مسئووؤلیت پی گیری این قظیه به چه کسی واگزار میشود؟!
این نوشته برای یادآوری اتفاقاتی است که رخ داده و همه ما درگیر نتایجش هستیم ولی شاید چندان اهمیتی به آنها نمیدهیم.
شاید به نظر برسد که میخواهیم یادی از گذشته و دهه شصت کنیم یا یادی از زنگ املا و انشا، اما هدف از این مطلب ایجاد انگیزه برای ریشهیابی مشکل نهفته ولی بسیار مهمی است که ادبیات فارسی را خصوصا در حوزه نگارش، نوشتار و رسمالخط تهدید میکند تا شاید آنها که توانش را دارند کاری کنند.
برای همه ما پیش آمده که در گشت و گذار خود بین صفحات اینترنتی، شبکههای اجتماعی و یا بین پیامهای رد و بدل شده در پیام رسانها با کلمات یا نوشتههایی مواجه شویم که ذهنمان را درگیر کند و این درگیری نه به خاطر محتوی کلام بلکه به خاطر نحوه نگارش یا نوشتار آنها است. چه بسیار دیده شده که “گذار” و “گزار” در کلماتی مانند واگذاری، بارگذاری، سرمایهگذاری، سپاسگزاری و بسیاری دیگر جابجا به کار گرفته شده و حتی گاهی به تغییر معنی منجر شدهاند. مسئول و مسوول و مسوؤل و …. هم که جای خود دارند. ولی حقیقتا چه شد که به اینجا رسیدیم که هر کس هر کلمهای را هر جور که میخواهد مینویسد و انگار نه انگار که زمانی واحد درسی املایی وجود داشت و برای همین اشتباهات چه نمرهها که از دانش آموزان کم نمیشد. اسفبارتر آنکه اگر در جمعی به اشتباه نوشتاری یک متن معترض شوید با جبههگیری جمعی مواجه میشوید و از این جمله رنج خواهید برد که: “حالا چه فرقی میکنه؟!”
پس از ورود رایانه به زندگی روزمره تهدیدی بالقوه، یعنی آسیبپذیری نوشتار فارسی روزبهروز فعالتر شد و با پا نهادن ایرانیان به دهکده جهانی دیگر این تهدید مهارنشدنی شده است. در ابتدا نبود قابلیت فارسینویسی یا به عبارتی، رایج و رایگان نبودن نرم افزارهای فارسینویس و حتی در مواردی مانند پیامرسانهای اینترنتی، ناممکن بودن این کار، سبب شد تا ایرانیان دست به ابتکار زده و رسمالخطی جدید ابداع کنند و نام آن را فینگلیش، پینگلیش و یا در برخی موارد فارسیلیش بگذارند که در این رسمالخط ابداعی یا به گفته بعضی زبان جدید! کلمات فارسی با حروف لاتین نوشته میشد و به این ترتیب ض ، ظ ، ز ، ذ یا ص ، س ، ث و یا بسیاری گروههای هم صدای الفبای فارسی نادیده گرفته میشدند. آنقدر تهیه فارسینویس و سیستم عامل ملی و فارسی طول کشید که در نهایت هم بیگانگان زبان فارسی را در سیستمهای رایانهای گنجاندند ولی کمی دیر شده بود چرا که فینگلیش در مکالمات پیامکی هم رخنه کرده بود و حتی آنها که غیر از فارسی، زبانی بلد نبودند هم فینگلیش میدانستند. تقریبا در همین دوره بود که ادبیات آسیب خورده ایران در تب وبلاگ نویسی هم میسوخت و هر کسی با هر سطح آگاهی یا هر سطح اهمیت دادن به نگارش، از اتفاقات روزمره تا فلسفه، از خلقت بشر تا طبیعت و ماورا الطبیعه مطلب تولید میکرد. آنهایی هم که حوصله نداشتند متن دیگران را کپی میکردند و به بازنشر اشتباهات نگارشی میپرداختند؛ بگذریم از صحت یا کذب بودن محتوای کلامشان.
به موازات، نهادهای قانونگذار ( در حوزه ادبیات و نگارش و آموزش و پروش و فرهنگ و …. ) مشغول بومیسازی کلمات بیگانه بودند یا در چالش نوشتن “مسوول” با یا بدون همزه چانهزنی میکردند. گویی که در یک کشور در یک اقدام هماهنگ ولی ناآگاهانه چندین زبان جدید آن هم با تداخل با یکدیگر تولید شده بود.
بعد از اینها هم متفاوتنویسی مُد شد و هر کس در هر رسانهای که بود رسمالخط خودش را تولید کرد تا جایی که “زندگی” به “زندهگی” و “خود را” به “خود رو” تبدیل شد تا به گمان نگارندههایشان جالبتر یا خودمانیتر باشند.
حقیقتا در حق خودمان ظلم کردیم، زمانی که فرهنگ لغات را کنار گذاشتیم و برای یافتن دیکته درست کلمات از “گوگل” کمک گرفتیم. جفا کردیم در حق حسن عمید، علی اکبر دهخدا و محمد معین که هر سال در سالمرگشان یادشان را گرامی میداریم ولی گنجینههایشان را فراموش کردهایم.
صحبت کوتاه میکنم و امیدوارم نشر و بازنشر مکتوب به خصوص در اینترنت با تامل و دقت بیشتری ادامه یابد و موسسه یا نهادی در این خصوص اقدامی انجام دهد تا زخمهای این کهن زبان التیام یافته از آسیبهای احتمالی در امان باشد.

آفرین
بالاخره یه مقاله به دردبخور اینجا ما دیدیم
زبان فارسی را نابود کردند با این تنبل بازیشون
اقا یک سوال:شما منظورتون اینه که حتمن رو حتما بنویسیم؟یا مثلن،فعلن،اکثرن رو اصلاح کنیم ؟؟
نمیشه ک اینا راهت ترن
به نزر من باید زبان فارسی تغیر کندو زبان نوشتاری جدیدی برای فارسی زبانان تراحی شود. چرا باید هنوز در سلته اعراب باشیم و حرفی مانند ز را به چندین سورت مختلف مانند ض و ظ و ز و ذ نوشت در حالیکه تلفز آن برای ما ایرانی ها تفاوتی ندارد.کما بهتر است که نوشتار ما نیز همانند کشور ترکیه به یکباره تغیر کرده و از چپ به راست شود.
داداچ شمایی که میخوای از زبون فارسی دفاع کنی حداقل تیتر مطلبتو درست بنویس
قظیه؟؟؟
یعنی سال درس خوندی دیپلم گرفتی قضیه رو بنویسی قظیه؟
عزیز منظور نویسنده هم به عمد اشتباه نوشتن تیتر بوده تا توجه ما بیشتر به موضوع واهمیت آن جلب شود!
عالی!
آقای برادران و دوستان دیجی کالایی
با نگاهی کوتاه به نظراتی که ابراز شده میشه به نتایج مهمی رسید
دوستان ممکنه بشه با مطلب فوق موافق نبود ولی بی هیچ تردیدی نمی توان با آن مخالفت کرد
ممنون که به این موضوع پرداختید و این مقاله رو نوشتید.
غلط املایی داره تیتر مطلب 😐
من همیشه برام سوال بوده فلسفه وجودی حرفهایی مثل ض ظ ط ث غ ذ و غیره توی زبان فارسی چیه وقتی هیچ کاربردی ندارن. این حرفحا توی زبان عربی هر کدوم تلفظ خودشو داره ولی تو زبان فارسی مثلا هر چهار تا حرف ظ ض ظ ذ تلفظشون یکیه.
درود،
فلسفه ی این وات ها این است که آن ها به همراه آمدن بی اندازه ی واژگان عربی به فارسی وارد شدندو کم کم در الفبای فارسی جای گرفتند. و گر نه پیش از این رخداد در الفبای پارسی هیچ یک از وات های ث ح ص ض ط ظ ع ق را نداشتیم.
دقیقا مثل #دلغک و #بانشاد
متنی عالی و تأمل برانگیز…..
شما را پیوند می دهم به کتاب زبان پاک نوشته استاد احمد کسروی
مطلب خوبی بود. این مشکل به خصوص در نسل جدید به شدت نمود داره و اشتباهات وحشتناک املایی و نگارشی گاهی آنقدر حال من رو بد میکنه که قید بهره جستن از مطلب و محتوای ارائه رو میزنم و از خیرش میگذرم. ولی در عین حال امیدی به اصلاح این وضعیت ندارم چون برنامه مدون و دقیقی براش وجود نداره و مثل خیلی دیگه از مسائل، این مورد هم دارای متولیان مختلف هست که به دلیل همین تعدد متولیان در عمل نمیشه از هیچکدوم مطالبهای داشت.
شاید هم باید این تغییر زبانی رو با مقاومت کمتر بپذیریم و این تغییر به تعبیر بنده سخیف رو به حساب نوعی تکامل زبانی بگذاریم و بگذریم.
همه اینها به دیدگاه ما در مورد زبان بر میگرده. اگر زبان رو یک ابزار کاربری با کارکردی خاص بدانیم (ارتباط بین اعضاء یک جامعه در یک عصر مشخص) شاید این تغییرات و افت و خیزها خیلی هم محل توجه نباشند. ولی در دید من به شخصه زبان یک میراث گرانقدر و رسانهای نه فقط برای ارتباط بین اعضاء جامعه در یک دوره زمانی خاص بلکه پیوند دهنده نسلهای پیشین با آیندگان است.
اگر امروز غزلیات عرفانی حافظ و فلسفه ناب مولوی را بدون تفسیر مفسرین کم یا بیش به حد ظرفیت خودمان میفهیم وامدار زبانی هستیم که در گذر قرنها دچار آنچنان تحولی نشده که پیوند ما را با گذشته پر افتخارمان گسسته کند.
امید که برای فرزندان ما نیز چنین توصیفی از زبان مادری مصداق داشته باشد.
عالی بود
احسنت
به موضوع خیلی مهمی اشاره کردی…
اره اما احسنت خودش عربیه D :
الان در مورد فارسی و عربی صحبت نمی شه
در مورد صحیح نوشتن داره حرف می زنه
تمام زبان ها توی مکالمات روزمره پیامکی خلاصه میشن و فارسی هم مستثنی نیست
خلاصه شدن با اشتباه نوشتن متفاوته
درود که به فکر زبان فارسی هستین
تو گوگل هم سرچ میکنیم میریم تو واژه یاب که فرهنگ لغاته دگ…مگه بقیه کجا میرن؟؟ D:
واگزار 😮
قظیه 😮 😮
به نضرم هرکی حرجوری دلش خاست بنویصه… عصلن محم نیصت!! خخخخخخخ
عالی بود بهروز خان! متن که حرف دل بود ولی سر مطلب خیلی زیرکانه و واقعاً جذاب انتخاب شده! اول فقط وارد صفحه شدم که اشتباه “قظیه” رو گوشزد کنم که متن کاملاً توجیه ام کرد!!!
مقاله بسیار خوبی بود, سپاس. اقای برادران کاملا با حرف های شما موافقم, به قول شما زمانی واحد درسی املا وجود داشت, ادم در املایی که می نوشت اگه به قول شما گذار و گزار رو جابجا می نوشت یه معلم بود که اشتباه ادم رو بگه ولی حالا چی؟ بعد از چند سال که از زمان مدرسه رفتن هر کدوم از ما گذشته, و شاید به این علت که معلمی نیست که بخواد بگه چه جوری بنویسیم, ما عادت کردیم به اشتباه نوشتن! ولی دیجی کالا مگ به عنوان رسانه ای که هر روز تعداد زیادی بازدید کننده داره می تونه عادت های اشتباه ما رو اصلاح کنه. خیلی خوب می شه اگر یک مقاله گذاشته بشه و اشتباهات نوشتاری این دوره و زمانه ما در اون گفته بشه, اتفاقا زمان خوبی هم هست, مدرسه ها باز شدن و دیجی کالا مگ هم می تونه یک کلاس دستور زبان “برگذار” یا “برگزار” کنه!!!
در پنج سالی که حضور فعال در نت دارم ،در کمال ناباوری متوجه شدم این سهل انگاری عمدی است ،یاد فریادهای بانو سیمین افتادم که وی نیز متوجه همین مهم شده بود .متولی املای صحیح و معادل واژگان فرهنگستان زبان فارسی است.که به عقیده من می بایست در دو یا سه سطح اقدام به فعالیت میکرد نه تنها در سطح عالی ویا در حد ادبیات رسانه .از طرف دیگر چنین موسساتی باید در تعامل دایمی با اهالی فرهنگ و ادب باشند وقبل از انتشار مصوبات خود مشورتی هم با اهل فن بنمایند تا اگر مصوبه ای با سلیقه جامعه فاصله دارد ،تصحیح و سپس منتشر شود .این اتفاق خصوصا در بخش واژگان معادل موجب سردرگمی مصرف کننده واژه میشود ،یکروز چرخبال یکروز بالگرد و تردید اگر میذاشتیم چرخ گرد بهتر نبود ،راه حراست از زبان فارسی نیست.زبان هم مثل سرزمینمان در خطر انقراض است.
این سختگیریه که همچین نظری داشته باشیم، شاید قدیم اینطو بود (زمان یاهو مسنجر)، اما الان روز به روز مسئله فینگلیش کمرنگتر میشه،
میشه مثبت هم نگاه کرد به این موضوع و با سیستمی که موبایل های امروزی، کلمات درست رو پیشنهاد میکنن، املای درست خیلی کلمات رو پیدا میکنیم.
و اینکه زبان فارسی از ابتدا اینطوری نبوده و همیشه در حال تغییر و رشد بوده (مثل بقیه زبان ها)، اگر آزادی انتخاب نداشته باشی نتیجه کلماتی خشک و بیروح وارد دایره لغات ما میشن، مثل بالگرد و…
یادمه تو زنگ ادبیات کلماتی بود که معنی اونها از قدیم تا به الان کلا تغییر کرده، امروزه هم همین اتفاق داره میافته و فقط یک تغییره دیگست.
تغییر به معنی تخریب نیست