غلامعلی پیمان؛ مخترع عمل جراحی لیزیک
از کودکی دلش میخواست پزشک شود؛ در جستجوی رویای طبابت راهی آلمان شد و در نهایت به سرزمین فرصتها رفت. به بهترین شکل فرصتها را غنیمت شمرد و نامش با جراحی لیزیک چشم گره خورد. در ادامه با زندگینامهی پزشک نامدار ایرانی-آمریکایی غلامعلی پیمان همراه دیجیکالا مگ باشید.
غلامعلی پیمان سال ۱۳۱۶ در شیراز زاده شد. تا پایان دوره متوسطه و اخذ دیپلم در کشور بود؛ علاقه زیادی به پزشک شدن داشت و بالاخره به کمک والدینش در ۱۹ سالگی برای تحصیل طبابت به آلمان رفت. در ۱۹۶۲ دوره پزشکی عمومی را در دانشگاه فرایبورگ به پایان رساند؛ تا ۱۹۶۴ در بیمارستان سنتژوهانس دویسبورگ انترن (کارآموز) بود؛ یک سال هم (۱۹۶۵) باز به عنوان انترن در بیمارستان عمومی پاسایک در نیوجرسی آمریکا دوره دید. پیمان برای تکمیل تحصیلاتش دوباره به آلمان بازگشت و در رشته چشمپزشکی دانشگاه اِسن آلمان درس خواند. او در ۱۹۶۹ رسما چشمپزشک شده بود ولی تصمیم گرفت تا آنجا که ممکن است تحصیلاتش را تکمیل کند برای همین باز راهی ایالات متحده شد و مدرک پسادکترای (Postdoctoral) خود را در ۱۹۷۱ از دانشکده پزشکی دانشگاه UCLA این کشور دریافت کرد.

پیمان مدرک پسادکترای خود را در ۱۹۷۱ از دانشکده پزشکی دانشگاه UCLA دریافت کرد.
زندگی دانشگاهی پیمان
پیمان بعد از فارغالتحصیلی در همان دانشگاه UCLA با درجه استادیاری مشغول تدریس چشمپزشکی شد، اما همزمان از ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۷ در دانشکده پزشکی آبراهام لینکلنِ دانشگاه ایلینوی شیکاگو درس میداد؛ او طی این مدت کوتاه از استادیاری به درجهی استادی رسید.
پیمان به معنای حقیقی کلمه یک انسان دانشگاهی (Academic) بود؛ این موضوع را از پیوستگی ارتباط او با دانشگاهها و نهادهای وابستهی آنها میتوان دریافت. غلامعلی در ۱۹۸۷ و بعد از ترک دانشگاه ایلینوی همزمان در دو دانشگاه پزشکی ایالتی لوییزیانا و مرکزی نیو اورلئان مشغول تدریس و پژوهش بود. حضور او در این دو دانشگاه تا سال ۲۰۰۰ میلادی ادامه یافت؛ پیمان از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ صاحب کرسی بیماریهای شبکیهی شاهزاده عبدالعزیز آل سعود (مرسوم است بزرگان و متنفذان جهان، هزینهی کرسیهای علمی را تقبل کنند تا این کرسیها به نام آنها خوانده شود) بود. پیمان بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ به عنوان استاد چشمپزشکی و دستیار مدیر در دانشکده پزشکی دانشگاه تولین در نیو اورلئان مشغول به کار بود و سپس از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ با درجه استادی در دانشگاه آریزونا تدریس میکرد. پیمان از ۲۰۰۹ میلادی به صورت افتخاری استاد چشمپزشکی دانشگاه تولین هم هست.
دکتر پیمان با توجه به تسلطش به زبان اسپانیایی (او به زبانهای پارسی، انگلیسی، آلمانی و اسپانیایی صحبت میکند) ارتباط گستردهای با مجامع پزشکی آمریکای لاتین دارد. در سال ۲۰۱۳ دانشگاه ملی کوردوبای آرژانتین با تقدیم دکترای افتخاری از دکتر غلامعلی پیمان تجلیل کرد.

غلامعلی پیمان در طول دوران حرفهای خود اختراعات متعددی ثبت کرده و جوایز و نشانهای زیادی دریافت کرده است.
ابداع روش جراحی لیزیک
پیمان همانقدر که به تدریس دانشگاه علاقه داشت همیشه در زمینهی پژوهش و حتی کمی مهندسی یک سروگردن از دیگر پزشکان جلوتر بود. وقتی در درمانگاه چشم و گوش ایلینوی کار میکرد خیلی در زمینهی اثرات لیزر بر بافت چشم کنجکاو بود و شروع به انجام دادن آزمایشهایی روی خرگوشها کرد تا ببیند آیا میتوان به کمک لیزر CO2، شکل قرنیه و شکست نور توسط آن را اصلاح کند. پیمان میخواست بتواند با روشی به افراد دارای ضعف بینایی کمک کند تا بتوانند بدون استفاده از عینک دید طبیعی خود را باز یابند. پیش از پیمان هیچ کس دیگری در این مورد تحقیق نکرده بود؛ او با استفاده از الگوهای مختلف، لیزر را روی سطح قرنیه تاباند؛ لیزر باعث ایجاد خراشهای مشخص روی قرنیه شد. پیمان در آن زمان به نتیجه رسید که: ۱- باید تا توسعه و ساخت یک لیزر کارآمد برای این کار صبر کرد و ۲- نباید سطح قرنیه به طور مستقیم تحت لیزر قرار گیرد در عوض باید بهروشی این کار انجام شود که خراشیدگی، درد و عوارض ناخواسته رخ ندهد. اولین مقالهی دکتر پیمان در این باره در ۱۹۸۰ به چاپ رسید.
در اواخر سال ۱۹۸۲ میلادی بود که توسط مقالهای از آزمایشگاه شرکت IBM، از آخرین یافتهها دربارهی اثرات لیزر بر بافتهای زنده مطلع شد. اطلاعات آن مقاله برای پیمان فوقالعاده مهم و هیجانانگیز بود هرچند به خاطر نو و گران بودن نوع لیزری که آنها استفاده کرده بودند دسترسی به آن مقدور نبود. این موضوع مسکوت ماند تا سال ۱۹۸۵ که تحقیقات گستردهای حول استفاده از لیزر روی سطح قرنیه شروع شد؛ در این میان پیمان به واسطه تجربیات و دستاوردهای پیشین چند گام جلوتر بود و دقیقا میدانست که چه باید بکند؛ به همین خاطر به محض دستیابی به لیزر کارش را شروع کرد و خیلی زود به نتیجهی دلخواه رسید. او در ژوئیه ۱۹۸۵ روش جراحی ابداعی خود (لیزیک) را به سازمان مالکیت معنوی ایالات متحده عرضه کرد؛ در نهایت در ژوئن ۱۹۸۹ بعداز دو مرتبه بازنگری و اصلاح، حق انحصاری (پتنت) عمل جراحی لیزیک (به شیوهی دکتر پیمان) را به نام خود به ثبت رساند. بعد برای مدتی در دانشگاه هلسینکی فنلاند چندین آزمایش تکمیلی انجام داد و بارها روش خود را امتحان کرد و بهبود بخشید.

پیمان در سال ۱۹۸۹ پتنت عمل جراحی لیزیک را در سازمان مالکیت معنوی ایالات متحده به نام خود ثبت کرد.
پیمان که از همان ابتدا از نواقص و ضعفهای جراحی لیزیک اطلاع داشت و محدودیتهای آن را بهخوبی میشناخت تا همین امروز پیوسته سعی کرد این روش را اصلاح کرده و به کمال نزدیکتر کند. او در سال ۲۰۱۵ برای قرنیه روش جراحی جدیدی ابداع کرد و نام آن را مِزیک (Mesik) گذاشت. پیمان در این روش علاوه بر لیزر، پرتوهای فرابنفش (UV) را هم به کار گرفته که محاسن بسیاری نسبت به شیوههای فعلی دارد.
دیگر اختراعها، پتنتها و دستاوردها
ذهن خلاق پیمان و علاقهی او به علوم مهندسی و چشمپزشکی باعث شده در طول بیش از چهار دهه فعالیت حرفهای بتواند بیش از ۱۳۵ اختراع به نام خود ثبت کند؛ دکتر پیمان فردی پیشگام در جراحی لیزر و درمان فوتودینامیک و مطالعات انتقال دارو به داخل کره چشم، جراحی رفرکتیو و شبکیه محسوب می شود. او همچنین روشهایی برای جراحیهای دیگر چشم ارائه کرده و نخستین کسی بوده که موفق به انجام نمونهبرداری شبکیه و پیوند سلولهای مخاطی رنگدانه شبکیه شده است.

غلامعلی پیمان در اولین کنگرهی چشمپزشکی ایران – تهران (۱۳۷۰)
اختراعهای دکتر پیمان دامنه وسیعی از دستگاههای پزشکی جدید، سیستم انتقال دارو چشمی، روشهای جراحی، وسایل جراحیهای لیزری و نوری و شیوههای جدیدی برای درمان و تشخیص را در بر میگیرد؛ از جملهی آنها که هنوز هم مورد استفاده هستند میتوان به یک دستگاه مشاهده غیر تماسی و با دید وسیع نام برد که برای جراحی زجاجیهی چشم کاربرد دارد اشاره کرد. دکتر پیمان تا حال بیش از ۸۵۰ مقاله علمی و ۱۰ کتاب و متون علمی دیگر به چاپ رسانده است.
افتخارات
دکتر غلامعلی پیمان به انتخاب بیش از ۳۰ هزار چشمپزشک جهان به عضویت تالار مشاهیر چشمپزشکی در آمد؛ همچنین او عضو دائم انجمن جراحی آب مروارید و رفرکتیو هم هست. افتخارات، تقدیرنامهها و انواع جوایزی که او در طول زندگی حرفهای خود از نهادهای مختلف جهانی گرفته آنقدر زیاد است که نام بردن تمام آنها از حوصلهی این مقاله خارج است.

غلامعلی پیمان در سال ۲۰۱۲ نشان ملی فناوری و نوآوری را از دست باراک اوباما دریافت کرد.
این پزشک بهنام ایرانی-آمریکایی در سال ۲۰۱۲ به پاس زحمتها و تلاشهای سالیان دراز مورد تقدیر قرار گرفت و «نشان ملی فناوری و نوآوری» آمریکا را از دست باراک اوباما، رییسجهور وقت این کشور دریافت کرد؛ این عالیترین نشان ایالات متحده در زمینهی اختراع و اکتشاف است. پیمان در این مراسم با اشاره به این موضوع که بالاترین افتخارش را آموزش صدها متخصص چشم و به تبع آن اعتلای سطح سلامت بشریت میداند گفت: «از اینکه کار ما روی افراد بسیاری تأثیر گذاشته بسیار مسرور هستم. ما همیشه در حال کار برای ارتقای درمانها و بهبود نتایج برای بیماران هستیم و همواره در پی آنیم که مشکلات بیشتری را حل کنیم.»
احتمالا پیش از این نام عمل «لیزیک» به گوشتان خورده و خود یا اطرافیانتان این عمل را انجام دادهاند؛ حالا که میدانید این نعمت بزرگ را مدیون یکی از هموطنان خود هستید چه حسی دارید؟
به نظر شما میتوان افرادی به بزرگی دکتر پیمان را با برچسب ملیت محدود به یک جغرافیای مشخص کرد؟ برخی در برابر این سوال میپرسند: «پس چطور است که ایالات متحده به طرق مختلف سعی در انحصار آخرین دستاوردهای امثال او در کشورش دارد؟» شما چه فکر میکنید؟

با این دکتر ده سال پیش دیدار داشتم اون زمان مهندس عمران داخل پروژه راهسازی بودم به رشته مهندسی علاقه داشت و چند سوال در مورد راه سازی پرسید واقعا انسان بزرگ و با کمالاتی است
درد و بلاش بخوره تو سر سمیعی مدعی
امریکا سعی نمیکنه دانشمندان رو در انحصار بگیره بلکه بستر اختراع در امریکا مهیاتره و خود انسانها دوست دارن به امریکا برن
واقعا برای خودم متاسف شدم که تا امروز نمی دونستم مخترح عمل لیزیک ایرانیه واقعا چرا ما این چیزا رو نمی دونیم؟!
بسیار عالی.
اگر زندگی نامه ها پادکست بشه خیلی بهتره.
سلام
من خیلی خوشحال شدم که این مطلب رو دیدم و خوندم من به واسطه بیماری که داشتم دکتر پیمان رو شناختم. توی ایران غیر از کسانی که رشته و تخصصشون چشم پزشکی هست کمتر کسی دکتر پیمان رو میشناسه. بیشتر با دکتر خدادوست آشنا هستن که اونم در واقع در شیراز خدمات بسیاری انجام داده چه از لحاظ تاسیس بیمارستان و فعالیت دانشگاهی و … . البته دکتر خدادوست از لحاظ علمی کارهای قابل توجهی انجام دادن در دنیا اما دکتر پیمان در سطح دنیا در چشم پزشکی معروف تر و خیلی شناخته شده هستند علاوه بر لیزیک ایشون همان طور که اشاره هم کردید از اولین کسانی هستن که پایه گذار عمل جراحی شبکیه به نام ویترکتومی بودن که در واقع یک کار مهندسی و پزشکی بوده چون این عمل خیلی به ابزارها وابسته هست که ایشون از اولین کسانی بوده که روی یک سری از این ابزارها کار کرده. تعداد مقاله ها و تحقیقات ایشون هم بسیار زیاده و ایشون عمرشون روی تحقیق در چشم پزشکی گذاشتن.
ممنون
کاش همه مثل ایشون همت انجام هر کاری رو داشته باشیم . من که اصلا فکر نمیکردم یک ایرانی همچین کار مهمی رو انجام داده باشن . به شخصه افتخار میکنم به ایشون
بنظر من وطن پرستی در حدی خوبه که حس خوب و مثبتی رو بهمون القا کنه و انگیزه پیدا کنیم توی کارهامون بهتر عمل کنیم.
قطعا جناب دکتر رو باید یه انسان فراملی دونست و جغرافیا دیگه اینجا معنایی نداره!
مهم نفس کار و فعالیت ایشونه، مهم سبک زندگی سراسر تلاش و انسان دوستی ایشونه!
درود به همه انسان های خوب در هرکجای هستی
واقعا مسئلهی “زمینه مناسب رشد، تحصیل و پژوهش” رو نباید نادیده گرفت. در کشور های پیشرفته و نه تنها امریکا این زمینه برای افراد سخت کوش به نوعی فراهمه تا به نسبت تلاشی که میکنن بتونن از امکانات بهره ببرند. البته تا دهه های ۷۰ و ۸۰ این مسئله خصوصا در آمریکا به اوجش رسیده بود و بزرگترین نوآوری های هایتک و پزشکی که غالبا بواسطهی غیر امریکایی ها ابداع شده مرهون فضای همون زمان است. باری، با مراجعه به زندگینامهی خیلی از هموطنان موفق خودمون به راحتی میشه به این نکته دست یافت که واقعا تا شرایط علمی، فرهنگی و غیره در کشور بدین صورت هست راه بسیار طولانی برای رسیدن به نرم جهانی خواهیم داشت.. بطور مثال نگاه کنید به زندگینامه عباس کامشاد (حدیث نفس). ببینید یک جوان سادهی اصفهانی چطور در کمبریج به یکی از معتبرترین اساتید ادبیات مدرن و شرق شناسی بدل شد و سال ها در UCLA و سایر مراکز مهم علمی دنیا تدریس کرد.
باید علمی بودن و خدمت کردن رو یاد بگیریم از انسانهایی مثل دکتر پیمان که دید جهانی دارن و از مرز صحبت نمیکنن.
دستت درد نکنه که به جای اینکه هر روز بلند بشه بره نانوایی و برگرده فقط بخوره و بخوابه و خوشحال مسخره ای داشته باشه که تو زندگیم خوشبخت و موفقم، عمر خودشو برای پیشرفت در حد والای خودش قرار داد و به خوشحالی و موفقیت عالی رسید
بنظرم موفقیت آقای دکتر پیمان به کمک مردم و سیستم اون جامعه بوده ، این که ما فقط بگیم نژاد آقای دکتر ایرانیه و هوش و ذکاوت ایرانی داره یجواریی نژاد پرستانه صحبت کردیم چه بسا اگر ایشون در ایران مانده بودن بیشتر از پزشکی کار دیگه ای نمیتونستن انجام بدن ،
باید بپذیریم که همکاری همدلی و تشویق همدیگر، در اون کشور باعث این پیشرفتها و اختراعات میشه ، اگر توجه کرده باشید میبینید که آقای دکتر فرمودن از اینکه کار ما روی افراد بسیاری تأثیر گذاشته بسیار مسرور هستم نگفتن کار من، و این یعنی کار گروهی ،
سلام. دستتون درد نکنه عالی بود. استاد هم از افتخارات نامی کشور عزیزمون هستن.شرح زندگانی چنین انسان هایی درس برزگی برای ما جوناست.
باعث افتخار من و کشورمون هستش و واقعا احساس غرور میکنم ولی با توجه به بیوگرافی که اینجا ارایه شده ایشون حتی بعد از رسیدن به موفقیت حتی تلاشی برای بهبود مملکت خودمون نکردن و حتی در دانشکاه های ایران برای امثالی مثل من که ایرانی هستم کمکی نکردهو استاد دانشکاه نشده و تجربه خودشونو در اختیار هم وطنان خودشون نذاشتن…بی انصافی و نامردی از دید بنده…هر چی باشه ایرانی بود و تو این خاک به دنیا اومد و از امکانات این مرزو بوم استفاده کرد…امیدوارم هرکی به جایی رسید مملکت خودشو یادش نره…تلاش کنیم اینجارو گلستون کنیم تا روزی که واسه در از وطنمون خارج نشیم..به امید اون روز…
آقا محمد اگه ببینی ایشون ایران اومدن و در کنفرانس ها هم شرکت کردن
اگر درست خو انده باشید در متن اومده که عمل لیزیک به اسم ایشان ثبت شده ، همینکه در حال حاضر تعداد خیلی زیادی دکتر در این کشور عمل لیزیک رو یاد گر۴تن و انجام میدن از زحمات ایشان بوده ؟آیا خدمت به کشور بیشتر از این؟ اونهم برای تحصیلاتی در حد دیپلم که در فقیر ترین کشورها هم بصورت رایگان در اختیار همه هست؟
توجه کنید ایشون وقتی از ایران رفت ۱۹ سالش بود و الان ۷۹ سالشه ، یعنی بیشتر عمرش رو آمریکا بوده و از امکانات اونجا استفاده کرده که این شده، طوری وانمود نکنید که انگار ایشون در ایران تمام درجات علمی رو طی کرده که میگید بی انصافی و نامردیه…. واقعا خجالت داره از این کلمات برای این دانشمند بزرگ استفاده میکنید.
در ضمن ایشون با اینکه توی ایران تدریس نکرده با اینحال دینشو به ایران و تمام دنیا ادا کرده، چرا که کلی تحقیقات و پژوهش کرده و دکترای کشور ما هم تحقیقات ایشون رو سرلوحه قرار میدن !
اگه تو کنفرانس ها و سمپوزیوم های پزشکی تشریف ببرید خواهید دید که مشاهیر پزشکی ایرانی، از جای جای دنیا مشقت سفر به ایران و به جون میخرن میان، دست آوردهای علمیشونو برای عدهی کثیری از پزشکان و دانشجویان بی علاقه و سطحی نگر (نه همگی آنها) ارائه می دهند و با مسائلی اینجا روبرو میشن که واقعا بیان کردنش هم خجالت آوره.. خیلی ها از خیلی جاها میان ولی واقعا فضا، فضای درستی نیست. همه چی فرمالیته و فقط لازم الاجراست.. هیچ هدف یا چشم اندازی پشت این ها نیست.. هیچ کس در این سطح از دانش مسلما اونقدر زمان نداره تا تمام این مسائل رو تحمل و احتمالا در صدد اصلاح امور بر بیاد.. این یکطرفه به قاضی رفتن و سنگ وطن به پوچی به سینه زدن درست نیست.