چرا فیلم‌ها و سریال‌ها از نمایش همه‌گیری کرونا دوری می‌کنند؟

۱۷ اسفند ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
شیوع. پاندمی در سینما

در مارس ۲۰۲۰ (دهه‌ی اول اسفند ۱۳۹۸) و در روز‌های ابتدایی چیزی که ما آن را به اسم ویروس کرونا صدا می‌زدیم، قبل از اینکه همه‌ی ما به اپیدمیولوژیست‌های تازه‌کار تبدیل شویم، مردم در سرویس‌های استریمینگ به سمت فیلم درام «شیوع» استیون سودربرگ محصول ۲۰۱۱ که به شکل ترسناکی پیشگویانه است، سرازیر شدند. با توجه به آمار آیتونز، در عرض یک ماه و اندکی بیشتر از آن، این فیلم از رتبه‌ی ۲۷۰‌ام به دومین فیلم پرتماشاگر مجموعه فیلم‌های برادران وارنز تبدیل شد.

بعد از گذشت دو سال، کووید ۱۹ که دنیا را خاموش کرد و شیوه‌ی زندگی ما را تغییر داد، سوای تعداد زیادی از حضور‌ زودگذر و تایید‌کننده‌ی آن، هنوز راهش را به سمت سریال‌ها و فیلم‌ها باز نکرده است (فیلم حاضر در رقابت جشنواره‌ی برلین به نام هر دو لبه‌ی تیغ از کلر دنی و ماشین من را بران به کارگردانی ریوسوکه هاماگوچی که نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار هم شده است، مثال‌هایی از این دست هستند). برای مقایسه، آنفولانزای اسپانیایی که در طول بیش از دو سال، ۵۰ میلیون نفر در سرتاسر جهان را بعد از جنگ جهانی اول به کام مرگ کشاند، هنوز هم تا به امروز در فرهنگ عامه و هنر، تقریبا نامرئی بوده است.

فیلم‌های زیادی درباره‌ی تمامی جنگ‌های بالکان ساخته شده است، درباره‌ی جنگ‌های جهانی و به سختی چیزی درباره‌ی پاندمی ساخته شده است و حتی اگر شما به عکاسی نیز نگاه کنید، چه چیزی از عصر آنفولانزای اسپانیایی نشان داده شده است؟ تقریبا هیچ چیز. فردردیک بویر، کارگردان هنری جشنواره‌ی فیلم ترایبکا می‌گوید: «هیچ کس نمی‌تواند بگوید که چیز زیادی هست».

بویر به این نکته اشاره می‌کند که قانع‌کننده‌ترین فیلم‌ها درباره‌ی پاندمی‌های غیرواقعی، قبل یا بعد از این فصول سیاه تاریخی توسط فیلم‌سازان خیال‌پرداز ساخته شده است. برای مثال «خون ناپاک» لئوس کاراکس محصول ۱۹۸۶. «این فیلم کالت با حضور ژولیت بینوش، تنها درباره‌ی یک ویروس مرگ‌بار نبود بلکه درباره‌ی گرمایش کره‌ی زمین نیز بود، قبل از اینکه حتی صحبتی از گرمایش جهانی به میان آورده شود».

«یک نوع خستگی احساسی درباره‌ی موضوع وجود دارد چون هنوز با آن درگیر هستیم. ما آن چشم‌انداز و روایت را که معمولا در متن داستان رخ می‌دهد، نداریم. به این دلیل است که این همه فیلم درباره‌ی جنگ جهانی دوم داریم». این را بوبت باستر می‌گوید، استاد دانشگاه تافتس که مستندی با عنوان «ساخت امواج: هنر صدای سینمایی» را ساخته است و الان مشغول نوشتن سومین کتاب خود است.

آریانا بوکو از شرکت آی‌اف‌سی فیلمز می‌گوید که بازاریابی فیلم‌های پاندمی نیز می‌تواند سخت باشد که بستگی به این دارد که چه زمانی عرضه می‌شوند. « اگر آن فیلم یک مستند نباشد، دشوار است بتوانی فیلمی را به مخاطبان بفروشی که درباره‌ی چیزی است که الان دارد اتفاق می‌افتد. آن‌ها دلشان نمی‌خواهد آن را ببینند. می‌خواهند از آن فرار کنند».

ایلیا استورات، تهیه‌کننده‌‌ی اهل مسکو‌ی فیلم «تب پتروف» به کارگردانی کیریل سربرنیکوف که درامی را به تصویر می‌کشد که در روسیه‌ی بعد از شوروی اتفاق می‌افتد و اپدیمی آنفاولانزا به کشور سرایت کرده است، می‌گوید که فیلم قبل از کووید آماده شد و بعد از اینکه عرضه‌اش دچار تاخیر شد، در کن پارسال به نمایش در آمد. استوارت که مدیریت شرکت هایپ فیلمز را بر عهده دارد، می‌گوید: «این فیلم مردمی را نشان می‌دهد که در کل فیلم دارند سرفه می‌کنند و عجیب‌تر این است که آن‌ها را بدون ماسک ببینی». وقتی نوبت عرضه‌ی سینمایی فیلم می‌رسد، عنوان فیلم برای برخی توزیع‌کنندگان مشکل‌آفرین بود. «خیلی از پخش‌کنندگان نمی‌خواستند مردم را به دیدن فیلمی دعوت کنند که در عنوانش عبارت تب وجود دارد».

تب پتروف. کووید در سینما

نمایی از فیلم «تب پتروف» محصول ۲۰۲۱ به کارگردانی کیریل سربرنیکوف

هایپ فیلمز یک پروژه‌ی ویروس‌محور دیگر در دست عرضه دارد به نام «خشم»، تریلر بقای دیمیتری دیاچنکو که در جنگلی روسی رخ می‌دهد و با شیوع بیماری هاری سر و کار دارد. اما درست مثل «تب پتروف»، فیلم‌نامه‌ی «خشم» قبل از پاندمی نوشته شده است و سال پیش تصویربرداری آن انجام شده است.

استورات می‌گوید که مخاطبان به شکل فزاینده‌ای به سمت فیلم‌های ابرقهرمانی و گریزمحور کشیده می‌شوند، آن هم به خاطر جهانی که داریم در آن زندگی می‌کنیم. «اگر شما به فیلم‌هایی که در دهه‌ی ۱۹۲۰ یا بعد از عصر رکود بزرگ موفق بودند، نگاهی بیندازید، فیلم‌های گریزمحور زیادی را خواهید دید. من فیلم‌نامه‌های زیادی را درباره‌ی پاندمی‌هایی با حضور پزشکان و چیز‌های دیگری از این قبیل به دستم رسیده است و همه‌شان را بایگانی کرده‌ام.  سینما هنوز درباره‌ی گریز و فرار‌‌گرایی است و نیازی نیست که چیزی را که الان دارد برای ما رخ می‌دهد و با آن دست به گریبان هستیم، بر روی پرده‌ی سینما ببینیم».

شبیه این، تهیه‌کننده‌ی فیلم اریک آلتمایر می‌گوید که او دارد روز به روز فیلم‌نامه‌های را بیشتری را دریافت می‌‌کند که ماسک در آن‌ها حضور دارد و خودش را از آن‌ها دور نگه می‌دارد. او الان دارد پروژ‌ه‌ای را با یان گوزلان (کارگردان فیلم نامزد جایزه‌ی سزار یعنی جعبه‌ی سیاه) که اقتباسی است از کتاب «گل‌های تاریکی»، حکایتی ویران‌شهری که در جهان پسا‌پاندمی رخ می‌دهد و در آن بررسی‌های بهداشتی در همه جا حضور دارد. او می‌گوید که این پروژه به نوعی استثنا است  و با بینش کارگردانی هدایت شده است که کمی چشم‌انداز را به پروژه آورده است.

همزمان با این، کووید با روایت برخی سریال‌های آمریکایی همراه شده است، به این دلیل که تولیدات تلویزیونی سریع‌تر از فیلم‌ها کار می‌کنند. باستر به فصل چهارم «مردم سفید عزیز» اشاره می‌کند، که برداشتی طنزآمیز از پاندمی دارد و نیز مینی‌سریال «ایتسگاه یازده» از اچ‌بی‌او مکس که در آینده‌ی ویران‌شهری آخرالزمانی رخ می‌دهد و در آن نجات‌یافتگان از پاندمی که بیشتر دنیا را هلاک کرده است، با پیامد‌‌های پس از ویرانی جامعه دست به گریبان هستند و حتی به میزان اندکی در سریال «و درست مثل آن» اچ‌بی‌او مکس و نگاه‌‌ مختصر و گذرای آن به ماسک که همه‌گیری را نادیده گرفته است، انگار که اختلالی جزئی از زمان است.

باستر می‌گوید: «مسئله‌ی اصلی همانگونه که سودربرگ می‌گوید، این است که باید به پیش برویم و راویان و قصه‌گویان باید تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند به سادگی به پاندمی اشاره کنند یا مردمی را نشان دهند که با ماسک‌ها راه می‌روند. به این خاطر که این نرم جدید زندگی ماست. چقدر می‌‌خواهی بخشی از این نرم جدید باشی؟»

منبع: Variety

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

یک دیدگاه
  1. محمد

    همیشه تو تاریخ سینما همین جوری بوده و سازنده ها تلاش می‌کردند که از دوره های گذشته یا آینده فیلم بسازند البته که خیلی از کارگردان ها هم هستند که سعی میکنند متناسب با زمان حال و وقایع حقیقی فیلم بسازند
    مطمئنا بعد از چند سال از تمام شدن کورونا و این دوره کارگردان ها شروع میکنن به ساختن فیلم هایی با این محتوا چون این اتفاق خیلی تاثیرات روی دنیا داشته و سوریه خوبی برای نویسنده ها هست

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه