سریال مراسم نیمه‌شب؛ مهم‌ترین سوالات بی‌پاسخ، حفره‌های داستانی و عناصر گیج‌کننده

۲۰ مهر ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه
مراسم نیمه‌شب

مینی‌سریال نتفلیکس مایک فلانگان، مراسم نیمه‌شب بسیاری از سوالات فلسفی را مورد بررسی قرار داد و چندین خط داستانی را هم بدون پاسخ باقی گذاشت.

داستان این سریال رازآلود وحشتناک هفت‌قسمتی در یک جامعه ماهی‌گیر دورافتاده در جزیره‌ای با کم‌تر از ۲۰۰ نفر ساکن روایت می‌شود. یک کشیش جدید مرموز به شهر می‌آید و اتفاقات عجیبی به وقوع می‌پیوندد و ساکنان، این رویدادها را معجزه خدا می‌دانند، تا آن‌جا که وقتی این شرایط جهنمی از بین رفت، تعداد بسیار زیادی از افراد، ناراحت بودند.

فلانگان و شریک تولیدش، ترور میسی، پس از موفقیت فیلم تسخیر خانه هیل، قراردادی کلی با نتفلیکس امضا کردند و به نظر می‌رسد که این سرمایه‌گذاری برای این غول پخش، سودآور باشد. مراسم نیمه‌شب با قاطعیت، تعادل متضادی به وجود می‌آورد و روایتی محکم و با اندکی فرعیات ارائه می‌دهد و در عین حال، زمینه‌ای برای بحث و گفتگویی عمیق و بدون محدودیت درباره وجودیت فراهم می‌کند. فلانگان و میسی به طور پیوسته آثاری هیجان‌انگیز و خیره‌کننده ساخته‌اند و این سریال‌ احتمالا بهترین آن‌ها باشد.

با این حال، با ارائه هر رمز و راز در داستان، سوالاتی حل می‌شوند و سوالاتی بی‌پاسخ می‌مانند. مراسم نیمه‌شب، بیشتر موضوعاتی را که مطرح شد حل و فصل کرد اما چند پیچش داستانی جذاب وجود دارند که مستلزم کنکاش بیشتر هستند. اما کدام موارد سریال، مبهم به نظر می‌رسند؟

آیا رایلی یک روانی بود؟

مراسم نیمه‌شب

زک گیلفورد در نقش رایلی در مینی‌سریال مراسم نیمه شب مایک فلانگان، احتمالا منفورترین کاراکتر این مجموعه باشد. با این حال، رایلی با یک فداکاری برای نجات بشریت، به سریال پایان داد. او مدام رویا و توهماتی درباره دختری که در حال رانندگی در حالت مستی کشته بود می‌دید و از آن‌چه در آن شب سرنوشت‌ساز اتفاق افتاده بود ابراز پشیمانی می‌کرد. با این حال، آن‌چه بر او گذاشت، کاملا چیز دیگری را نشان می‌داد: رایلی ممکن است یک روانی بوده باشد.

رایلی خواب دید که یک قایق با دو سرنشین متفاوت به او نزدیک می‌شود، یکی مرده و یکی زنده. توهمات او الهی به نظر می‌رسید، زیرا او با ارین، سوار قایق شد و سپس دختری را که کشته بود در طرف دیگر قایق دید. اتفاقات عجیب و غریب بسیاری در جزیره رخ داد که می‌توان دلیل آن را آلودگی نوشیدنی مورد استفاده ساکنان دانست. با این حال، توهمات رایلی قبل از بازگشت به جزیره، آغاز شده بود و این بدان معنی است که رویاهای او چیز دیگری بودند.

چرا این‌قدر طول کشید تا سارا به مردم هشدار بدهد؟

دکتر سارا گانینگ با بازی آنابیت گیش، شاید از نظر شخصیتی، ناامیدترین فرد بود. ظاهرا مونسینیور پرویت درست قبل از یکشنبه هفتم زمان معمول، گم می‌شود و سپس در هفته آخر عید پاک برمی‌گردد، یعنی یک بازه زمانی تقریبا دو ماهه.

با این وجود، سارا تا زمانی که پس از مرگ رایلی، یادداشت‌ها را به همراه ارین گرین با بازی کیت سیگل مقایسه نکرده بود، متوجه اتفاقات پیرامون نشد. او شاهد سوختن خون در زیر نور خورشید، راه رفتن ناگهانی یک بیمار فلج و ناپدید شدن یک‌شبه یک جنین ۲۰ هفته‌ای از رحم ارین بود. به این موارد این را هم بیافزایید که سارا می‌دید که مادر پیر و بیمارش هر روز مانند بنجامین باتن در حال جوان‌تر شدن است. پس چرا این دکتر خوب این‌قدر منتظر ماند؟

چرا پدر پال به راحتی تسلیم شد؟

مراسم نیمه‌شب

پدر پال با بازی همیش لینکلیتر، سریال را به عنوان مردی سرزنده و متقاعد‌کننده با اعتقادی راسخ آغاز کرد. با این حال، به نظر می‌رسید که او پس از بازگشت به زندگی بعد از اصابت گلوله به سرش، تسلیم شده است. کلیسایی که پدر پال ساخته بود، به محل برگزاری مراسم و وقایعی خون‌آلود و دسته‌جمعی تبدیل شده بود.

پدر پال مردی بود که موجب بروز همه این اتفاقات شد. او می‌توانست سینه فرشته خون‌آشام را باز کند و بارها او را بکشد اما در عوض، این کشیش مایل بود تمام افراد جزیره به نام ایمان از بین بروند. آیا او آن‌قدر مغرور بود که نفهمد ایجاد ده‌ها خونخواه گرسنه، نتیجه معکوس خواهد داد؟ آیا شلیک میلدرد به سر او، باعث بروز چنین تغییری در او شد؟ صرف نظر از این، پدر پال با دیدن فاجعه کلیسا باید می‌فهمید که کل جهان در خطر است. تسلیم شدن در برابر کشتاری که در جزیره اتفاق می‌افتاد، حرکتی غافلگیر‌کننده و عجیب از سوی کشیشی بود که بود که سابقا به همه کمک می‌کرد.

چه اتفاقی برای فرشته افتاد؟

مراسم نیمه‌شب

 

وقتی هیولای مراسم نیمه‌شب، به سراغ ارین آمد تا از او تغذیه کند، ارین، هوشمندانه از آخرین لحظات خود استفاده کرد تا بال‌های این موجود را بشکند و توانایی پرواز او را مختل کند. به نظر می‌رسد این موجود خونخوار به صدمات وارده توجهی نکرد که به خودی خود مشکوک است. اما بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟

وارن و لیزا (آنارا سایمون) آخرین بار این موجود را در حالی دیدند که قبل از طلوع خورشید به سمت سرزمین اصلی پرواز می‌کرد و سعی داشت تا پناهگاهی برای خود پیدا کند. آسیب بال‌هایش به این معنا بود که این فرشته زنده نمی‌ماند اما توانایی‌های خون‌آشامانه او می‌توانست به موقع آن زخم‌ها را ترمیم کند. در نهایت، سرنوشت فرشته مبهم ماند. با این حال، اگر دنباله‌ای برای سریال مراسم نیمه‌شب منتشر شود، پاسخ این سوال نیز آشکار خواهد شد.

منبع: Screenrant

راهنمای تماشای سریال
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه