آیا فیلم «مرد شمالی» بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
مرد شمالی

به نظر می‌رسد حماسه‌ی انتقام‌جویانه و وایکینگی رابرت اگرز، «مرد شمالی»، با فیلم‌هایی که این کارگردان تحسین‌شده قبلا ساخته، تفاوتی آشکار دارد. «جادوگر» و «فانوس دریایی» هر دو از نظر بودجه، بازیگران و وسعت پروژه کوچک‌تر بودند و مرد شمالی بزرگ‌ترین فیلم او تا به امروز است.

این فیلم بودجه‌ی قابل توجه ۹۰ میلیون دلاری و بازیگرانی درجه یک مانند الکساندر اسکاشگارد، ایتان هاوک، ویلم دفو، کلس بنگ، آنیا تیلور جوی و خواننده ایسلندی، بیورک دارد و این نفرات در دنیای بی‌رحمانه فیلم ایفای نقش می‌کنند. اکنون به نظر می‌رسد که فیلم جذاب اگرز به موفقیت رسیده و نقدهای اولیه، آن را به‌عنوان اثری جاه‌طلبانه و جذاب با صحنه‌های اکشن‌ فراوان ستایش می‌کنند.

داستان مرد شمالی در ایسلند و در اواخر قرن دهم اتفاق می‌افتد و حول محور شاهزاده‌ای اسکاندیناویایی به نام املث (اسکاشگارد) می‌گردد که به دنبال انتقام از عمویش فیولنیر (بنگ) به دلیل قتل پدرش است. این فیلم داستانی درباره خانواده، انتقام و آیین و عرفان وایکینگ‌ها است. مرد شمالی توسط اگرز و شاعر و رمان‌نویس ایسلندی، سیون سیگوردسن نوشته شده اما برخی از عناصر داستانی آن شاید برای بینندگان تیزبین آشنا به نظر برسند. آیا مرد شمالی یک داستان کاملا تخیلی است یا عناصری از حقیقت هم در داستان آن وجود دارند؟ بیایید با هم به الهامات اگرز، داستان‌های عامیانه اسکاندیناویایی و افسانه وایکینگ‌ها بپردازیم تا پاسخ این سؤال را پیدا کنیم.

مرد شمالی نسخه‌ی وایکینگی هملت است

مرد شمالی

بخش عمده‌ای از DNA مرد شمالی با این نمایشنامه شکسپیر یکسان است. هملت داستان پسری است که روح پدرش به او دستور می‌دهد تا با کشتن عمویش انتقام قتلش را بگیرد. اجزا و عناصر اصلی این داستان را می‌توان در بسیاری از کتاب‌ها و فیلم‌های مدرن مانند «شیرشاه» هم یافت و در مرد شمالی هم همین اتفاق می‌افتد. در این نسخه، الکساندر اسکاشگارد نقش املث، نسخه‌ی وایکینگی هملت، ایتان هاوک نقش پدر مقتولش، شاه اوروندیل، نیکول کیدمن نقش مادر املث، ملکه گودرون و آنیا تیلور جوی نقش اولگا، نسخه‌ای دیگر از افلیا را بازی می‌کند که توانایی‌های فراطبیعی دارد و املث به او احترام می‌گذارد.

اگرز به جای تقلید صرف از هملت، جدا از پرداختن به فرهنگ و افسانه وایکینگ‌ها، از این داستان آشنا به‌عنوان ریشه اصلی روایت خود استفاده کرد. هملت و مرد شمالی شباهت‌هایی اساسی با متن شکسپیر دارند اما شکسپیر هم برای نوشتن داستان خود از داستانی عامیانه، قدیمی و اسکاندیناویایی به نام «ویتا املتی» (زندگی املت) که توسط مورخ دانمارکی، ساکسو گراماتیکو رونویسی شده بود الهام گرفت.

پیشینه و داستان ویتا املتی چیست؟

مرد شمالی

ویتا املتی داستانی بود که اغلب به صورت دهان به دهان به نسل‌های بعدی منتقل می‌شد تا اینکه ساکسو این داستان را در حدود سال ۱۲۰۰ میلادی به‌عنوان بخشی از تاریخ‌نگاری گسترده خود از تاریخ و فرمانروایان دانمارک به نام «اعمال دانمارکی‌ها» ثبت کرد که در نهایت به واسطه فن چاپ، جاودانه شد.

داستان این انتقام خانوادگی در دانمارک اتفاق می‌افتد و حول محور دو برادر به نام‌های هوروندیل و فنگو است که رابطه‌ای سرشار از حسادت دارند. هوروندیل پس از کشتن پادشاه نروژ با دخترش، گروتا ازدواج می‌کند و صاحب پسری به نام املث می‌شود اما فنگو هوروندیل را می‌کشد و سپس با گروتا ازدواج می‌کند که به نظر می‌رسد به طرز عجیبی مشکلی با این موضوع ندارد.

در همین حال، املث برای محافظت از خود در برابر تمایلات خشونت‌آمیز عمویش، خود را به دیوانگی می‌زند. البته فنگو به او شک دارد و حدس می‌زند که املث قصد دارد به خاطر قتل پدرش از او انتقام بگیرد. فنگو تلاش می‌کند تا املث را با استفاده از یک زن زیبا فریب دهد و نقشه‌هایش را پیش ببرد و سپس از یک جاسوس (که املث، او را پیدا می‌کند و می‌کشد) استفاده می‌کند تا مکالمات او با مادرش را استراق سمع کند. هیچ‌ کدام از این نقشه‌ها جواب نمی‌دهند و به همین دلیل فنگو تصمیم به عملی کردن آخرین نقشه خود می‌گیرد. او به جای این که خودش املث را بکشد، وی را به انگلستان تبعید می‌کند و دستور می دهد تا پادشاه انگلستان، املث را در آن‌جا اعدام کند. با این حال، املث با هوشیاری از حکم اعدام نجات پیدا می‌کند و به وطن خود بازمی‌گردد و عمویش را که فکر می‌کند املث مرده است، پیدا می‌کند و او را می‌کشد. املث پس از این انتقام‌جویی با پرنسسی انگلیسی ازدواج می‌کند و به‌عنوان پادشاه جدید دانمارک مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد.

شباهت‌های ویتا املتی و هملت چیست؟

مرد شمالی

این داستان چندین شباهت به هملت، از جمله در زمینه شخصیت‌ها و خط داستانی آن‌ها دارد. در هر دو داستان یک برادر شرور وجود دارد که خواهر و برادرش را می‌کشد و تاج و تخت را به دست می‌گیرد، یک قهرمان که برای محافظت از خود در برابر عموی خشنش وانمود می‌کند که دیوانه است، پادشاهی که سعی می‌کند اسرار قهرمان داستان را بفهمد و در نهایت قهرمانی که به هدف نهایی خود یعنی انتقام می‌رسد.

حتی نام شخصیت‌ها در هر دو داستان اغلب شبیه به یک‌دیگر است، مانند «گروتا» در ویتا املتی و «گرترود» در هملت. ناگفته نماند که هملت و املت هم کاملا شبیه یک‌دیگر هستند.

آیا محیط و داستان وایکینگی مرد شمالی از نظر تاریخی دقیق است؟

مرد شمالی

اگرز تحقیقات زیادی انجام داد تا محیط فیلم، جهان و فرهنگ وایکینگ‌ها در این فیلم‌، تا حد امکان معتبر به نظر برسد. قسمت اعظم فیلم در ایسلند روایت می‌شود که با زمان مهاجرت مهاجران اسکاندیناویایی به ایسلند در قرن نهم مطابقت دارد. ما اطلاعات خوبی درباره لباس، زبان و سبک زندگی وایکینگ‌ها از گزارشات مکتوب داریم اما بازسازی کامل مکان‌ها و لباس‌های مربوط به بیش از ۱۰۰۰ سال پیش بسیار چالش‌برانگیز است. اگرز برای پر کردن این شکاف‌ها با یک سری از مورخان، باستان‌شناسان و زبان‌شناسان وایکینگ‌ها کار کرد تا اطمینان حاصل کند که وایکینگ‌های فیلم با روایات تاریخی مطابقت دارند و زبان اسکاندیناویایی و قدیمی وایکینگ‌ها (و روش ساده و بی‌پرده صحبت کردنشان) درست به تصویر کشیده می‌شود.

وایکینگ‌ها قومی بی‌رحم بودند. آن‌ها از دشمنان خود با شکنجه‌هایی عذاب‌آور استقبال می‌کردند و آنان را به بردگی می‌گرفتند و آیین‌هایی با قربانی کردن انسان‌ها داشتند. این فیلم مهیج و اکشن، با شرارت و انتقام‌جویی آن‌ها مطابقت دارد اما وایکینگ‌ها با وجود تمام وحشی‌گری‌هایشان، اعتقادات معنوی قوی‌ داشتند. آن‌ها به زندگی پس از مرگ و هم‌چنین بسیاری از خدایان و الهه‌ها معتقد بودند. این موضوع در فیلم به واسطه اولگا با بازی آنیا تیلور جوی نشان داده می‌شود که شخصیتی است که تداخلات فراطبیعی را به نمایش می‌گذارد و خط داستانی او با اعتقادات وایکینگ‌ها به جادو و عرفان هم‌خوانی دارد.

منبع: collider

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما