اما مدام به فکر خودروهایی بودم که احتمالا شانس کمی برای ملاقات با آنها در روزهای عادی در خیابانهای شهر داشتم. ترافیک نسبتا سنگینی در خیابان اصلی بود؛ بههمین دلیل تصمیم گرفتم پیاده بروم که زودتر به مقصد برسم. در میدان قدس، از یکی از ماموران گشت انتظامی آدرس پاساژ را پرسیدم و مرا راهنمایی کرد. همان مسیر را در پیش گرفتم؛ طولی نکشید که سرم را بالا آوردم که چنین صحنهای را مقابل خود دیدم؛ مقصدی که میدانستم در دل آن مهمانی نسبتا بزرگی برای ریشسفیدان اتومبیلهای پایتخت برگزار کردهاند!
تصمیم راحتی نبود که اول از کجا شروع کنم! چون هر قسمتی را که میدیدم، خودروی ویژهای را در این میهمانی پیدا میکردم که مرا به یاد تصاویر و اطلاعات شخصی آنها در اینترنت میانداخت. گویا اکثر میهمانها از آمریکا آمده بودند؛ به دنبال ملیتهای آلمانی، ژاپنی و فرانسوی میگشتم که نگاهم به سمت دو کوچولوی دوستداشتنی در گوشهای از پارکینگ جلب شد. در کنار یک شورولت کاستوم، دو آلفارومئو دهه 70 میلادی دیده میشد. خب، تشخیص برند این خودروها مسلما کار دشواری نبود، چراکه کافی بود به جلوپنجرهی مخصوصی که حکم امضای طراحی آلفارومئو است، کمی دقت میکردم. این آلفارومئوی قرمز رنگ کروک متعلق به سری دوم مدل اسپایدر است که بین سالهای 1970 تا 1982 میلادی تولید و در انواع پیشرانههای 4 سیلندر 1.3، 1.6، 1.8 و 2 لیتری در بازار جهانی عرضه شده است. مهمان حاضر متولد سال 1973 میلادی در قلب ایتالیا بود!
صدای آقایی که فرزندش را صدا میکرد در پارکینگ مجتمع پیچید که باعث شد ناخودآگاه سرم را به عقب برگردانم. نگاهم به دو برادر تنی که کنار هم قرار داشتند، افتاد. دو خودرویی که کامارو نام داشتند، از یک نسل اما با چهرههایی متفاوت بودند! شورولت کامارو حدود یک سال از رقیب هموطن خود یعنی فورد ماستنگ، کوچکتر و 3 سال از دوج چلنجر بزرگتر است.
خودروهای دو دری که با جلوپنجرههایی تیز، صندوق عقب کوچک و کاپوت کشیده، حس یک خودروی کاملا اسپرت را در دل هرکس زنده میکردند. هر دو کامارو، متعلق به نسل دوم بودند؛ نسلی که بین سالهای 1970 تا 1981 میلادی تولید شده و در طول این سالها دستخوش تغییرات زیادی در ظاهر خود توسط شرکت سازنده شده است. کاماروی زرد رنگ چند سالی از برادر تنی خود بزرگتر است.
شاید بتوان تحول طراحی نسل دوم کامارو را سال 1973 دانست؛ چهرهی ابتدایی این نسل همانند خودروی زرد رنگ این محفل، با تغییراتی در این سال همراه شد که ظاهر آن را به سبک طراحی برادر تنی خود سوق داد. بارزترین تفاوتهای این دو طراحی متفاوت، اختلافهایی در سپر، شکل و اندازهی جلوپنجره و چراغهای آنهاست.
حتی بعد از تحول طراحی در سال 1973، ظاهر کامارو از قلم بازبینی طراحی شورولت دور نبوده است. به طور مثال از مدل 74 به بعد، شیشهی مستطیل شکل در نمای عقب با انحنای نسبتا زیادی به طرف پنجرههای جلو کشیده شده که جدای تغییر جزئی در ظاهر آن، در دید راننده از آینهی اصلی نیز بی تاثیر نبوده است. همچنین از سال 1977 سپر فلزی، جای خود را به سپرهای همرنگ بدنه میدهد که کمی چهرهی اتومبیل را به روزتر از مدلهای پیشین میکند.
روبروی این دو کامارو، یک برادر ناتنی قرار داشت که زیر چشم مرا میپایید! شورولت نوا، خودرویی که نسبت به دیگر مدلهای خانوادهی خود در ایران، راحتتر پیدا و خرید و فروش میشود اما این امر دربارهی مدل مورد نظر ما صادق نبود. این خودرو در کلاس کوپه جای گرفته بود که آن را از کلاس سدان خود متمایز میکرد. این شورولت به عنوان چهارمین نسل نوا بین سالهای 1974 تا 1979 تولید شد.
خودروی مورد نظر از نوع SS بود؛ SS مخفف سوپر اسپرت است که در آن سالها، عنوان پرچمدار را برای این خودروساز آمریکایی یدک میکشید. شورولت نوا دارای پیشرانههای 6 و 8 سیلندر است که مدل SS آن، شامل قویترین مشخصات و پکیج این شرکت میشود.
کمی آن طرفتر، یک ایمپالای مدل 1960 میلادی خودنمایی میکرد. طراحی منحصربهفردی که ناخودآگاه آدم را به یاد خودروهای فیلمهای هالیوودی دههی 60 میلادی میانداخت. این اتومبیل، نسل دوم ایمپالا است که در سالهای 1959 و 1960 میلادی تولید شد که با وجود همنسل بودن این دو مدل، چهره و ظاهر کاملا متفاوتی داشتند. این خودرو در کلاسهای کروک، کوپه و سدان طراحی شد.
نوبت به میهمان ویژهی این مراسم میرسد؛ آمریکایی اصیلی که هر کس با دیدن آن به وجد میآید. در کنار دوج چلنجر نسل اول دههی 70 میلادی، یک فورد ماستنگ قرمز که متعلق به نسل اول بود، دیده میشود. این نسل بین سالهای 1964 تا 1973 تولید و با 4 چهرهی نسبتا متفاوت به بازار جهانی عرضه شد. این خودرو از نوع اولین چهرههای این نسل است که در کلاسهای دو در هاردتاپ، فستبک و کروک طراحی و در سالهای 1964 تا 1966 میلادی به بازار عرضه شد.
این فورد، در پیشرانههای 6 سیلندر خطی و 8 سیلندر خورجینی و در طیف گستردهای از حجمهای بین 2.8 لیتر تا 4.7 لیتر تولید شده است. توان پایهایترین مدل پیشرانه حدود 101 اسببخار و قویترین آن 279 اسببخار است. جعبهدندههای آن نیز در انواع 3 سرعته و 4 سرعته دستی و 3 سرعته خودکار است.
گویا دوقلوهای کامارو تنها برادران این محفل کنار هم نبودند! دو اتومبیل از نسلهای متفاوت پونتیاک فایربرد نیز حضور پررنگی داشتند؛ خودروی سمت چپ، نسل دوم و اتومبیل سمت راست، نسل سوم پونتیاک فایربرد بودند. دو نسل با طراحیهای کاملا منحصربهفرد که دنیای کاملا متفاوتی را برای راننده خلق میکردند.
فایربرد نام یکی از محصولات پونتیاک است که عمر آن به سالهای 1967 تا 2002 میلادی که در قالب 4 نسل متفاوت معرفی شده بود، بازمیگردد. نسل دوم فایربرد از سال 1970 تا 1981 در بازار جهانی عرضه شده است.
بهطور کلی مدلهای 1977 و 1978 این نسل، شباهتهای بی حد و اندازهای باهم دارند؛ خودروی موردنظر ما فایربرد ترنزم مدل 1977 بود. در سمت راست، نسل سوم فایربرد که از سال 1982 و به مدت 10 سال تولید شد، حضور داشت و به علت موفقیت زبان طراحی، سبک چراغ مخفی این اتاق به نسل بعدی نیز به امانت گذاشته شد.
محو زیبایی خودروهای آمریکایی این ضیافت بودم که نگاهم به خودروهای آلمانی پارک شده در وسط پارکینگ افتاد. چند دستگاه مرسدسبنز و فولکسواگن که تصویر قشنگی به این دورهمی هدیه داده بودند.
در حقیقت، نامش بیتل است که شباهت زیادی به یکی از سوسکهای جنگلی با چهرهی بانمکی دارد. با این وجود با نامهایی نظیر فولکس قورباغهای و حتی کفشدوزکی نیز صدایش میزنند. بیتل یکی از موفقترین محصولات تاریخ فولکسواگن است. خودروی اقتصادی که اولین بار در سال 1938 متولد شد. این اتاق به علت استقبال زیاد در کشوری نظیر برزیل تا سال 2006 تولید شد. بیتل با پیشرانههای 1.1، 1.2، 1.3، 1.5 و 1.6 لیتری در بازار جهانی عرضه شد.
پشت بیتلها، ردیفی از مرسدسبنزهای دهه 80 و 90 میلادی قرار داشتند. بهطور مثال، یکی از این مرسدسبنزها که با کد W124 و با لقب عامیانهی بنز کپل در میان هواداران خودرو در ایران شناخته میشود، خودنمایی میکرد. این نسل از مرسدسبنز که عمدتا به عنوان کلاس E از آن یاد میشود، بین سالهای 1985 تا 1996 تولید شد. همچنین این خودرو در انواع سدان، استیشن، کوپه، کروک و لیموزین نیز طراحی شده است.
کمی که از این خودروها دور شدم، ردیفی از سران آفرود را مقابل خودم دیدم. جیپ چروکیچیف نسل اول که از سال 1974 تا 1983 تولید شد که مدل مورد نظر، دماغهی مدل قدیمی واگنیر را نیز به ارث برده بود. در کنار این جیپ، بلیزر و انواع اعضای خانوادهی فورد نیز به چشم میخوردند.
برانکو از محصولات فورد بود که اولین بار در سال 1966 میلادی متولد شد و سرانجام پس از معرفی 5 نسل متفاوت توسط سازندهی خود، در سن سی سالگی به بازنشستگی رسید و از صحنهی رقابت برای همیشه خداحافظی کرد. نسل اول از سال 1966 تا 1977 در خط تولید این شرکت بود که پس از این نسل، فورد برای رقابت با خودروهایی نظیر شورولت بلیزر و دوج رمچارجر، طراحی آن را هیکلی و بزرگتر کرد.
در همین حال، صف 4 نفره از خودروهای انگلیسی الاصل چیده شده بود؛ خودروهایی که خاطرات بسیاری از ایرانیان در طول 4 دهه از عمر فعالیت آن در کشور سپری شد. هیلمن هانتر یا Arrow که با عنوان پیکان به بازار کشور ورود پیدا کرد؛ خودرویی که توسط ایران ناسیونال (ایرانخودروی امروزی) مونتاژ و تولید شد.
پیکان جوانان 1348 و 1349 که در این ضیافت بودند، بیش از هر خودروی دیگر، حس نوستالژی را به آدم انتقال میدادند. در کنار این دو خودرو، دو دستگاه هیلمن آونجر با مدلهای چهار در 1354 و دو در 1358 نیز حضور داشتند. نکتهی جالب در مورد این خودرو آن است که هلیمن آونجر پیش از تولید توسط شرکت انگلیسیالاصل خود، توسط شرکت آمریکایی پلیموت با نام کریکت نیز عرضه شد.
فایربرد نسل سوم، تنها خودروی چراغ مخفی این مراسم نبود، چراکه پورشه سفیدرنگی با بادی کیت مخصوص، در گوشهای از پارکینگ و در محل خروجی به چشم میخورد. پورشه 924 بین سالهای 1976 تا 1988 تولید شد و جزو اولین خودروهای این شرکت بود که با جعبهدندهی تمام خودکار به بازار ورود کرد.
پیشرانهی 4 سیلندر انژکتور مدل 1984 آن، توانایی تولید 125 اسببخار در 5800 دور بر دقیقه را داشت و بنا به ادعای کارخانهی سازنده، حداکثر سرعت این اتومبیل 210 کیلومتر بر ساعت بود. این در حالی است که خودروی تست شده در مجله اتوکار، سرعتی بالاتر از عدد کمپانی یعنی 220 کیلومتر بر ساعت را اعلام کرد که گویا این آلمانی بیادعا همیشه در عدد و ارقامی نظیر شتاب و سرعت فروتنی میکند! این پورشه 924، متولد سال 1977 میلادی بود.
و اما در ضلع شمالی پارکینگ، راهرویی قرار داشت که در آن تعدادی خودرو نظیر هوندا سیویک، میتسوبیشی لنسر، رنو 5 و ب.ام.و سری 3 حضور داشتند. بسیاری از مدلهای میتسوبیشی لنسر موجود در ایران به چهارمین نسل این شرکت تعلق دارند که بین سالهای 1991 تا 1995 در بازار جهانی تولید شدهاند. در کنار نسخههای معمولی و شهری لنسر ، محصولی به عنوان ایوو نیز تولید شده است که مدل تقویتشدهی این ژاپنی به حساب میآید و برای بسیاری، حکم خودروهای مسابقهای در خیابانهای شهر را دارد.
همچون خودروهای حاضر در این مراسم، لنسر ایوو3 بادی کیت مخصوصی دارد که دارای ظاهری اسپرتتر نسبت به مدل معمولی است. قلب تپندهی آن نیز، توانایی تولید 270 اسببخار قدرت و 309 نیوتونمتر گشتاور را دارد که برای موتور 2 لیتری با 4 سیلندر خطی توربو شارژ آن، عددی مطلوب شمرده میشود. نسل سوم میتسوبیشی لنسر ایوو بین سالهای 1995 و 1996 تولید شده است.
در این میان یک خودروی قرمز رنگ ب.ام.و نیز تنها عنوان آلمانی خودروهای حاضر در راهروی پارکینگ را به دنبال میکشید. پس از موفقیت سری 2 ب.ام.و که همه آن را با مدل 2002 محبوب میشناسند، این خودروساز یک سری جدید از محصولات خود را به مردم معرفی کرد؛ سری 3 که اکثرا از آن، به عنوان خودروی اسپرت و جوان پسند ب.ام.و یاد میشود.
اولین نسل سری 3 با کد اختصاری E21 نیز شناخته میشود؛ بین سالهای 1975 تا 1983 تولید و در پیشرانههای 4 سیلندر و 6 سیلندر خطی و مدلهای 316، 318 و 320 نیز عرضه شد. طراحی این اتاق به باور بسیاری، از مدل 2002 الهام گرفته شده است. e21 در ظاهر در دو نوع تک و دو جفت چراغ طراحی شده است. در اواخر سال 1975 مدل 320 این خودرو معرفی شد که از پیشرانهای مجهز به انژکتور سود میجست که توان حدود 125 اسببخار را به این باورایی اسپرت میبخشید.
ساعتم را نگاه کردم و دیدم چند ساعتی است که من در این مهمانی، درگیر دنیای شیرین و دلنشینی هستم؛ گویا با دیدن این خودروهای ارزشمند و تکرار نشدنی درکنارهم، در زمان متوقف شده بودم!
ناگفته نماند که با توجه به عدم حضور مالکین محترم، اطلاعات نوشته شده امکان دارد در جزییاتی با تغییراتی که در این اتومبیلها صورت میگیرد، تفاوتهایی داشته باشد. خودروهایی نظیر بیوک رگال، پریموت باراکودا، فلیپ وود، دویل، دوج کورنت و مینیماینرها نیز در این مراسم حاضر بودند که فرصت آشنایی با تکتک آنها در این گزارش تصویری وجود نداشت. به همین دلیل تعدادی از محبوبترین خودروها را برایتان برگزیدیم.
واییی عالی بودد
من ک عاشق موستانگممم
اوو مای گاد
اون شورولت SS عشقه
خیلی خوشکله
دمت گرم اقای شاهسون گزارش خیلی خوبی بود, بسیار لذت بردم.
بنظرم بهترین خودروهای عضلانی دوج چلنجر ۱۹۷۰ و پونتیاک ترانسآم و تا حدودی موستاگ و همچنین کامارو اس اس هم نسلی که تو عکس ها هست هم نسل بعدی. واقعیتش من خیلی ماسل باز نیستم و رابطم با تکنولوژی روز بیشتره، اما هروقت ماشینایی مثل دوج چلنجرهای قدیمی ترو تمیزو میبینم واقعا لذت می برم. کاملا امریکایی بودن از نقطه نقطه ی ماشین معلومه. گاهی مسیرم رو هم عوض میکنم تا کمی بیشتر بتونم نگاه کنمش. واقعا زیبان
ممنون مقاله خوبی بود لذت بردم.
به به چه کلکسیون زیبایی،خسته نباشید ممنون از گزارش جامع و روانتون
سلام. دستت درد نکنه آقا خشایار. حظ کردم. با اجازت عکسهارو ذخیره کردم. شاد باشی. یاعلی
سلام سعید عزیز
خوشحالم که دوست داشتی
ارادتمند
شاهسون
به اینا میگن ماشین.بخدا این ماشین ها میرزه به ماشین های حالایی که سایپا و ایرانخودرو میزنن
البته بهتره اینطور بگیم که:این ماشینا میرزند به کل ایرانخودرو و سایپا!