بهترین کارگردان‌های انیمه که طرفداران هایائو میازاکی باید بشناسند

۳۰ دی ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
بهترین کارگردان‌های انیمه

زمانی که دو واژه ژاپن و خلاقیت کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، بی‌تردید اسم هایائو میازاکی افسانه‌ای به ذهن می‌رسد. تقریبا تمام سینمادوستان این پویانمای هشتادوسه ساله را به عنوان یک هنرمند خلاق می‌شناسند؛ اما او تنها کارگردان سرزمین آفتاب تابان نیست که جهان منحصربه‌فرد خود را دارد. میازاکی شاید بهترین باشد اما کارگردان‌های انیمه دیگری نیز هستند که آشنایی با جهان فکری‌ و آثار متفاوت‌شان دارای اهمیت است.

بسیاری از کارگردان‌های انیمه سال‌هاست که با ساختارشکنی و عبور از قوانین رایج در دنیای پویانمایی‌ موفق به خلق جهان بصری متفاوتی برای آثار خود شده‌اند و حالا بهترین به حساب می‌آیند. انیمه‌های ژاپنی به تنهایی تأثیر بسزایی بر صنعت انیمیشن‌سازی گذاشته تا حدی که هرساله، برای فیلم‌ها و هنرمندان این حوزه جوایزی از جشنواره‌های معتبر در نظر گرفته می‌شود. به همین خاطر قصد داریم ۱۰ هنرمند متفاوت و خلاق ژاپنی را به شما معرفی کنیم که علی‌رغم خلق آثاری درخشان، شاید کمتر از هایائو میازاکی با اسم یا آثار آن‌ها مواجه شده‌اید.

تابلو شاسی مدل انیمه نام تو  your name کد 1220

۱- ماکوتو شینکای (Makoto Shinkai)

کارگردان های ژاپنی

انیمه‌ی «نام تو» (Your Name) ساخته‌ی ماکوتو شینکای، یکی از بهترین انیمه‌های یک دهه‌ی اخیر به شمار می‌رود و موفقیت بزرگ آن باعث شد که شینکای در دنیای انیمیشن‌سازی به عنوان کارگردانی شناخته شود که مانند میازاکی می‌تواند توأمان قصه‌گو و تصویرپرداز خوبی باشد. تصویرسازی‌های انیمیشن «نام تو» دارای خطوط سیال و رنگ‌های زنده‌ای هستند که توانسته با ترکیبی از موسیقی ملایم و تاثیرگذار در پس‌زمینه به اثری گیرا تبدیل شود.

شینکای در فیلم‌های کوتاه‌اش به یک سبک مشخص، منحصربه‌فرد و قابل‌توجهی دست یافت که وام‌دار آثار هایائو میازاکی بود و سپس بعدها همان شیوه را در ساخت فیلم‌های بلند خود به کار برد. معمولا در تمام فیلم‌های ماکوتو شینکای جلوه‌های بصری تکراری‌ای مانند نمایشی از گذر فصل‌های سال و تکنولوژی حضور بسیار پررنگی دارند.

۲- ساتوشی کن (Satoshi Kon)

بهترین کارگردان‌های انیمه

ساتوشی کن، کارگردان و انیماتور صاحب‌نام ژاپنی، اگرچه تعدادی از بهترین انیمه‌های تاریخ را در کارنامه دارد اما او را بیشتر با «پاپریکا» (Paprika) می‌شناسند. این فیلم جهان پنهان و قدرتمند رویاهای انسان را به تصویر می‌کشد و داستان آن حول محور یک دستگاه است که به مردم کمک می‌کند تا رویاهای خود را آشکار و یا کنترل کنند. این اثر الهام‌بخش فیلم «تلقین» (Inception) به کارگردانی کریستوفر نولان بود.

این کارگردان از طریق سبک منحصربه‌فرد خودش، برای قصه‌های پرمعنا و شخصیت‌های عجیبی که دارد، جهان تصویری‌ مناسبی خلق می‌کند تا بدین طریق مخاطب را عمیقا درگیر مفاهیم و موضوعات قابل توجهی کند که کمتر در دنیای انیمه‌ها به آن پرداخته شده است.

ایده‌های ساتوشی کن نمایشی کاملا بدیع از عالم سورئالیسم است. تماشای آثار او حسی از تجربه‌ی دیدن، رویایی عجیب و حتی یک نقاشی ترسناک را به بیننده انتقال می‌دهد که نمونه‌ی کامل آن را می‌توان در انیمه‌ی «آبی تمام عیار» (Perfect Blue) ببینیم.

۳- مامورو هوسودا (Mamoru Hosoda)

کارگردان های ژاپنی

مامورو هوسودا یکی از بهترین کارگردان‌های انیمه به شمار می‌رود که همیشه در آثارش توانسته عناصر علمی-تخیلی را درون محیط و بستر ژاپن امروزی به خوبی بگنجاند. معروف ترین اثر هوسودا «دختری که در زمان پرش می‌کرد» (The Girl Who Leapt Through Time) نام دارد که دنباله‌ی رمانی به همین نام است. داستان این فیلم روایتگر برشی (بخشی) از زندگی دختر دبیرستانی‌ای است که پس از برخورد ناگهانی با یک شی عجیب، می‌تواند در زمان سفر کند.

در این فیلم نسبت به دیگر آثار این کارگردان مانند «جنگ‌های تابستانی» (Summer Wars) از ویژگی‌های ژانر علمی-تخیلی، استفاده‌ی کم‌تری شد، درحالی که در انیمه‌ی «جنگ‌های تابستانی»، مامورو هوسودا جسورانه انیمیشن‌ سه بعدی را با دو بعدی ترکیب کرد.

۴- هیده‌آکی آنو (Hideaki Anno)

بهترین کارگردان‌های انیمه

هیده‌آکی آنو یکی از تاثیرگذارترین انیماتورها و فیلمسازان ژاپنی به شمار می‌رود که در کارنامه‌‌اش آثار علمی-تخیلی بسیار درخشانی دیده می‌شود؛ اما بیشتر شهرت او به خاطر خلق مجموعه‌ انیمه‌ی «نئون جنسیس اونگلیون» (Neon Genesis Evangelion) است.

درون‌مایه‌ی این انیمه برمبنای مسائل و آسیب‌های روانی است و یکی از دلایل اصلی هیده‌آکی آنو برای انتخاب چنین مفاهیم روانشناختی عمیقی، تاثیرات افسردگی‌ خودش در زندگی حین ساخت انیمه‌هایش بوده است. بدون شک «نئون جنسیس اونگلیون» یک اثر بی‌نظیر است؛ زیرا به عقیده‌ی منتقدان تاکنون هیچ انیمه‌ی دیگری نتوانسته با مفهوم و محتوای آن برابری کند.

تابلو شاسی طرح انیمه شیطان کش کامادو تانجیرو و نزوکو مدل M0509

۵- کاتسوهیرو اوتومو (Katsuhiro Otomo)

کارگردان های ژاپنی

کاتسوهیرو اوتومو توانست با ساخت انیمه‌ی «آکیرا» (Akira) که برپایه‌ی مانگایی به همین نام ساخته شده است به حضور موثر ژانر سایبرپانک در جهان انیمه‌ها کمک کند و هنگامی که در سال ۱۹۸۸ «آکیرا» اکران شد، برای اکثر انیماتورها یک شگفتی بزرگ در جهان انیمه‌سازی بود.

همچنین درگذشته اوتومو یک فیلم سایبرپانکی دیگر به نام «نئو توکیو» (Neo Tokyo) ساخت که بیشتر یک نمونه‌ی تجربی و اولیه برای اثر شاهکار و ماندگارش بود که درنهایت توانست در طراحی و خلق یک دنیای سایبرپانک بسیار چشم‌گیر عمل کند.

تابلو شاسی طرح آکیرا مدل NV0486

۶- ایسائو تاکاهاتا (Isao Takahata)

بهترین کارگردان‌های انیمه

ایسائو تاکاهاتا کارگردان، فیلمنامه‌نویس و انیماتور مطرحی بود که برداشتی تاثیرگذار و متفاوت از موقعیت‌ و شخصیت‌ها ارائه داد. در بیشتر آثار ایسائو مانند انیمه‌ی «مدفن کرم‌های شب‌تاب» (Grave of the Fireflies) به جای عناصر علمی-تخیلی، فانتزی و یا حتی ماوراء طبیعی که در بسیاری از انیمه‌ها می‌بینیم، بیشتر شاهد یک جهان غم‌زده و تاریک هستیم.

انیمه‌ی «مدفن کرم‌های شب‌تاب» از بهترین فیلم‌های ضد جنگ به شمار می‌رود؛ زیرا در آن یک نمایش صریح از اتفاقات دلخراش جنگ جهانی دوم را شاهد هستیم. فیلم ارزشمند دیگر ایسائو «افسانه شاهدخت کاگویا» (The Tale of Princess Kaguya) است که اساسا بر مبنای فضای ماوراء طبیعی پیش می‌رود، اما در عین حال به موضوعات مهمی نیز می‌پردازد. از دیگر آثار معروفی که او کارگردانی کرده می‌توان به «آن شرلی با موهای قرمز» و «هایدی، دختر آلپ» اشاره کرد.

۷- مامورو اوشی (Mamoru Oshii)

Ghost

مامورو اوشی را به عنوان کارگردانی می‌شناسند که مانند اوتومو، یکی از پیشگامان ژانر سایبرپانک در جهان انیمه‌سازی است. خلاقانه‌‌ترین اثر اوشی، «شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) به شمار می‌رود که الهام بخش فیلم علمی-تخیلی ماتریکس شد.

انیمه‌ی «شبح درون پوسته» بیشتر به بعدهای فلسفی مانند خودآگاهی بر بستر فضای سایبرپانک می‌پردازد. از مفاهیم دیگری که در فیلم به طور گسترده‌تر به آن توجه شده، مفهوم هستی‌گرایی (اگزیستانسیالیسم) و انسان‌گرایی (اومانیسم) است. همچنین این اثر موفق، توانست بعدها تبدیل به یک فرانچایز شود.

۸- شینیچیرو واتانابه (Shinichiro Watanabe)

بهترین کارگردان‌های انیمه

شینیچیرو واتانابه یکی دیگر از بهترین کارگردان‌های انیمه محسوب می‌شود که به گسترش ژانر سایبرپانک کمک شایانی کرده است. واتانابه کارگردان‌ مجموعه‌ انیمه‌ی وسترن فضایی (یک زیرژانر علمی-تخیلی)، «کابوی بیباپ» (Cowboy Bebop) است. این انیمه‌ی سریالی به طور مستقیم یک اثر سایبرپانکی نیست؛ اما بعدها واتانابه یکی از سازندگان مجموعه‌ی سایبرپانکی «انیماتریکس» (The Animatrix) شد که به عنوان پیش درآمد و مکمل فیلم «ماتریکس» (The Matrix) از آن یاد می‌شود.

سبک فیلم‌سازی واتانابه مانند هنرمندان این لیست، کاملا متمایز دیده می‌شود. حرکت شخصیت‌ها گاهی بدون جزئیات به نظر می‌رسد و رنگ‌ها معمولا کنتراست پایینی دارند، این سبک از تصویرسازی به فضای انیمیشن‌های او کمک زیادی کرده است.

۹- نائوکو یامادا (Naoko Yamada)

K-On

نائوکو یامادا جزء معدود انیماتورها و کارگردان‌های ژاپنی زن حوزه‌ی انیمه‌ به شمار می‌رود اما بهترین بودن جنسیت نمی‌شناسد. مورد بحث‌ترین و معروف‌ترین اثر او مجموعه تلویزیونی «کی-اون!» (K-On!) نام دارد که فضای داستانی آن متمرکز بر موسیقی است و تقریبا پس از گذشت یک دهه، همچنان جز محبوب‌ترین انیمه‌ها به شمار می‌رود.

بعدها این کارگردان در سال ۲۰۱۶ فیلم «صدای خاموش» (A Silent Voice) را با موضوعی درباره‌ی اهمیت شنیدن خلق کرد. قصه‌ی آن درباره‌ی دختری ناشنوا است که از سوی شخصیت‌های اصلی فیلم، مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرد و سپس در ادامه‌ی داستان اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی رخ می‌دهد.

۱۰- یوشیوکی تومینو (Yoshiyuki Tomino)

بهترین کارگردان‌های انیمه

یوشیوکی تومینو رمان‌نویس، انیماتور، فیلمنامه‌نویس، ترانه‌سرا، کارگردان و البته خالق مجموعه تلویزیونی «موبایل سوت گاندام» (Mobile Suit Gundam) است. تومینو تاثیر بزرگ و چشم‌گیری بر رشد انیمه‌های «مکا» (mecha) داشته که یک سبک علمی-تخیلی با تمرکز روی ربات‌ها و ماشین‌آلاتی است که توسط انسان‌ها کنترل می‌شوند.

«موبایل سوت گاندام» اولین اثر از مجموعه فرانچایز رسانه‌ای گاندام به شمار می‌رود که در ۴۳ قسمت از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۰ پخش شد و چند داستان دیگر نیز برای آن ساخته شده است.

منبع: Gamerant

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه