۵ بازی متفاوت رابرت دنیرو که دست کم گرفته شده‌اند؛ از «بیداری‌ها» تا «عاشق شدن»

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
رابرت دنیرو

رابرت دنیرو اجراهای به یاد ماندنی زیادی در کارنامه‌ی حرفه‌ای‌اش دارد، نمونه‌اش فیلم «راننده تاکسی» (Taxi Driver) با دیالوگ ماندگار «داری با من حرف می‌زنی؟» که به یک نقل قول نمادین بین فیلم‌بین‌ها تبدیل شد. بازی او در انبوهی از آثار کلاسیک، مانند «گاو خشمگین» (Raging Bull)، «رفقای خوب» (Goodfellas)، «مخمصه» (Heat) و «پدرخوانده قسمت دوم» (The Godfather Part II)، باعث شد برخی از نقش‌آفرینی‌های دیگر او که در این بین قرار گرفتند، فراموش شوند. در این مطلب ۵ بازی دست کم گرفته شده‌ی این بازیگر همه‌فن حریف را نام بردیم.

قبل از اینکه او ما را با بازی در نقش مافیای حیله‌گری به نام جیمی کانوی در «رفقای خوب» بترساند، با مریل استریپ در فیلم «عاشق شدن» احساساتمان را برانگیخت و درست یک سال پس از انتشار «مخمصه»، او ما را به عنوان پدر بابی در «خفتگان» (Sleepers) به کلیسا ‌برد. بنابراین، در حالی که مجموعه‌ای از بازی‌های او همیشه در فیلم‌شناسی این بازیگر برجسته باقی می‌ماند، زمان آن فرا رسیده است که به آن دسته از بازی‌های کمتر شناخته شده‌ای که به همان اندازه توان و هنر دنیرو را ارائه می‌کنند، توجه کنیم.

۵. لئونارد لاو در فیلم بیداری‌ها (Awakenings)

لئومناترد

  • کارگردان: پنی مارشال
  • محصول: ۱۹۹۰

وقتی یک بازیگر بتواند بدون گفتن یک کلمه نقشی پر رنگ‌تر از دیگر بازیگران فیلم داشته باشد، این نشانه‌ی استعداد واقعی او است. این وظیفه‌ی چالش برانگیز دنیرو در «بیداری‌ها» بود. بر اساس یک داستان واقعی، این فیلم درباره‌ی یک دکتر جوان با بازی رابین ویلیامز است که داروی جدیدی را برای بیماران کاتاتونیک (نوعی اختلال اسکیزوفرنی) تجویز می‌کند که نتایج معجزه‌آسایی دارد. دنیرو نقش یکی از این بیماران به نام لئونارد لاو را بازی می‌کند.

دنیرو با به تصویر کشیدن کسی که ابتدا برای برقراری ارتباط به دیگران تکیه می‌کند و در نهایت به کسی تبدیل می‌شود که توانایی‌های خود را بدست می‌آورد، تمام قسمت‌های سفر لئونارد را به شکل میخکوب کننده‌ای بازی می‌کند. این فیلم نشان می‌دهد که او قطعا بازیگری نیست که کلیشه‌ای شود و فقط به این دلیل که در بازی در نقش گانگستر سرسخت مهارت دارد، به این معنا نیست که به سمت شخصیت‌های آسیب‌پذیر نمی‌رود که اشک تماشاگر را درمی‌آورد.

۴. فرانک گود در فیلم حال همه خوب است (Everybody’s Fine)

فرانک

  • کارگردان: کرک جونز
  • محصول: ۲۰۰۹

با گروهی از بازیگران قدر، از جمله دنیرو، درو بریمور، کیت بکینسیل و سم راکول، «حال همه خوب است» احتمالا باید کمی موفق‌تر ظاهر می‌شد. در حالی که بسیاری از منتقدان آن را بیش از حد شلوغ می‌دانستند، دنیرو در نقش پدرسالار آرام و متفکر یک خانواده، اجرای چشم‌گیری ارائه می‌کند.

فرانک (با بازی دنیرو) که همسرش اخیرا درگذشته است، مصمم است رابطه‌اش را با بچه‌هایش تغییر دهد. او برای دیدن هر یک از آن‌ها یک سفر جاده‌ای را آغاز می‌کند، اما به زودی متوجه می‌شود که زندگی آن‌ها آنقدرها که او را باور داشت عالی نیست. دنیرو با بازی در این نقش، دلشکستگی و غم از دست دادن را هم در زندگی واقعی و هم در تخیل به خوبی نمایان می‌کند.

۳. پدر بابی کاریلو در فیلم خفتگان (Sleepers)

پدر

  • کارگردان: بری لوینسون
  • محصول: ۱۹۹۶

اگرچه دنیرو در این فیلم نقش اصلی ندارد، اما بازی او نشان می‌دهد که حتی اندک زمان حضور این بازیگر روی صفحه نمایش بهتر از هیچ است. بر اساس کتاب لورنزو کارکاترا با همین نام، «خفتگان» داستان تلخ و غمناک چهار پسر جوان است که پس از اینکه یک شوخی آن‌ها به شکل وحشتناکی به مسیر اشتباهی کشیده می‌شود، دنیایی از آزار را توسط نگهبانان در یک بازداشتگاه تجربه می‌کنند.

آنچه در ادامه می‌آید داستان انتقام است. اگرچه ادعا می‌شود که این یک داستان واقعی است، از آن زمان سوالاتی در مورد واقعی بودن آن مطرح می‌شود. داستان واقعی باشد یا نه، این فیلم بیننده را می‌گیرد و رها نمی‌کند. در حالی که بازیگران جوان شایسته‌ی توجه و تقدیر بی‌اندازه‌ای هستند، نقش کوچک اما مهم دنیرو به همان اندازه شایسته‌ی ستایش است.

او نقش پدر بابی کاریلو، کشیش محلی را بازی می‌کند که رابطه‌ی نزدیکی با پسران دارد. دنیرو در اعمال عمق احساسات مورد نیاز برای به تصویر کشیدن یک مرد خدا کوتاهی نمی‌کند، وقتی که در دادگاه از او می‌خواهند که حقایق را بیان کند، بین ارزش‌های اخلاقی و قلب و احساسش غوغایی بر پا می‌شود. دنیرو بدون بر زبان آوردن کلمه‌ای به مخاطب اجازه می‌دهد تا دقیقا آنچه را که پدر بابی می‌گذرد احساس کند.

۲. فرانک رفتیس در فیلم عاشق شدن (Falling in Love)

فرانک

  • کارگردان: اولو گروسبارد
  • محصول: ۲۰۱۹

ممکن است یک رابطه‌ی ممنوعه و از هم پاشیدگی یک ازدواج فرضیه‌ی جذابی به نظر نرسد، اما «عاشق شدن» قطعا سزاوار جایگاهی در لیست فیلم‌های کریسمس است که باید ببینید. این فیلم داستان دو غریبه‌ی متاهل را روایت می‌کند که به طور تصادفی هدایای خود را در آخرین لحظه برای خرید کریسمس با هم جابجا می‌کنند.

همانطور که از اسم فیلم پیدا است، آن‌ها در نهایت «عاشق می‌شوند» اما وقتی این دو غریبه رابرت دنیرو جوان و مریل استریپ هستند، سخت است که این رابطه را ریشه‌یابی نکنیم. دنیرو با جدا شدن از نقش‌های گانگستری که او را بیشتر با آن‌ها می‌شناسیم، جنبه‌ی نرم‌تر و رمانتیک‌تر خود را نشان می‌دهد و به همین دلیل این فیلم ارزش تماشا کردن دارد.

۱. دوایت هنسن در فیلم زندگی این پسر (This Boy’s Life)

دوایت

  • کارگردان: مایکل کاتن جونز
  • محصول: ۱۹۹۳

در فیلم «زندگی این پسر» دنیرو و دی کاپریو نقش یک ناپدری و پسرخوانده‌اش را بازی می‌کنند، چه چیزی از این ترکیب بهتر و جذاب‌تر؟ این درام محصول اوایل دهه‌ی ۹۰، که از زندگی‌نامه‌ی توبیاس ولف اقتباس شده است، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که پس از ازدواج دوباره‌ی مادر خانواده دچار آشفتگی شده‌اند. دنیرو نقش دوایت را بازی می‌کند، مردی که از بیرون به نظر می‌رسد همان آدم مناسب برای ازدواج است، اما به زودی چهره‌ی واقعی خود را نشان می‌دهد.

در یکی از برجسته‌ترین بازی‌هایش، او شخصیتی را با چنان عزت نفس پایینی به تصویر می‌کشد که مجبور است تمام اطرافیانش را با خود پایین بکشد، حتی فرزندان ناتنی‌اش. صحنه‌های بین دوایت و پسرخوانده‌ی سرکشش، توبی (با بازی لئوناردو دی کاپریو) بسیار قدرتمند هستند و «زندگی این پسر» افزوده‌ی مهمی به فیلم شناسی هر دو بازیگر است. خوشبختانه، تنها چند سال بعد با درام «اتاق ماروین» (Marvin’s Room)، محصول سال ۱۹۹۶ بار دیگر با این ترکیب قدرتمند (دنیرو و دیکاپریو) مواجه شدیم.

منبع: collider

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۲ دیدگاه
  1. eeman

    احتمالا برای تاریخ ساخت فیلم falling in love اشتباه تایپی پیش اومده، باید ۸۴ باشه

  2. سروش

    با اینکه خیلی رابرت دنیرو را دوست دارم ولی در فیلم بیداری ها به اندازه ای بد بازی کرده که من سر یک صحنه از این فیلم به جای اینکه از شدت ناراحتی اشکم سرازیر بشود از شدت خندیدن اشکم سرازیر شد

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه