نقدها و نمرات فیلم «ادینگتون» آری استر؛ رابطه نزدیک کووید-۱۹ و جنون (جشنواره کن ۲۰۲۵)
آری آستر، کارگردان تحسینشدهی ژانر ترسناک، با فیلم سیاسی-اجتماعی جدیدش، «ادینگتون» (Eddington) در بخش رقابتی جشنواره فیلم کن 2025 حضور پیدا کرده و حالا نقدهای اولیه آن منتشر شده است.
آری استر با تصویرسازیها و سبک داستانگویی منحصربهفردش، بیشک از هیجانانگیزترین فیلمسازان دو دههی اخیر به حساب میآید. او که علاقهی شدیدی به موشکافی روابط میانفردی و نقاط تاریک روان انسان دارد، با آثار خود در تلاش است تا برداشتی تاثیرگذار از تجربهی انسانی ارائه دهد. استر به اندازهی دیوید فینچر جزئینگر و وسواسی است و با بهکارگیری نمادگرایی لایههای دیگری هم به روایتهای پیچیدهاش اضافه میکند. بهواسطهی ساختههای او، ما به درک تازهای از ماهیت اخلاقی و احساسی انسان میرسیم و از زوایای تازهای به تعاملات خانوادگی مینگریم. فیلمهای آری استر اگرچه وارد حوزهی استحفاظی ژانر ترسناک هم میشوند اما هدف اصلی آنها تحریک شما است، اینکه ببینید، احساس کنید و بیندیشید.
«ادینگتون» هم مبتنی بر همین عناصر است، و با اینکه در ژانر ترسناک قرار نمیگیرد، اما میتوان آن را به چشم یک اثر ترسناک هم نگاه کرد. با بازی واکین فینیکس، پدرو پاسکال، آستین باتلر و اما استون، داستان دربارهی تاثیر کووید-19 بر یک شهر کوچک است، جایی که یک پلیس سرکش (واکین فینیکس) با همه میجنگد تا آرمانهایش را حفظ کند.
نقدهای فیلم «ادینگتون» تا اینجا عمدتا مثبت بوده است اما بعضی از منتقدان واکنشهای تندی به آن داشتهاند. امتیاز فیلم در سایت راتنتومیتوز، 63% درصد است (12 نقد مثبت و 7 نقد منفی) و در متاکریتیک هم 11 نقد برای آن ثبت شده (6 نقد مثبت و 5 نقد متوسط). مخاطبان معدودی فیلم را دیدهاند و میانگین امتیاز آن در سایت آیامدیبی 6.7 از 10 است؛ اینکه در ادامه بالاتر میرود یا پایینتر میآید را باید منتظر ماند و دید.
نقدهای فیلم «ادینگتون» ادی آستر
ایندیپندنت – سوفی مانکس کافمن | 80 از 100
با تنها چند اثر، آری آستر ژانر خاص خود را پایهگذاری کرده است. اولین فیلم او، «موروثی» (2018)، با روایت داستانی خانوادگی از غم و اندوه که به وحشتی فراطبیعی و جنونآمیز تبدیل میشود، به رواج اصطلاح «فیلم ترسناک هنری / ساختارشکن» (Elevated Horror) کمک کرد. «میدسامر» (2019) به اوجگیری فلورنس پیو در دنیای ستارگان کمک و همه ما را نگران شرکت در فستیوالهای فولکلور سوئدی کرد. اگر «بیو میترسد» (2023)، بازسازی نامتعارفی از ادیسه، برای مخاطبان دشوارتر بود، نترسید؛ آستر با همان ستاره، واکین فینیکس، سطح کار خود را با اولین فیلمی که از وی در جشنواره کن به نمایش درآمده و برای جایزه معتبر نخل طلا رقابت میکند، بالا برده است.
هر یک از سه فیلم فوقالذکر، قهرمانانی را دنبال میکنند که از نظر احساسی تحت فشار هستند و میان خشونتهای شوکهکننده، مورد آزمایشهای پوچ قرار میگیرند. اما «ادینگتون»، یک فیلم نئو وسترن (یا همان وسترن معاصر)، دغدغههای همیشگی آستر را وارونه میکند، و به جای تمرکز بر مشکلات روانشناختی یک قهرمان منزوی که در حال فروپاشی است، دامنه را به ساکنان یک شهر کوچک خیالی گسترش میدهد. در پایان، مشخص میشود که «ادینگتون» نمونه کوچکی از وضعیت آمریکاست.
داستان سال 2020، در میان همهگیری و موج اعتراضات جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» که پس از قتل جرج فلوید توسط پلیس فوران کرد، اتفاق میافتد. «ادینگتون» در قدم اول به الگوهای شخصیتی آشنای آستر وفادار است. ما درگیر کارهای روزمره کلانتر جو کراس (واکین فینیکس) میشویم، مردی آسمی و بیفکر که به دلیل دستور دولتی مبنی بر اجبار به استفاده از ماسک، چنان عصبانی میشود که تصمیم میگیرد در برابر دشمن قدیمیاش، تد گارسیا (پدرو پاسکال)، برای شهردار شدن نامزد شود.
به موازات این، جو در حال از دست دادن همسرش لوئیز (اما استون) به رهبر یک فرقهی نوپا، ورنون جفرسون پیک (با بازی کمنظیر آستین باتلر) است. لوئیز از یک ضربه روحی مرموز رنج میبرد، دوست ندارد لمس شود و هنگام استرس با ضمایر سوم شخص به خودش اشاره میکند. در دورههایی که حالش خوب است، عروسکهای ترسناکی میسازد که جو به همکارش پول میدهد تا آنها را بخرد. در کنار اینها، داون (دیدره اوکانل)، مادر همسر جو، نیز در خانه آنها زندگی میکند که از هیچ چیز به اندازه سرزنش کردن دیگران لذت نمیبرد.این کمدیترین فیلم آستر تا به امروز است. ضمن اینکه دغدغه همیشگی آستر، یعنی جهانهای پارانوییدی که در ذهنمان میسازیم، [اینجا] جنبهای کمتر دلسوزانه و بیشتر مخرب به خود گرفته است.
کلایدر – اما کیلی | 80 از 100
آری آستر فیلمسازیست که با هر کدام از فیلمهایش شما را به نزدیکی دنیایی از شخصیتها میبرد که نمیتوانید از آنها متنفر نباشید. خانوادهای که در «موروثی» توسط غم و شرارتهای ماوراء طبیعی نابود میشود؛ زن جوانی که زندگیاش آنقدر وحشتناک است که یک فرقه قاتل برایش راه نجات به حساب میآید؛ مردی 50 ساله که نمیتواند بدون اینکه دنیا او را زمین بزند یک قدم بردارد. در حالی که این داستانها مملو از وحشت و بدترین جنبههای بشر هستند، دنیاسازی فوقالعاده آستر بدان معنی است که ما هرگز نمیخواهیم برای یک ثانیه نگاه خود را برگردانیم، حتی زمانی که شاهد له شدن صورت یک پیرمرد با چکش هستیم.
جدیدترین اثر آستر، «ادینگتون»، شاید به اندازه دیگر آثار او، از نظر سبکی متمایز یا از نظر بصری آزاردهنده نباشد، اما دلیلش این است که نویسنده-کارگردان در حال به تصویر کشیدن «شرِ» آشناتری است: شهری -یا در واقع جهانی- که با شیوع همهگیری کووید-19 دیوانه شده است. خطر اصلی اما ویروسی نیست که شهر ادینگتون را در معرض خطر قرار داده، بلکه مردمی است که از این بینظمی برای منافع خود استفاده میکنند. «ادینگتون» تصویری بیرحمانه است از اینکه چگونه جهان از یک همهگیری برای توجیه جنون خود استفاده کرد.
«ادینگتون» شاید از نظر بصری خیرهکننده نباشد و برای آستر در زمینه خلق تجربههای کابوسوار یک گام به عقب محسوب شود. اما در واقع فیلم نشان میدهد که آستر میتواند این کابوسها را بگیرد و نشان دهد که چگونه در واقعیت عمل میکنند. این یک گام رو به جلو در حرفه اوست که پس از واکنش نهچندان خوب -منتقدان و سینمادوستان- به «بیو میترسد»، به جهان یادآوری میکند که او یکی از سازشناپذیرترین کارگردانان حال حاضر است. با اوج تواناییهای واکین فینیکس، اگر به اندازه کافی با دقت «ادینگتون» را تماشا کنید، ترسناکتر از هر چیزی است که پیمون (شیطان شرور فیلم «موروثی») یا یک فرقه سوئدی («میدسامر») میتوانستند به نمایش بگذارند.
گاردین – پیتر بردشاو | 40 از 100
فیلم به لطف فیلمبرداری داریوش خنجی خوب به نظر میرسد، اما چیز جدید یا از نظر دراماتیک حیاتی برای گفتن ندارد و علاوه بر این، به دستاورد خارقالعادهای دست مییابد: اما استون، پدرو پاسکال و واکین فینیکس را بازیگرانی کسلکننده نشان میدهد. این به دلیل فیلمنامه متوسط و ریتم ثابت و سنگین آن در طول مدت زمان طولانی فیلم است که شاید برای یک سریال 12 قسمتی مناسب بود.
«ادینگتون» یک شهر کوچک خیالی در نیومکزیکو است؛ ما زمانی به داستان ملحق میشویم که قرنطینه کووید آغاز شده (اگرچه به طرز عجیبی در برنامههای خبری و تیکتاکهای وایرالی که همه تماشا میکنند، به ترامپ اشارهای نمیشود) و شهردار تد گارسیا (پدرو پاسکال) و کلانتر جو کراس (واکین فینیکس) با هم درگیر هستند. جالب است که در مورد آزادیهای شخصی، موضعی برعکس همتایان خود در فیلم «آروارهها» اسپیلبرگ میگیرند.
اینجا، شهردار بر ماسک زدن اجباری پافشاری میکند و کلانتر کراس از پوشیدن ماسک خودداری. شهردار زمانی با همسر کراس، لوئیز (اما استون)، گذشتهای عاطفی داشته است؛ زنی که اکنون از هیستری و افسردگی رنج میبرد.در همین حین، کجفهمیهای عمومی با مرگ جرج فلوید بدتر میشود و لوئیز و مادرش به رهبر کاریزماتیک فرقه، ورنون جفرسون پیک (آستین باتلر) علاقهمند میشوند که خاطرات سرکوبشدهای از آزار دوران کودکی دارد و پیروانش را به انجام همین کار تشویق میکند. بنابراین کلانتر کراس با نامزد شدن برای شهرداری با همهچیز مبارزه میکند و در نهایت مردم شهر را تشویق میکند تا سلاحهای خود را برای رویارویی آینده آماده کنند.

ددلاین – دیمون وایز
چگونه میتوان فیلمی کنایهآمیز درباره آمریکای مدرن ساخت، در حالی که اخبار روزمره آن به معنای واقعی کلمه شوخی است؟ آری آستر یکی از معدود فیلمسازانی است که حاضر به انجام این کار شده و فیلم جدیدش «ادینگتون» نه تنها به خاطر این موضوع، بلکه به دلیل به تصویر کشیدن برههای از تاریخ که هنوز به درستی در سینما نشان داده نشده، خارقالعاده است، حتی با اینکه [ماجراهای کووید-19] تنها پنج سال پیش اتفاق افتاده است. این داستانِ پاندمی، که در قالب یک وسترن نئو-نوآر به تصویر کشیده شده، با طنز سیاسی تلخ و گزندهای همراه است که از زمان نویسنده و رماننویس «تری ساترن» («دکتر استرنجلاو»)، کمتر دیده شده است.
مکان و زمان -اواخر مه 2020- بسیار مهم است: کووید-19 تازه شروع شده و ساکنان ادینگتون در حال عادت کردن به زندگی با ماسک و فاصلهگذاری اجتماعی هستند. اکثر آنها رعایت میکنند، اما برخی دیگر شکاک هستند، از جمله کلانتر جو کراس (واکین فینیکس)، که در صحنههای آغازین فیلم، توسط پلیسهای حوزهی استحفاظی همسایه متوقف میشود. کراس یک پلیس سرکش است، اما با قلبی مهربان؛ او به جای اجرای قانون، آن را زیر پا میگذارد و به بومیان اجازه میدهد از تخلفات جزئی فرار کنند، به این دلیل که شهر کوچک است و ویروس به این زودیها به آنجا نخواهد رسید.
دیدگاههای او با دیدگاههای شهردار شهر، تد گارسیا (پدرو پاسکال)، صاحب یک بار محلی که مدت کوتاهی با همسر جو، لوئیز (اما استون) رابطه داشته، در تضاد است. لوئیز هم در آستانهی فروپاشی روانی است؛ توانبخشی او به کندی پیش میرود و این وضعیت با حضور مادرش، داون (دیدره اوکانل) بدتر میشود. داون یک توطئهگر است و «تحقیقات خودش» را در مورد منشأ همهگیری انجام داده؛ او انواع اطلاعات غلط را در شهر پخش میکند.
نیویورک تایمز – کایل بوکانان
آری آستر، کارگردان فیلمهای ترسناک «موروثی» و «میدسامر»، با آزار دادن تماشاگر بیگانه نیست. اما با فیلم جدیدش «ادینگتون» که در جشنواره فیلم کن 2025 به نمایش درآمد، شاید دردناکترین تجربه سینمایی خود را خلق کرده باشد: مجبور کردن ما به تجربهی دوبارهی سال 2020.
این فیلم که در ماه مه همان سال اتفاق میافتد، به روایت درگیری بین کلانتر محافظهکار، جو کراس (واکین فینیکس)، و شهردار لیبرال، تد گارسیا (پدرو پاسکال)، در شهر خیالی ادینگتون در نیومکزیکو میپردازد؛ پس از اینکه دومی بر ماسک زدن اجباری و قرنطینه در طول همهگیری پافشاری میکند. کراس اصرار دارد که «هیچ کوویدی در ادینگتون وجود ندارد» و از ماسک زدن خودداری میکند، اگرچه ناامیدی او از گارسیا ممکن است به گذشتهی عاشقانهی پیچیدهی شهردار با همسر کراس (اما استون) نیز مربوط باشد.
آیا تماشاگران مشتاق خواهند بود که ماههای اولیه پر اضطراب همهگیری را در زمان اکران «ادینگتون» در 18 ژوئیه دوباره تجربه کنند؟ تیم بازیگری مملو از ستارههای درجه یک است؛ علاوه بر فینیکس، پاسکال و استون، آستین باتلر نیز در نقش یک رهبر فرقه آنلاین ظاهر میشود. اما با وجود مهارت آشکار آستر، «ادینگتون» فیلم مخاطبپسندی نیست. او ابتدا روند فیلم را نسبتا واقعگرایانه نگه میدارد، اما نیمه دوم فیلم به نوعی سوررئالیسم پوچ تبدیل میشود که برای هر کسی که فیلم قبلی آستر، «بیو میترسد» (2023) را دیده باشد، آشنا خواهد بود.
البته ممکن است افراد زیادی آن را ندیده باشند: «بیو» که فینیکس نیز در آن بازی میکرد، یک شکست گرانقیمت در گیشه بود که طبق گزارشها حدود 35 میلیون دلار به استودیوی اِی24 ضرر رساند. اکران فیلم بعدی آستر در فصل تابستان پر از ابرقهرمانان، یک ریسک در برنامهریزی متقابل است: در میان تمام آن شنلها، آیا تماشاگران به انتخاب ماسکهای تنفسی به جای آنها ترغیب میشوند؟
منبع: screendaily



