چرا ساخت دنباله‌هایی برای فیلم «ایندیانا جونز» کار دشواری است؟

۳ خرداد ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه
ایندیانا جونز

با وجود اینکه فرنچایز ایندیانا جونز شروع بسیار چشمگیری داشته و فیلم «مهاجمان صندوقچه گمشده» از هر نظر عالی است، اما ساخت دنباله‌های دیگری برای این فرنچایز به موضوعی دشوار تبدیل گردیده که می‌خواهیم در این مطلب به آن بپردازیم.

گرچه ممکن است «ایندیانا جونز» نمادین‌ترین فرنچایز اکشن و ماجراجویی موجود باشد، اما گویا این مجموعه در دنباله‌های خود با مشکل قابل توجهی روبرو بوده که عبارت است از به کارگیری داستان فیلم اصلی در دنباله‌ها. فرنچایز ایندیانا جونز با فیلم «مهاجمان صندوقچه گمشده» در سال ۱۹۸۱ شروع شد و این فیلم توانست به واسطه‌ی ماجراجویی‌های این باستان شناس بلافاصله برای خود اسم و رسمی به هم بزند و در بین مخاطبان به شدت محبوب شود. به لطف محبوبیت زیاد این فیلم، ایندیانا جونز به سرعت به نماد فرهنگ عامه تبدیل گردید در هر کوچه و بازاری، سخن از این فیلم به میان می‌آمد.

پس از «مهاجمان صندوقچه گمشده»، این فرانچایز در سال ۱۹۸۴ مجددا با فیلم «ایندیانا جونز و معبد مرگ» که به عنوان پیش درآمد فیلم اصلی عمل می‌کرد به میدان بازگشت. پس از آن دنباله‌ی «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» در سال ۱۹۸۹ به این مجموعه اضافه شد اما بعد دیگر به مدت ۱۵ سال مخاطبان شاهد هیچ دنباله‌ای برای این فرنچایز نبودند تا اینکه بالاخره پس از ۱۹ سال فاصله بین فیلم اصلی و دنباله‌ی پنجم، فیلم «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین»، در سال ۲۰۰۸ منتشر گردید و توانست تا حدی توجه مخاطبان را به خود جلب نماید. اما بعد از آن مشکلات به وجود آمده بر سر راه تولید دنباله‌ی پنجم باعث گردید که تولید و اکران این دنباله مدام به تاخیر بیفتد و همین تاخیرها باعث ایجاد فاصله‌ی زمانی بسیار زیادی بین دنباله‌ی چهارم و پنجم شد.

اگرچه دو فیلم اول ایندیانا جونز تا حد زیادی مورد استقبال قرار گرفتند، دنباله‌ی «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین»، با انتقاد شدید منتقدان و مردم مواجه شد و نتوانست به محبوبیت فیلم‌های قبلی این فرنچایز دست پیدا کند. در حقیقت هیچ ‌کدام از فیلم‌های بعدی مجموعه‌ی ایندیانا جونز نتوانستند همانند فیلم «مهاجمان صندوقچه‌ی گمشده» مخاطبان را جادو کنند و در میان آن‌ها به محبوبیتی همانند این فیلم دست یابند و به نظر می‌رسد تاخیر در ساخت پنجمین فیلم این فرانچایز بتواند به وضوح نشان دهد که دست‌اندرکاران آن در ساخت دنباله‌ها با مشکلات عدیده‌ای رو به رو هستند.

در حقیقت «مهاجمان صندوقچه‌ی گمشده» از وجود داستان بی‌نظیر و ماندگاری بهره می‌برد اما متاسفانه نمی‌توان شاهد چنین انسجامی در دنباله‌های بعدی فرنچایز «ایندیانا جونز» بود. این امر می‌تواند به آن دلیل باشد که دست‌اندرکاران «ایندیانا جونز» در دنباله‌ها تلاش کردند تا خطرات و عناصر مختلف داستان را افزایش دهند و شاید همین موضوع باعث شد که داستان فرنچایز «ایندیانا جونز» از سمت و سوی اصلی خود فاصله بگیرد.

حتی بهترین دنباله‌های ایندیانا جونز هم نتوانستند به گرد پای «مهاجمان صندوقچه‌ی گمشده» برسند

ایندیانا جونز

فرنچایز ایندیانا جونز نمادین‌ترین فرنچایز اکشن و ماجراجویی است که تاکنون ساخته شده، اما حقیقتی که در رابطه با آن وجود دارد این است که حتی بهترین دنباله‌های این فرنچایز نیز نتوانسته‌اند به گرد پای «مهاجمان صندوقچه‌ی گمشده» برسند. در حقیقت ما در این فیلم شاهد ترکیب منحصربه‌فرد داستان‌های تاریخی، اسطوره شناسی و سکانس‌های اکشن منحصربه‌فرد بودیم و صحنه‌های درام و مخاطرات بالای موجود در لحظه لحظه‌ی فیلم نیز آن را برایمان لذت‌بخش‌تر می‌کرد و باعث می‌شد که مخاطب بتواند در تلاش‌های ایندیانا جونز در بازیابی صندوقچه‌ی مورد نظر سهیم باشد و همین امر بر لذت دستان فیلم افزوده بود.

اما پس از فیلم «مهاجمان صندوقچه‌ی گمشده»، «ایندیانا جونز و معبد مرگ» به شدت از داستان فیلم اول منحرف شد تا بتواند داستان تازه و جذاب دیگری را به مخاطب معرفی کند، اما این انحراف از داستان اصلی چندان برای «معبد مرگ» موثر نبود. در این فیلم، دستیار ایندیانا جونز به نام ویلی معرفی شد که کاراکتری سطحی و پیش پا افتاده داشت و لذا می‌توان به جرات بیان کرد که نسبت به کاراکترهای «صندوقچه گمشده» در مرتبه‌ای پایین‌تر از آن‌ها قرار می‌گرفت. کاراکترهایی که در طول این فیلم مدام از ایندیانا جونز حمایت می‌کردند و در طول فیلم حضور چشمگیری داشتند. در نتیجه، از دست دادن داینامیک عالی و منحصربه‌فرد فیلم اول باعث شد تا «معبد مرگ» با وجود برخورداری از یک داستان تازه و جذاب، نسبت به فیلم اول، در سطح پایین‌تری قرار گیرد و نتواند همانند آن، مخاطبان را جادو کند.

از سوی دیگر، دنباله‌ی «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» بیش از حد تغییر یافته بود و دیگر چندان شباهتی به دو فیلم قبلی خود نداشت. در حقیقت سومین فیلم موجود در این فرانچایز با بیان جزئیاتی در مورد اینکه چگونه کاراکتر اصلی، فدورا و شلاق گاومیش نمادین خود را به دست آورد، اطلاعات بیشتری را در رابطه با این کاراکتر ارائه کرد، اما در عین حال داستانی را ارائه داد که در آن جونز در تلاش برای کسب جام مقدس باید در کنار پدرش، هنری جونز (با بازی شان کانری) قرار می‌گرفت.

اضافه کردن یک کاراکتر نمادین دیگر مانند شان کانری به فرانچایز «ایندیانا جونز» ایده بسیار خوبی بود، زیرا شخصیت او توانست به نحو موثری صحنه را از آن خود کند و همین امر به جذابیت کلی داستان لطمه زد زیرا دیگر کاراکتر ایندیانا جونز در کانون توجه قرار نداشت و همه به هنری جونز توجه می‌کردند. بنابراین در دنباله‌ی «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» ایندیانا جونز دیگر قهرمان یکه تاز داستان نبود و لذا نتوانست کالبد بیجان این فرنچایز را با خلق فیلمی نظیر «مهاجمان صندوقچه گمشده» احیا کند. اگرچه فیلم‌های دوم و سوم این فرنچایز همچنان محبوب و فوق‌العاده لذت‌بخش هستند، اما حتی نمی‌توانند به گرد پای «مهاجمان صندوقچه گمشده» برسند چه رسد به اینکه بخواهند با این فیلم رقابت کنند و این موضوعی است که جای بحث دارد.

«قلمروی جمجمه بلورین» دنباله بسیار بدی برای فرنچایز «ایندیانا جونز» بود

ایندیانا جونز

پس از یک وقفه‌ی ۱۹ ساله (که در طی آن به نظر می‌رسید این فرنچایز برای همیشه به اتمام رسیده)، فیلم «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» پای به میدان نهاد اما مشکلات موجود در این فیلم بسیار زیاد بودند و لذا نمی‌توان به همه‌ی آن‌ها اشاره کرد. در حقیقت ناگهان این دنباله به طور کلی از تمام دنباله‌های قبلی خود فاصله گرفت و با ارائه‌ی داستانی درباره‌ی موجودات فضایی فرنچایز را در جهتی متفاوت هدایت کرد. اما چنین تحول عظیمی تاثیر مثبتی بر روی این فرنچایز نگذاشت و همانند خیانتی به فیلم اول در نظر گرفته شد. همین امر سبب شد که «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» چندان مورد استقبال قرار نگیرد زیرا به شدت با فیلم‌های قبلی فرنچایز تفاوت داشت و ساخت آن بعد از تقریبا دو دهه نیز به مشکلات فیلم افزوده بود.

علاوه بر مضامین داستانی نه چندان چشمگیر، «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» به دلیل سرعت بیش از حد داستان فیلم و استفاده بیش از حد از جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری که به طور وحشتناکی باعث شده بودند فیلم خسته کننده به نظر برسد به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.

به‌علاوه در این فیلم به بخش‌هایی از تاریخ اشاره شده بود که سندیت چندانی نداشتند و لذا این موضوع نه تنها به اعتبار «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» بلکه به اعتبار کلی این فرنچایز آسیب بزرگی را وارد کرد. در حقیقت تمامی این مشکلات و کاستی‌ها و نواقص دست به دست هم دادند و دنباله‌ای را ارائه کردند که با کیفیت سه فیلم اول مجموعه «ایندیانا جونز» همخوانی نداشت و ثابت کرد که فاصله قابل توجه ۱۹ ساله به چشم‌انداز بلندمدت «ایندیانا جونز» آسیب رسانده است.

چرا ساخت «ایندیانا جونز ۵» این‌قدر طول کشید؟

ایندیانا جونز

پس از فیلم «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» که در نوع خود فاجعه‌ای به حساب می‌آمد، هیچ کس نمی‌دانست که آیا این فرنچایز باز هم دنباله‌ای را در پی خواهد داشت یا خیر. با این حال، در سال ۲۰۱۶، چهار سال پس از اینکه لوکاس فیلم توسط دیزنی در اختیار گرفته شد، کار بر روی دنباله‌ی پنجم «ایندیانا جونز» آغاز گردید.

در ابتدا قرار بود که این فیلم در سال ۲۰۱۹ اکران گردد و لذا همه‌ی برنامه ریزی‌های لازم انجام شده بود، اما بازنویسی فیلم‌نامه باعث شد که ساخت فیلم، بارها و بارها به تعویق بیفتد و پس از آن نیز روند ساخت فیلم به دلیل شیوع کووید- ۱۹ و حوادث ناگوار پشت صحنه، مانند مجروح شدن هریسون فورد در حین فیلم‌برداری بارها و بارها با تاخیر مواجه شد. با این حال، این‌ها تنها موانعی نبوده‌اند که مانع از تولید «ایندیانا جونز ۵» شدند، چراکه کارگردان فیلم، جیمز منگولد کاملا به این موضوع واقف است که فیلم پنجم باید با داستان فیلم اصلی مطابقت داشته باشد.

به این ترتیب، «ایندیانا جونز ۵» باید از وجود فیلم‌نامه‌ای بهره ببرد که مشکلات و کاستی‌های «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمه بلورین» را در خود نداشته باشد. لذا این فرایند فرآیندی پرزحمت است که سبب گردیده ساخت دنباله‌ی پنجم تاکنون به طول بیانجامد.

چرا درست کردن دنباله‌هایی برای فرنچایز «ایندیانا جونز» کار بسیار دشواری است؟

ایندیانا جونز

در نهایت، به نظر می‌رسد که پاسخ این سوال که چرا ساختن دنباله‌هایی برای فرنچایز «ایندیانا جونز» کار بسیار دشواری است، به وقفه‌ی زمانی به وجود آمده بازگردد. با گذشت سال‌ها، باید جنبه‌های جدیدی از داستان ایندیانا جونز به مخاطبان نشان داده شود که با سلیقه‌ی مخاطب امروزی همخوانی بیشتری داشته باشد و بتواند او را به سمت فیلم جذب نماید.

به‌ علاوه پیر شدن کاراکتر ایندیانا جونز نیز موضوعی است که از جذابیت فیلم خواهد کاست. حتی صحبت‌هایی در مورد بازنویسی داستان «ایندیانا جونز» وجود دارد، چراکه این فرنچایز باید از اشتباهات قبلی خود درس بگیرد و بتواند به مجموعه‌ای بی‌عیب و نقص تبدیل شود. وقوع وقفه‌های طولانی در بین دنباله‌ها، قدرت داستان فرنچایز و جذابیت آن را برای مخاطب کمتر کرده و لذا فیلمی که پس از سال‌ها به این مجموعه اضافه می‌شود مجبور است علت وقفه‌ای را که پیش آمده برای مخاطب توضیح دهد و همین امر باعث می‌شود که بخشی از زمان فیلم به توجیه مخاطب اختصاص یابد نه بیان جزئیات کاراکترها و داستان زندگی‌شان.

با این حال، شاید واضح‌ترین دلیلی که بتوان در پاسخ به این سوال که چرا ساخت دنباله‌های ایندیانا جونز دشوار است ارائه کرد این است که «مهاجمان صندوقچه‌ی گمشده» یک فیلم کامل، منحصربه‌فرد و تمام عیار بود که از وجود صحنه‌های اکشن جذاب و دلپذیر و داستان ماجراجویانه‌ی خاصی بهره می‌برد و می‌توانست از ابتدا تا انتهای فیلم مخاطب را سرگرم کند. در حقیقت «مهاجمان صندوقچه‌ی گمشده» در نوع خود یک نوع نوآوری در صنعت سینما به حساب می‌آمد.

بنابراین چنین فیلم کاملی، باعث می‌شود که هیچ دنباله‌ای نتواند از آن سبقت بگیرد و حتی به گرد پایش برسد و همین امر باعث شد که این فرنچایز در ادامه با چنان پیشرفت چشمگیری مواجه نشود. زیرا هیچ دنباله‌ای می‌توانست کامل‌تر از نسخه‌ی اصلی باشد. اگرچه فرنچایز ایندیانا جونز هنوز که هنوز است می‌تواند احیا شود زیرا این مجموعه یک مجموعه‌ی کاملا مرده و رو به فنا نیست اما به نظر می‌رسد که این مشکلات می‌توانند بر روند ساخت «ایندیانا جونز ۵» نیز تاثیر بگذارند و سبب افت فیلم و انتقاد مخاطبان از آن شوند.

پس دست اندرکاران فیلم حتما باید این موضوعات را در ساخت دنباله‌ی پنجم مد نظر قرار دهند تا فیلمی را مهیا کنند که بتواند با فیلم اصلی قابل مقایسه باشد و مشکلاتی نظیر مشکلات دنباله‌های قبلی رنج نبرد. هر چند این کار کار چندان ساده‌ای نیست و به نبوغ و مهارت‌های بالایی نیاز دارد. بنابراین هم منتقدان و هم مردم منتظرند تا ببینند که دنباله‌ی پنجم این فرنچایز به کدام سمت و سو پیش خواهد رفت.

منبع: screenrant

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه