مکس دیوانه؛ ۷ جذابیت فیلم که هنوز هم تازگی دارند

۱۱ شهریور ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
مکس دیوانه

حالا که جورج میلر با ساخت فیلم‌های پسا آخرالزمانی مانند جنگجوی جاده (The Road Warrior) و جاده خشم (Fury Road)، این فرانچایز را ادامه داده است، بازنگری نسخه اصلی، گامی به عقب تلقی می‌شود. فیلم مکس دیوانه (۱۹۷۹) یک اثر مهیج پلیسی و پاد‌آرمانشهری است که داستان آن در یک واقعیت کم و بیش آشنا رخ می‌دهد و خشونت وحشیانه و قصه تلخ آن هنوز جذاب و متناسب با فیلم‌های پرفروش امروزی است.

مکس دیوانه به دلیل بودجه‌ی کم و موفقیت چشمگیر خود در گیشه، رکورد گینس را برای پردرآمدترین فیلمی که تاکنون ساخته شده است در اختیار داشت. برای شکستن چنین رکوردی به فیلم خاصی نیاز است. از اجرای عالی مل گیبسون گرفته تا بدلکاری جالب، چیزهای زیادی در اولین فیلم مکس دیوانه هستند که هنوز تازگی خاص خود را دارند.

۷. دیدگاه پاد‌آرمانشهری جورج میلر

مکس دیوانه

نگاه متفاوت جرج میلر به این پاد‌آرمانشهر در آینده در اولین فیلم مکس دیوانه، مانند شرایط آخرالزمانی جنایتکارانه جنگجوی جاده یا باقی دنباله‌های بعدی نیست. در عوض، این فیلم تصویری ما بین جامعه تقریبا متمدن امروزه و جهنم پسا‌ آخرالزمانی ارائه‌شده در دنباله‌های دیگر ارائه می‌دهد.

فیلم در آینده‌ای نزدیک و آشنا اتفاق می‌افتد که منابع طبیعی در حال خشک شدن هستند و مردم ناامید شده‌اند. این جهان آشنا باعث می‌شود تا اکشن فیلم جذاب‌تر باشد. از آنجا که این جهان باورپذیر به نظر می‌رسد، رویدادهای رخ‌داده در آن محتمل‌تر و در نتیجه وحشتناک‌تر هستند. خانواد‌یه مکس بی‌دلیل توسط گروهی سرگردان از قاتلان موتور سوار کشته می‌شوند و این سکانس‌ هشداری است که نشان می‌دهد هرکسی می‌تواند به همان سرنوشت دچار شود. هیچ‌کس در پاد‌آرمانشهر خیالی میلر در امان نیست و به همین دلیل بود که تماشاگران سراسر جهان، واکنش مثبتی به این فیلم نشان دادند.

۶. بدلکاری‌های نفس‌گیر ماشینی

مکس دیوانه

بدلکاری‌های جالب ماشینی از همان ابتدا یکی از اصلی‌ترین نقاط قوت و عوامل فروش فرانچایز مکس دیوانه بوده‌اند. فیلم اول شاید گیتاریستی نداشته باشد که مانند فیلم جاده خشم به یک دکل غول‌پیکر وصل شده باشد اما پر از سکانس‌های نفس‌گیر مبارزات ماشینی است. مکس بر جاده حکمرانی می‌کند و به دنبال انتقام از یک گروه از موتورسواران بی‌رحم است.

در طول فیلم، مکس یک V8 مشکی مجهز به سوپرشارژر را می‌راند که به‌عنوان رشوه به او داده شد تا جزء نیروهای اصلی بماند. این وسیله یکی از مشهورترین ماشین‌های تاریخ این مجموعه است و در هر سکانس تعقیب و گریز، هیجان وصف‌ناپذیری به ارمغان می‌آورد. این صحنه‌های اکشن ماشینی برخلاف فیلم‌های عجیب و غریب سریع و خشمگین، نسبتا واقع‌بینانه و بی‌رحمانه هستند. میلر ترسی از قرار دادن دوربین در وسط صحنه ندارد و همان‌طور که مکس به رانندگی در جاده‌های متروکه ادامه می‌دهد، تماشاگران احساس می‌کنند که روی صندلی کناری مکس و داخل ماشین نشسته‌اند.

۵. اجرای بدون اغراق مل گیبسون

مکس دیوانه

مل گیبسون در این سال‌ها نقش‌های برجسته‌ای بازی کرده است. مارتین ریگز در اسلحه کشنده، ویلیام والاس در شجاع‌دل و هملت در هملت. اما نقشی که زودتر از همه به چشم آمده است، مکس روکاتانسکی، پلیسی است که به یک یاغی تبدیل می‌شود. این نقش یکی از ظریف‌ترین و کمتر دیده‌شده‌ترین اجراهای این بازیگر است که با خشونت بیش از حد فیلم در تضاد است. مکس مانند یک ضدقهرمان وسترن اسپاگتی است؛ بنابراین او به نوعی یک گرگ تنها است و دیالوگ زیادی ندارد که باعث می‌شود گیبسون احساسات خود را از طریق زبان بدن و حالات چهره منتقل کند.

۴. لحن سرد و دلگیر

مکس دیوانه

مکس دیوانه، نقطه مقابل یک فیلم احساسی و سرشار از زندگی است. این فیلم، داستانی درباره‌ی انسان‌های وحشتناک و آینده شوم سیاره زمین است. میلر لحن غم‌انگیزی به فیلم تزریق کرد و به طرز وحشتناکی همه قهرمانان دوست‌داشتنی را از بین برد و به شروران سادیست فیلم اجازه داد تا آزادانه جولان دهند.

فیلم با پایانی عادلانه‌ و هوشیارانه خاتمه می‌یابد اما خوشی ندارد. این اثر نتیجه‌ای غم‌انگیز دارد که در آن، افراد مسؤول این فاجعه، همه بی‌رحمانه کشته می‌شوند اما هیچ‌کس از این همه خونریزی، راضی نیست. تصویر جورج میلر از آینده بی‌قانون و جنایتکاران رقت‌انگیزی که در آن زندگی می‌کنند، به دلیل وحشتناک بودن آن، حتی امروزه نیز تکان‌دهنده است. در فیلم و پایان‌بندی آن، هیچ احساس خاصی یا زیباسازی از خشونت وجود ندارد. فقط و فقط تراژدی و خلا روحی است که در لحظه به لحظه این اثر، مکس را می‌بلعد.

۳. موسیقی برایان می

مکس دیوانه

جرج میلر برای اولین بار با برایان می، آهنگساز سینمایی استرالیایی (با گیتاریست گروه کوبین به همین نام اشتباه گرفته نشود) برای نوشتن موسیقی مکس دیوانه همکاری کرد و از او خواست تا اثری به سبک برنارد هرمان بسازد تا فیلم پاد‌آرمانشهری او، حال و هوای آثار هیچکاک را پیدا کند. برنارد هرمان برخی از بهترین موسیقی‌های تاریخ هالیوود را برای فیلم‌هایی مانند روانی، شهروند کین، شیطان و دنیل وبستر خلق کرده بود که این مورد آخر، تنها اسکار او را در سال ۱۹۴۲ به ارمغان آورد.

می این کار را انجام داد و ارکستراسیون کلاسیک را با صداهای مکانیکی ترکیب کرد تا محیط علمی‌تخیلی فیلم را برانگیزد و یک موسیقی آینده‌نگرانه ایجاد کند که در نهایت، برنده جایزه فیلم استرالیا برای بهترین موسیقی متن اصلی شد. موسیقی می، کمی تنش‌زا است و خیلی زود بینندگان را در آستانه هیجان قرار می‌دهد و آن‌ها را برای حملات خشونت‌آمیز فیلم آماده می‌کند که به زودی رخ خواهند داد.

۲. قتل تکان دهنده‌ی همسر و پسر مکس

مکس دیوانه

ویژگی بارز مکس در دنباله‌های فیلم مکس دیوانه این است که او با یاد و خاطره همسر و پسرش، تنها زندگی می‌کند اما در ابتدای فیلم اول، او هنوز زن و پسرش را دارد. در اوسط فیلم، آن‌ها توسط یک گروه از موتورسواران، وحشیانه مورد هجوم قرار می‌گیرند. پسر او درجا کشته می‌شود و همسرش بعدا در بیمارستان از جراحات خود می‌میرد. میلر این فیلم را از ابتدا به صورت یک فیلم تلخ پایه‌گذاری می‌کند اما تعداد کمی از فیلم‌ها و به ویژه فیلم‌های اکشن، آن‌قدر جسورانه هستند که یک کودک خردسال در آن‌ها کشته شود. فیلم‌های مدرن برای جذب هرچه بیشتر مخاطب، جنبه‌های ایمنی را رعایت می‌کنند. به همین خاطر جسارت و وحشیگری قتل خانواده‌ی مکس در مکس دیوانه، حتی امروزه هم شوکه‌کننده است.

۱. هیجان خشونت نهایی انتقام‌جویانه مکس

مکس دیوانه

در پایان فیلم مکس دیوانه، مکس خشونتی خون‌آلود به خرج می‌دهد تا انتقام همسر و پسر خردسال خود را بگیرد. تماشاگران که بی‌رحمی قتل همسر و پسرش را دیده‌اند، حالا خیلی راحت‌تر می‌‌توانند این سکانس‌های نهایی خشن را تحمل کنند. بیشتر مدت زمان فیلم در واقع هشداری درباره مصرف منابع طبیعی بشریت و آینده ناگوار اجتناب ناپذیری است که در انتظار بشریت است اما پس از کشته شدن خانواده مکس و نابودی جهان‌بینی او، این فیلم به یک اثر مهیج انتقام‌جویانه تبدیل می‌شود.

اگر نحوه‌ی مجازات افراد بد با جنایتشان مطابقت داشته باشد، فیلم‌های انتقام‌جویانه می‌توانند بسیار رضایت‌بخش باشند. مکس برای انتقام از موتورسواران، با آن‌ها به صورت فیزیکی درگیر نمی‌شود. او چند نفر را از روی پل پرت می‌کند، یکی دیگر را مجبور می‌کند تا جلوی یک کامیون تریلر در حال حرکت بپرد و رهبر آن‌ها جانی را با دستبند به اتومبیلی خراب و در حال نشت بنزین می‌بندد. سپس با اره برقی مچ پای او را قبل از انفجار ماشین قطع می‌کند. این صحنه‌ها، پس از آن‌چه که این گروه با خانواده مکس انجام دادند، دقیقا همان چیزی بود که تماشاگران می‌خواستند ببینند اما میلر، میزان خشونت را حتی فراتر از آن‌چه مخاطب انتظار داشت، می‌برد.

منبع: Screenrant

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه