۱۰ فیلم شاد که از درون غمگین‌تان می‌کند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۳ دقیقه
10 فیلم شاد که غمگین‌تان می‌کند

«شزم! خشم خدایان» (Shazam! Fury of the Gods)، فیلم ابرقهرمانی تازه اکران‌شده، که بر اساس شزم، یکی از شخصیت‌های دی‌سی کامیکس، ساخته شده است، ثابت می‌کند که حتی مفرح‌ترین فیلم‌ها هم می‌توانند در بطن خود پیام‌های ناراحت‌کننده و احساسات‌برانگیز داشته باشند. با این حال، این تاکتیک نه جدید است و نه منحصر به‌فردِ یک دنباله‌ی سینمایی. از اساس، فیلم‌های شاد و سرخوش معروف‌اند به اینکه دل‌ مخاطب را می‌شکنند. این فیلم‌ها لحن کمدی را برمی‌گزینند تا هم با مضامین احساسی عمیق‌تری که در بطن‌شان وجود دارد، تضاد ایجاد کنند و هم آن‌ها را پنهان کنند. البته کمدی‌های بی‌شماری در ظاهر سرگرم‌کننده و بی‌ضرر هستند، اما با یک جور احساس اندوه مالیخولیایی، چه با یک لحظه که غم آن آشکار است یا با روایتی مستتر، به مخاطب ضربه می‌زنند؛ وضعیتی که نمونه‌هایش را می‌توان در عشق بی‌پایان کارل به همسر از دست‌رفته‌اش در انیمیشن «بالا» یا دوران کودکی غمگین ماتیلدا در فیلمی به همین نام، جست‌وجو کرد. ۱۰ فیلم شاد و سرخوش این فهرست مخاطب را وادار می‌کنند که میان خنده‌، اشک‌هایش را از روی گونه پاک کند.

۱۰. روح (Soul)

روح، فیلم شاد

  • سال اکران: ۲۰۲۰
  • کارگردان: پیت داکتر
  • صداپیشگان: جیمی فاکس، تینا فی، گراهام نورتون، ریچل هاوس، آلیس براگا، ریچارد آیوادی، فیلیسیا رشاد، دانل راولینگز، کوئستلاو، آنجلا باست
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: جو یک معلم موسیقی است که زندگی‌اش بر وفق مرادش نبوده است. او به موسیقی جز علاقه‌ی زیادی دارد و در نواختن موسیقی نیز مهارت دارد. او تصادفاً می‌میرد و به دنیایی دیگر سفر می‌کند تا به یک نفر کمک کند که علاقه‌ی واقعی‌اش را در زندگی پیدا کند.

«روح» شرح وقایع زندگی غمگنانه مضحک جو است که در آستانه‌ی رسیدن به آرزویش به شکلی غیر قابل پیش‌بینی از دنیا می‌رود و حالا باید تلاش کند که دوباره به زندگی برگردد. فیلم اساساً سرخوش و پر از لحظات بامزه است. اما وقتی جو قدم به دنیای ماوراء می‌گذارد، فیلم عمق بیشتری پیدا می‌کند و ما همزمان که امیدواریم جو با آن عطشی که برای زندگی و هدفش که موسیقی است دارد، بتواند به زندگی برگردد، از ناامیدی و بی‌هدفی شخصیت ۲۲ و اینکه به آنی حاضر است زندگی را کامل کنار بگذارد، غمگین می‌شویم. همین عمق شخصیت ۲۲ در برابر عشق دوباره‌ی جو به زندگی «روح» را به فیلمی گرم و سرزنده و در عین حال عمیق و جانسوز تبدیل می‌کند.

دفتر رنگ آمیزی یاس مدل آموزشی و سرگرمی طرح انیمیشن روح کد 007

۹. پدینگتون ۲ (Paddington 2)

پدینگتون 2

  • سال اکران: 
  • کارگردان: پل کینگ
  • بازیگران: هیو بونه‌ویل، سالی هاوکینز، برندن گلیسون، جولی والترز، جیم برودبنت، هیو گرانت، بن ویشاو
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: پدینگتون که توانسته است پس از گذراندن ماجراهای قسمت اول در خانواده‌ی براون جایگاهی برای خودش پیدا کند، حالا در تلاش است تا با انجام دادن شغل‌های مختلف پولی پس‌انداز کند تا هدیه‌ای ویژه برای جشن تولد صد سالگی عمه‌اش بتواند بخرد.

«پدینتگتون»، بر اساس سریال و شخصیتی به همین نام، داستان خرس کوچولی به نام پدینگتون را روایت می‌کند که برای پیدا کردن خانه‌ای عازم شهر لندن می‌شود، اما در این شهر گم می‌شود. در همین حال، خانواده‌ای انگلیسی این خرس بی‌پناه اهل پرو را پیدا می‌کنند و نام ایستگاهی که او را در آن پیدا کردند، روی او می‌گذارند و از او می‌خواهند به آن‌ها ملحق شود تا وضعیتش سر و سامان بگیرد. از طرف دیگر مسئول خشک کردن حیوانات در یک موزه به نام میلیسنت (با بازی نیکول کیدمن) به سختی در پی آن است تا پدینگتون را به دام بیندازد.

در قسمت دوم و ادامه‌ی ماجراهای این خرس دوست‌داشتنی، او به اشتباه به زندان می‌افتد. گقته می‌شود این فیلمی یکی از حال‌خوب‌کن‌ترین فیلم‌های دوران خودش بوده است. بخش زیادی از موفقیت فیلم مدیون آن است که کمدی را در بطن موضوعات بی‌خطر خانوادگی قرار می‌دهد. فیلم با قرار دادن شخصیت اصلی، پدینگتون، در موقعیت سخت، عمیق‌ترین احساسات انسانی را با لحظات خالص و دلگرم‌کننده‌ای که صداقت، سازگاری‌ و روابطه قوی او در کل فیلم می‌سازد، در مخاطب برمی‌انگیزاند.

سطل زباله اتاق کودک مدل خرس کد PADINGTON -654

۸. شرک (Shrek)

شرک، فیلم شاد

  • سال اکران: ۲۰۰۱
  • کارگردان: اندرو آدامسون، ویکی جنسون
  • بازیگران: مایک مایرز، ادی مورفی، کامرون دیاز، جان لیثگو، ونسان کسل
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: یک غول برای پس گرفتن باتلاقش، که از سوی یک مشت موجود غریبه‌ی فراری و بی‌گناه تسخیر شده است، با یک الاغ مزاحم به سفری می‌رود تا یک پرنسس را به لردی که در انتظار پادشاه شدن است، برگرداند. اما اوضاع به شکل دیگری پیش می‌رود.

درست است که امروز از «شرک» نقل قول‌های به‌‌یاد ماندنی و یک سری میم اینترنتی بامزه باقی مانده است، اما این انیمیشن اسکاربرده و تحسین‌شده‌ی کمپانی دریم ورکس در عمق درسی تأثیرگذار درباره‌ی صادق بودن با خود حقیقی و قضاوت نکردان دیگران است. این انیمیشن البته در کل شاد و سرخوش است، اما لحظات غم‌انگیز هم دارد، از قهر شرک با دانکی تا مونتاژ محزون همراه با ترانه‌ی «هللویا» (Hallelujah).

درست مثل پیاز و غول، «شرک» لایه‌های پنهان بسیاری دارد که هم دل مخاطب را می‌شکند هم با کمدی و چند تم دلگرم‌کننده‌، مثل رابطه‌ای که بین او و فیونا شکل می‌گیرد، رویش مرهم می‌گذارد. این فیلم یکی از کلاسیک‌های ماندگار سینماست. این قصه‌ی عکس «دیو و دلبر» شاید شاهزاده و شاهدخت زیبارو نداشته باشد، اما دقیقاً به همین دلیل و به شکلی عجیب با همان فرمول، البته پارودی همان فرمول شاهزاده و شاهدخت، موفق می‌شود هم در در دل نفوذ کند و هم دل بشکند.

۷. کلیک (Click)

کلیک، فیلم شاد

  • سال اکران: ۲۰۰۶
  • کارگردان: فرانک کوراکی
  • بازیگران: آدام سندلر، کیت بکینسیل، کریستوفر واکن، هنری وینکلر، دیوید هسلهاف، جولی کاونر، جنیفر کولیج، شان آستین، ریچل درچ، میشل لومباردو
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۴ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: مایکل نیومن، آرشیتکتی موفق و پر کار است که زندگی تقریباً خوبی با دانا، همسر و دو فرزندش بن و سامانتا می‌گذراند. اما کار زیادی که از طرف کارفرمای بی‌رحمش ایمر به او تحمیل می‌شود، او را از خانواده دور می‌کند.

فیلمی درباره‌ی از دست رفتن فرصت‌های زندگی و خطرات الویت بخشیدن به کار و نادیده گرفتن عزیزان و اعضای خانواده که در ابتدا مخاطب را با ظاهر شاد و سرخوش‌اش فریب می‌دهد تا اینکه ریموت کنترل زندگی را به دست مایکل می‌دهد. فیلم آدام سندلر را در نقش شخصیت اصلی دارد و قرار است کمدی باشد و مخاطب خیلی زود متوجه می‌شود که با قصه‌ای عمیق مواجه است.

در واقع کنترلی که به مایکل داده می‌شود تا بتواند زندگی‌اش را فدای کارش کند تا کارش را راحت‌تر پیش ببرد، نمادی از غفلت کسانی است که کار را به خانواده ترجیح می‌دهند، و فیلم می‌خواهد بگوید بهای این انتخاب چقدر سنگین است. مایکل کنترل را در دست گرفته است تا خطاهایش را جبران کند اما در واقع همین‌طور بیشتر و بیشتر زمانی را که می‌توانست در کنار خانواده‌اش باشد، بزرگ شدن بچه‌هایش را ببیند، از دست می‌دهد. البته فیلم یک فرصت دوباره به او می‌دهد و بدین شکل، با درک تازه‌ای که حالا نسبت به ارزش زندگی پیدا کرده است، سرخوشی و مثبت‌اندیشی‌اش را حفظ و ثابت می‌کند و به مخاطب یادآور می‌شود که چه چیز در زندگی واقعاً ارزش دارد و چقدر آسان می‌توان آن را از دست داد.

۶. ماتیلدا (Matilda)

ماتیلدا، فیلم شاد

  • سال اکران: ۱۹۹۶
  • کارگردان: دنی دویتو
  • بازیگران: رئا پرلمان، امبت دیویتس، پم فریس، مارا ویلسون، دنی دویتو، پل روبنس، جان لاویتس، تریسی والتر
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: دختربچه‌ای شش ساله که نابغه‌ی ریاضی است، اما نه خانواده‌اش و نه مدیر بدجنس مدرسه‌اش قدرش را می‌دانند، تصمیم می‌گیرد با نبوغش در برابر این‌ها بایستد. تنها دوست او معلم مهربانش است.

به طور کلی، «ماتیلدا» یک فیلم شاد و جذاب درباره‌ی دختری نابغه اما قدرنادیده است که از قدرت حرکت دادن اجسام از راه دورش استفاده می‌کند تا کمی ماجراجویی هیجان‌انگیز کودکانه راه بیندازد و تجربه کند. اما نگاهی عمیق‌تر به قصه‌ی دلخراش و جزئیات پنهانش فیلم را تأثیرگذارتر می‌کند. این یک قصه‌ی معمولی کودکانه نیست و ماتیلدا کودکی معمولی نیست. اینجا دنیای بچه‌ها گل و بلبل نیست. شرایط بد او در خانه، رفتار بد مدرسه با بچه‌ها یا کودکی ربوده‌شده‌ی معلم مهربان ماتیلدا، همه و همه دل مخاطب را، تا پیش از آنکه با پایان خوش‌اش نفس راحتی بکشد، می‎‌شکند.

کتاب ماتیلدا اثر رولد دال نشر مرکز

۵. بالا (Up)

بالا، فیلم شاد

  • سال اکران: ۲۰۰۹
  • کارگردان: پیت داکتر
  • بازیگران: اد اسنر، کریستوفر پلامر، جردن ناگای، باب پترسون، دلروی لیندو
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: کارل فردریکسن هفتاد و هشت ساله، که همسرش را از دست داده است، با خانه‌اش که به صد‌ها بادکنک مجهز شده‌ است، تا به آبشار بهشت، جایی که قرار بود با همسرش برود اما اجل فرصتش نداد، سفر می‌کند. بر حسب اتفاق پسر شش ساله‌ی همسایه نیز با او همراه می‌شود.

همین‌جا بارها از همچو خنجر در قلب بودن مقدمه‌ی انیمیشن «بالا» گفته‌ایم. فیلم از همان لحظه‌ی اول با مونتاژی از لحظات مهم زندگی کارل و الی، که قصه‌ی عشق و از دست دادن یک زوج عاشق سینمایی بی‌نقص را روایت می‌کند، جایگاه خودش را به عنوان یک فیلم شاد غمگین تثبیت می‌کند. محال است دقایق ابتدایی این فیلم را تا پیش از رسیدن کارل به امروزش ببینی و اشک و خنده‌ی توأمان امانت را نبرد. پیکسار در پنج یا چند دقیقه بیشتر موفق می‌شود یک رابطه‌ی به‌یادماندنی و جذاب را به تصویر بکشد.

البته فیلم از این ضربه‌ی اولیه‌ی غم‌انگیز و بعد نمایش تنهایی و خلق کج کارل به تدریج به سمت کمدی پیش می‌رود، اما سوگواری کارل و عشقش به الی را در کل مسیر محقق ساختن رؤیای الی، که رفتن دونفره به آبشار بهشت است، زنده نگه می‌دارد. اصلاً همین افسوس از دست رفتن الی و نرسیدنش به این رؤیاست که کارل را به حرکت وا داشته است.

درست است که راسل و داگ را به قصه اضافه کرده‌اند تا فیلم بار طنز به خود بگیرد، اما پیام مهمی که در بطن قصه نهفته است، در عین انگیزه‌بخش بودن عمیقاً دردناک است. افسوس رؤیایی که هرگز قرار نیست به حقیقت تبدیل شود، چقدر است؟ اما قصه قرار نیست به این درد ببازد، امیدش را هم حفظ می‌کند، و پیام «هرگز دیر نیست» را به مخاطب می‌دهد. یک سری پیام مدافع محیط زیستی هم دارد که در نوع خودش جالب توجه است. «بالا» یکی از بلندپروازانه‌ترین و بهترین پروژه‌های پیکسار است و بدون شک، یکی از بهترین نمونه‌های فیلم شاد غمگین این فهرست.

۴. دوباره ۱۷ (۱۷ Again)

دوباره 17

  • سال اکران: ۲۰۰۹
  • کارگردان: بور استیرز
  • بازیگران: زک افران، متیو پری، لزلی من، توماس لنون، استرلینگ نایت، میشل تریچتنبرگ، تیا سیرکار، ریچل بروک اسمیت، دایانا-ماریا ریوا
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۶ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: مایک اودانل پدر سی و هفت ساله‌ای که زندگی برایش آن‌طور که دوست می‌داشته پیش نرفته است و آرزوی بازگشت به دوران جوانی را دارد، یک شب هنگام نجات یک پیرمرد به طور اتفاقی از پله پرتاب می‌شود و صبح همان روز پسری هفده ساله شده است که دوباره به دبیرستان برگشته است.

فیلم‌های شاد هالیوود به طور کلی یک سری تم‌های مشترک دارند که دائم تکرار می‌شود. در «دوباره ۱۷» قصه‌ی یک شب خوابیدن و فردا جوان بیدار شدن را در تعادلی میان کمدی و احساسی بودن به خوبی روایت می‌کند و دل مخاطب را در این فرایند به کرات می‌شکند. بازگشت جوانی آرزوی تمام کسانی است که جوانی را پشت سر گذاشته‌اند، اما همه می‌دانیم نوجوانی چه حس و حالی چه دردسرهایی دارد؛ امروز چه توصیه‌ای برای خود جوان‌ترتان دارید؟ همین است که «دوباره ۱۷» را تبدیل به فیلمی ملموس می‌کند.

فیلم به طور کلی فضایی شاد دارد، اما وقتی مایک سعی می‌کند مشکلاتش را با اسکارلت حل کند، کمی پیچیده می‌شود. از اینجا به بعد، فیلم کم‌کم از یک قصه‌ی تغییر ناگهانی جسمانی بامزه به این نقطه و درک این حقیقت تلخ می‌رسد که زندگی همه‌اش «افسوس‌» گذشته را خوردن نیست، که این واقعیت موجود و فرصت‌های آینده است که اهمیت دارد.

۳. من احساس زیبایی می‌کنم (I Feel Pretty)

من احساس زیبایی می‌کنم

  • سال اکران: ۲۰۱۸
  • کارگردان: مارک سیلوراستاین، ابی کوهن
  • بازیگران: ایمی شومر، میشل ویلیامز، امیلی راتایکوفسکی، باسی فیلیپ، ایدی براینت، نائومی کمبل، لورن هوتن، تام هاپر
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۵ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: آسیب مغزی به یک زن باعث می‌شود او دچار اعتماد به نفسی فراوانشده و باور کند که بسیار جذاب و دلرباست.

ایمی شومر را احتمالاً به خاطر شوخی‌های بی‌پروایش بشناسید. شوخی او با مسئله‌ی ظاهر شخصی و آنچه در فرهنگ امریکایی سرکوفت بدنی نامیده می‌‎شود، یکی از موضوعات تکرارشونده‌ی او در کارهای کمدی‌اش از فیلم‌ها تا استندآپ‌ها تا حضورش در برنامه‌های تلویزیونی است. شومر در «من احساس زیبایی می‌کنم»، با تم تکراری وارد شدن آسیب مغزی به فرد و ایجاد تغییری فراانسانی در او، یک بار دیگر به بحران عدم اعتماد به نفس به خاطر نداشتن ظاهری «استاندارد» می‌پردازد.این فیلم با هر آنکه با چنین بحرانی روبه‌رو بوده است، ارتباط برقرار می‌کند. فاصله‌ی بی اعتماد به نفسی به خاطر شرمساری از بدن به پذیرش هر آنچه انسان هست، اینجا یک ضربه‌ی مغزی است.

قصه رنه را با این تغییر ناگهانی مبارک در موقعیت‌های طنز فراوانی قرار می‌دهد، لابه‌لای این قصه‌ها، فیلم به دغدغه‌های اصلی‌اش یعنی ادراک فرد از خود و سستی استانداردهای فیزیکی می‌پردازد، که مسئله‌ی عمیقی است و معلوم نیست چندین نفر را در سرتاسر دنیا درگیر خود کرده است. جز این، پیام قدرتمندی که رنه در نقطه‌ اوج داستان می‌دهد و رابطه‌اش با ایثن هم بر لبان مخاطب خنده می‌نشاند و هم بر چشم‌هایش اشک.

۲. کوکو (CoCo)

کوکو، فیلم شاد

  • سال اکران: ۲۰۱۷
  • کارگردان: لی آنکریچ
  • بازیگران: آنتونی گونزالس، گائل گارسیا برنال، بنجامین برت، آلانا اوباک، رینی ویکتور، آنا اوفلیا مورگیا، ادوارد جیمز آلموس
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: پسربچه‌ای یتیم به نام میگل آرزو دارد به یک نوازنده‌ی خوش‌صدا و تبدیل شود و همانند الگویش ارنستو د لا کروز، بتواند پله‌های ترقی را یکی یکی طی کند. ولی موانع زیادی بر سر راهش قرار دارد که رسیدن به این هدف را برایش به رؤیا تبدیل می‌کند. یکی از این موانع مخالفت دیرینه‌ی خانواده با موسیقی است.

به عنوان یکی از بهترین انیمیشن‌هایی که خانواده و ارزش‌های خانوادگی را ارج می‌نهد، «کوکو» در سرتاسر قصه اد و سرخوش باقی می‌ماند. اما حقیقتی که در خانواده‌ی کوکو نهفته است، عشقی که کوکو به موسیقی دارد و نمی‌تواند به آن برسد، دنیای مردگان و همین‌طور پایان احساسی‌اش فیلم را در بطن خود به اثری اندوهناک تبدیل می‌کند.

از فاش شدن هویت هکتور تا تقریباً ناپدید شدنش، نقطه‌ی اوج فیلم به یکباره وارد فضایی غم‌آلود می‌شود، به‌خصوص وقتی میگل شروه به خواندن ترانه‌ی «مرا به خاطر بسپار» (Remember Me) می‌کند. نومیدی او، رفتن هکتور از خانواده و کوکو که موفق می‌شود پدرش را به خاطر بیاورد، همه و همه در کنار هم یکی از غم‌انگیزترین و در عین حال امیدبخش‌ترین پایان‌بندی فیلم‌های دیزنی را خلق کرده است.

۱. ۵۰ قرار اول (۵۰ First Dates)

50 قرار اول

  • سال اکران: ۲۰۰۴
  • کارگردان: پیتر سگال
  • بازیگران: آدام سندلر، درو بریمور، راب اشنایدر، شان آستین، لوئیسیا استراس، بلیک کلارک، دن اکروید، میسی پایل، کریستین باور وان استراتن، جسیکا دی‌چیکو
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۵ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: هنری روث از تعهد داشتن نسبت به یک زن می‌ترسد، تا اینکه با دختری جذاب به نام لوسی آشنا می‌شود. بعد از مدتی آشنایی، هنری از اینکه دختر رؤیاهایش را پیدا کرده خوشحال است، تا اینکه متوجه می‌شود لوسی حافظه‌ی کوتاه‌مدتش را از دست داده و فردای آن روز دیگر هنری را به یاد نمی‌آورد.

از فیلم‌های کمدی رمانتیک معمولاً انتظار پرداختن به مفاهیم عمیق نمی‌رود. درباره‌ی «پنجاه قرار اول» وقتی به فهرست بازیگران فیلم نگاه می‌کنی، با توجه به زمان ساخت فیلم، مطمئنی که با فیلمی تماماً سرخوش مواجه خواهی بود. اما «۵۰ قرار اول» با وجود ستاره‌های معمول کمدی رمانتیک آن دوره، بر خلاف جهت مسیر همیشگی این ژانر حرکت کرد و تمی را انتخاب کرد که مثل همیشه همه‌چیز شاهزاده شاهدخت‌وار و نهایتاً شاهزاده و گداوار گل و بلبل نباشد.

اینکه هنری که نمی‌تواند به راحتی با کسی ارتباط عاطفی برقرار کند، مجبور می‌شود برای ماندن با زن موردعلاقه‌اش هر روز قصه‌ی آشنایی و عشقشان را برایش تعریف می‌کند، در حین امیدواری و تلاش برای عشق یک حس شاد غمگینی را هم به آدم القا می‌کند. البته شخصیتی مثل هنری گویا نیاز دارد همین اندازه برای عشق تلاش کند تا بتواند به آن پایبند باشد. اما همین تعهد هنری به لوسی و لحظه‌ی آگاهی از شرایط منحصربه‌فردش، این فیلم را پر از لحظات عمیق احساسی و دردناک می‌کند، در عین اینکه لحظات خوش و خوبش را دارد.

منبع: cbr

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه