از تلگرام چه میخواهم؟ نمیدانم؛ مامانم هم نمیداند!
دیروز در تلگرام پیامی از مادرم دریافت کردم که دربارهی یک شیوهی جدید سرقت خیابانی بود. البته این شیوه بههیچوجه جدید نبود و فکر میکنم داستان آن را یکی دو سال پیش در یکی از صفحههای عمومی فیسبوک خوانده بودم. درواقع احتمالا این داستان تکراری از همان فیسبوک چند سال پیش کپی… نه حتی کپی نشده بود! این پیام یک اسکرینشات از پست فیسبوک بود که اطراف آن را بریده و در یک کانال به اشتراک گذاشته بودند.
مادرم میخواسته به من یادآوری کند بیشتر مراقب خودم و وسایلم باشم. همانطور که قبلا در قالب همین مدل پیامها از مضرات خوردن غذای بیرون با من حرف زده بود.
بار اول نیست که محتواهای تکراری شبکههای اجتماعی دیگر در این «اپلیکیشن پیامرسان» به دستم میرسد؛ اپلیکیشنی که کمکم دارد تبدیل میشود به سیستمی برای بازنشر محتوای فضاهایی مثل توییتر و فیسبوک.
اما هرچه باشد تلگرام یک پیامرسان است و امکانات تعاملی شبکههای اجتماعی را ندارد. وقتی محتوایی از یک کانال روی دستگاهمان ظاهر میشود، هیچ امکانی برای تبادل نظر دربارهی آن نداریم. در اکثر مواقع دسترسیای به ادمین کانال نداریم و به زبان دیگر محبوبترین اپلیکیشن پیامرسان در ایران، بخش مهمی از کارکرد خود را از طریق ارتباطات یکسویه دارد.

من فکر میکنم جالبترین بخش ماجرا آنجاست که این روزها پدر و مادرهای ما گرایش عجیبی به این ارتباطات یکسویه پیدا کردهاند. جامعهی ما به افرادی در این سنوسال و البته در جایگاه اجتماعی یک والد، حق سخنگو بودن داده است. حرفم شبیه به گلایههای یک فرزند لجباز است اما از جنبهی منطقی هم که نگاه کنیم، آنها به دریافت این حق عادت میکنند. با این وجود حالا داریم میبینیم که بهشدت دلبستهی سبکی از ارتباطات شدهاند که در آن نقش یک مخاطب منفعل را دارند.
«دلبسته» کلمهای است که دقیقا منظورم را میرساند. بعضی از دوستانم از اینکه بخش قابلتوجهی از ترافیک اینترنت خانه صرف دانلود ویدیوهای متعدد تلگرامی توسط پدر و مادرشان میشود، خونشان به جوش آمده. خب… این جز دلبستگی و حتی اعتیاد چه میتواند باشد؟
اما نسلی که جوانی خود را در میان صفحات اینترنت نگذرانده و مثل ما بخش بزرگی از تجربیات و اطلاعات زندگیاش از دل این فضا بیرون نیامده، چطور ناگهان به یک اپلیکیشن پیامرسان، آن هم با کارکردی نزدیک به شبکههای اجتماعی تا این اندازه علاقهمند میشود؟ چه چیزی باعث میشود افرادی که تجربهی خاصی از محیط شبکههای اجتماعی ندارند، به بازنشر محتوای این شبکهها علاقهمند شوند؟
جای تولید محتوا در این چرخه معلوم نیست و معلوم هم نیست چرا گروه دوم مستقیما سراغ منابع دست اول نمیروند.
بگذارید کمی دربارهی تصوری که ذهن من از محتوا در تلگرام ساخته، بگویم: “صحنهای از یک اتاق مرموز را تصور کنید که در آن عدهای با چهرههای ناشناس پشت چند ردیف میز نشستهاند. این گروه مشغول رصد فضای مجازی هستند؛ بیآنکه با همدیگر مکالمهای داشته باشند. آنها محتواهای خاصی را انتخاب میکنند، به اندازهی حجم یک پیام تلگرامی خلاصه میکنند و در کانالها نشر میدهند. دوربین کمی عقب میرود؛ در فضای بیرون از این اتاق، آدمهای گوشیبهدست راه میروند و در تلگرام چرخ میزنند. هر دو گروه، مصرفکننده هستند. گروه اول، محتوای اصلی را میبینند، گزینش کرده و انتشار میدهند. گروه دوم از این محتوای بازنشرشده استفاده میکنند.”
جای تولید محتوا در این چرخه معلوم نیست و معلوم هم نیست چرا گروه دوم مستقیما سراغ منابع دست اول نمیروند.
آیا بیتجربگی مخاطبانی مثل پدر و مادرهای ما این فرصت را به تلگرام داده که بدون تولید محتوای جدید، تبدیل به محبوبترین اپلیکیشن پیامرسان شود؟ اینطور بهنظر نمیرسد. اینهمه طرفدار و کاربر، فقط شامل آدمهای دو یا سه نسل پیش نیست. جای جواب دادن به این سوال هم قطعا اینجا نیست.
مادرم میخواسته به من یادآوری کند بیشتر مراقب خودم و وسایلم باشم. همانطور که قبلا در قالب همین مدل پیامها از مضرات خوردن غذای بیرون با من حرف زده بود. شاید به نظر برسد این زبانی است که او انتخاب کرده تا غیرمستقیم با فرزندش صحبت کند. اما استفادهی او و همنسلانش محدود به این مورد خاص نیست. آنها محتواهای بسیار متنوعی را در کانالهای تلگرام دنبال میکنند. (شاید دل شما هم با این جمله خون شود) ویدیوهای زیادی میبینند و در این میان به فکر تربیت فرزندشان هم هستند!
این چندکاره بودن تلگرام، از چندپاره بودن محتوای آن ریشه میگیرد. از محتواهای نامعتبر، قدیمی و بیکیفیت که بگذریم، این موضوع بهخودی خود بد نیست؛ بهشرطی که انتظار نداشته باشیم همهی اطلاعات خبری، سرگرمکننده و حتی نکات علمی را از چنین رسانهای دریافت کنیم.
“صحنهای از یک اتاق مرموز را تصور کنید که در آن عدهای با چهرههای ناشناس پشت چند ردیف میز نشستهاند. این گروه مشغول رصد فضای مجازی هستند؛ بیآنکه با همدیگر مکالمهای داشته باشند. آنها محتواهای خاصی را انتخاب میکنند، به اندازهی حجم یک پیام تلگرامی خلاصه میکنند و در کانالها نشر میدهند. دوربین کمی عقب میرود؛ در فضای بیرون از این اتاق، آدمهای گوشیبهدست راه میروند و در تلگرام چرخ میزنند. هر دو گروه، مصرفکننده هستند. گروه اول، محتوای اصلی را میبینند، گزینش کرده و انتشار میدهند. گروه دوم از این محتوای بازنشرشده استفاده میکنند.”
کاملا موافقم
واقعیت تلگرام همینه
من هر جایی این قضیه رو مطرح میکنم کسی قبول نمونه
خوشحالم که بلخره یکی رو پیدا کردم که حرفش با من یکیه
جای بسی درنگ است
سپاس از شما، الحق که گل گفتید.
اما با گفته اون دوستی که گفته تلگرام باید فیلتر بشه موافق نیستم. ما خودمون باید فرهنگ استفاده ازش رو داشته باشیم
می دونی جنبه ی جالبش چیه؟ تا یه زمانی اگه ما گوشی دست مون بود یا پشت کامپیوتر بودیم یا کلن داشتیم از وسایل دیجیتالی و اینترنت استفاده می کردیم، داد مامان و باباها درمی اومد که: «چه خبره این قدر پای این وسایل نشستی؟ این چیزها تو رو به جایی نمی رسونن، برات فایده ای ندارن و فقط وقتت رو تلف می کنن.» حالا خودشون بیشتر از ما استفاده می کنن و ما رو گذاشتن توی جیب شون.
مامان خود من از ۲۴ ساعت، ۱۶ ساعت از وقتش رو توی چندین تا از این شبکه ها می گذرونه.
دقیقا بحث سر محتواست. وقتی چشمه چند قدمی ماست و میتونیم به راحتی و تنها با صرف کردن چند دقیقه بیشتر به چشمه رسید، چرا از آب باریکه ایی که وسط راه هم آلوده به اضافات بیهوده شده استفاده کنیم؟
همین بحث رو برای مطالعه کتاب هم میشه مطرح کرد. من هیچوقت این استقبال از «جملاتی از یک کتاب یا یک نویسنده» در تلگرام رو درک نکردم! وقتی کل کتاب موجوده و میتونیم به راحتی از چشمه زلال سیراب بشیم، چرا به نوشیدن تنها یک استکان از دست یه نفر دیگه بسنده میکنیم؟
مطلب عالی و مفیدی بود، ممنون.
با نظرتون مخالفم تا حدی. این موضوع مطالعه کتاب رو باهاتون موافقم. اما اینکه مطالب رو مردم عادی با مراجعه به منبع استفاده کنن، با توجه به سرانه مطالعه و فرهنگی که جا افتاده نمیشه انتظار داشت.
به نظرم وجود همچین بستری(تلگرام) برای گسترش محتوا خیلی ضروری عه.مثلا برای موضوع کتاب، مشکل اینه که ما از تلگرام انتظار داریم کتاب رو برامون بذاره. در صورتی که پست های کوتاه از کتاب ها شاید برای یه سری افرادی که کمبود و … دارن برای نشون دادن خودشون استفاده بشه، اما خیلی ها هستن که با خوندن قسمتی از متن به سراغ مطالعه کل کتاب میرن.
در واقع منظوری که میخوام برسونم این هست که فضای تلگرام به عنوان یک محرک برای مطالعه بیشتر بکار میره و انصافا هم برای من این موضوع جواب داده.
اینکه یه عده میان استفاده بر عکس میکنن دلیلی بر اشتباه بودن استفاده از تلگرام نمیشه
پس در واقع تلگرام کاربرد اصلیش تولید محتوا نیست.( با این که تا حدودی بیشتر از ظرفیت خودش داره این کارو انجام میده به نظرم) بلکه مثل بیلبوردی برای نشون دادن مطالبیه که قبلا تولید شده ویا در حل تولیده
حرف حساب;عالی بود. اون قسمت دانلود ویدیو و خون به جوش اومدن را خوب اومدید!☺
تشکر بابت اینکه در کنار ذکر امکانات و قابلیت های جدید و سایر مسایل تکنولوژیک ابزاری مثل تلگرام، فرهنگ سازی و روشنگری واقعیات آن هم دغدغده شما نویسندگان مجله شده است.
ممنون خانم سلیمانی. امیدواریم بیش از این شاهد آگاه سازی و فرهنگ سازی اینچنینی از طرف شما باشیم. موفق باشید.
خانم سلیمانی پیشنهاد شما برای تصحیح این امر چیست؟ وگرنه غلط گیری و گله وشکایت را همه میتوانند انجام دهند و کار راحتی است.
سلام دوست عزیز
من در این یادداشت میخواستم یک توصیف ارایه بدهم و از چیزی غلطگیری نکردهام. پس دقیقا نمیدانم باید برای چه چیزی تصحیح ارایه میدادم. اما بهطور کلی همانطور که در متن هم اشاره کردهام، پیشنهاد میدهم برای استفاده از محتوا در فضای مجازی، اولویت را به منابع دست اول بدهیم تا از وقتمان بهتر استفاده کرده باشیم.
از توجه شما ممنونم
خانم سلیمانی اگر وقت برای ما ایرانی ها ارزشی داشت که وضعمون این نبود…
مثل همیشه افراط و تفریط…
به نظرم یکی از دلایل استفاده گسترده از تلگرام اینه که با وجود عضویت در کانال هایی که موضوع مورد علاقه تون رو پوشش میدن، دیگه نیازی به گشت و گذار فراوان در اینترنت نیست (مردم عادی و نه افراد متخصص) و خبر ها و موضوعات رو راحت میتونین در تلگرام دنبال کنید. در واقع تلگرام یه پلتفورم (all in one) برای موضوعات هست. پوشش خبری و اطلاع رسانی در تلگرام بسیاری قوی تر از سایت هاست(چون مخاطب در دسترس بیشتری دارند) و هم مردم بیشتری به آن سر میزنن. مثل موج ابتدایی فیسبوک
این مورد تو سایت ها و کانال هاشون هم به خوبی دیده میشه
البته با این حرفتون که تولید محتوا کمه موافقم اما نقشش در گسترش و انتشار محتوا خیلی پر رنگ تر از تولید محتوا است و البته با وجود حوصله کم مردم در خوندن مطالب طولانی ( که منظور همون محتوای تولید شده است) باعث میشه که مورد تنها به انتشار خلاصه مطلب و یا خبر، بسنده کرد
به نظر من تلگرام باید فیلتر بشه.باعث سو استفاده های زیاد شده.
زیاد بود نخوندم 😐
عالیه
ممنونم از شما خانم سلیمانی برای این نوشته. در استفاده از فضای مجازی اگر شرایط بهنری رو تصور کنیم و در راستای اون حرکت کنیم میتونیم شاهد تحولی در بخش مدنی و شهروندی جامعه باشیم که به خودآگاهی و ارتباط مسئولانه دامن بزنه اما متسفانه حالت کنونی چنین چیزی رو نوید نمیده.
امیدوارم مطالب اینچنینی بیشتری بنویسید.
عالی بود خسته نباشید خانم سلیمی