نقدها و نمرات فیلم «جوانی (بهار)»؛ گذر از جاده‌ خوشبختی (جشنواره کن ۲۰۲۳)

۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
نقد فیلم «جوانی (بهار)»

فیلم مستند «جوانی (بهار)» (Youth (Spring)) به کارگردانی وانگ بینگ، مستندساز برجسته‌ی چینی و به عنوان اولین قسمت از سه‌گانه‌ای که این کارگردان قصد دارد به آن بپردازد، در بخش اصلی رقابت‌های جشنواره‌ی کن ۲۰۲۳ به نمایش درآمد. فیلم به طور کل با تحسین منتقدان مواجه شده است و بسیاری آن را یکی از شانس‌های نخل طلا می‌دانند.

داستان فیلم حول گروهی از جوانان حدودا ۲۰ ساله می‌گذرد که در یک کارگاه خیاطی، در شهری به نام ژیلی و دور از شانگهای کار و زندگی می‌کنند. فیلم به روابط، سرگذشت و شکل زندگی این افراد می‌پردازد و قصد دارد سختی‌ها و چالش‌های کارگران مشغول در این شهر را که با هدف ساخت یک زندگی و آینده‌ی مطمئن، در آن روزگار می‌گذرانند به تصویر بکشد.

نقد فیلم «جوانی (بهار)»

جدول امتیاز منتقدان به فیلم‌های جشنواره‌ی کن ۲۰۲۳

«جوانی (بهار)» توانست ۲.۷ ستاره از بین ۱۱ رای دریافت کند. توجه کارگردان به جزییات، بازی روان بازیگران جوان و موضوع قابل بحث فیلم از جمله نکاتی بودند که نظر منتقدان را به خود جلب کردند.

ورایتی – جسیکا کیانگ

فیلم به نوعی نماد چین مدرن است، حداقل از جنبه‌های ناخوشایند آن، همانطور که اغلب در مستندهای بی‌پرده‌ی کارگردان وانگ بینگ مورد بررسی قرار می‌گیرد. خیابانی که فیلم طولانی و تلخ جدید او «جوانی (بهار)» در آن می‌گذرد، باید «جاده‌ی خوشبختی» نامیده شود. گذرگاه مرکزی در ۱۵۰ مایلی و یک دنیا دورتر از شانگهای که مجموعه‌ای از کارگاه‌های تولید لباس، مانند یک مرکز خرید در دو طرف آن چیده شده‌اند. اینجا در شهر ژیلی، که عده‌ی کمی می‌توانند از عهده‌ی زندگی در آن بربیایند، نوجوانان و جوانان بیست ساله‌ای را می‌بینیم که ۱۵ ساعت از روز را به کار و زندگی می‌گذرانند.

تنها موسیقی که در فیلم شنیده می‌شود، صدای بی‌وقفه‌ی چرخ خیاطی و آهنگ‌های پاپ استودیویی است. جوانان، که عمدتا مهاجرانی از استان همسایه به نام آنهویی هستند، در این کارخانه‌های کوچک مشغول به کارند. شرایط آن‌ها سخت است، محیط اطرافشان دیستوپیایی است. بخش جاده‌ی خوشبختی به راحتی می‌تواند به عنوان پس‌زمینه‌ی یک فیلم علمی-تخیلی پرفروش استفاده شود. با این حال، بخش اعظم این فیلم پر سر و صدا با پچ‌پچ، معاشقه و شوخی می‌گذرد.

رویکرد کاملا غیرمداخله‌گرایانه‌ی وانگ (حرکت تصادفی گاه به گاه دوربین) به این معنی است که ما فقط تصویر ناقصی از معضل این جوان‌ها در اختیار داریم. وانگ به نظر می‌رسد علاقه بیشتری به مطالعه پدیده‌های اجتماعی نیروی کار شهر ژیلی دارد تا فردی خاص و به همین دلیل به طور مکرر، در چرخه‌های تقریبا ۲۰ دقیقه‌ای تصویر تغییر می‌کند.

نقد فیلم جوانی/ بهار

هالیوود ریپورتر – لزلی فلپرین

اولین ویژگی آثار مستندساز ارجمند وانگ بینگ که به ذهن هر کسی می‌رسد این است که او فیلم‌های جذاب اما طولانی می‌سازد، واقعا طولانیِ طولانی. اولین فیلم او «غرب جاده» (West of the Tracks) درباره‌ی یک منطقه‌ی صنعتی در حال فروپاشی، در دو نسخه‌ی مختلف، یکی پنج و دیگری نه ساعت بود. فیلم دیگر او با نام «نفت خام» (Crude Oil) پرتره‌ای از کارگران شرکت نفت، یک مستند ۱۴ ساعته بود.

دو تا از فیلم‌های او امسال در کن به نمایش درمی‌آیند. شرکت‌کننده در بخش رقابت اصلی «جوانی (بهار)» و «مرد سیاه‌پوش» (Man in Black) در بخش ویژه. هر دوی این آثار به‌ترتیب در سه ساعت‌و‌نیم و شصت دقیقه، نسبت به آثار دیگر این کارگردان عملا کوتاه‌تر هستند. صرف نظر از زمان نسبتا طولانی فیلم، «جوانی (بهار)» به‌طور پیوسته جذاب است، حتی اگر درک اینکه کل فیلم چه می‌خواهد بگوید که در زمان کمتری ممکن نبود، آسان نباشد. مانند فردریک وایزمن، وانگ یک مستندساز بلندپایه است که در مسیرهای اسرارآمیز و یخبندان قدم می‌گذارد، اما کسی است که اغلب معجزه می‌کند.

این توجه بسیار به جزئیات مانند وایزمن و چگونگی آشکار کردن حقایق بزرگ‌تر در مورد جوامع و نهادها هدف اصلی وانگ برای این فیلم است. به نوعی، او زندگی را در کارگاه‌های کثیف، درهم و برهم و شلوغ به تصویر می‌کشد. او نشان می‌دهد که کارگران خیاطی به مدت ۱۸ ساعت پشت ماشین‌آلات صنعتی کار می‌کنند، با هم دعوا می‌کنند، معاشقه می‌کنند، بحث می‌کنند، می‌خندند، مسخره می‌کنند و یکدیگر را دست می‌اندازند.

وانگ بیشتر به خود مردم با تمام جزییات رنگارنگ، نامتجانس و طراحی آن‌ها علاقه‌مند است. نتیجه‌گیری عمیق‌تر به ما بینندگان بستگی دارد. در یک جشنواره‌ی فیلمی که بیشتر نگرانی‌ها بر سر این است که چه کسی چه چیزی برای بهتر دیده شدن بر روی فرش قرمز پوشیده، «جوانی (بهار)» تلنگری هشیارکننده از جنبه‌ی دیگری از دنیای مد خواهد بود.

ایندی‌وایر – بن کرول

«جوانی (بهار)» به عنوان قسمت افتتاحیه‌ی یک سه‌گانه، پر از عناصر جامانده و ناقص به نظر می‌رسد. این فیلم ۳.۵ ساعته‌ی کارگردان وانگ بینگ، خبر از بازگشت ژانر مستند به رقابت‌های نخل طلایی می‌دهد. به عنوان یک فیلم مستقل، برش‌های متراکم و تکراری از زندگی را در مورد یک موضوع ارائه می‌دهد، و در عین حال با در نظر گرفتن راه‌هایی که چنین نیروی جوانی می‌تواند با چرخ‌دنده‌های ساینده‌ی سرمایه‌داری در مقابل مولفه‌های چینی مقاومت کند، بر آن غلبه کند یا کاملا آن را در هم بکوبد، از وعده‌های سرکوب شده ابراز تاسف می‌کند.

در طول نمایش فیلمی که به نظر می‌رسد برای رساندن منظورش هیچ عجله‌ای ندارد، دوربین کارگردان از کارگاهی به کارگاه دیگر می‌رود که همه شبیه به هم هستند و از کارگری به کارگر دیگر که هرکدام ویژگی‌های خود را دارند تغییر جهت می‌دهد. یک سکانس یک ساعته ممکن است از معاشقه به خشم و از عشق به بیزاری، با تمام سایه‌های مختلف زندگی که توسط چرخیدن مداوم چرخ خیاطی‌ها و تلاش انسانی به ثمر رسیده است، تغییر کند.

اگر این تمام چیزی است که «جوانی (بهار)» می‌خواهد ارائه دهد، خوب، آفرین. تنها وانگ است که می‌تواند به طرز ماهرانه‌ای دیافراگم خود را درست در مرز سه ساعت گذشته روی صاحب کارگاه بچرخاند و او را تا رفتن به خانه تعقیب کند. ما ابتدا صاحب کار را مانند کارگرانش می‌بینیم، در واقع، می‌بینیم که او با کارگرانش کلنجار می‌رود تا کاهش دستمزد را بپذیرند. مردی که به سختی یک دهه از کسانی که زیر دست او هستند بزرگ‌تر است، به یک راه جدید در زندگی اشاره می‌کند که شاید راهی دورتر از این جاده‌ی خوشبختی نباشد. تیان ونگ با فشار خانوادگی و اقتصادی خاص خود، دامنه‌ی روایت گسترده‌تر و جاه‌طلبی‌های موضوعی بزرگ‌تری را پیشنهاد می‌کند، نکته‌ای که تنها با سکانس پایانی که شهر ژیلی را کاملا پشت سر می‌گذارد، محسوس‌تر می‌شود.

پیام وانگ واضح است، و وعده‌ی او برای فصل‌های جدید و کشف بخش‌های جدید، با صخره‌هایی که اغلب در مستندهای هنری هم نمی‌بینید، به پایان می‌رسد. اما «جوانی (بهار)» در طول سه ساعت‌ونیم زمان پخش خود شما را با درک کامل این موضوع رها می‌کند که این تنها یک‌سوم از فیلمی است که شما قرار است تماشا کنید.

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه