۵ کارگردان که گزینه‌ی مناسبی برای ساخت قسمت‌های آینده‌ی «جیمز باند» هستند

۷ خرداد ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
جیمز باند

بحث همیشگی درباره‌ی این که چه کسی می‌تواند جیمز باند آینده‌ی سینما باشد، وجود دارد اما شاید مخاطبان به این که چه کسی باید قسمت‌های آینده‌ی این فرانچایز محبوب را کارگرانی کند، اهمیتی چندانی ندهند. پس از این که دنیل کریگ در نقش معروف‌ترین مامور MI5 آخرین حضورش را در «زمانی برای مردن نیست» (No Time to Die) رقم زد، وقت آن رسیده که یک بازیگر و کارگران جدید این مجموعه‌ی محبوب را کاملا متحول کنند و آن را به قلمروهای تازه‌ای ببرند که در آثار پیشین دیده نشده بود.

در طول این سال‌ها، اکثر کارگردان‌های فیلم‌های «جیمز باند» تکنسین‌هایی بودند که نگاه منحصربه‌فردشان را در فیلم پیاده نمی‌کردند. آن‌ها به خوبی از پس خلق صحنه‌های اکشن تماشایی برمی‌آمدند اما توسعه‌ی شخصیت‌ها یا قاب‌بندی‌های خاص علاقه‌ی اصلی‌شان نبود.

اما این ماجرا در از بیست سال گذشته تاکنون اندکی دستخوش تغییر شده است. در حقیقت حضور دنیل کریگ در نقش جیمز باند، کارگردان‌هایی با دیدگاه‌های خاص را به سرنوشت مامور ۰۰۷ علاقه‌مند کرد. سم مندز شیوه‌های منحصربه‌فردش را در این آثار پیاده کرد، دنی بویل کم و بیش رد پایش را در فرانچایز باقی گذاشت و کری فوکاناگا با پیچش‌های منحصربه‌فرد، کار جیمز باندِ کریگ را به پایان رساند.

اما چه کسی می‌تواند کارگردان یکی از قسمت‌های آینده‌ی «جیمز باند» باشد؟ برای پاسخ به این سوال گزینه‌های احتمالی را بررسی می‌کنیم که می‌توانند با این مجموعه‌ی اکشن و پرجنب‌وجوش کارهای بزرگ و به یادماندنی انجام دهند.

۵- کریستوفر نولان

کریستوفر نولان

کارگردان فیلم‌هایی مثل «تلقین» (Inception) و «شوالیه‌ی تاریکی» (The Dark Knight) می‌تواند گزینه‌ی مناسبی برای کارگردانی فیلم‌های آینده‌ی «جیمز باند» باشد. نولان به عنوان یک کارگردان اکشن مهارت‌های زیادی دارد، می‌داند چطور پروژه‌های میلیون دلاری را مدیریت کند و مهم‌تر از همه توانایی تغییر و احیای یک فرانچایز را دارد؛ هر چه نباشد این کار را یک بار با بتمن دی سی انجام داده و به راحتی می‌تواند ناجی بعدی فرانچایز جیمز باند باشد.

اگر از ماجرای سفر در زمان و حلقه‌های زمانی چشم‌پوشی کنیم، «تنت» (Tenet) بهترین گزینه‌ای است که می‌تواند به نوعی شبیه‌ساز «جیمز باند» باشد و توانایی‌های این کارگردان در خلق یک مامور ۰۰۷ منحصربه‌فرد را نشان دهد، حتی اگر جان دیوید واشنگتن، بریتانیایی بود، می‌توانست یکی از جیمز باندهای منحصربه‌فرد و پیشروی این فرانچایز لقب بگیرد.

کریستوفر نولان در همه‌ی فیلم‌هایش ثابت کرده در خلق سکانس‌های اکشن باورنکردنی، صحنه‌های اکشن تخیلی و سفر به مکان‌های دیدنی تبحر ویژه‌ای دارد؛ با این اوصاف فقط کافی است چند مورد از المان‌های مشهور آقای باند را قرض بگیرد تا بتواند به یکی از بهترین کارگردان ای این مجموعه تبدیل شود.

۴- استیو مک‌کوئین

استیو مک‌کوئین

استیو مک‌کوئین پس از کارگردانی آثاری مثل «گرسنگی» (Hunger) و «شرم» (Shame) می‌تواند ظاهر و درون‌مایه‌ی متفاوتی را به فرانچایز «جیمز باند» اضافه کند. به عنوان یک داستان‌نویس جسور و کارگردان تحسین شده، فیلم احتمالی او دیدگاه تازه‌ای درباره‌ی این شخصیت را ارائه می‌دهد؛ چیزی که منعکس‌کننده‌ی تفاوت‌های اقدامات جاسوسی در طول امپراتوری بریتانیا و قرن ۲۱ است. نشان دادن این که جیمز باند چگونه باید به حیات و تکاملش ادامه دهد و برای زمانه‌ی ما بازسازی شود، به کارگردانی نیاز دارد که به فیلم و بازیگران ایده و احساسات تازه‌ای بدهد و بدون شک استیو مک‌کوئین از پس این ماموریت به خوبی برمی‌آید.

او با «بیوه‌ها» (Widows) ثابت کرد می‌تواند خالق صحنه‌هایی با میزان آدرنالین بالا باشد و با ایجاد یک شرور بزرگ (از زمان حضور خاویر باردم در «اسکای‌فال» چنین چیزی نداشتیم) اعماق پنهانی قهرمان‌هایش را به مخاطب نشان دهد. همه‌ی این موارد باعث می‌شود با یک فیلم «جیمز باند» جذاب روبه‌رو شویم.

۳- اولیویا وایلد

اولیویا وایلد گزینه‌ی مناسبی برای کارگردانی جیمز باند است

کارگردانی تنها با دو فیلم سینمایی در کارنامه‌اش (که البته فیلم دوم هم هنوز منتشر نشده) می‌تواند گزینه‌ی عجیبی برای کارگردانی احتمالی قسمت‌های آینده‌ی «جیمز باند» باشد. با این حال اولیویا وایلد با همان دو فیلم ثابت کرده که شایستگی حضور در یکی از معروف‌ترین فرانچایزهای جاسوسی دنیا را دارد.

وایلد در «بوک اسمارت» (Booksmart) خلاقیت، همدلی و فلسفه‌ی همه جانبه ای را نشان داد که می‌تواند برای جاسوس موردعلاقه‌ی ما معجزه کند. همچنین با تماشای تریلر «نگران نباش عزیزم» (Don’t Worry Darling) می‌توانید به این نتیجه برسید که او توانایی هم زمان کارگردانی صحنه‌های اکشن و عاشقانه را دارد؛ صحنه‌هایی که لازمه‌ی یک فیلم «جیمز باند» اصیل هستند.

باربارا بروکلی در گذشته گفته بود مامور ۰۰۷ هرگز یک زن نخواهد بود اما می‌تواند توسط یک زن کارگردانی شود. شاید اولیویا وایلد اولین کارگردانی باشد که دیدگاه‌های زنانه‌اش را به فرانچایز اضافه کند و شاید جنبه‌های متفاوتی از جیمز باند را به مخاطبان نشان دهد.

۲- ریان جانسون

ریان جانسون

ریان جانسون همیشه با ژانرهای محبوب بازی می‌کند و ایده‌های نخ نمایی که ما از آن‌ها داریم را تغییر می‌دهد تا چیز جدید و منحصربه‌فردی خلق کند. او این کار را در با فیلم نوآر «آجر» (Brick)، درام پلیسی «چاقوکشی» (Knives Out) و سفر در زمانی به نام «لوپر» (Looper) انجام داده و می‌تواند این تجربه را با ژانر جاسوسی و «جیمز باند» هم تکرار کند.

زمانی که جانسون «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (Star Wars: The Last Jedi) را کارگردانی کرد، نشان داد می‌تواند گزینه‌ی مطمئنی برای کارگردانی فرانچایزهای مهم باشد و همچنین از تغییر المان‌هایی که طرفداران آن‌ها را مقدس می‌شمارند، اصلا واهمه‌ای ندارد.

در هر صورت اگر فرانچایز «جیمز باند» می‌خواهد حالا حالاها به حیاتش ادامه دهد، شاید کمی تغییر ایده‌ی بدی نباشد و چه کسی بهتر از ریان جانسون خلاق.

۱- کوئنتین تارانتینو

کوئنتین تارانتینو گزینه‌ی مناسبی برای کارگردانی جیمز باند است

کوئنتین تارانتینو به عنوان یکی از شاخص‌ترین کارگردان‌های قرن بیست و یکم، همیشه به فرهنگ عامه علاقه‌ی ویژه‌ای داشته؛ بنابراین کارگردانی یک فیلم «جیمز باند» در کارنامه‌ی هنری او کاملا منطقی است. او پیش‌تر در مصاحبه‌ای گفته بود که ایده‌هایی برای ساخت «کازینو رویال» (Casino Royale) در سر داشته و حتی آن را با پیرس برازنان هم در میان گذاشته بود.

تارانتینو می‌داند چگونه باید صحنه‌های اکشن درجه یک خلق کرد و احتمالا هزاران ادای احترام به فیلم‌های قدیمی «جیمز باند» و حتی ژانر جاسوسی را در گوشه و کار اثرش قرار خواهد داد. او برای کارگردانی یکی از قسمت‌های این فرانچایز احتمالا باید شیوه‌ی دیالوگ‌نویسی رایجش را اندکی تغییر دهد اما قطعا خالق منحصربه‌فردی برای ادامه‌ی داستان‌های مامور ۰۰۷ خواهد بود.

از زمان «بیل را بکش» (Kill Bill) تا به حال هیچ فیلمی از تارانتینو ندیدیم که در زمان حال به وقوع بپیوندد؛ بنابراین دیدن کارهایی که او می‌تواند با تکنولوژی‌های روز دنیا انجام دهد، قطعا سرگرم‌کننده خواهد بود. شاید حتی بتوانیم سکانسی از باند را داشته باشیم که درباره‌ی فرهنگ عامه یا سینمای بریتانیا صحبت می‌کند و یک همبرگر بزرگ را می‌بلعد؛ در حال حاضر فقط می‌توانیم درباره‌ی این سکانس رویاپردازی کنیم.

منبع: movieweb

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه