تجربه‌‌ی استارفیلد کاری می‌کند تا قدر سایبرپانک ۲۰۷۷ را بیشتر بدانید
امسال سال بسیار خوبی برای طرفداران سبک نقش آفرینی بود. از عرضه بازی‌های دروازه بالدور ۳ (Baldur’s Gate 3) و استارفیلد (Starfield) گرفته تا به روزرسانی گسترده شماره ۲.۰ و بسته الحاقی فنتوم لیبرتی (Phantom Liberty) برای بازی سایبرپانک (Cyberpunk) همگی مواردی بودند که سال ۲۰۲۳ را برای طرفداران نقش آفرینی به بهترین سال ممکن تبدیل کردند.
اگر شما به سبک نقش آفرینی و فانتزی علاقه داشته باشید، بازی دروازه‌های بالدور ۳ مدت زیادی شما را درگیر خواهد کرد. حال اگر شما از طرفداران سبک نقش آفرینی و علمی تخیلی باشید میتوانید دو مورد را انتخاب کنید. سایبرپانک ۲۰۷۷ با به روزرسانی و بسته الحاقی‌ای که دریافت کرد پیشرفت بسیار خوبی کرده و یک انتخاب خوب می‌تواند باشد. مورد بعدی هم بازی استارفیلد است. عنوانی که توانست موفقیت بسیار خوبی کسب کند و یک بازی نقش آفرینی بسیار با کیفیت از شرکت بتسدا (Bethesda) باشد.
بیشتر بخوانید: استارفیلد برای کسی که با نقش‌آفرینی‌های بتسدا آشنایی ندارد چه چیزی دارد؟
نظرات در مورد استارفیلد بسیار متنوع است. برخی این بازی را بسیار دوست دارند و برخی اصلاً نتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. نکته اصلی اینجاست که بازی استارفیلد در حال حاضر نمی‌تواند چندان جذاب باشد آن هم به دلیل چند ایراد اساسی بازی است. اگر شما این بازی را نزدیک به ۶۰ ساعت تجربه کرده باشید متوجه خواهید شد که این ایرادات چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت. برای مثال اتکای بیش از حد به سفر سریع (Fast Travel) و مأموریت‌های خسته کننده باعث می‌شوند که شما از بازی خسته شوید. البته نکته مثبت اینجاست که اگر شما در کنار آن سایبرپانک را تجربه کرده باشید، بیشتر قدر بازی گسترده سی‌دی پراجکت رد (CD Projekt Red) را خواهید دانست.
در استارفیلد تعدادی مأموریت بسیار خوب وجود دارد که شما را متحیر می‌کنند. هر کدام باعث می‌شوند که شما متوجه شوید استارفیلد پتانسیل بسیار زیادی دارد ولی مشکل اصلی این بازی اینجاست که شرکت سازنده تصمیم گرفته از نهایت این بازی استفاده نکند. یک مشکل عجیبی که استارفیلد دارد این است که شما نمی‌توانید افراد دیگر را توجیه کنید که چرا این همه وقت و زمان خود را صرف این بازی کرده‌اید!
مقصر اصلی نویسندگان بتسدا هستند
اگر شما به بازی بتسدا توجه کنید متوجه خواهید شد که نویسندگی در بازی ایراد دارد. به این شکل که دیالوگ‌ها بسیار ساده و بدیهی هستند و از طرفی شما با گفت و گوی ماندگاری روبرو نیستید. نویسندگی این بازی روند استارفیلد را پیش می‌برد ولی تأثیر چندانی روی بازیکن ندارد. همین نویسندگی روی کرکترها نیز بسیار مؤثر بوده است.
در استارفیلد شما ممکن است از یک کرکتر خوشتان بیاید و از یک مورد دیگر بدتان بیاید اما بحث اینجاست که این کرکتر ها چندان روح ندارند. در نتیجه شما بیشتر به ظاهر و عملکرد آن‌ها در بازی توجه خواهید کرد تا اینکه به گفت و گوهای میان کرکتر خودتان و شخصیت مورد نظر توجه کنید. در اصل دیالوگ‌های بازی کاری نمی‌کنند که به حضور یک شخصیت در بازی اهمیت دهید و در نتیجه شما به آن‌ها به چشم یک ربات نگاه خواهید کرد.
حال اگر شما بازی سایبرپانک را باز کنید وضعیت کامل فرق می‌کند. اول از همه باید گفت که بازی سایبرپانک برای همه افراد نیست. این بازی به شدت تلاش می‌کند که عجیب باشد و هر چیزی در این بازی نیز برای این موضوع طراحی شده است. کرکترهای بازی از اصطلاحات خاص استفاده می‌کنند و اکثراً هم انسان‌های جالبی نیستند.
نکته اینجاست که این نویسندگی در بازی است که این حس بد بودن شخصیت‌ها را به شما منتقل می‌کند. دیالوگ‌های بازی دقیقاً با توجه به هر شخصیت داخل بازی طراحی شده و آن‌ها را به شما نشان می‌دهد. سی‌دی پراجکت رد تمام تلاش خود را کرده تا شما تمامی این کرکترها را به خاطر داشته باشید و هرگز همراهان خود را در این مسیر فراموش نکنید.
شخصیت‌های بازی سایبرپانک بسیار به یادماندنی و دقیق طراحی شده‌اند.
برای مثال جایی در سایبرپانک وجود دارد که شما میتوانید با جانی سیلورهند (Johnny Silverhand) نشسته و یک گفت و گوی بسیار عمیق داشته باشید. به حدی که حرف‌های بسیار خصوصی با یکدیگر زده و اسرار زیادی را از گذشته با یکدیگر به اشتراک بگذارید. این بخش از بازی هرچند بسیار آرام بود ولی به حدی عمیق بود که تا مدت زیادی در ذهن کاربران مختلف باقی‌ماند. هر فرد بنا بر سلیقه خود گفت و گو را پیش برده و واقعاً در این صحنه غرق می‌شوند.
حال به استارفیلد باز می‌گردیم. نزدیک‌ترین چیزی که در این بازی نسبت به صحنه سایبرپانک وجود دارد این است که یک کرکتر با بی روح‌ترین چهره ممکن کنار شما آمده و به شما می‌گوید که خوشش نمی‌آید که شما انسان‌های دیگر را می‌کشید. شما نیز به راحتی میتوانید بگویید که مشکلی در این کار نمی‌بینید و به راه خود ادامه دهید. حتی اگر احساس پشیمانی هم بکنید تأثیر چندانی در رفتار شخصیت مقابل حس نخواهید کرد. در نهایت یک نوشته بالای صفحه می‌آید که در آن می‌گوید این کرکتر از حرف شما خوشش آمده است!
بیشتر بخوانید: آپدیت ۲.۰ سایبرپانک ۲۰۷۷ چگونه گیم‌پلی آن را از اساس بازسازی می‌کند؟
در بازی سایبرپانک شما میتوانید عاشق شوید. به حدی که رفتار کرکترها با شما تغییر کرده و روند تصمیمات نیز متفاوت خواهند بود. البته این کار راحت نیست ولی زمانی که شما نتیجه آن را ببینید متحیر خواهید شد. اینکه شرکت سازنده تا این حد تلاش کرده روابط میان شخصیت‌های بازی را دقیق و زیبا نشان دهد. مخصوصاً اینکه رفتار یک شخصیت با توجه به روند بازی با کرکتر شما تغییر می‌کند یک مکانیسم بسیار جالب در این بازی است.
در استارفیلد ماجرا کاملاً برعکس است. رفتار کرکترها با شما تغییر خاصی نکرده و فقط در میان دیالوگ‌ها شما یک حالت احساسی دریافت خواهید کرد. نکته عجیب اینجاست که متن دیالوگ‌ها می‌توانند خاص باشند ولی چهره و حس کرکتر نسبت به شما هیچ تغییری نمی‌کند. همینطور اینکه این روند بازی به حالتی است که شما هرچی هم تلاش کنید بازهم نمی‌توانید بازخوردی که در سایبرپانک دریافت می‌کردید را اینجا دریافت کنید.
حتی از لحاظ انیمیشن هم سایبرپانک خیلی طبیعی‌تر از استارفیلد طراحی شده است.
یکی از نکات مهم در مورد تفاوت استارفیلد و سایبرپانک بحث دشمنان است. سی‌دی پراجکت رد در طول زمان ساخت و حتی پس از آن تلاش زیادی کرده تا تنوع دشمنان از هر لحاظ زیاد باشد. این در صورتی است که در استارفیلد این موضوع کمتر مشاهده شده و اکثراً شما با دشمنان مشابه درگیر هستید. بحث تنوع در استارفیلد بیشتر در موضوع محیط است. به این شکل که شما وارد یک سیاره کاملاً جدید شده که ویژگی‌های خاص خود را دارد ولی اگر به ساختمان‌ها توجه کنید متوجه خواهید شد که شباهت زیادی به یکدیگر دارند. این در صورتی است که در سایبرپانک شما در یک محیط ثابت هستید اما هر ساختمان با دیگری تفاوت داشته و جزئیات مختلفی دارند.
دنیاهای مجزا
از لحاظ دنیا دو بازی سایبرپانک و استارفیلد تفاوت‌های بسیار زیادی دارند. در نتیجه کاربران متفاوتی هم خواهند داشت. به این شکل که در سایبرپانک شما همیشه در یک شهر بوده و در آن به گشت و گذار می‌پردازید در صورتی که در استارفیلد شما با چند سیاره مختلف و دنیای متفاوت روبرو خواهید بود.
اگر شما بخواهید نایت سیتی (Night City) که شهر اصلی سایبرپانک است را در استارفیلد تجربه کنید، باید به نئون (Neon) بروید. این شهر در مقیاس با نایت سیتی بسیار کوچک‌تر بوده ولی شباهت‌های زیادی به آن دارد. همینطور اینکه در شهر نئون شما میتوانید وارد هر ساختمان و هر منطقه شده و در آن به گشت و گذار بپردازید.
بسیاری از افراد باور دارند که دنیای استارفیلد از سایبرپانک بزرگ‌تر است. این موضوع به طور کامل قابل بحث است. به این شکل که دنیای استارفیلد تنوع بیشتری دارد ولی نمی‌توان گفت چندان بزرگ‌تر است. استارفیلد از یک دنیای تکه تکه شده تشکیل شده است. یعنی نقشه بزرگ این بازی به چند قسمت تقسیم شده و در سیاره‌های مختلف قرار گرفته است. اگر شما تمامی این نقشه‌ها را به هم متصل کرده و روی یک صفحه قرار دهید شاید اندازه دنیای سایبرپانک و استارفیلد تفاوت چندانی با هم نداشته باشند.
در سایبرپانک هر شهر، هر قسمت و هر خیابان جزئی از داستان آن هستند. به این شکل که داستان و ماجرای بازی در داخل شهر به شما ارائه شده و در ابتدا شما با دنیای بسیار عجیبی روبرو می‌شوید. نایت سیتی متروپلیسی است که توسط شرکت‌های آلوده از بین رفته و حال پر از گروه‌های خلافکار است.
در استارفیلد بسیاری از قسمت‌ها و سیاره‌های بازی مشابه به هم هستند. مخصوصاً طراحی ساختمان‌ها که شاید در ظاهر باهم تفاوت داشته باشند ولی وقتی وارد آن‌ها شوید طراحی بسیار نزدیکی به یکدیگر داشته که ارزش تجربه دوباره آن منطقه را کم می‌کند. این در صورتی است که سایبرپانک در تکراری‌ترین حالت خود باز هم جزئیات جالبی را در نایت سیتی به شما نشان می‌دهد.
یکی از مراحل بسیار جالب در استارفیلد مأموریت Ryujin است. این مأموریت در شهر نئون قرار داشته و با کارهایی که شما به طور معمول در بازی انجام می‌دهید تفاوت دارد. برای انجام این مأموریت شما باید در یک شرکت استخدام شوید و تلاش کنید رئیس آن بش را قانع کنید. سپس شما به یک جاسوس تبدیل شده که باید تلاش کنید دشمنان و گروه‌های مختلف را شناسایی کرده و با کمک تیم خود آن‌ها را از بین ببرید. این قسمت از بازی بیشتر حالت بی سر و صدا (Stealth) داشته و شما را ترغیب می‌کند تا از مکانیسم‌های خاص بازی استفاده کنید.
در سایبرپانک هم مراحلی مثل این بازی وجود دارد ولی از چند نظر تفاوت دارند. اول اینکه سیستم پنهانی و بی سر و صدا در بازی سایبرپانک سطح بالاتری دارد. همینطور اینکه این سیستم کمی به بازی دئوس اکس (Deus Ex) شبیه بوده که یک نکته مثبت به حساب می‌آید. شما راه‌های بسیار زیادی برای ورود به ساختمان دارید و میتوانید به هر روشی وارد شوید. در سایبرپانک با استفاده از توانایی‌های گسترده موجود شما روند‌ها و روش‌های مختلفی در دسترس خواهید داشت.
چیزی که حرکات پنهانی را در سایبرپانک جذاب‌تر می‌کند عملکرد بهتر هوش مصنوعی دشمنان است به این شکل که شما در استارفیلد میتوانید جلوی یک سرباز بنشینید و او شما را نبیند. در این صورتی است که در این مدت سی‌دی پراجکت رد تلاش کرده تا سیستم هوش مصنوعی سایبرپانک را بهتر و دقیق‌تر بکند.
سایبرپانک بازی اول شخص شوتر بهتری است
بتسدا در استارفیلد پیشرفت بسیار زیادی کرد. به حدی که مبارزات در این بازی بسیار خوب و رضایت بخش هستند. با این حال سایبرپانک همچنان در مبارزات بهتر عمل می‌کند. به این شکل که مبارزات در سایبرپانک شخصیت بیشتری دارند. شما بیشتر در این مبارزات درگیر شده و هیجان آن‌ها بسیار زیاد است.
مبارزات در سایبرپانک به شما حس قدرتمند بودن را القا می‌کنند. همینطور اینکه از لحاظ مکانیکی هم اوضاع سایبرپانک بهتر از استارفیلد است. به این شکل که واکنش محیط و دشمنان به ضربات بهتر بوده و سلاح‌ها نیز انیمیشن بهتری دارند. همینطور اینکه به دلیل سخت‌تر بودن سایبرپانک نسبت به استارفیلد جنگیدن در آن جالب‌تر است.
نکته مثبت استارفیلد اینجاست که شما به راحتی میتوانید وارد حالت سوم شخص بشوید. در حالت سوم شخص مبارزات بسیار عجیب و متفاوت می‌شوند ولی به اندازه حالت اول شخص شما را درگیر نمی‌کنند. با این حال اگر شما به خواهید حالت سوم شخص را در بازی سایبرپانک تجربه کنید باید ماد نصب کنید که دردسر بیشتری دارد.
حرف آخر
زمانی که نسبت به استارفیلد انتقاد می‌شود، اکثراً پاسخ این است که شاید سبک بازی را دوست ندارید. این در صورتی است که سایبرپانک و استارفیلد، برخلاف تصور، شباهت‌های بسیار زیادی به یکدیگر دارند. هر دو بازی اول شخص و در سبک نقش آفرینی هستند. همینطور اینکه عناصر مشترک بسیار زیادی میان این دو بازی وجود دارد.
درست است که آزادی عمل شما در سایبرپانک به اندازه استارفیلد نیست ولی بنابر این نیست که شما نتوانید این دو بازی را با هم مقایسه کنید. نکته اصلی اینجاست که هر دو بازی در تلاش هستند تا شما را به ساخت تجربه خودتان ترغیب کرده و فرصت‌های بسیار زیادی را در اختیار شما قرار می‌دهند.
سایبرپانک برای تبدیل شدن به یک بازی نقش آفرینی خوب نیاز به ۳ سال زمان داشت. وضعیت این بازی الان با چیزی که در زمان عرضه بودن قابل قیاس نیست و به همین دلیل باید به استارفیلد فرصت بیشتری داد. یک سری مشکلات استارفیلد ریشه‌ای بوده و نیاز به تغییرات اساسی دارند که بعید است بتسدا تصمیم به چنین کاری بگیرد. با این حال مشکلات ساده مثل باگ‌ها و هوش مصنوعی دشمنان که قابل حل است بهتر است در به روزرسانی‌های بعدی برطرف شود.
سایبرپانک با عرضه به روزرسانی ۲.۰ و بسته الحاقی فنتوم لیبرتی تبدیل به یک عنوان نقش آفرینی بسیار قدرتمند شد. بازی‌ای که می‌تواند به راحتی با استارفیلد رقابت کند. استارفیلد یک بازی بسیار گسترده و با کیفیت است که توسط مشکلات ریز مثل دیالوگ‌ها و مأموریت‌های تکراری محدود شده است. این در صورتی است که اگر بتسدا وقت بیشتری روی این دو مورد می‌گذاشت می‌توانست از پتانسیل کامل استارفیلد استفاده کند.
منبع: PCGamer
