جلال ستاری، نویسنده و اسطوره‌شناس برجسته‌، درگذشت

۱۰ مرداد ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱ دقیقه
جلال ستاری

جلال ستاری اسطوره‌شناس، نویسنده و مترجم گران‌قدر ایرانی عصر ۹ مرداد ۱۴۰۰، چند روز پیش از رسیدن به نود سالگی، درگذشت.جلال ستاری

جلال ستاری ۱۴ مرداد سال ۱۳۱۰ در شهر رشت چشم به جهان گشود. این اسطوره‌شناس برجسته‌ی ایرانی در سوییس به تحصیل پرداخت و در همان کشور دکترا گرفت. او یکی از شاگردان ژان پیاژه بود و در ۱۳ سال حضور خود در سوییس، مسیر پژوهش را از این روان‌شناس و زیست‌شناس سوییسی آموخت. او در مصاحبه‌ای با ناصر فکوهی از روش تحقیقی که ژان پیاژه روی صدف‌های دریایی داشت و در نهایت او را به روان‌شناسی رشد سوق داد، مثال زد و از ادامه‌ی مسیر خودش برای کشف اسطوره‌ها و پیشینه‌ی فرهنگی ایرانیان سخن به میان آورد.

جلال ستاری با نگاهی ژرف به مسأله‌ی عشق آرمانی و پیگیری دنیای اسطوره‌ها از خود کتاب‌‌های زیادی به جای گذاشت. او نشان افتخاری شوالیه را از وزارت فرهنگ و هنر فرانسه دریافت کرد و در طول ۶۰ سال فعالیت خود به‌عنوان فعال فرهنگی، به اعتلای فرهنگ و شناخت تمدن و اسطوره‌های ایرانی اهتمام ورزید.

این نویسنده‌ی اسطوره‌شناس خود به اسطوره‌ای بدل شد که بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌ی مردم‌شناسی‌، اساطیر و روان‌شناسی نوشته است. او تنها درباره‌ی کتاب شهرزاد سه کتاب به رشته‌ی تحریر درآورد که «افسون شهرزاد» معروف‌ترین و جامع‌ترین پژوهش این پژوهشگر شناخته می‌شود. از دیگر کتاب‌هایشان می‌توان به «نمایش در شرق»، «مدخلی بر رمزشناسی عرفانی»، «درد عشق زلیخا»، «در بی دولتی فرهنگ»، «آیین و اسطوره در تیاتر» و «عشق صوفیانه» اشاره کرد. کتاب «جهان اسطوره‌شناسی»، «اسطوره‌های عشق» و «فرهنگ و تیاتر و طاعون» از جمله ترجمه‌های این پژوهشگر و مترجم برجسته‌ی ایرانی است.

لاله تقیان، همسر جلال ستاری عصر ۹ مرداد خبر فوت ایشان را تأیید کردند و زمان آیین تشییع این بزرگوار، روز سیزدهم مرداد اعلام شد. یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

قسمتی از متن کتاب افسون شهرزاد:

«ما تراژدی هستیم. تراژدی‌ای هم‌چون زخم، درون آن که می‌سرایدمان. همان جراحت جهان که در ما کشف می‌شود؛ ما همان ناهماهنگی و آمیزه‌ی ناموزون آزادی و تقدیریم که بدون آن تراژدی به وجود نمی‌آید. این صحنه‌ی آموزش ماست، آموزش رنجی که می دانیم برای روزی از روزهای ما نگهداری شده است. آموزش ایستادگی‌ست در برابر آن قسمت از رنج‌های بشری که بهره‌ی ماست. تراژدی مکتب ماست.»
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه