نقد آلبوم بی نام محسن چاوشی؛ سرخوردگی از تکرار بی‌حاصل با مولانا و تجربه‌های جدید با سعدی

۷ دی ۱۳۹۸ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه
نقد آلبوم بی نام محسن چاوشی

آلبوم بی نام محسن چاوشی که البته اسم اولیه‌اش آلبوم قمارباز بود که نتوانست با آن مجوز بگیرد با تاخیر یک هفته‌ای منتشر شد و دوستداران کارهای محسن چاوشی توانستند تجربه‌ی جدید او را که با اشعار کلاسیک از مولانا و سعدی همراه بود بشنوند.

انتشار هر آلبومی از چاوشی یک اتفاق مهم است. او لااقل به جهت سبک و صدای منحصر به فردی که دارد از نیمه‌ی دهه‌ی هشتاد به این طرف مهم‌ترین خواننده‌ی پاپ محسوب می‌شود. صدای گرفته‌اش عموما روی قطعات تاثربرانگیز و غمگین جواب می‌دهد و هر وقت با یک آهنگساز و تنظیم‌کننده‌ی خوب کار کند، مثل قطعاتی که برای فیلم «سنتوری» مهرجویی خواند یا مثل آلبوم قبلی‌اش «ابراهیم» می‌تواند از پتانسیل‌های ویژه‌ی صدایش استفاده کند.

آلبوم «بی نام» به دلیل استفاده‌اش از اشعار کلاسیک مولانا ناخودآگاه انتظاری شبیه آلبوم «امیر بی گزند» در مخاطبش زنده می‌کند. خودم از طرفداران همکاری‌های چاوشی با حسین صفا هستم و به نظرم ترانه‌های اجتماعی و سیاه و تند و تیز حسین صفا خیلی خوب به صدای چاوشی می‌خورد و چاوشی هم آن‌قدر با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند که تعدادی از بهترین قطعات موسیقی‌اش را برای ترانه‌های حسین صفا نوشته است. در همان آلبوم «ابراهیم» حداقل دو سه شاه قطعه داشتیم که می‌شد بارها و بارها گوش داد.

حیف چاوشی است که آلبومی مثل «بی نام» در کارنامه‌اش باشد. آلبومی که بزرگترین مشکلش این است که بی‌هویت است. نه شکل چاوشی را دارد و نه مولانا.

اما از طرف دیگر کلمات مولانا آهنگ و وزنی دارد که چاوشی در آلبوم «امیر بی‌گزند» نشان داد می‌تواند از آن‌ها قطعاتی ریتمیک، سرحال، پرانرژی و قوی دربیاورد.

نمونه‌اش قطعات «این کیست این؟ این کیست این؟ این یوسف ثانی است این / امروز مستیم ای پدر، توبه شکستیم ای پدر، از قحط رستیم ای پدر / امسال ارزانی است این» که موسیقی با آهنگ کلمات مولانا همراه می‌شود و حال و هوای عرفانی قطعه با موسیقی روز خیلی خوب ترکیب می‌شود و نتیجه‌اش کاری انرژی‌بخش و وجدآور است.

یا در خود قطعه‌ی «امیر ‌بی‌گزند» با مطلع «عجب سروی، عجب ماهی، عجب یاقوت و الماسی» چاوشی خیلی خوب متوجه شده که حال و هوای این شعر مولانا به اندازه‌ی «بی‌خود و مجنون دل من» مستعد ریتمیک شدن نیست. در حقیقت شعر به شعر تفاوت را احساس کرده و جدا از حفظ زبان آهنگین اشعار مولانا توانسته به هر کدام از قطعاتش فردیتی بدهد.

این مقدمه‌ی طولانی را در نقد آلبوم بی نام نوشتم که از دل آن به مشکلات آلبوم جدید محسن چاوشی برسم. در آلبوم بی نام یازده قطعه منتشر شده که آهنگساز همه‌شان هم چاوشی است. اگر اسم چاوشی را هم نمی‌دیدید از یکدستی ملودی‌ها و حتی آن مایه‌ای که از موسیقی جنوبی و عربی به آن اضافه کرده متوجه می‌شدید که همه‌ی قطعات دستپخت یک نفر است. منتها بیشتر از آن که به معنای مولف بودنش باشد تکرار بی حاصل شده. حال و هوایی در مخاطب زنده نمی‌کند.

صدای خواننده‌ی همراه که در قطعاتی مثل «راز» وجود دارد نه توجیه زیبایی‌شناسی دارد و نه حتی گفتارش مفهوم است. انگار قرار بوده وهمی ایجاد کند که مثلا در همین قطعه‌ی «راز» اصلا به ریتم یکنواخت آهنگ نمی‌خورد.

جان منی جان منی جان من / آن منی آن منی آن من
شاه منی لایق سودای من / قند منی لایق دندان من

بهترین قطعه‌ی آلبوم همان اولی است به نام «قند من» که از بقیه هم ریتمیک‌تر است اما واقعیت این جاست که حتی در همان قطعه هم مدولاسیون ناگهانی به موسیقی بندری و شیوه‌ی ادای کلمات چاوشی گاهی آزاردهنده می‌شود. بعضی کلمات انگار از کنترلش خارج می‌شوند. اتفاقی که در اجرای آثار مولانا در «امیر بی‌گزند» شاهدش نبودیم.

همان فرمول «قند من» را در قطعات «قمارباز» و «زاهد» هم می‌توان شنید و اگر برای همان قطعه‌ی اول جواب می‌داد دیگر تاثیرش را از دست داده است.

اگر در قطعه‌ای مثل «بر سلطان» (که در کنار «قند من» از قطعات آلبوم است که حداقل می‌شود دو بار شنیدش) هم شیوه‌ی تنظیم و ملودی با قطعات دیگر متفاوت است، از اواسط آن افکت‌هایی به قطعه اضافه شده که متاسفانه حال و هوای مخاطب را خراب می‌کند.

قطعاتی که در آن‌ها اشعار سعدی را خوانده مثل «راز» یا «گنجشک پریده» انگار حس کرده که به جای کوبندگی اشعار مولانا باید لطافت کلمات سعدی را جایگزین کند اما از آن‌جا که این تفاوت را درست هضم نکرده حتی کلمات اشعار این دو قطعه واضح نیستند. سه قطعه‌ی «راز»، «گنجشک پریده» و «من ندانستم» اصلا تکلیف‌شان مشخص نیست. جایی میان تلفیق ترنس و راک و فولکلور و سنتی گیر کرده‌اند و در هیچ‌کدام هم به کمال نمی‌رسند و نقطه‌ی وصل‌شان هم مشخص نیست.

به نظر می‌رسد در این آلبوم جای خالی تنظیم‌های بهروز صفاریان یا فرشاد حسامی به شدت حس می‌شود. احتمالا اگر چاوشی مثل آلبوم‌های قبلی فقط چند قطعه را تنظیم می‌کرد و سلیقه‌ی دیگری هم دخیل بود خروجی دلنشین‌تر و حرفه‌ای‌تر از کار درمی‌آمد. در حال حاضر فضای ملودی‌ها بی‌دلیل شلوغ و پرسروصداست و ترکیب سازبندی‌ها به دل نمی‌نشیند.

اگر در آلبوم «ابراهیم» اعتماد به نفس چاوشی باعث تاثیر مثبت روی وجه‌های مختلف قطعات موسیقی شده بود حالا به نظر می‌رسد یکه‌تاز بودنش کمی کار دستش داده است.

البته که طرفداران چاوشی هرگز از او ناامید نمی‌شوند. احتمال پرفروش شدن آلبوم «بی نام» زیاد است. به خصوص که فعلا هم به نظر نمی‌رسد رقیب قدری داشته باشد. اما حیف چاوشی است که آلبومی مثل «بی نام» در کارنامه‌اش باشد. آلبومی که بزرگترین مشکلش این است که بی‌هویت است. نه شکل چاوشی را دارد و نه مولانا.

قطعات آلبوم بی نام محسن چاوشی

  1. قند منی (مولانا)
  2. گنجشک پریده (سعدی)
  3. بر سلطان (مولانا)
  4. چنگ (فصیح‌الزمان کاشانی)
  5. قمارباز (مولانا)
  6. عقل و خرد (مولانا)
  7. زاهد (مولانا)
  8. باز آمدم (مولانا)
  9. من ندانستم (سعدی، وحشی بافقی)
  10. قوم به حج رفته (مولانا)
  11. راز (سعدی)
نقد آلبوم بی نام محسن چاوشی بازتاب دیدگاه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۵۲ دیدگاه
  1. مبین

    هر چی شما بگی…

  2. احمد پویان فرد

    این نقد بنظر شخصی میرسه و این که شما اینجا نوشتید نقد نیست نظره، نظر شخصی شما… خیلی شخصی. و در مقابلش باید بگم منم بعنوان یک شنونده نظرم بشدت مثبته!

  3. جلال آریان

    اول این رو باید بنویسم که برام نوشتن توی این‌جا چندان خوشایند نیست اما حجم مهملاتِ حسیِ عزیزانی که بعد از خوندن مطلب، خون‌شون به جوش اومده قلقلک‌ام می‌ده که بنویسم و بپرسم چه‌طور اگر منطقِ عزیزانِ منتقد به نقدِ آلبومِ محسنِ چاوشی اینه که یکی دو ساعت و یک/دو روز برای نظر دادن راجع به آلبوم کافی نیست خودشون نظرشون اینه که این آلبوم خوب بوده؟
    و دوم، ای کاش آدم‌ها وقتِ نوشتن نظر شخصی‌شون در مورد نوشته‌ای که ساختار داره بیایند و راجع به اون ساختار بنویسند. برایِ گِل‌مالی کردنِ نوشته صوفیا نصرالهی یا هر اسمِ دیگری بچه‌گانه‌ترین کارِی که آدم از سرِ بی‌سوادی می‌تونه انجام بده برچسب زدن به نویسنده است و گفتنِ این که تو مگه سواد فلان و بهمان داری؛ در حالی که می‌شه خیلی ساده‌تر ساختاری که منتقد درست کرده رو کوبید. می‌شه در مورد شعر نوشت که زبانِ سعدی چیست و زبانِ مولانا چه بوده. می‌شه در مورد تلفیق ترنس و راک و الخ نوشت که بوده یا نه، می‌شه نقطه‌های دیگری رو زد که خب طبعا به دلیلِ همون بی‌سوادیِ کودکانه‌ی جمعی هیچ‌وقت این کاش رخ نخواهد داد. خصوصا در نشریه‌ای که پانویسِ نقدهایِ منتقدش می‌نویسه “نقد آلبوم بی نام محسن چاوشی بازتاب دیدگاه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست”

  4. محمد

    این بار آلبوم رو برای پیش فروش و فروش نفرستادن دیجی کالا اونم این طوری نقد کرده

  5. مسعود

    چون البومو نذاشته دیجی کالا بفروشه حرصش گرفته و یه ساعت نشده نقد منفی علیهش نوشتید واقعا مسخره و خنده داره این کارا

  6. بهزاد پزشکی

    قطعا برای نقد یک اثر چند ساعت کافی نیست. شاید چون انتظار سبکی مشابه آلبوم ابراهیم داشتید الان شما سرخورده شدید. حتی اگه برخی از نقدهای شما هم درست باشه بد نبود که به آثاری مثل قوم به حج رفته اشاره کنید که تو همین کامنت ها ازش تعریف شده. صرفا کوبیدن یک آلبوم (و بیان نکردن جنبه‌های مثبت) از هنرمندی که آثار پرفروشی داره ارزش نقد رو بالا نمی‌بره.

  7. محمدرضا

    این آلبوم در کل فوق العاده بود ولی چند ترک اون بینظیر بود
    قند منی ، چنگ ، قوم به حج رفته و زاهد
    در ضمن این نقد مخصوصا اینکه بعد یک روز بود بسیار غیر منصفانه و آبکی بود
    نمی دونم اصلا شما فرصت کردین گوش بدین که به این سرعت نقد کردین

  8. سینا

    با سلام
    هیچوقت قصد به احترامی به نویسنده محترم ندارم.ولی باز هم خانم نصرالهی از کارشناس و منتقد ورزش و فوتبال تا نقد سرسری موسیقی.
    من از آقای چاوشی حمایت نمیکنم ولی باهاشون صحبت میکنم که ایندفعه که خواستن حوزه کاری ای که بتونن براش مجوز بگیرنو گیرای ارشادو باهاش رد کننو مدت طولانی درگیر این کارا باشنو مشخص کنن، حتما با شما هماهنگ کنن!!نمیدونم شاید شما تو آمریکا زندگی میکنید و چون آثار خیلی خوبی تولید میشه از اینا خوشتون نیومده!!یا اینکه تو ایرانید و موسیقی ها و اشعار فوقالعاده که تو بازار داخل ایران هرروز ده تا تولید میشه و کل دنیا در حیرت اونن رو با کارای چاووشی مقایسه کردید که این بنظرتون خوب نیومده!!شاید منطق شما این باشه که بگید انتظار از چاووشی بالاست ولی باز هم گفتن کلمه بی هویت واقعا غیر اخلاقیه.شما نمیتونید وقتی نویسنده در یک مجله هستید بگید نظر شخصیمه.نویسنده باید تمام جهات رو بررسی کنه.
    این دست نوشته شما مثل شخصیه که تو ماشین آهنگارو گذاشته و همرو زده بره جلو و آخرش گفته قشنگ نبود!
    (هنر تو این سرزمین مرده خانم محترم،هنر فقط شده پول و کاسبی و به درک که مردم چی گوش میدن و چه فیلمی میبینن،مهم اینه که پول ازش دراد)
    تو این شرایط وقتی کسی از مولانا میخونه حتی وقتی ایراداتی به کارش وارد باشه بی هویت نیست!بی هویت فیلم های آبکی،اشعار و موسیقی های بی محتوا و افراد نالایق هستند
    با تشکر

  9. مهدی

    واقعا این نقد نبود .

    محسن چاوشی سعی کرده بود تو دو سه تا ترک

    متفاوت باشه و این کار را هم به خوبی انجام داد

    به گفته خودش این قماری بوده که خودش

    انجام داده که به نظر من تو این قمار سر بلند

    بیرون اومده

    منتظر نقد افراد با دانش تر در حوضه موسیقی

    هستیم

  10. مرتضی

    اصلا نقد منصفانه و تخصصی نبود

  11. Bubo

    من از اولین آهنگ چاووشی دنبالش میکنم اون زمان که میگفتن ادای قمیشس رو در میاره و اصلا اهل فن بازی های احمقانه نیستم.

    در مورد نقد ولی برعکس نقد اتفاقا من یه سری ترک های این موسیقی رو خیلی بیشتر از آلبوهای دیگه ش دوست دارم، قبول که دارید نقد یه موضوعی هست که خیلی از نظر شخصی یه فرد برمیخیزه.
    اتفاقا من تو این آلبوم چیزی رو پیدا کردم که در بدو ورود آلبوم ابراهیم ترسیدم از ظهور کردنش، اونم هم تکرار، این که چاووشی بترسه و هی خودشو تکرار کنه، یه چیز خوب خوبه لازم نیست اون چیز خوب رو برای همیشه ادامه داد چند متعدد نمونه از اون چیز خوب داریم، پس چرا تکرار.
    دقیقادحسی که چاوشی بعد ابراهیم داشت منم داشتم و دیدم دقیقا همون کاری کرد که فکرشو میکردم تغییر مسیر.
    تو متن از ترک راز گفتید، دقیقا اون ترک و مخصوصا ترک من ندانستم از بهترین ترک های این آلبوم هست چون چاوشی تونسته به خوبی از خودت تکراریش فرار کنه و چاوشیی جدید بشازه، تو بعضی ترک ها موفق نبود.
    کوتاه کنم، و باز برعکس نقد با این که ترک اول موسیقی ریتمیکی داره و ممکنه زیبا هم باشه و در اصل عام پسند باشه، من اصلا علاقه ای بهش ندارم، چون یه تکرار محضه، نمیدونم چرا آدم باید یه عالمه تکرار گوش کنه و خودش رو از ترس از بین رفتن تغییر نده؟!! چاوشی تو این آلبوم دقیقا اون حسی که بهش داشتم انجام داد یه قمار برای تغییر خودش. الان شما آلبون رضا یزدانی هم ببینید من از ترک چشام بسته ت دارم دنبالش میکن، یه آلبوم بخ شدت تکراری که پشیمون شدم از خریدش.

    موفق باشید

  12. آرش

    در پاسخ به دوستانی که گفتند با این آلبوم ارتباط برقرار نکردن باید بگویم که این آلبوم خاص ترین اثر آقای خاص هست.
    اگر با ادبیات آشنا نباشید، اگر حضرت مولانا را نشناسید، اگر شمس را نشناسید، اگر از قمار عاشقانه حضرت مولانا اطلاعی نداشته باشید، چگونه می خواهید ارتباط برقرار کنید !!! راه درازی را در پیش رو دارید، تا کلمه به کلمه، نت به نت این آلبوم جانتان را تسخیر کند.

    1. علیرضا

      خاص ترین ابراهیم بود . ما قبلا اشعار کلاسیک رو در البوم من خود ان سیزدهم یا امیر بی گزند شنیده بودیم . ولی ابراهیم تاخته جدا بافته ی چاووشی است

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه